بخشی از مقاله


شرحی بر تجارب به کارگیری رهیافت بازآفرینی شهری پایدار در انگلستان جهت مداخله در بافتهای فرسوده شهری

چکیده

برنامهریزی مرمتشهری، شیوهای برای بازگرداندن تعادل در کارکرد درونی سامانه شهری و هدف آن تداومبخشی به ارزشهای سکونتگاههای شهری میباشد. پس از جنگهای جهانی و آسیبهای جدی به ساختار شهری، مرمت با روشهای گوناگون به کار گرفته شد. سیر تحول آن از دهه 1950م تاکنون بیانگر بکارگیری رهیافتهای مختلفی جهت مداخله و حذف فرسودگی است که این سیر تطور از اهدف کالبدی اولیه به اهداف مختلف اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و محیطی در بافتهای تنزل یافته شهری رسیده است. از جمله رهیافتهای اخیر، بازآفرینی شهری است که روایتی فراگیر و یکپارچه از مرمتشهری بوده و به تمامی وجوه کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و محدودیتهای امر توسعه در بطن شهر موجود توجه میکند و به تدارک فرصت، برای تبدیل ساختن آن به راهی برای رسیدن به توسعه میپردازد. با توجه به وجود این چهار بعد در رهیافت بازآفرینی شهری، این رهیافت اغلب شامل اصول توسعه پایدار است. پایداری بر تصمیمگیری مشارکتی تأکید میکند که می-تواند باعث افزایش مشروعیت پروژههای بازآفرینی شهری در بین مردم محلی شود و بدین ترتیب ارتباط تنگاتنگ پایداری و بازآفرینی شهری مشخص میگردد. این مقاله بر اساس طرح تحقیق کیفی، به بازشناسی ادبیات بازآفرینی و احیای بافتهای فرسوده شهری میپردازد و تجارب موفق انگلستان در این زمینه را به عنوان کشوری پیشرو بررسی مینماید. سپس با تحلیلی تطبیقی نتیجه این پژوهش که قیاس علمی نمونههای معرفی شدهاست، بیان میگردد. شایان ذکر است با وجود شرایط و زیر ساختهای متفاوتِ نمونههای منتخب، مطالعه نمونههای خارجی میتواند راهنمایی در جهت تدوین راهکارهای موثر در مداخله مناسب در بافتهای فرسوده و دچار افت شهری باشد.

واژههای کلیدی: برنامهریزی مرمت شهری، رهیافت بازآفرینی شهری، بعد محیطی، توسعه پایدار، بافتهای فرسوده شهری.


-1 مقدمه

آنچه تحت عنوان مرمت شهری در کشورهای مختلف، با استفاده از ساز وکار دخالت حکومتی، مطرح شده، بر دخالت برنامهریزی شده حکومتها در بازسازی اقتصادی – اجتماعی – کالبدی، توسعه مجدد، احیاء ساختار شهرها، ارتقا کیفیت شرایط محیطی و حذف فرسودگی اشاره دارد، بنابراین میتوان گفت اصطلاح مرمت شهری، به طور کلی، تمامی این جنبههای دخالت حکومتی را در بر میگیرد و مجموعهای از فعالیت توسعه مجدد، احیا (توانبخشی)، اصلاح، حفاظت (نگهداشت) نواحی کهنه و فرسوده شهری را شامل میشود (دانشپور،.(1381


سیرتحوّل مرمت شهری در دهه های اخیر، سرانجام این جریان را به سازماندهی و گردهم آوردن اقدامات خود در چارچوب بازآفرینی شهری رسانده است. بازآفرینی شهری، نیروهای محرکه و دستاویزهای متنوعی را به عنوان محور یا هدف خود برگزیده و یا به تعبیری با استفاده از رهیافتهای گوناگون، فرصتهای متنوع توسعهای را فرا روی خود قرار داده است (لطفی، .(48 :1390

در این مقاله، جهت شناخت جامع از متأخرترین رهیافتهای مرمتشهری (بازآفرینی شهری)، ابتدا به تعریف فرسودگی و بافتهای فرسوده نیازمند توسعه و احیا، پرداخته میشود و در ادامه سیر تطور رهیافتهای موجود در برنامهریزی مرمتشهری تدقیق میگردد. در ادامه پس از بیان ادبیات مربوط به بازآفرینی شهری از جمله ابعاد، اصول و اهداف مختلف آن، تفسیری تکمیلی از بعد محیطی بازآفرینی و ارتباط این رهیافت با اصول توسعه پایدار به عمل خواهد آمد و تجارب موفق کشور انگلستان در این رابطه تشریح خواهد گشت.


نمودار (1) روش کار مقاله - مأخذ: نگارندگان، 1392

-2 فرسودگی و بافتهای فرسوده

-1-2 تعریف انگاشتها
-1-1-2 فرسودگی و فرسایش

فرسودگی1 ، فرایند و محصولی است که نتیجه افت اقتصادی، فقر ، مدیریت و حفاظت ضعیف و ساختمانهای متروک به دست میآید. زوال نواحی شهری، مسبب تخریب و زوال نواحی میشود .(Cowan, 2005: 415) فرسودگی شهری بر اثر نتایج حاصل از افت اجتماعی و اقتصادی و محیطی و تا اندازهای ناتوانی کالبد شهر در تطبیق با تحولات تند اقتصادی پدیدار میگردد و به صورت واحدهای مسکونی فرسوده، قطعه زمینهای متروکه و خالی، تأسیسات زیر بنایی ناکارآمد تجلی مییابد.

 

-2-1-2 بافت فرسوده
مراد از بافت شهری2، گسترهای همپیوند است که با ریختشناسی متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهری و یا حاشیه آن در تداوم و پیوند با شهر شکل گرفته باشد. این گستره میتواند از بناها، مجموع راهها، فضاها، تأسیسات و تجهیزات شهری و یا ترکیبی از آنها تشکیل شدهباشد (دبیرخانه شورای عالی معماری و شهرسازی ایران،.(6 :1385 تعریف جامع از بافت در برگیرنده کلیتی است که علاوه بر جنبههای مذکور دارای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، عملکردی و معنایی و ... باشد. بنابراین وضعیت فرسودگی در رابطه با چنین بافتی تعریف میشود (قدس، .(8 :1387 نارسایی های کالبدی- اجتماعی-اقتصادی و ... سبب فرسودگی بافت میشود واحساس انزوا و ناتوانی را موجب میگردد .(Hutchison, 2010: 178) در واقع، بافت فرسوده، متروکی پیش از موقع (یا زودرس)، خرابی کالبدی و رو به زوال گذاشتن و یا وجود کمبودهایی در ابنیه و محیط اطراف است و می توان در سه بعد زیر خلاصه نمود:
✓ افت اقتصادی

✓ فرسودگی مسکونی
✓ تنزل رتبه محیطی (دانشپور، .(1381

-2-2 ابعاد مختلف فرسودگی

عوامل شایع و مؤثر در فرسودگی بافتهای شهری را می توان در پنج بعد به صورت زیر برشمرد:
-1 بعد اقتصادی: از بین رفتن توجیه اقتصادی و مالی، موجب فرار سرمایهها از این مناطق و عدم سرمایهگذاری در آنها گردیده است و منابع پایداری برای تخصیص به نوسازی و بهسازی بافتها وجود ندارد.

-2 بعد اجتماعی و فرهنگی: توسعه فرسودگی و از بین رفتن مرغوبیت محدوده و به عبارت دیگر، تنزل رتبه اجتماعی محدوده های مزبور در نگاه شهروندان، باعث افزایش میزان مهاجرت افراد اصیل و بومی با توان اقتصادی مطلوب و جایگزین شدن آنان با افراد با توان اقتصادی پایینتر، اقشار مبتلا به آسیب اجتماعی نظیر معتادین و مهاجرین بیگانه شده است.

-3 بعد کالبدی: فرسودگی در بعد کالبدی نشانههایی دارد که در ذیل به آنها اشاره گردیده است.

✓ ناپایداری: اغلب واحدهای ساختمانی در بافتهای فرسوده شهری فاقد سیستم سازهای و فاقد هرگونه محاسبات فنی برای مقاومت در برابر سوانح طبیعی از جمله زلزله میباشند.

✓ ناکارآمدی زیرساخت ها: تأسیسات و زیرساختهای شهری به دلیل گذشت زمان، فرسوده شده و پاسخگو نیست.

✓ ناکارآمدی شبکه ارتباطی: بافت های فرسوده شهری از کمبود و ناکافی بودن سطح شبکهها و معابر دسترسی رنج میبرد.

✓ کمبود خدمات شهری: بافتهای فرسوده شهری از فقدان برخی خدمات فرهنگی، آموزشی و شهری به لحاظ کمی و کیفی رنج می برد.
-4 بعد زیست محیطی: انواع آلودگی محیطی ایجاد شده از جمله آلودگی هوا و آبهای سطحی.

-5 بعد مدیریتی و حقوقی: ضعفهای مدیریتی، وجود موانع قانونی، نبود قوانین مناسب، عدم حمایتهای دولتی، عدم تجربه مدیران (جلایر، .(26-25 :1389
-3-2 پیامدهای فرسودگی بافت شهری

پیامد فرسودگی بافت که در نهایت به از بین رفتن منزلت آن در اذهان شهروندان منجر میشود، در اشکال گوناگون از جمله کاهش و یا فقدان شرایط زیستپذیری و ایمنی و نیز نابسامانیهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و تأسیساتی قابل دریافت و شناسایی است (عندلیب، (194 :1389، در واقع ارزشهای پذیرش شهروندی آن کاهش یافته، ساکنان از شرایط زندگی در محل، رضایت و ایمنی خاطر ندارند و نیازهای اساسی آنها برآورده نمیشود (عندلیب، .(38 :1386

-4-2 سیر تحول نگرشها در مورد مداخله در بافتهای فرسوده شهری
سیر تحول مداخله در نواحی فرسوده و دچار افت شهری، پس از جنگ دوم جهانی، در پنج مرحله زیر خلاصه شده است:
-1 دهه 1950 میلادی: بازسازی3
-2 دهه 1960 میلادی: باززنده سازی4
-3 دهه 1970 میلادی: بازنوسازی5
-4 دهه 1980 میلادی: بازتوسعه6
-5 دهه 1990 میلادی: بازآفرینی شهری7
در دهه 1990م، مرمت شهری با نگارش بازآفرینی در دستور کار قرار گرفت. این رهیافت با نگاه به گذشته و بدون پاکسازی هویتهای تاریخی دورههای مختلف، به خلق هویتی جدید متناسب با شرایط زندگی مردمان عصر حاضر میاندیشد به این ترتیب سیاست بازآفرینی در کشورهای غربی شکل گرفت و در دهه 1990م سیاست جدیدی تحت عنوان »چالش شهرها« بوجود آمد. بگونهای که اقدامات نوسازی با گرایش صرف کالبدی مورد انتقاد دولتهای محلی قرار گرفت. بر این اساس از دولت های محلی خواسته شد تا با مشارکت بخش خصوصی، بخش دولتی و داوطلبان پیشنهادهایی برای انجام پروژههای بازآفرینی در ناحیه خود به دولت مرکزی ارائه دهند. (پوراحمد و همکاران، .(80 :1389 در واقع از دهه 1990م به بعد، چارچوبی جدید برای فرآیند تجدیدحیات شهری فراهم شد که بر اساس آن و در تعریفی جدید، مرمت شهری مفهومی جامع است که به معنای بهبود وضعیت نواحی محروم در جنبههای اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است. نکته دیگر این که مرمت در این دیدگاه توجه و تأکیدی خاص بر مقیاس محلی، تنوع فرهنگی و کنش متقابل میان انسان و مکان زندگی او دارد (پوراحمد و همکاران، .(81 :1389 در هر یک از این دههها جهت گیریها متفاوت بوده و سیاست ها و راهبردهای مختلفی برای مداخله در نواحی شهری فرسوده و دچار افت به کار گرفته شده است. خلاصهای از این رهیافتها در جدول 1 آمده است.
جدول (1) خلاصهای از رهیافتهای موجود در برنامهریزی مرمت شهری



-3 بازآفرینی شهری

یکی از متأخرترین رهیافتها برای بهسازی بافتهای شهری، بازآفرینی شهری است که به دنبال حل مشکلات فرسودگی شهر از طریق بهسازی مناطق محروم و در حال اضمحلال در شهرهاست. این رهیافت تنها به دنبال باززنده سازی مناطق متروکه نیست، بلکه با مباحث گسترده تری همچون اقتصاد رقابتی و کیفیت زندگی به خصوص برای کسانی که در محلات فقیرنشین زندگی میکنند، سر وکار دارد. واژه Regeneration از ریشه فعل Regenerate به معنای احیاء کردن، جان دوباره بخشیدن، احیاء شدن، از نو رشد کردن، گرفته شده است. در مطالعات شهری به معنای احیاء، تجدید حیات، معاصرسازی و بازآفرینی به کار میرود.

-1-3 تعریف بازآفرینی شهری

برای تعریف کاربردی از بازآفرینی شهری، شناخت روابط میان ویژگیهای کالبدی و واکنش های اجتماعی؛ ضرورت جابجایی کالبدی برخی عناصر شهری مهم؛ اهمیت بهبود وضعیت اقتصادی؛ ضرورت استفاده بهینه از زمینهای شهری و ممانعت از توسعه بیرویه شهرها؛ و اهمیت شناسایی بازتاب سیاست های شهری انجمن های اجتماعی غالب و نیروهای سیاسی و موضوع جدیدی به نام توسعه پایدار باید مورد بررسی قرار گیرند (پوراحمد و همکاران، .(82 :1389 تجدید حیات شهری برخلاف فعالیتهای توسعه شهری و یا ایجاد شهرکهای جدید، فرایندی است که باید از یک پیشرفت تدریجی برخودار باشد. نکته دیگر این که تغییرات در نظامهای سیاسی ملی میتواند خود مختاری بیشتری به مسئولان شهرداری اعطا کند .(UNEP,

2004: 10)

بنابراین بازآفرینی شهری عبارت است از: دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری منجر شود، به طوری که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی ناحیه که دستخوش تغییر شده، را فراهم

میکند . (Roberts and Sykes, 2000: 17)

 

-2-3 هدف از بازآفرینی شهری

هدف اساسی بازآفرینی شهری، توسعه محیط زندگی دچار افت برای انسانهاست (دانشپور الف، (1 :1383 و میتوان اهداف بازآفرینی را بدینگونه دستهبندی کرد:

-1 اقتصادی: جذب سرمایه گذاران، ایجاد اشتغال، بازسازی اقتصاد شهری.
-2 اجتماعی-فرهنگی: افزایش مسکن شهری و توسعه زیرساخت های محلی ، تقویت میراث معماری (هسته تاریخی) و گردشگری شهری، یا جذب مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهی.

-3 کالبدی: ساماندهی سازمان فضایی-کالبدی شهرها، نحوه استفاده از زمین، ضوابط منطقهبندی، ضوابط ساختمانسازی، تأمین معیارهای ساخت و ساز و مرمت و آسایش زیستی برای سازههای شهری متناسب با هر منطقه جغرافیایی.

-4 زیست محیطی: مبارزه با آلودگی و بهبود شرایط زندگی در عین حالی که ارزشها و خواستههای جامعه و هر گروه اجتماعی نیز در نظرگرفته شود .(UNEP, 2004: 8)

-3-3 اصول و ابعاد گوناگون بازآفرینی شهری

باز آفرینی شهری شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در مقیاس های شهری، منطقه ای و ملی است. هر یک از این ابعاد در ذیل تفسیر شدهاند.
✓ بازآفرینی اقتصادی

تجدید حیات اقتصادی متعاقب با بروز افت اقتصادی در شهرها که با کاهش عظیم اشتغال و عدم جذب سرمایههای داخلی و خارجی مواجه شدند، مطرح گردید. بطور کلی اقتصاد نواحی فرسوده ویژگیهایی از قبیل عدم یا کاهش اشتغال، کاهش صنایع

تولیدی و فرصتهای شغلی پایین را دارا میباشند
✓ بازآفرینی کالبدی
تجدید حیات کالبدی در راستای ارزیابی عناصر کالبدی به جستجوی محدودیتها و توانهای بالقوه کالبدی میپردازد و کالبد شهر را با تحولات سریع اقتصادی و اجتماعی تطبیق میدهد. از جمله اهداف کالبدی عبارتند از: بهبودبخشی، بازگردانی و

تجمیع زمین و ساختمان؛ بهبود تاسیسات زیربنایی؛ بهبود حمل و نقل
✓ بازآفرینی اجتماعی و فرهنگی
در نواحی فرسوده مرکزی شهرها، بواسطه ویژگیهای خاصشان از جمله گروههای قومی اقلیت، اقشار کم درآمد، خانوارهای تک والدینی و افراد بیکار و فاقد شغل ساکن از طریق بازآفرینی شهری میتوان هویت اجتماعی و زمینههای مشارکت در ناحیه تحت پوشش برنامههای تجدید حیات شهری ایجاد کرد .(Home,1982: 97-98)
✓ بازآفرینی محیطی

تجدید حیات محیط شهری گامهای مثبتی به سوی توسعه پایدار بر میدارد. این رهیافت بر پایداری منابع محیطی تأکید خاصی دارد و این امر را از طریق پایداری در ابعاد مختلف سیستم شهری به انجام میرساند. شیوه حصول به پایداری در ابعاد مختلف عناصر شهری عبارتند از: کاهش میزان آلودگیها؛ مسکن پایدار؛ شکل شهری پایدار؛ حمل و نقل پایدار؛ اقتصاد پایدار. هر یک از این ابعاد مشتمل بر اصول زیر می باشند:

✓ تغییر و تحولات اقتصادی: افزایش فرصت های شغلی، بهبود توزیع ثروت، پرورش استعدادها، افزایش مالیات و مستغلات محلی، ارتباط میان عمران و بهسازی محلی، منطقه ای و شهری، جذب سرمایه گذاری های داخلی.

✓ تغییر و تحولات اجتماعی: بهبود کیفیت زندگی و روابط اجتماعی، کاهش جرم و جنایت، غلبه بر بدنامسازی و محرومیت اجتماعی.


✓ حکمروایی: سازماندهی مجدد ساز و کارهای تصمیم سازی از طریق تفاهم دموکراتیک، افزایش میزان فضای همکاری و مشارکت، در نظر گرفتن انتظارات مختلف، تأکید بر مشارکتهای منطقهای گوناگون، توجه به تعاملات میان سازمانها و نهادها و روابط درونی آنها.

✓ تغییر و تحولات کالبدی :حل مسائل مرتبط با فرسودگی کالبدی همراه با اراضی جدید و ضروریات متناسب.
✓ کیفیت محیط زیست و توسعه پایدار :بازآفرینی شهری باید سبب ارتقاء توسعه متوازن و مدیریت اقتصاد جامعه و محیط زیست گردد. البته دست یابی به چنین رهیافت یکپارچهای، مستلزم احیاء خلاقیت های جامعه و به کارگیری

آن در بازآفرینی می باشد (پوراحمد و همکاران، .(85 :1389

در این مقاله سعی بر آن است که بعد محیطی بازآفرینی شهری و ارتباط این رهیافت با توسعه پایدار بررسی شود. لذا، علاوه بر تبیین انگاشتهای توسعه پایدار، پایداری اجتماعی و پایداری زیست محیطی، چارچوبهای سیاسی مرتبط با این دو موضوع نیز مطالعه شده است.

-4 توسعه پایدار و بازآفرینی شهری
-1-4 تعریف انگاشت توسعه پایدار شهری

تعریف توسعه پایدار توسط کمیته جهانی توسعه محیط زیست:10 رفع نیازهای زمان حال بدون به مخاطره افتادن توان نسلهای آینده برای رفع نیازهایشان. این تعریف معمول از پایداری در برگیرنده توجه به مساوات11 است و به معنای استفاده منصفانه از منابع برای نیازهای جمعیت فعلی و جمعیت آینده میباشد. با توجه به گزارش WCED، برای بهبود و اصلاح انگاشت توسعه پایدار، تلاش زیادی شده است. سه مؤلفه اصلی تشکیل دهنده توسعه پایدار که در حوزه مشترک بین دوایر اتفاق میافتد در شکل مشخص شده است .(Jones & Evans, 2008: 83-84)

شکل (1) سه مؤلفه اصلی تشکیل دهنده توسعه پایدار - مأخذ: Jones & Evans, 2008: 84

-2-4 ارتباط بازآفرینی و توسعه پایدار

بازآفرینی شهری به دنبال کاهش مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. طرح این رهیافت اغلب شامل اصول توسعه پایدار است؛ زیرا بازآفرینی شهری تمایل به جذب توجه عمومی و بهره مند شدن از یک نیمرخ (چهره) سیاسی دارد. سه رکن اصلی بازآفرینی شهری عبارت است از: چشم انداز راهبردی12، مشارکت13، و پایداری.14

پایداری بر تصمیم گیری مشارکتی و همکاری تأکید میکند که می تواند باعث افزایش مشروعیت پروژههای بازآفرینی شهری در بین مردم محلی شود. اقدامات 15ABIs به نیازهای یک ناحیه به صورت جامع در بیش از یک مقیاس زمانی طولانی مدت توجه دارد؛ بنابراین حوزه دیدی مبتنی بر سه مؤلفه پایداری در یک راه پیوسته (پیوستگی بین سه مولفه) را پیشنهاد میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید