بخشی از مقاله

چکیده

بارزترین مشخصه معماری ایران بهویژه پس از ظهور اسلام درونگرایی دانسته میشود. نظام ساختمانی در محلات مسکونی سنتی به ترتیبی است که نمودی از شکلبندی فضاهای داخلی در نمای خارجی دیده نمیشود و کمتر بازشویی را در معبر پذیرا میگردد. در دوره پهلوی اول معماری رسمی به تبع تجددطلبی چهرهای برونگرا مییابد و خیابان در مفهوم جدید خویش لبههای خود را برای جانمایی عناصر خدماتی بر میگزیند. پدیدهای که در ایران به آن معماری خیابانی اطلاق میگردد، معماریای است که در تعامل با خیابان و با داشتن توجه به نمای رو به خیابان شکل گرفتهاست.

نابسامانیهای موجود در نماهای شهری ریشه در عدم پاسخ مناسب به نیازهایی دارد که در طول تاریخ نسبت به نما ایجاد شدهاست. آنچه در مسیر طراحی درست میتواند اثربخش باشد، آگاهی نسبت به سیر تحولی است که در طراحی نماهای شهری ایجاد شدهاست. لذا در این پژوهش به صورت متمرکز بر ساختمانهای مسکونی از دورهی قاجار تا دوران معاصر در تهران پرداخته شدهاست؛ و با بررسی شاخصهای موجود در طراحی نما سیر تکاملی طراحی نما مورد ارزیابی قرار گرفتهاست.

هدف پژوهش استخراج جنبههای مشترک طراحی نمای سنتی و معاصر در ساختمانهای مسکونی و یافتن خلأهای موجود در طراحی نماهای مسکونی معاصر می باشد. روش تحقیق استدلال منطقی و رویه آن مطالعه مقایسهای نمونههای مسکن سنتی و متداول امروز است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که علیرغم خلاها و نابسامانی-های موجود در طراحی نماهای معاصر در پارهای موارد همپوشانیهایی بین شاخصهای طراحی نماهای سنتی و معاصر وجود دارد. درواقع با توجه به معماری برونگرای امروز بیش از همه وجه ارتباط نما با نماهای همجوار خود باعث بروز نابسامانی در جدارههای شهری شدهاست.

-1 مقدمه

در خانههای سنتی شکلگیری عناصر و فضاهای معماری در پیرامون یک حیاط اندرونی هرگونه اشراف بصری را ناممکن میساخت و طبیعتی محصور و کنترل شده را در اختیار بهرهبرداران و ساکنین قرار میداد. ترکیب حاصل از همجواری واحدها و سلولهای معماری در سطح یک محله به شکلگیری بافتی میانجامید که رو به درون داشته و با ساختاری ارگانیک و گذرهای تودرتو و پیچدرپیچ ارتباط عملکردی و فضایی آن با محلات همجوار و یا فضای مرکزی محله یا شهر برقرار میگشت.

نظام ساختمانی در محلات مسکونی به ترتیبی بود که نمودی از شکلبندی فضاهای داخلی در نمای خارجی دیده نمیشد و کمتر بازشویی را در معبر پذیرا میگشت. بدین ترتیب وحدت در نظام ساختمانی، عناصر و قواعد ترکیب نما در محلات مسکونی دوره کهن که همراه با رعایت ابعاد و تناسبات یکسان - استفاده از پیمون در طرح واحدهای مسکونی - ، سبب شدهاست که نماهای محلات مسکونی از تجانس کامل برخوردار باشند . - URL01 - با گسترش تجدد طلبی و شکلگیری ساختمانهای مسکونی برونگرا و ایجاد نماهای خیابانی شاهد پیدایش نوع دیگری از نماها و جدارههای شهری میتوان بود.

بالاتر قرار گرفتن ساختمان از سطح زمین و نیز نمایش آشکار ورودی ساختمان تقریبا در تمام ساختمانهای دوره پهلوی اول قابل مشاهده است. نماهای این دوره بیشترین استفاده را ازنشانهها و عناصر خطی عمودی داشتهاند تا بتوانند بر ایجاد حس ابهت و شکوه بنا در بیننده بیفزایند .1 - کامی شیرازی،. - 1391 به این ترتیب نما به عنوان هویت بیرونی ساختمان خود را بیش از پیش در معرض نمایش گذاشته و با گذر زمان به دنبال تنوع مصالح و فناوریهای ساخت و تقلید از شیوههای رومی و یونانی رسالت خود را در برقراری ارتباط با نماهای مجاور از دست دادهاست. بنابراین در این پژوهش هدف اصلی بررسی سیر تحول در طراحی نماهای مسکونی است و آنچه به عنوان پرسش تحقیق مطرح است ارزیابی تغییرات به وجود آمده در نماهای مسکونی تهران از زمان قاجار تا دوران معاصر میباشد.

-2 تعریف نما

نما در لغتنامه دهخدا صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده میشود، منظر خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان؛ و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساخت نمای عمارت است .2 - دهخدا،. - 1377 دکتر جهانشاه پاکزاد، نما را سطوح تشکیل دهنده هر بدنه نامیده و معتقد است که هر نما جزئی است از بدنه که پوسته یا پوستههای ظاهری هر بنا یا ساختمان را تشکیل میدهد.

نما در عمل پردهای است که درون ساختمان را از بیرون آن جدا می- کند . - URL02 - نمای ساختمان خالق نمای شهری است. نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به دست میآید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. از آنجا که با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه شهر اجرا میشوند می-توانند همگن باشند و چون هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکنند، ناهمگن هستند.

-3 عملکردهای نما

هارالد دایلمان و همکارانش در بررسی خود از نما به چهار عملکرد که از نما انتظار میرود پرداختهاند: حفاظت، ایجاد ارتباط، معرفی، جزیی از یک فضای شهری .3 - پاکزاد،. - 1382

.1 نما به عنوان محافظ: ابتداییترین و حتی از لحاظ قدمت اولین وظیفهای که نما عهدهدار گردید، وظیفه حفاظت از انسانها در مقابل تهدیدهای بیرونی بود. به عبارتی دیگر میتوان گفت که ساختمان مسکونی دارای نما به مفهوم امروزین نبود، بلکه دیوارهای ستبر و یکپارچهای محصور شدهبود که با حداقل منفذ به بیرون بدنه فضای عمومی را شکل میداد.

.2 نما به عنوان رابط: با آنکه نما موظف است حایلی میان انسان و تهدیدات خارجی باشد، ولی میبایست نقش رابط میان درون و برون، خصوصی و عمومی، خلوت و شلوغ، مصنوع و طبیعی را ایفا نماید. از آنجا که انسان نیاز داشت گردش زمان و تغییر و تحولات اطراف خود را دنبال کندنما تبدیل به رابط میان درون و برون شدهاست. روزنهها - در و پنجرهها - به عنوان عناصری از نما این نقش رابط فیزیکی یا بصری و ... را به عهده گرفتند.

.3 نما به عنوان یک معرف: از زمانی که لباس فرد معرف شخصیت وی پنداشته شد، خانه نیز به مثابه لباس دوم می-بایست معرف شخصیت، ارج و مقام اجتماعی مالک خود باشد.

.4 نما به عنوان جزیی از یک کل: پاسخگویی به سه توقع فوق، در بهترین حالت، بنایی خواهد بود با نمایی مقبول. ولی در واقعیت، در فضای شهری مسئله مواجهه با یک نما نیست، بلکه ساختمان جزیی از یک کل بزرگتر به نام فضای شهری است. زشتیاش بر کیفیت فضاهای عمومی تأثیر میگذارد و زیباییاش منوط به هماهنگی با سایر عناصر آن مکان است. ساختمان باید بتواند با حفظ شخصیت و اعتبار خود عنصری از یک جامعه وحدت یافته باشد .3 - پاکزاد،. - 1382

-4 نما در خانههای سنتی ایران

در نگاه نخست، بارزترین مشخصه معماری ایران بویژه پس از ظهور اسلام-که آثار و عناصر معماری بیشتری از آن به یادگار مانده است- درونگرایی دانسته میشود. شکلگیری عناصر و فضاهای معماری در پیرامون یک حیاط اندرونی و مرکزی که هرگونه اشراف بصری را ناممکن میسازد و طبیعتی محصور و کنترل شده را در اختیار بهرهبرداران و ساکنین قرار میدهد، از تأثیرات درونگرایی بر سازماندهی فضایی عناصر و ابنیه سنتی بودهاست. ترکیب حاصل از همجواری واحدها و سلولهای معماری در سطح یک محله به شکلگیری بافتی میانجامد که رو به درون دارد و با ساختاری ارگانیک و گذرهای تودرتو و پیچ در پیچ ارتباط عملکردی و فضایی آن با محلات همجوار و یا فضای مرکزی محله یا شهر برقرار میگردد.

نظام ساختمانی در محلات مسکونی به ترتیبی است که نمودی از شکلبندی فضاهای داخلی در نمای خارجی دیده نمیشود و کمتر بازشویی را در معبر پذیرا میگردد. بدین ترتیب در گذار از گذرهای محله شهرهای سنتی ایران، نماها به دلیل خصلت درونگرایی ابنیه دارای کمترین تنوع بصری بوده و عناصر عمده ترکیب نما در محلات مسکونی را به طور عمده سطوح صاف دارای اندود خشت و گل تشکیل میدهند که گاه عناصر ورودی به فضای داخل مسکن آن را قطع میکند.

بدین ترتیب وحدت در نظام ساختمانی، عناصر و قواعد ترکیب نما در محلات مسکونی دوره کهن که همراه با رعایت ابعاد و تناسبات یکسان - استفاده از پیمون در طرح واحدهای مسکونی - سبب شدهاست که نماهای محلات مسکونی از تجانس کامل برخوردار باشند. این قاعده شکلی نما، تنها در حالتیکه به یک میدانگاه یا فضای باز با عملکرد مرکز محلهای یا شهری میرسد تغییراتی را به خود می-پذیرد. نمای شهری در این فضا از تنوع زیباشناختی بیشتری برخوردار بوده و مناظر شهری متفاوتی را در نسبت با گذرهای منتهی با ان ارائه مینماید.

مطالعات نشان میدهد که بدنه حیاطهای قدیمی ایران علی رغم تقارن محوری در بیشتر موارد، در مقایسه با بدنه محصورکننده فضای میدانها از تنوع شکلی بیشتری برخوردار بودهاست ، که این خود از درون گرایی معماریی ایرانی و اهمیت فزونتر فضای درون بر فضای برون ناشی میگردد. زیرا به طور کلی در فرهنگ درون گرا »نما« و »نمایش« مذموم بوده و تأکید و تزیین در نمای بیرونی بسیار محتاطانه بود و حداکثر در اطراف درب ورودی شکل میگرفت. - URL01 -

-5 نما در خانههای دوران معاصر

با ظهور تجددطلبی و شکلگیری معماری خیابانی و برونگرا که جدارههای شهری را شکل میداد به تدریج نوع جدیدی از طراحی در نماها ظهور کرد. بالاتر قرار گرفتن ساختمان از سطح زمین و نیز نمایش آشکار آن در وسط و محل ورودی بنا تقریبا در تمام بناهای دوره پهلوی اول مشاهده میشود. برآمدن بنا از سطح زمین علاوه بر آن که یک اثر را نسبت به اطراف خود بهتر بیان میکند، با ایجاد ارتفاعی کاذب و البته دلپذیر بر سیما و نمای آن تاکید میکند. ورودیهای بلند و ستونهای مرتفع و کشیده در بناها، اگرچه ازیک نگاه به معماری دوره قدرتگرایی آلمان و آغاز قرن بیستم و از نگاه دیگر به عظمت و قدرت باستانگرایانه ایران کهن نظردارد، در پی اقتدار و عظمت است.

نماهای دوره پهلوی اول بیشترین استفاده را از نشانهها و عناصر خطی-عمودی برده است. ستونها و پنجرهها بیشترین نقش را در این کاربرد داشتهاند تا بتوانند بر ایجاد حس ابهت و شکوه بنا در بیننده بیفزایند. برخلاف این حرکت عمودی خود بناها در جهت افقی کشیده شدهاند و به گونهای سنگین و حجیم بر زمین نشسته اند. تلفیقی از این عناصر خطی افقی و عمودی در نمای ساختمانها تصوری از تکرار غیر یکنواخت را دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید