بخشی از مقاله

چکیده :

مقام معظم رهبری - مدظله العالی - در سالیان گذشته به موضوع شکوفایی اقتصادی با اجراء و عمل به اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد عاریتی تاکید داشتند که ضروری است همه مسئولان و مردم جهت برون رفت از این وضعیت اقتصادی، موضوع مهم را دنبال کنند. بنا به ضرروت این مهم در جهت رشد و شکوفایی کشور و تلاش بیش از پیش مسئولان، سال 1395 به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامگذاری گردید.

در اقتصاد مقاومتی، یک نگاه می گویدکه ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّت های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. یعنی اقتصاد درون زا، اقتصادی که مایه خود و مادّهی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد. در نگاه دیگر و بحث اقتصاد عاریتی، می گویند پیشرفت کشور در گرو سرمایه گذاری خارجی است. اگر سرمایه های خارجی نیاید، کشور پیشرفت نمی کند؛ سرمایه گذاری خارجی هم مستلزم تغییر سیاست خارجی ایران است.

پس باید با آمریکا کنار بیاییم تا سرمایه خارجی به ایران سرازیر شود. وقتی آنها در ایران سرمایه گذاری کردند، خودشان هم برای حفاظت از سرمایه خودشان، امنیت ما را تأمین می کنند و به جنگ اقتصادی پایان می دهند. رهبر معظم انقلاب در مورد نگاه دوم می فرمایند: امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوم یک نگاه غلط و عقیم و بی فایده است.

ااهدف اصلی این تحقیق تبیین اصول اقتصاد مقاومتی در مقایسه با اقتصاد عاریتی با تاکید بر رهنمودهای مقام معظم رهبری می باشد. داده های این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوای فرمایشات رهبر معظم انقلاب و فیش برداری از متون و اسناد و مدارک در روش کتابخانه ای جمع آوری گردید.

تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از جهت طراحی پرسشنامه و اخذ نظرات صاحبنظران و خبرگان، تحلیلی و توصیفی می باشد. با توجه به الزامات پیاده سازی اقتصاد مقاومتی، نسبت به طراحی و تحلیل محتوای سخنان و رهنمودهای امام خامنهای - مدظله ال عالی - اقدام و.نتایج تحقیق منجر به تدوین اصول اقتصاد مقاومتی و مقایسه تطبیقی با اقتصاد عاریتی و تدوین مولفه های و اولویت های مهم
گردید.

 مقدمه :

در مباحث اقتصادی دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد. یک نگاه می گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّت های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ ]یعنی[ اقتصاد درون زا؛ اقتصادی که مایه خود و مادّه ی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی های مردم خودمان به دست می آورد.

این یک نگاه است که میگویند برای رونق اقتصادینگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیّتها را بشناسیم، آنها را بدرستی به کار بگیریم، ]آن وقت[ اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه؛ نگاه دوم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کم بیرون از مرزها است؛ می گوید سیاست خارجی مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود؛ با فلان مستکبر کنار بیایم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا افتصادمان رونق پیدا کند، این هم نگاه دوم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوم یک نگاه کاملا غلط و عقیم و بی فایده است.

هر نظام اقتصادی همواره در مجموعهای از اصولی تجسم می یابد که زیربنای چارچوب خاص تنظیم فعالیت اقتصادی است .از یک سو، این مجموعه از اصول بر بینش فلسفی ویژگیهایی درباره فعالیت اقتصادی مبتنی است، و از سوی دیگر، تعامل این اصول چارچوب فعالیت اقتصادی را تشکیل داده، آن را به مسیر مطلوب این نظام هدایت می کند. بدین روی، در هر نظام اقتصادی، سه جزء وجود دارد:

فلسفه اقتصادی، مجموعه اصول، و روش تحلیل عمل که متغیرهای اقتصادی را تعیین می کند. فلسفه اقتصادی اساس فکری نظام را فراهم می کند؛ زیرا آراء آن نظام را در باره تولید، توزیع و مصرف در برمی گیرد و اصول و قواعد کارکرد آن نظام را در قالب نظریات معینی سامان می دهد.

این فلسفه اقتصادی براساس موضع مذهبی، در برابر حیات، انسان و خداوند، نقش خود را ایفاء می کند. عنصر دوم هر نظام اقتصادی در مجموعه ای از قواعد و تنظیمها و نهادهایی ظاهر می شود که چارچوب اجتماعی و قانونی و رفتاری نظام را پدید می آورند.

این عنصر شامل اموری از این قبیل می شود : تنظیم مالکیت و تملک ابزار تولید به وسیله افراد به صورت مستقیم و به وسیله مردم و بخش خصوصی به صورت مجموعه ای مولد تحت نظارت غیر مستقیم دولت به سبب حاکمیتش؛ مقرراتی که برای عملکرد افراد وضع شده است و حدود مجاز برای کالاها و خدماتی که امکان دستیابی به آنها وجود دارد؛ و شکلها و حدود معاملات اقتصادی که مردم می توانند انجام دهند. این مجموعه از قواعد، معیارهای رفتاری افرادی را که تصمیمهای اقتصادی می گیرند. یعنی تولیدکننده و مصرف کننده نیز شامل می شود.

در این فرایند اقتصاد مقاومتی می گوید:

اقتصاد مولد، پیشرو، عدالت بنیان، درون زا، برون گرا، مردمی، بعنوان عوامل پیشرفت اقتصادی و رشد و توسعه با وجود تحریم های ظالمانه اعمال شده از سوی آمریکا و کشورهای غربی می تواند بر تنظیم و کنترل مولفه اقتصادی کشور تاثیرات چشمگیر و نقش آفرین جلوه کند، اقتصاد مقاومتی به مثابه یک نظام اقتصادی است. اقتصادی که متکی به ظرفیتهای درونی و بالقوه بخش خصوصی موجود در کشور به رشد و رونق کشور کمک شایانی کند.

قرآن کریم مال و ثروت را مایه قوام زندگی انسان میداند و میفرماید : و اموال خود را -که خداوند آن را وسیله قوام ]زندگی[ شما قرار داده- به سفیهان مدهید.«

امام صادق - علیه السلام - به یکی از اصحاب خود فرمود : مالت را نگاهدار که قوام دین تو به آن است. سپس آیه فوق را خواند.«

مفسر بزرگ معاصر حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به این آیه میفرماید:

مال و مالکیت عامل قیام و قوام یک ملت است، ملت اگر بخواهد قائم و مقاوم باشد چاره ای نیست که کیف و جیبش پر باشد؛ ملتی که دستش تهی است از ستون محروم است، از قیام و مقاومت طرفی نمیبندد، این مال است که عامل قیام یک ملت است، آن کسی که سفاهت اقتصادی دارد، درایت اقتصادی ندارد، صلاحیت آن را ندارد که مال را به دست او بدهند. اگر هم هوش اقتصادی دارد ولکن طهارت قدسی و قداست عقل در او یافت نمیشود او سفیه است. سفاهت در فرهنگ قرآن تنها در فقدان نظر نیست، بلکه بسیاری از افرادند که ازنظر علمی خردمند و پخته و فرهیخته هستند، ولی ازنظر عقل عملی سفیه اند.

در حدیث گهرباری که از امام صادق - علیه السلام - نقل شده است، اهمیت اموال در پایداری و استواری اسلام و مسلمین و لزوم مدیریت آن توسط افراد آگاه و متعهد چنین بیان شده است:

 اگر ثروت و دولت در کف حق شناسان افتد: آنان که حق نعمت الهی را بدانند و در کار نیک و احسان به خلق کوشا باشند، مایه بقای اسلام و مسلمین خواهد بود؛ و اگر ثروت و دولت در کف حق ناشناسان افتد: آنان که حق نعمت الهی را درنیابند و در کار نیک و احسان به خلق کوشا نباشند موجب فنای اسلام و مسلمین خواهد گشت.«

بیان مسئله :

هر مکتبی در مسائل و موضوعات مختلف دارای تئوری ها و نقطه نظراتی است که مبتنی بر زیربناها و پایه های آن مکتب میباشد. نظامهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در هر جامعهای از اصول و مبانی مکتب موجود در آن جامعه پایه گذاری میشود. ما معتقدیم اسلام آخرین و کاملترین مکتب الهی است و برای همه نظامهای یک جامعه دستورات و راهبردهایی ارائه داده است و نظام اقتصادی از جمله آنها ااست.

اگر بخواهیم اقتصادی مبتنی بر مقاومت و پایداری داشته باشیم، باید به تئوریها و دستورات نظام اقتصادی اسلام رجوع کنیم و با مطالعه دقیق و واکاوی اصول و اقتصاد مقاومتی را استخراج نماییم. برای این کار منابع اصلی این مکتب که قرآن و احادیث میباشد را مورد مطالعه قرار میدهیم و با تفکر در این متون و بهره گیری از بیانات عمیق مقام معظم رهبری و بزرگان این مهم را به انجام میرسانیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید