بخشی از مقاله

چکیده

براي تقویت حس قدرشناسی و سپاسگزاري نسبت به آن چه داریم ، یک راه میانبر وجود دارد و آن دیدن حال و روز کسانی است که از آن بیبهره و یا کم بهرهاند. براي پاسداشت نعمت بزرگی که هنوز از آن بهرهمندیم، خوب است نیم نگاهی داشته باشیم به جوامعی که به این نعمت ممتاز خداوندي با عناوینی گوشنواز و دل فریب چوب حراج زدند و امروز تازیانهي عذاب این گناه کبیره بر سر و روي افسرده شان نواخته میشود ، » غرب« را میگویم ! یعنی همان سرزمین تاریکی که مدتها است خورشید عشق از آسمان زندگی مردمانش غروب کرده است، و تمنّاي یک جرعه عاطفه را در چشمان کم فروغشان میتوان دید.

بحران خانواده ، طوفان خشم الهی است که طومار خوشبختی مردمان این غربتکده را در هم می پیچید. دلمان برایشان میسوزد. کاش میشد برایشان کاري کرد. اما خیلی دیر شده است. بهتر است به فکر خودمان باشیم و از حال کسانی که حرمت خانواده را شکستند و با طوفان شیطانی شهوت مهار نشده تار و پود سعادت خود را گسستند، عبرت بگیریم. آنها به ما حسودي میکنند. از حسودي باید ترسید . از حسود باید به خداوند پناهنده شد : »و من شر حاسد اذا حسد - « سوره فلق، آیهي - 5 دیدن عمقفاجعه آسان نیست. هنر غربیان در ب زَك کردن و سانسور و پوشش نامرئی پشت صحنه زندگی تباهشان زبانزد است.

مقدمه

ازدواج در نگاه انسان مسلمان، جداي از اینکه به تکامل رفتار اجتماعی بشر خاکی میانجامد و میتواند او را در پیراستگی از رذایل و آراستگی به فضایل کمک کار باشد، عمل به سیره رسول خدا - ص - و به دست آوردن نیمی از دین نیز هست؛ و چه بهتر که این مهم در آغاز راه، با ساده ترین شرایط همراه گردد و به انفاس پاك رهبري آمیخته، که جز صلاح و عاقبت بخیري جوانان نیک باطن این سرزمین را به دعا ننشسته است.

از سال 70 تا انتهاي سال 82 ه' .ش - و البته به تناوب در دوران ریاست جمهوري - رهبر معظم انقلاب اسلامی در 151 جلسه عقد و ازدواج جوانان حضور یافته و خطبه عقد جاري کردهاند. مهمترین شرط ایشان براي خواندن خطبه، سبک گرفتن مهریه و نهایتاً تا 14 سکه بهار آزادي است. روش همیشگی معظمله در جلسه هاي عقد به این ترتیب است که قبل از آغاز خطبه چند دقیقه اي درباره ي اهمیت ازدواج، مسائل خانواده، وظایف زن و شوهر نسبت به یکدیگر، مقایسه خانواده در جوامع اسلامی با جوامع اروپایی و... براي زوجهاي جوان صحبت میکنند و پس از ارائه راهنماییهاي حکیمانه که با لحنی پدرانه و از سر دلسوزي و نصیحت ادا میشود، خطبه عقد یک یک زوجهاي جوان را جاري مینمایند.

تاکنون بسیاري از زوجهاي جوان که در بین ایشان تعدادي از زوجهاي هنرمند، ورزشکار و معروف نیز بوده اند، به محضر ایشان رسیده و از فیض خطبه عقد معظم له در طلیعه ي زندگیشان بهره جسته اند. با اجراي صیغهي عقد و قبول پیمان ازدواج، دختر و پسر دیروز، زن و شوهر امروز میشوند. خانوادهي جدیدي شکل میگیرد و سلّول تازهاي در پیکر جامعه میروید. گرچه در نگاه خالق حکیم، زن و مرد در گوهر انسانی و روح آسمانی همتا و همساناند، و سهم هر یک از حقیقت آدمیت به یک اندازه است، ولی حکمت الهی این گوهر ملکوتی را در دو صدف زمینی با پیکرههاي متفاوت و ساختی ممتاز و البته نیازمند به یکدیگر جاي داده است. این »زوجیتهمان« قانون فرازمند و سنّت جامع و زیبایی است که بر سراسر آفرینش این جهان حکم فرما است، و یکی از پرشکوهترین نشانههاي جمال معمار هستی به شمار میرود.

» ازدواج« یعنی به هم رسیدن دو ستون براي برافراشتن بناي خانواده و به هم پیوستن این دو کفه براي فراهم آمدن ترازوي زندگی انسانی! حکمت تفاوتهاي طبیعی و این جهانی در ساخت جسم و روان زن و مرد را در نقش مکمل هر یک براي تشکیل این واحد نوین یعنی خانواده میتوان یافت. به راستی نقش هر یک از زوجین در ساختن خانواده چیست؟ نقش کدامیک مهمتر است؟ آیا جاي هر یک را میشود با دیگري عوض کرد؟ حقوق متقابل آنان چگونه است؟ و سهم هر یک از مواهب زندگی چه میزان است؟ و بالاخره ... زن سالاري خوب است یا مرد سالاري یا هیچ کدام؟ و سئوالاتی از این دست که جز پاسخی استادانه، ذهنِ نگران عروس و داماد جوان ما را آرام و آسوده نمیکند.

در آغاز راه زندگی چشم امیدشان به کلمات راهگشاي » استاد«ي است که آشناي راه است و محرم دل نتیجه خانوادهي سالم ، جامعهي سالم است اگر در جامعهاي خانواده مستحکم شد و زن و شوهر حقوق یکدیگر را رعایت کردند و با هم اخلاق خوش داشته و سازگاري نمودند و با همکاري هم مشکلات را بر طرف نموده و فرزندان را تربیت کردند، جامعهاي که این طور خانوادهها را داشته باشد، به صلاح خواهد رسید و نجات پیدا خواهد کرد و اگر مصلحی در جامعه باشد میتواند این طور جوامع را اصلاح نماید. اگر خانوادهاي نبود، بزرگترین مصلحین هم بیایند نمیتوانند جامعه را اصلاح کنند. 

هر کشوري که در آن بنیان خانواده مستحکم باشد، بسیاري از مشکلات آن کشور، بخصوص مشکلات اخلاقی و معنوي آن به برکت خانوادهي سالم و مستحکم برطرف میشود یا اصلاً بوجود نمی آید 2. این پیوند ازدواج و زناشویی، یکی از نعمات بزرگ الهی و یکی از اسرار آفرینش است و یکی از موجبات بقا و ماندگاري و صحت و صلاح جوامع است. 3 تشکیل خانواده اگر به شکل سالمی صورت بگیرد و اخلاق حاکم بر زوجین، صحیح و منطقی و منطبق با اصول شرع، با آنچه که خداوند معین فرموده باشد، این پایهي اصلاح جامعه است و پایهي سعادت همه افراد جامعه است.

مشکلات روانی ماحصل جامعهي بیخانواده

جامعهي بیخانواده جامعهي آشفتهاي است، جامعهي نامطمئنی است.. جامعهاي است که در آن مواریث فرهنگی و فکري و عقاید نسلها به یکدیگر آسان منتقل نمی شود. جامعهاي که در آن تربیت انسان به راحتی و روانی صورت نمیگیرد. اگر جامعهاي خانواده نداشته باشد یا خانواده در آن متزلزل باشد. انسان در بهترین پرورشگاههاي خود پرورش پیدا نخواهد کرد. 6 خانواده که نبود، نوجوان نیست،کودك نیست، انسان نیت، مرد و زن صالح نیست، اخلاق نیست، انتقال تجربیات مثبت و خوب و با ارزش نسل گذشته به نسل بعد نیست. 7 خانواده که نبود، مرکز تولید ایمان و دین باوري دیگر نیست. 8 جوامعی که در آن خانواده سست و بی بنیاد است یا خانواده اصلاً تشکیل نمیشود یا کم تشکیل میشود، یا اگر تشکیل شد متزلزل است و در معرض نابودي و فناست. در این جوامع مشکلات روانی و عصبی بسیار بیشتر از آن جوامعی است که در آنها خانوادههایی مستقر هستند و زن و مرد به یک نقطه و کاونی متصلند. 

مختصات خانوادهي خوب

خانوادهي خوب یعنی، زن و شوهري که با هم مهربان باشند، با وفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند، مصالح همدیگر را گرامی و مهم بدارند، این در درجه اول. بعد، اولادي که در آن خانواده به وجود میآید، نسبت به او احساس مسئولیت کنند، بخواهند او را از لحاظ مادي و معنوي سالم بزرگ کنند. بخواهند از لحاظ مادي و معنوي او را به سلامت برسانند، چیزهایی به او یاد بدهند؛ به چیزهایی او را وادار کنند، از چیزهایی او را بازدارند و صفات خوبی را در او تزریق کنند.

یک چنین خانوادهاي اساس همه اصلاحات واقعی در یک کشور است. چون انسانها در چنین خانوادهاي خوب تربیت میشوند، با صفات خوب بزرگ میشوند. با شجاعت، با استقلال عقل، با فکر، با احساس مسئولیت، با احساس محبت، با جرئت، جرئت تصمیم گیري، با خیرخواهی - نه بدخواهی – با نجابت، خب وقتی مردم جامعهاي این خصوصیات را داشته باشد، این جامعه دیگر روي بدبختی را نخواهد دید. 

خانواده در جوامع اسلامی

در محیط اسلامی، زن و شوهر با هماند، در مقابل هم مسئولاند، در مقابل فرزندان مسئولاند در مقابل محیط خانواده مسئولاند. ببینید از نظر اسلام خانواده این قدر مهم است. 11 در محیطهاي اسلامی، خانواده آنچنان مستحکم است که گاهی دو نسل هم میگذرد و میبینید پدربزرگ و پدر و نوه در یک خانه دارند با هم زندگی میکنند. این چقدر ارزش دارد؟ نه اینها از آنها سیر میشوند، نه آنها با اینها بد می شوند. همه به کمک هم میآیند. در جوامع اسلامی، یعنی جوامع متدین و مذهبی، مشاهده میکنیم که دو نفر آدم مدت طولانی با هم زندگی میکنند و اصلاً از هم سیر نمیشوند، بلکه دلبستگی شان به هم بیشتر می شود، انس و محبت و وفایشان به همدیگر بیشتر میشود، لین همان خاصیت تدین و دینداري و مذهبی بودن و جهات خدایی را رعایت کردن است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید