بخشی از مقاله
چکیده:
شهر به عنوان مکان اجتماعی تحرکات و ارتباطات انسانی متأثراز ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی انسانها شکل گرفته و توسعه مییابد؛ همانگونه که موجودیت شهر بدون توجه به الگوهای رفتاری ساکنان و ادراک ذهنی مردمان قابل فهم و برنامهریزی نیست، در نظر داشتن حس تعلق به محیط و خاطره ذهنی شهروندان نیز به عنوان یکی از ارزشهای اساسی، راهگشای طراحی بهتر و برنامهریزی اصولی برای تحقق آرمان شهر پایدار خواهند بود.
از آنجاییکه در طول تاریخ توجه به حس تعلق به مکان از عوامل اصلی در طراحی و ساخت شهرها بوده و فضای شهرهای تاریخی در کنار اثرپذیری از فرهنگ، نمونه و شاهدی برای نمایش هویت جمعی ساکنان شهر هستند میتوان گفت تحلیل وضعیت عملکردی شهر و بررسی عناصر شهری یکی از مقیاسهای قابل استناد برای پیشنهاد روشهای مداخله در بافتهای شهری تاریخی؛ تقویت ارتباطات انسانی و احراز هویت با حفظ خاطره های مکانی شهر برای رسیدن به شهری پایدار هستند.
شهر همچنان که بایستی پاسخگوی نیازهای فرهنگی جامعه باشد در ذات خود خواستههای فرهنگی، آموزشی و تفریحی را توام با ساختاری که دارای مقیاسهای انسانی بوده و پیونددهنده ساکنان برای تقویت حس وحدت است به نمایش میگذارد. از اینرو، این پژوهش ضمن بهرهگیری از مطالعات میدانی و پرسشنامه با جامعه آماری 250 نفر که شامل ساکنین محله امیریه می باشد به بررسی نیازهای ساکنان آن پرداخته و با توجه به غنای حسی موجود در محله و بیان صفات مطلوب محله با استفاده از روشهای توصیفی و تحلیلی و همچنین با آنالیز پرسشنامه به کمک نرم افزار spss به ارائه راهکار برای ایجاد سرمایه اجتماعی - عملکردی و تقویت ارتباطات انسانی و تقویت حس تعلق مکان برای محله امیریه شهرستان بجنورد میپردازد.
-1 مقدمه:
اصطلاح حس مکان از ترکیب دو واژه حس و مکان تشکیل شدهاست. واژه حس - sense - در فرهنگ لغت آکسفورد سه معنای اصلی دارد: نخست یکی از حواس پنجگانه، دوم احساس، عاطفه و محبت که در روانشناسی به درک تصویر ذهنی گفته میشود. یعنی قضاوتی که بعد از ادراک معنای شیء نسبت به خود شیء در فرد به وجود میآید که میتواند خوب، جذاب یا بد باشد، سوم توانایی در قضاوت درباره یک چیز انتزاعی، مثل معنای حس در اصطلاح حس جهتیابی که به مفهوم توانایی یک فرد در پیدا کردن مسیر یا توانایی مسیر در نشان دادن خود به انسان است. و در نهایت حس به معنای شناخت تام یا کلی یک شیء توسط انسان است.
اما واژه حس در اصطلاح حس مکان بیشتر به مفهوم عاطفه، محبت، قضاوت و تجربه کلی مکان یا توانایی آن در ایجاد حس خاص یا تعلق در افراد است. از دیدگاه روانشناسی محیطی، انسان ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی همذاتپنداری با مکانی که در آن سکونت دارد، قابل تحقق است. پژوهشهای انجامشده نشان میدهد محیط علاوه بر عناصر کالبدی شامل پیامها، معانی و رمزهایی است که مردم براساس نقشها، توقعات، انگیزهها و دیگر عوامل آن را رمزگشایی و درک میکنند و در مورد آن به قضاوت میپردازند.
این حس کلی که پس از ادراک و قضاوت نسبت به محیط خاص در فرد به وجود میآید، حس مکان - - sense of place نامیده میشود که به عنوان عاملی مهم در هماهنگی فرد و محیط باعث بهره برداری بهتر از محیط، رضایت استفاده کنندگان و در نهایت احساس تعلق آنها به محیط و تداوم حضور در آن می شود. از دیدگاه پدیدارشناسان حس مکان به معنای مرتبط شدن با مکان به واسطه درک نمادها و فعالیتهای روزمره است.
این حس میتواند در مکان زندگی فرد به وجود آمده و با گذر زمان عمق و گسترش یابد. ارزشهای فردی و جمعی بر چگونگی حس مکان تاثیر میگذارند و حس مکان نیز بر ارزشها، نگرشها و بهویژه رفتار فردی و اجتماعی افراد در مکان تاثیر میگذارد و افراد معمولا در فعالیتهای اجتماعی با توجه به چگونگی حس مکانشان شرکت میکنند. حس مکان عاملی برای احساس امنیت، لذت و ادراک عاطفی افراد نیز هست و به هویتمندی افراد و احساس تعلق آنها به مکان کمک میکند.
از دیدگاه پدیدارشناختی مهمترین مفاهیم مرتبط در بیان حس مکان، واژههای مکاندوستی، تجربه مکان و شخصیت مکان است. در تفسیرهای امروزی حس مکان چیزی است که افراد در دوره زمانی خاص میآفرینند و نتیجه رسوم و اتفاقات تکراری است و حال و هوای محیط را توصیف میکند. بعضی از مکانها آنچنان احساسی از جاذبه دارند که به فرد نوعی احساس وصفنشدنی القا کرده و او را سرزنده، شاداب و علاقهمند به بازگشت به آن مکانها میکنند.
در واقع میتوان گفت که حس تعلق به مکان انگیزه ماندگاری افراد را در یک محیط خاص تقویت یا افزایش می دهد. شکل اولیه این حس، آشنایی با مکان است که شامل، بودن در یک مکان بدون توجه و حساسیت به کیفیات یا معنای آن است. بسیاری از مردم، مکانها را در حد آشنایی تجربه میکنند و رابطه آنها با برخی از مکانها فقط از طریق فعالیتها است. این افراد توجه عمیقی به خود مکان ندارند و شکلی از مکان را تجربه می کنند که باعث ندیدن واقعی مکان و عدم مشارکت در فعالیت های آن میشود. به نظر میرسد برای افرادی که تحت فشارهای فرهنگی و فناورانه قرار گرفتهاند، محیطها در این سطح تجربه میشوند. در نتیجه احساس تعلقی به مکان ندارند و از لحاظ جغرافیایی احساس بیگانگی میکنند - قادرمرزی، حامد، . - 9 :1391
-2 تعاریف و مبانی نظری:
توسعه پایدار: توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای امروز را بدون تضعیف تواناییهای نسل بعد برای رفع نیازمندیهاشان، مرتفع میکند. این که چه کسی نخستین بار اصطلاح توسعهی پایدار را به کار برد به صورت واضح مشخص نیست، اما »استفان ویلر« در مقاله »برنامهریزی شهرهای پایدار و قابل زیست« تولد ایدهی »پایداری« و توجه به »توسعه شهری پایدار« را به سال 1970 میلادی بازمیگرداند، هنگامی که جوامع پیشرفته »بر مشکلات توسعهی محیط زیست و جهان« وقوف یافتند. - پیرحیاتی و...، - 1391
هویت جمعی: وسیله و زمینه نمایش وحدت جامعه است، نمادها و نشانهها - به ویژه نمادهایی که معانی معنوی را در خویش مستتر دارند - با توجه به احساس واحدی که در مردم به وجود میآورند کمک شایانی به احراز هویت واحد جامعه می-نمایانند. البته این احساس مشترک وقتی به وجود خواهد آمد که معانی مستتر در نمادها، ریشه در فرهنگ ملی و ارزشهای مشترک فرهنگی داشته باشند - موسوی، سید محسن؛ . - 1390
خاطره و مکان: مکان یک مفهوم انتزاعی و ذهنی نیست، بلکه اولین قرارگاه ارتباط مستقیم با جهان، و محل زندگی انسان است. به همین دلیل سرشار از معنا، واقعیتهای کالبدی و تجربههای انسانی بوده و رابطهی عاطفی عمیقی با انسان برقرار میکند. مکان، مفهومی بیش از موقعیت یا خاستگاه دارد. مکانها با معنی و احساسات بشری آمیختهاند، و همین مفهوم تفاوت میان مکان و فضا را مشخص میکند. شناخت یک مکان، پدیدهای اجتماعی است.
مکانها با توجه به آنچه دیگران درباره آنها میگویند معرفی میشوند و هر فرد با توجه به ویژگیهای اجتماعی مانند طبقه اجتماعی، سن، جنس، قومیت، ملیت، تخصص و مانند آن اطلاعات دریافت شده خود را پالایش کرده و تصویری از مکان ایجاد میکند. به بیان دیگر اگرچه حس مکان ممکن است شخصی باشد، اما نتیجه دریافت عمومی جامعه است. مکان به عنوان ظرفی است که دربرگیرنده وقایع و حوادث است، میتوان به حفظ خاطرات کمک کند. یک خاطره واضح و روشن، مستقیما به یک مکان مشخص مربوط میشود.
به عبارت دیگر خاطره مکان محور است یا حداقل به پشتوانه مکانی نیاز دارد - میرمقتدایی، مهتا، . - 5-16 :1388 احساس تعلق به مکان: یکی از موضوعات مهم مطرح شده در شهرسازی قرن حاضر است. هرچه احساس تعلق به مکان در آحاد جامعهای بیشتر باشد، گرایش به وحدت و اتخاذ تصمیمات جمعی و تبعیت از قراردادها و قوانین اجتماعی افزایش خواهد یافت - موسوی، سید محسن؛ . - 1390
-3 تئوریها و نظریههای شهری:
موضوع خلق فضاهای شهری مطلوب،پویا و سرزنده، به لحاظ کارکرد اجتماعی، روانی، اقتصادی و محیطی- کالبدی آن، یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری و با راهبردهای اجتماعی پیوند دارد. توجه به نقش وارتقاء وضعیت فضاهای عمومی شهری ازبدو پیدایش شهرها به ویژه درطول بیش از یک سده گذشته همواره وجود داشته اما نگاه صاحبنظران به این موضوع ازروندی یکنواخت و ثابت برخوردار نبوده و دردوران گوناگون متفاوت بوده است به طور کلی به نظر میرسد که میتوان مهمترین رویکردهای معاصر درارتباط با فضاهای عمومی شهری را برمبنای گرایش غالب موضوعی درسه دوره اصلی پس از انقلاب صنعتی تا سال 1960، ازسال 1960 تا 1990 و از1990 تاکنون دسته-بندی نمود.
بر همین اساس مشخص میشود که در دوره اول تاکید اصلی بیشتر بر ادراک فضایی وبصری و دردوره دوم برتقویت تعاملات اجتماعی گسترش پیاده مداری وتاثیرات محیطی- رفتاری فضاهای شهری بودهاست درحالیکه دردوران اخیر با تثبیت نقش کالبدی و اجتماعی فضاهای شهری بیشترین فعالیتها و نظریهها مبتنی برملاحظات زیست محیطی- پایداری و ایجاد امنیت و انسانمداری درقلمروهای عمومی میباشد؛ به عبارت دیگر بررسی روند تحول نظریهها و رویکردهای غالب درسه دوره مورد اشاره بیانگر آن است که با گذشت زمان هم به حضور انسان به عنوان عامل اصلی ایجاد پویایی و سرزندگی درفضای شهری، توجه بیشتری شده و هم تا مرکز از ویژگیهای کمی انسانی همچون جاذبههای بصری به شاخصههای کیفی مانند ایجاد امنیت و پایداری محیطی تغییر پیدا نمودهاست. در جدول شماره 1 مختصری از تئوریها و نظریههای شهری ارائه شدهاست.