بخشی از مقاله

چکیده

با ورود اسلام به ایران، دانش اندوزی که با دین پیوندی مستحکم داشت، به شکوفایی میرسد. مساجد، نخستین مکانهای آموزشی در صدر اسلام بودهاند. با گذشت زمان و افزایش اهمیت علمآموزی، مدارس ایجاد شدند. مدارس و موسسات آموزشی در زمره مهمترین سازمانهای هر جامعه به حساب میآیند. پژوهش درباره تاریخ مدارس به عنوان مراکز علمی- آموزشی را میتوان بخشی از تاریخ علم و فرهنگ هر کشور بشمار آورد. در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانهای، میدانی و توصیفی- تحلیلی ابتدا با بررسی تحولات مدارس در دورههای مختلف پس از اسلام، به بررسی دگرگونیها و سیر نزولی رشد آن در دوره معاصر پرداخته میشود و در ادامه راهکارهایی برگرفته از مدارس قدیمی ایران جهت طراحی بهینه در دوره معاصر برای مدارس آتی ارائه میگردد.

واژههای کلیدی: مدارس ایرانی، معماری، اسلام، معاصر.

-1 مقدمه

بعد از مسجد، مهمترین بنای عمومی از ساختمانهای درون شهری، مدرسه است. همواره دین اسلام بر دانشاندوزی تأکید فراوانی داشته و دارد. بر اساس فرموده پیامبر اسلام - ص - ، قلم دانشمندان از خون شهیدان برتر است.[1] مدارس و موسسات آموزشی در زمره مهمترین سازمانهای هر جامعه به حساب میآیند، چرا که در پیشبرد جامعه و بالابردن سطح دانایی و توانایی و نیز تعالی اخلاقی اعضای آن نقشی به غایت موثر ایفا مینمایند. همچنین جایگاه آنها به عنوان مراکز تربیت و پرورش متخصصان و کارشناسان در خور توجه بسیار است. به دیگر سخن موفقترین جوامع از بهترین مراکز علمی و آموزشی در دستیابی به اهداف خود بهره جستهاند.[2] همواره جامعه اسلامی از آغاز جامعهای ساده بود که تازه براساس تعلیمات دینی اسلام تشکیل یافتهبود و لذا ارشاد و تربیت مذهبی عمومی و آشنایی نو مسلمانان با این بینش اهمیت زیادی داشت.

در همین راستا مسجد که مرکز اصلی اجتماع مردم بود به عنوان مکانی خاص مورد توجه قرار گرفت. تعلیم در مسجد، این مکان اصلی تجمع مسلمانان از زمان پیامبر - ص - آغاز شده بود. هنوز سده اول اسلام تمام نشده بود که با ادامه و رشد فعالیتهای یاد شده شاخههای دیگری چون تفسیر، علمالحدیث در پی تسلط عدهای بر حدیث و جمعآوری و تشخیص اصالت آن، و فقه در پی تسلط عدهای بر قوانین و امور و مسایل مذهبی انشعاب یافتند. در سدههای نخستین اسلامی علاوه بر مساجد، مکانهای آموزشی دیگری نیز بنا شد، که تاثیر آنها در روند شکلگیری و تکوین مدارس مهم است. این مکانها عبارت بودند از: بیتالحکمه، خزانهالحکمه، دارالحکمه، دارالعلم و مجالس خصوصی اساتید که بیشتر در منازلشان تشکیل داده میشد.

تفاوت اساسی این مکانهای آموزشی- فرهنگی یا مساجد در انگیزه تاسیس و شیوه فعالیت آنها بود، بدینصورت که در این مکانها از ابتدا فعالیتهای مذهبی و عبادی مد نظر نبود و تنها به مسایل علمی پرداخته میشد. بالاخره در پی کوششهای بیشماری که برای ایجاد فعالیتهای آموزشی خارج از مساجد به عمل آمدهبود، مکانهای آموزشی ویژهای بوجود آمد که از آنها با عنوان مدرسه در فرهنگ اسلامی یاد شده است. هرچند تاریخ رسمی مدارس با تاسیس نظامیه بغداد در روز دهم ذیالقعده سال 459 ه.ق. به وسیله خواجه نظامالملک آغاز میشود و حتی برخی خواجه را مبدع مدرسه قلمداد کردهاند. ولی پیش از این اقدام خواجه مدارس دیگری نیز در ایران به خصوص ناحیه خراسان بنا شده بودند که بر نظامیه ها مسبوقیت دارند.[3]

شناخت تاریخ و فرهنگ هر ملتی از ضروریات اجتنابناپذیر جوامع بشری است تا از این طریق با میراث فرهنگی و اجتماعی ملت خود آشنا شود و با پندگیری از فراز و فرودهای گذشتگان، از دوبارهکاریها و ندانمکاریها جلوگیری کند و تجربیات روشن آنها را چراغ راه خود قرار دهد. بدینترتیب شناخت تاریخ آموزش و پرورش بطور عام و تاریخ مدارس بطور خاص از هر قومی، چنین هدفی را دنبال میکند. شناخت تاریخ آموزش و پرورش میتواند با پندگیری از گذشتگان، راههای بسط و توسعه آموزش و پرورش مردمی، دولتی و خصوصی را بیش از پیش فراهم سازد.[2] در این پژوهش با بررسی تحولات مدارس در دورههای مختلف پس از اسلام، بصورت ویژه به دگرگونیهای این کاربری مهم در دوره معاصر پرداخته میشود.

-2 تاریخچه پژوهش

همواره در زمانهای مختلف مدرسه بهعنوان یکی از عناصر معماری اسلامی، توسط برخی از پژوهشگران این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. هیلن براندٌ مدرسه را مانند دیگر عناصر معماری اسلامی در تمام سرزمینهای اسلامی بررسی کرده و پیرنیا آن را در حیطه معماری اسلامی ایران معرفی نموده و هر یک بخشی از کتاب خود را به این ساختار معماری اختصاص دادهاند. اما کار جامعتر برای مدارس ایرانی توسط حسین سلطانزاده انجام شده که در اثری باعنوانِ "تاریخ مدارس ایران از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون" تاریخچه و برخی ویژگیهای تمام مدارس موجود و یا مکتوب در نوشتههای تاریخی را بیان کردهاست. در کتابی با عنوان "مدارس و بناهای مذهبی" توسط کاظم ملازاده و مریم محمدی نیز به صورت یک دایرهالمعارف، همه مدارس موجود ایران نام برده شدهاند.[4]

-3 بیان مسئله

در دهههای اخیر، نیاز گسترده به آموزش و پرورش در ایران موجب ایجاد مدارس بسیاری شده و به موازات رشد آموزش، الگوهای سنتی کالبد مدارس دچار تحولات و دگرگونیهای بسیاری شده است. همواره فعالیتهای آموزشی در هر دور های از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. آموزش و تعلیم در هر زمان سبب رشد و پیشرفت فرهنگ و تمدن در جامعه شده است. مدارس سنتی ایرانی بسان دیگر فضاهای معماری سنتی فضاهایی پایدار بوده که توانستهاند پاسخگوی نیازهای کاربردی و محیطی در طول سالیان بسیار باشند و این مهم به ویژه در معماری سنتی مناطق گرم و خشک که سطح وسیعی از این سرزمین را دربرگرفتهاست، آشکارا خودنمایی میکند. لیکن در روزگار معاصر، این الگوهای سنتی فرصت انطباق با شیوههای نوین آموزشی را نیافته و در جدال نابرابر میان سنت و نوگرایی رو به قهقرا رفتهاند.

-4 فرضیههای پژوهش

سیر صعودی مدارس در دورههای پیش از اسلام تا دوره پهلوی و سیر نزولی آن در دورههای پهلوی تا به امروز.

-5 اهداف پژوهش

پژوهش حاضر بر آن تا هدفهای زیر را محقق سازد:بررسی سیر تحول مدارس در دورههای مختلف پس از اسلام.بررسی روند تحولات مدارس در عصر معاصر تا به امروز و معضلات آن.ارائه راهکارهایی برگرفته از مدارس ایرانی برای طراحی بهینه در آینده مدارس امروزه.

-6 روش اجرای پژوهش

روش تحقیق بکاررفته در این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیل میباشد. به بیان دیگر در مقاله پیشرو نخست توصیفی از تحولات مدارس در تاریخ پی از اسلام ایران بیان و سپس دلایل سیر نزولی رشد آن در دورههای پهلوی تا به امروز بررسی میشود. اطلاعات این تحقیق، از طریق مطالعات کتابخانهای که دربردارنده پایاننامهها، کتابها، مجلات و مطالعات اینترنتی شامل سایت مرکز آمار و اطلاعات ایران جمعآوری شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید