بخشی از مقاله

سیاست جنایی ایران در قبال جرائم انتخاباتی


چکیده :

انتخابات از جمله شاخصههای مهم سنجش دموکراتیک بودن یک نظام سیاسی محسوب میشود. مردم از طریق سازوکار انتخابات میتوانند حقوق فطری و طبیعی خود را در جامعه در قالب انتخاب نوع نظام و قواعد حاکم بر آن و با انتخاب نمایندگان خود به منصه ظهور برسانند. در این ارتباط نظامی مطلوب و شایسته است که تحقق بخشش واقعی آن حقوق فطری و طبیعی انسانها باشد. همچنین انتخابات رویه ای است که در آن احزاب و کاندیداها از طریق نظام رأی گیری برای سیستم های انتخابی و عمومی توسط مردم انتخاب میشوند با چنین نگرشی، انتخابات یکی از مهمترین مکانیزمهای پرکردن کرسیهای نمایندگی در نظام مردم سالار است، در حقیقت اصطلاح و نهاد انتخابات ذاتاً اصالت ندارد، بلکه ابزار و مکانیزم تصمیم گیری جمعی و در خدمت اراده مردم و تثبیت نظامهای نمایندگی استبه. دلیل اینکه در نظامهای دموکراتیک، مشروعیت و صلاحیت دولت صرفاً از رضایت شهروندان نشأت می گیرد، لذا مکانیزم عمده و مهم برای انتقال آن رضایت، انتخابات آزاد و منصفانه است، بنابراین معنای اصطلاحی انتخابات، در نظامهای مردم سالار معنای واقعی خود را می یابد، چرا که ممکن است در نتیجه انتخابات غیرعادلانه و غیرمنصفانه، حکومت و نظامی استبدادی بر سرکار آید و نمایندگانی انتخاب شوند که تجلی بخش اراده واقعی و آگاهانه مردم نباشند. لذا می طلبد که سیاست جنایی ایران با تدوین قوانین مدون ، کارا و پویا جلوی هرگونه تخلف انتخاباتی را گرفته تا زمینه منصفانه بودن انتخابات فراهم گردد .

واژگان کلیدی :انتخابات ، تخلف انتخاباتی ، منصفانه بودن ، سیاست جنایی ، جرم انتخاباتی - 1 تبیین موضوع :

انتخابات از لحاظ لغوی معانی مختلفی دارد، » از جمله: »برگزیدن، بیرون کشیدن، برگزیدن چیزی از میان چیزهای دیگر، برگزیدن کسی از میان جمعی برای کاری«، همچنین واژه انتخابات به معنای عمل گزینش و انتخاب کردن است.1 « انتخابات تجلی حضور مردم ، مظهر مردم سالاری دینی و پشتوانه امنیت ملی کشور و تزریق خون به رگهای جامعه است .با گذشت بیش از سه دهه از

انقلاب اسلامی ،همچنان انتخابات مظهر مشارکت ملی و کارآمدی نظام است .انتخابات بارزترین وقابل اندازه گیری ترین نوع مشارکت افراد در عرصه سیاسی و مسالمت آمیز ترین شیوه برای دستیابی به قدرت در عرصه سیاسی می باشد . بی تردید مفهوم »انتخابات پاک« ضرورتی آشکار درحقوق انتخاباتی را مطرح می کند .پیدایی این مفهوم همزمان با اوج گیری و افزایش بی رویه هزینه ها و مخارج انتخاباتی در تمامی کشورها بوده است .

- 2 مبانی نظری انتخابات:

اکثر تأسیسات و نهادهای امروز بشری در یک فرآیند طولانی مدت شکل گرفته است و به تناسب افکار و ایده های مختلف بشر دچار تغییرات و تحولات زیادی شده اند، و تا زمانی که بشر مسلح به فکر، اندیشه و تأمل و ابتکار است، این تغییرات و دگرگونی ها ادامه خواهد داشت؛ لذا در پس همه نهادها و تأسیسات اجتماعی و فردی بشری، نظریات، تئوری ها و نگرش های متفاوتی مطرح و پایه ریزی شده است که دستاورد این نگرش ها و نظرات نهادهای فردی و اجتماعی امروز بشری می باشد.بی شک انتخابات به عنوان یک نهاد و ابتکار اجتماعی بشر، محصول چنین فرآیندی است؛ لذا ضروری است تا برای فهم و درک این تأسیس اجتماعی و فلسفه وجودی آن نظریات و مبانی که منشأ ایجاد آن شده اند واقف و آگاه شویم چرا که واقعیت این است که ما نیازمند قانع کردن عقل، منطق، و بینش خود در زندگی هستیم و پذیرش یک امری نیز با استدلال و توجیهات عقلانی و منطقی و اخلاقی مقتضای ذات بشری است.

بند اول: کرامت انسانی:

انسان به جهت خصایص انحصاری و ویژه ای که دارد متمایز از سایر موجودات است و مهمترین ویژگی بارز انسان، کرامت ذاتی اوست، در حقیقت کلیه قوانین و نظامات اجتماعی و حقوق بشر در راستای حفاظت و صیانت از این خصلت انسانی است. » کرامت انسانی یعنی انسان غایت در خویشتن است و نباید او را ابزار قرار داد و وسیله ای برای رسیدن به منافع دیگران شود. براین اساس، انسانها از آن جهت که انسان هستند دارای ارزش برابر هستند؛

1


حال این سوال مطرح می شود که چرا انسانها با هم برابر هستند؟ چون هر انسانی از آن جهت که انسان است از ارزش غایی برخوردار است و نمی توان او را وسیله برای اهداف دیگران قرار داد. این، همان اصل کرامت ذات انسانی یا اصل ممنوعیت ابزار قرار دادن انسان است2 « از آن جا که نهاد حق، تأسیس و ابزاری است برای پاسداری از ارزش و کرامت ذاتی انسان، براساس اصل برابری ارزشی و بدون توجه به موقعیتش،

صاحب حقوقی است، بنابراین انسان به صرف انسان بودنش می تواند و باید موجودی باشد که بر سرنوشت خود حاکم باشد و چگونگی زیستن را خود طراحی و اجرا نماید، زیستی که براساس آن شخصیت و طبیعت خود را تعیین می بخشد. این توانایی را انسان به دلیل برخورداری از خودآگاهی و اختیار دارا می باشد. لازم است کرامت و ارزش برابر انسان از طریق مؤثر حفظ و حمایت شود، به نظر می رسد بهترین طریق و وسیله در این ارتباط نهاد حق باشد و براساس این تئوری حق می باشد که حق های انتخابات توجیه و تأسیس می شوند، نظیر حق رأی، حق تعیین سرنوشت، حق مشارکتو...

بند دوم: اصل برابری سیاسی و آزادی سیاسی اصل برابری سیاسی به این معنی می باشد که افراد با یکدیگر به منزله افرادی برابر رابطه داشته باشند. » در واقع اصل برابری سیاسی، نشأت گرفته از

اولین مبنای نظری موضوع یعنی کرامت انسانی است که دربر دارنده هیچ گونه تمایزی بین انسانها نیست.3 « لذا نمی توان هرگونه تبعیض و یا وسیله قرار دادن انسان هیچ دلیل مشروعی ندارد و اصل برابری در ذات خود تمام انسانها را دارای حقوق و تکالیف یکسانی می داند، برابری سیاسی مستلزم این است که هر شهروندی از یک شانس برابر در اجرای حق سیاسی خود برخوردار باشد، چرا که نظام دموکراتیک نظامی است که به هر فرد اختیار یکسان در تأثیر گذاری بر تصمیمگیری را تا حداکثر ممکن اعطاء می کند؛ بنابراین در مبحث مبانی نظری اصل برابری میتوان گفت هر شخص یک رأی، برابری نزد قانون، تعبیر نمود.

بند سوم: حق تعیین سرنوشت حق تعیین سرنوشت یکی از بنیادی ترین حق های دموکراتیک است که به طور مستقیم در خدمت ارزشهای دموکراتیک است، در واقع این حق یکی از

واضح ترین و اساسی ترین تضمین های تأمین ارزشهای کرامت انسانی، برابری ارزشی، استقلال و خودمختاری و آزادی است.» حق تعیین سرنوشت دلالت بر سرنوشت شخصی و اجتماعی افراد در یک فرآیند بدون اجبار با ماهیت اراده آزاد است و نمود و تجلیبخش استقلال، مختاریت مردم در تعیین وضعیت سیاسی و اجتماعیشان می باشد.4 « در عمل این حق به مردم اجازه میدهد تا وضعیت سیاسی، ساختار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خویش را رقم بزنند و قادر به تعیین نوع و محتوای ساختار حقوقی و سیاسی کشور خود باشند. حق مذکور معنا و مفهوم خود را در یک نظام دموکراتیک نشان می دهد. به جهت اینکه نظام دموکراتیک مبتنی بر حق برابر و آزادانه هر یک از شهروندان در فرآیند تصمیم گیری جمعی است. عملی شدن حق تعیین سرنوشت مستلزم یک سازوکار دموکراتیک است تا هنگام اجرای آن، اراده آزاد و گزینش خودمختارانه مردم واقعیت بیرونی پیدا کند.» واقعیت هم این است که چنین حقی بیشتر در نظامها و فضاهای دموکراتیک عملأ قابل مطالبه است، به جهت اینکه نظام دموکراتیک نتیجه پذیرش اصول ارزشی آزادی اراده و انتخاب و گزینش مردم است؛ از این رو »حق تعیین سرنوشت مستلزم یک حق مردمی است که در یک سرزمین سازمان یافته اند تا اینکه سرنوشت و هویت جمعی سیاسی شان را در یک شیوه دموکراتیک تعیین نمایند و همچنین یک سنگ بنای محکم تحکیم نظام دموکراتیک است.5 «

- 3 سلامت انتخابات :

شاید ارائه تعریف خاصی از سلامت انتخابات مشکل باشد، اما یکی از مؤلفه های ضروری انتخابات دموکراتیک می باشد. سلامت انتخابات وجه تضمینی برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه می باشد که بدون نظام دموکراتیک به صلح و ثبات نخواهد رسید؛ لذا سلامت انتخابات یک سری از عناصر و استانداردهای مبتنی بر اصول دموکراتیک و اقدامات و مکانیزم هایی برای حمایت از اصول ارزشی انتخابات آزاد و منصفانه است، » سازوکارهای زیادی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید