بخشی از مقاله

نقش طراحی فضای باز مدارس ابتدایی در ایجاد حس تعلق مکان و شکل گیری هویت کودکان

با بررسی پژوهش ها انجام شده در زمینه حس تعلق به مکان در کودکان، میان هویت کودک و مکانی که در آن رشد می یابد، می توان ارتباط معناداری یافت. در این تحقیق با انجام مطالعات کتابخانه ای در زمینه حس تعلق به مکان کودکان و ارتباط آن با هویت، تأثیر فضای باز مدارس در ایجاد حس تعلق و شکل گیری هویت کودکان مورد بررسی قرار گرفته است . در این راستا بر نقش فضای باز (عامل کالبدی) به عنوان چشم انداز و بستری فیزیکی برای ارتباط و تجربه مستقیم تأکید شده و به تبیین راهبردهای طراحی در ایجاد چنین فضاهایی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، ارتباط بصری با فضای باز در مدارس با کاهش استرس، ایجاد نشاط و لذت بصری از یک سو و ارتباط فیزیکی و تجربه مستقیم در فضای باز از طریق مشارکت کودکان در ایجاد محیط و منظر پیرامون خود و بازی و یادگیری در فضای باز طبیعی از سویی دیگر، احساسات مثبت، حس مالکیت و عزت نفس و به تبع آن حس تعلق را تقویت کرده و زمینه شکل گیری هویت کودک را فراهم می سازد.

واژگان کلیدی: حس تعلق به مکان، شکل گیری هویت کودک، ارتباط فیزیکی با فضای باز، چشم انداز فضای باز مدارس

 

-1 مقدمه

مکان ها تاریخ انسان را هم به طور دسته جمعی و هم به صورت فردی، شکل می دهند. افرادی که در یک بخش از جهان و درون فرهنگی خاص رشد می یابند، مجموعه ای متفاوت از نگرش ها، ارزش ها و رفتارها را در مقایسه با افرادی که در بخشی دیگر و در درون فرهنگی دیگر پرورش می یابند، نشان می دهند. به طور مشابه، کودکانی که در شهر زندگی می کنند، از برخی جهات با کودکان روستایی متفاوتند. این تفاوت ها اغلب در چیزهایی که کودکان از آن می ترسند یا به آن علاقه دارند و همچنین در انواع مهارت هایی که آن ها از طریق مجموعه ای از تجارب خود به دست می آورند، قابل مشاهده است. بنابراین، همانطور که ما محیط مان را شکل می دهیم، محیط نیز ما را شکل می دهد .(Wilson, 1997)

مطالعه پیرامون مکان و نحوه تجربه آن موضوع بسیاری از تحقیقات در دهه های اخیر بوده است، تحقیقاتی که در پی درک و تبیین چگونگی تأثیر متقابل محیط بر مردم و کیفیت زندگی ایشان بود. برای اولین بار کرت لوین در سال 1936 ارتباط مکان- فرد را در قالب مبانی روانشناختی شخصیتی مطرح و به نقش مکان کالبدی در رفتار اشاره نمود. در دهه 70 میلادی رشته های مختلفی چون :جغرافیا، جامعه شناسی و معماری منظر سعی در سنجش ارتباط مکان و فرد و نتایج آن در رفتار انسان ها نمودند و در این رابطه مفاهیمی چون دلبستگی به مکان1، دلبستگی اجتماعی 2، حس مکان3، همبستگی اجتماعی4 و هویت مکان 5را تبیین نمودند. امروزه مطالعات محیطی رفتاری6 یکی از شاخه های مهم در شناخت، تحلیل و ارزیابی تأثیر محیط بر ادراکات و رفتارهای کاربران یک محیط به شمار می رود (حیدری و همکاران, (1392
اکثر مربیان کودک می دانند که کودکان از طریق تعامل با محیط خود آموزش می بینند. آنچه که به نظر کمتر شناخته شده است، این مفهوم است که همه محیط ها در تشویق کودکان برای یادگیری فعال، یکسان نیستند. برخی از محیط ها کودکان را به بازی تشویق می کنند و برخی دیگر حس مکان را در کودکان پرورش می دهند(. (Olds, 1989
به خاطر اینکه ماهیت و کیفیت محیط، عاملی مهم در چگونگی یادگیری و آنچه کودکان می آموزند می باشد، به خصوص در سال های اولیه کودکی، بررسی دقت محیط هایی که در مدارس فراهم می گردد بسیار مهم است. بررسی ساختمان مدارس با تمرکز بر مسایل ایمنی، تنها یکی از ابعاد بررسی محیط مدارس می باشد. ابعاد دیگر باید بر ویژگی های زیباشناسی محیط مدرسه و راه هایی که از طریق آن حس مکان پرورش می یابد، تمرکز یابد(. (Wilson, 1997 این تحقیق به دنبال پاسخ این سوال است که چگونه فضای باز مدارس به عنوان عاملی کالبدی که می تواند کودکان را با خود درگیر کند، مقدمات ایجاد حس تعلق و به تبع آن شکل گیری هویت کودک را فراهم می سازد؟ همچنین بر آنیم تا با تبیین عوامل روانشناسانه فضای باز، به راهبرد هایی طراحانه در ایجاد چنین فضاهایی دست یابیم.

-2 حس تعلق به مکان و رشد کودکان

پژوهش های زیادی درباره چگونگی تأثیر متقابل محیط یا فضای ساخته شده بر ذهنیات و رفتارهای انسان، انجام شده است. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که محیط علاوه بر عناصر کالبدی، شامل پیام ها، معانی و رمزهایی است که مردم بر اساس نقش ها، توقعات، انگیزه ها و دیگر عوامل آن را رمزگشایی و درک می کنند و در مورد آن به قضاوت می پردازند. این حس کلی که پس از ا دراک و قضاوت نسبت به محیط خاص در فرد به وجود می آید، حس مکان نامیده می شود که عاملی مهم در هماهنگی فرد و محیط، باعث بهره برداری بهتر از محیط، رضایت استفاده کنندگان و در نهایت احساس تعلق آنها به محیط و تداوم حضور درآن می شود (فلاحت, .(1385
تعلق مکان به عنوان پیوندی مؤثر که افراد با قرارگاه های مکانی برقرار می کنند، تعریف می شود، جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و در آن احساس راحتی و امنیت می کنند(.(Kamalipour et al., 2012 تعلق مکان پیوندی است بین یک فرد یا گروه و مکان، که بر اساس سطح فضایی، درجه اختصاصی بودن، و ویژگی های اجتماعی یا کالبدی مکان، متغیر است و از طریق احساس، شناخت و فرایندهای روانشناسانه رفتاری، آشکار می گردد(.(Scannell & Gifford, 2010
در واقع احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا به منظور بهره مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده ای می یابد. این حس به گونه ای به پیوند فرد با مکان منجر می شود که انسان خود را جزئی از مکان می داند و بر اساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی، عملکردها، شخصیت و نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می سازد. این نقش نزد او منحصر به فرد و متفاوت می باشد و در نتیجه مکان برای او مهم و قابل احترام می شود (فلاحت, .(1385
تجربه های مکان به رشد شناختی کودکان و درک آن ها از محیط پیرامونشان، کمک قابل توجهی می نماید (Proshansky & Gottlieb, 1989) .تجارب مثبت مکان، فرصت هایی را برای کودکان در جهت کشف، دستکاری و درگیر شدن با محیط فراهم می سازد. اگر محیط در ایجاد فرصت هایی برای جست و جو و کشف محدود باشد، پتانسیل بالقوه کودک برای یادگیری در آن محیط نیز محدود می شود. انگیزه تعامل با محیط زیست در تمام کودکان به عنوان یک ویژگی ذاتی وجود دارد. اما کیفیت این تعاملات به فرصت هایی که محیط فراهم می سازد، وابسته است. بنابراین ایجاد مکان هایی که آگاهی کودکان را افزایش داده، یادگیری آن ها را تقویت کرده و تمام جنبه های رشد کودک را توسعه دهد، ضروریست ( Olds, .(1989

تجربه حس مکان همچنین منجر به توسعه تخیل و خلاقیت در کودکان می گردد .(Wilson, 1996 ;Olwig, 1991) چنین تجاربی منجر به پرورش حس شگفتی و افزایش درک زیبایی شناختی فرد از محیط می شود و به نوبه خود به عنوان خاطرات به یادماندنی در ذهن فرد در تمام طول عمر باقی می ماند. این خاطرات می تواند منجر به خلاقیت های بعدی شود (.(Olwig, 1991 علاوه بر تقویت یادگیری در مورد طبیعت، حس مکان بر توسعه احساس کودک نسبت به خود نیز مؤثر است((Engle & Franklin, 1991; Proshansky & Gottlieb, 1989 محیط فیزیکی کودکان پیام های مهمی را به آن ها در مورد اینکه چه کسانی هستند و چه کسی می توانند باشند، منتقل می کند(. (Cohen & Trostle, 1990

کیفیت محیط فیزیکی همچنین می تواند بر نگرش ها و ارزش های کودکان نسبت به جهان طبیعی و نقش آن ها به عنوان مراقب و محافظ زمین، تأثیر گذار باشد. محیط صمیمانه، پرورشی و محرک، به کودکان می گوید که آن ها ارزشمندند و شیوه یادگیری آن ها قابل درک و احترام است. از سوی دیگر، محیط کسل کننده و آشفته، به کودکان نشان می دهد که آن ها قابل ارزش و احترام نیستند. چنین پیام هایی به شدت بر چگونگی درک کودکان از خود به عنوان یادگیرندگان و جست و جوگران، تأثیر گذار است. این موضوع، همچنین بر عزت نفس و احساس شایستگی تأثیر می گذارد

.(Wilson, 1997)

-3 حس تعلق در کودکان و شکل گیری هویت

یکی از پذیرفته شده ترین ارزش های تعلق مکان این است که کودکان را در کسب هویت خویش یاری می بخشد. حس تعلق مکان، رشد هویت خودی را در ارتباط با جهان کالبدی پشتیبانی می کند. کودکان از تعلق مکان در جهت حفظ یک تعادل بین رفتار آشکار در محیط و تنظیم خود، استفاده می کنند. علاوه بر این، حس تعلق به مکان یک مزیت رشدی برای کودکان به وسیله ایجاد نتایج شناختی و اجتماعی بهتر، علاوه بر نوع احساسی فراهم می آورد. این امر کودکان را برای داشتن مخزنی وسیع تر جهت بهره مندی از شادی و سازگاری با استرس توانا می سازد(.(Chatterjee, 2005 زندگی کودکان به وسیله سرزمین، خانواده، فرهنگ و جامعه شکل می گیرد. از طریق همکاری این نیروها حس مکان و تعلق مکان در هر کودکی شکل می گیرد(. (Derr, 2002
در تئوری های تعلق مکان کودکان، مزیت هایی را برای این حس در رشد روانشناختی و اجتماعی فرد بر شمرده اند . یکی از آثار تربیتی این احساس نسبت به مکان، شکل گیری هویت فردی و اجتماعی فرد از دوران خردسالی است . نتیجه این امر در سنجش حس تعلق در بزرگسالان نمود یافته است. آنگاه که انسان در بزرگسالی خاطرات کودکی خود را با مکان ها و عناصر سازنده آن گره زده است و وابستگی به اجتماع و گروهی خاص نیز در زمینه ای از وابستگی به مکان و محیط زندگی او شکل گرفته است. بسیاری از مردم خاطراتی قوی از خانه و محیط هایی که در آن رشد یافتند در ذهن دارند، مانند مکان های سری کودکی و نوجوانی، خلوتگاه ها و پناهگاه های مخفی، فضاهای بازی تعیین شده، قلعه ها و خانه های درختی. این تجربیات، به عنوان عاملی مهم در رشد تعلق مکان، مشخص گشته است .(Ellis, 2005)
به گفته تانر: از تحقیقات چنین به نظر می رسد که پایه های تعلق مکان در کودکی طرح شده است و تعدادی از محققان نقش تعلق مکان را در زندگی کودکان کشف کرده اند، و اهمیت آن را برای پیشرفت اجتماعی و روانی، اثبات کرده اند. در یک بازنگری مختصر از ادبیات مرتبط، اسپنسر ارتباط بین تعلق مکان، هویت مکان و رشد شخصیت(خود شناسی) یک کودک، را بررسی کرده است. طبق ادبیات روانشناسی رشد، او ابتدا بیان داشت که هویت های شخصی و اجتماعی تا اندازه ای از طریق عضویت گروهی شکل گرفته، و تمایزات اجتماعی گروه، اغلب با مکان همراه است ( Tanner, .(2009
برای بسیاری از اشخاص، تجربه مکان کودکی، نقش مهمی در هویت بزرگسالی ایفا می کند. فیلم و ادبیات نمونه های بیشماری از هویت بزرگسالی را که به طور عمیقی توسط تجربه مکان کودکی شکل گرفته است، ارائه می دهد . هری((1998 با جستار تعلق مکان در سراسر عمر زندگی بشر، دریافت که احساسات پیوند یا وابستگی به مکان در مردم سالخورده افزایش یافته است و تعلق به مکانی که در کودکی شکل گرفته، قوی تر از آن است کهبعداً در زندگی شکل گرفته است. وابستگی های قوی به مکان فقط زمانی ممکن است که اشخاص در مکان یا خاستگاه خود در مدت کودکی باقی ماندند. این یافته توافقی همه جانبه را در ادبیات موضوع منعکس می کند که پایه های تعلق به مکان در میانه دوران کودکی منعقد می شود (Morgan, 2010)
در تحقیقی که مورگان پیرامون روند شکل گیری حس مکان از دوران کودکی به انجام رسانده، به بیان خود او این روند، روندی تکاملی است که در مدت زمانی طولانی به شکلی ناخودآگاه در فرد نهادینه می شود. تعلق به مکان به عنوان تجربه ای دراز مدت از یک مکان است که به گفته او می توان آن را از تحلیل کیفی خاطرات بزرگسالان از تجربه مکان کودکی دریافت؛ تجربه ای که پشتوانه ای برای احراز هویت بزرگسالان از مکانشان است .(Morgan, 2010)

-4عوامل مؤثر در شکل گیری حس مکان

حس مکان در اثر ارتباط متقابل انسان با ساختار فیزیکی، فعالیت ها و معانی ایجاد می شود . شکل(.(Montgomery, 1998) (1 معنا با فرایند های روانشناختی و اجتماعی درونی شخص، همراه می شود. معنا و تعلق به طور خیال انگیزی بروز می کند و به وسیله فرهنگ و تجربه تحت تأثیر قرار می گیرد، هویت مردم را تحت تأثیر قرار داده و و ادامه حیات و ارزش های فرهنگی را تضمین می کند(. (Ujang, 2012 تعامل های اجتماعی مرتبط با مکان به عنوان زیرمولفه ای از فعالیت ها تلقی می شود(. (Turner & Turner, 2006 یکی از موثرترین ویژگی های مکان که سبب ارتقا حس مکان می گردد، فعالیت ها و تعاملات بین انسان- مکان و انسان -انسان در آن مکان است(. (Relph, 2007

شکل (1) مدل حس مکان ) )Montgomery, 8991

عوامل شکل دهنده حس مکان را می توان در دو گروه عوامل شناختی و کالبدی دسته بندی کرد (فلاحت, .(1385 عوامل ادراکی-شناختی، فرآیندی ذهنی و فردی است که شکل گیری و حفظ آن همراه با فرآیندهای بیولوژیکی، محیطی، روان شناختی و اجتماعی فرهنگی است و برای طراحان قابل کنترل نخواهد بود (نگین تاجی, .(1390 ویژگی های کالبدی محیط با ایجاد معانی و تأمین فعالیت های خاص، در ایجاد حس مکان مؤثر است. از نظر فریتز استیل((1981، مهمترین عوامل کالبدی مؤثر در ادراک و حس مکان، اندازه مکان، درجه محصوریت، تضاد، مقیاس، تناسبات، مقیاس انسانی، فاصله، بافت، رنگ، بو، صدا و تنوع بصری است. از نظر سالواسن((2000 شخصیت کالبدی، مالکیت، اصالت، ساکنان و وسایل رفاهی، طبیعت مانند آب، گیاهان، آسمان، خورشید و فضاهای خصوصی و جمعی؛ اجزای تشکیل دهنده مکان هستند، که در خلق حس مکان مؤثرند (فلاحت, .(1385

-5 حس مکان و فضای باز مدرسه

برای بسیاری از کودکان، اولین مکان عمومی که به طور تنگاتنگی از آن استفاده کرده و آن را می شناسند، دبستان خود است. تجارب مدرسه، به نیرویی غالب در زندگی کودکان تبدیل می شود. مشاهده حیاط بسیاری از مدارس نشان می دهد که این محیط به طور عمده برای زمان های فراغت از درس مورد استفاده قرار می گیرد. حیاط به عنوان محلی بدون ارزش منحصر به فرد، دیده می شود .آن چیزی که به طور جدی نادیده گرفته می شود، این واقعیت است که حیاط مدرسه میدان شهری دانش آموزان است که در آن یکدیگر را ملاقات کرده، با هم بازی و صحبت می کنند و به تعامل با دیگر کودکان می پردازند. حیاط مدرسه دارای پتانسیل منحصر بفرد به عنوان محلی برای تجربه تحرک آزاد و بازی، خلاقیت، کشف و ارزش های اجتماعی است. امکان تماس با عناصر طبیعی و ارتباطات اجتماعی غیر رسمی که در حیاط مدرسه رخ می دهد، مزایای بسیاری را به آن در مقایسه با فضای بسته مدرسه می دهد(. (Sebba & Churchman, 1986ارتباط احساسی که لازمه ایجاد پیوند مکان است، در کودکان از اهمیت بیشتری برخوردار است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید