بخشی از مقاله

خلاصه

عناصر تاریخی شهرها در برگیرنده ارزشهای تاریخی و فرهنگی و نماد هویت و تبلور فرهنگ شهری بوده و میراثی گرانبها برای نسلهای بعدی به شمارمی آیند. آنها پیامهایی ازدانش نسلهای گذشته همراه با تجربه ، هنر و حس مکان به نمایش می گذارند، اما امروزه به دلیل از دست دادن کارکرد و نقش خود در شهر دچار فرسودگی کالبدی ، عملکردی و اجتماعی و کاهش حس مکان وحس تعلق شده اند .

حس مکان رابطه عاطفی شخص به مکان و یکی ازعوامل موثر در ارتباط انسان و محیط است که یکی از معیارهای ارزیابی محیط های با کیفیت می باشد، فضاییکه در فرد این حس را ایجادمی کند تبدیل به یک مکان می شودکه مردم تمام واقعیات و اتفاقات را به آن می شناسند. آنچه دراین پژوهش مطرح است ارایه راهکارهایی جهت ساماندهی عناصرتاریخی با احترام به بافت و کالبد با رویکرد افزایش حس مکان و حس تعلق می باشد، تا باعث افزایش سطح کیفیت محیطهای انسانی گردد و این روند را درشهرتقویت نماید.این پژوهش درحوزه پژوهشهای کیفی و به صورت تحلیلی- توصیفی صورت می پذیرد و درپایان راهبردهایی در جهت افزایش حس مکان و حس تعلق ارائه گردیده است.

.1 مقدمه

عناصرتاریخی آثار آثارگرانبهایی می باشند که فرهنگ، تاریخ، دانش معماری و شهرسازی گذشته جامعه شهری را نشان می دهندو هویت، اصالت و شخصیت اجتماعی، فرهنگی شهر را به نمایش میگذارند و کانون و هسته اصلی و مرکزی شهرها هستند . بسیاری از بافت های سنتی که زمانی مایه افتخار و مباهات شهرها بود ه اند، در حال حاضر در معرض تخریب و فرسایش قرار گرفته اند .بخش مهمی از جمعیت این مناطق جابجا شده و میراث قدیمی، تاریخی و فرهنگی این بافت ها یا از بین رفته یا در حال تخریب می باشد. [1] به طور کلی بافت های قدیمی، به همراه عناصر و فضاهای شهری درون خود مانند شبکه معابر، بازارها، آب انبارها،مساجد و کاروانسراها و غیره، علاوه بر شکل فیزیکی و خصوصیات کالبدی ارزش های فرهنگی، اجتماعی وتاریخی ویژه ای را نیز در خود نهفته دارند.

[2]بررسی سیر تحول سیاست های بهسازی و نوسازی شهری به ویژه از قرن نوزدهم تا به امروز، نشانگر این است که در هر دوره ای براساس شرایط زمانه، رویکرد و نگرش خاص، در امرمداخله در بافت های قدیمی و تاریخی غلبه داشته است، دست اندرکاران نیز در هر مقطع زمانی با وقوف بر نقاط ضعف هر رویکرد، سعی در اصلاح آن داشته و بدون ردکامل رویکرد قبلی در جهت تکمیل آن تلاش کرده اند[3] ، ازآنجایی که یکی از معانی مهم و موثر در ارتباط انسان و محیط که مورد توجه طراحان بوده است، حس تعلق یا تجربه و درکی خاص ازیک مکان می باشد ، ساماندهی عناصر تاریخی بایددرجهت ارتقای کیفیت محیط و افزایش حس مکان و حس تعلق درآنها باشد، حس مکان باعث می شود که یک فضا دارای خصوصیات خاصی گرددو تعامل انسان با فضا بهتر انجام گیرد ،دراین راستا توجه به ارزشهای بومی، تاریخی و فرهنگی به همراه بکارگیری اصولی خاص ضروری به نظر می رسد تا حس تعلق خاطر به مکان را دوباره در استفاده کنندگان آن زنده نمود.

طرح مسأله

متأسفانه عناصرتاریخی موجود درشهرهای امروزی فاقد حس مکان و حس تعلق می باشند و ازطرفی بافرسودگی و کم شدن نقش آنها درشهررفته رفته ارزشها ،خاطرات جمعی ، هویت و حس مکان و تعلق خاطر روبه افول می گذارد و این عناصر با تمام ارزشها وپیامهای موجود درخود برای مردم تعلق خاطر ایجاد نمی کنند، باکاهش احساس تعلق به مکان مکان هویت خود را ازدست می دهد و در نتیجه رضایتمندی در بین مردمی که از آن فضا استفاده می کنند کاهش می یابد.

اهمیت و ضرورت تحقیق

عناصرتاریخی به دلیل جامعیتی که ناشی ازمحتوای اجتماعی و کالبدی آنهاست ،بهترین راه جهت پرداختن به تاریخ و دستاوردهای تاریخی بشر می باشند .یک شهربدون عناصر تاریخی اش بدون هویت تاریخی و فرهنگی است، لذا ساماندهی آنها درجهت افزایش حس تعلق به بالابردن کیفیت محیطی وقابل درک شدن مکان کمک کرده و امکان بقا و ماندگاری آنها را فراهم می کند.

هدف تحقیق

محیط کالبدی و تاثیرات آن در زندگی انسان از مواردی است که در سال های اخیر توسط متخصصین بسیاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است و یکی ازمشخصه های محیط معنی داربودن آن و حضوروتوجه موثرفرد به آن می باشد ،این پژوهش درپی آن است تا بیان دارد با بکارگیری چه اصولی می توان باعث پررنگ شدن عناصرتاریخی درتصویرذهنی شهروندان شد و موجبات حضوروتوجه موثر فرد به عناصر و نواحی تاریخی را فراهم نمود تا سبب افزایش حس مکان و حس تعلق درعناصر تاریخی گردد. برای ساماندهی عناصرتاریخی باید باکسب تواناییهای لازم به حفظ گذشته و درک معنا و مفهوم و محتوای آن و انتقال ارزشهای نهفته درآن به آینده بپردازیم، ایجاد و تقویت حس مکان درفضاهای تاریخی بازنجیره ای ازتعلقات وابسته به آن سبب ایجاد حس مکان و تعلق می گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید