بخشی از مقاله

شناخت اصول پایداری در معماری و شهرسازی بومی

(چکیده)

اندیشمندان و صاحبنظران در طول اعصار از دیدگاههای مختلف به تعریف معماری بومی و مفهوم کاربردی آن پرداخته و به بیان ویژگی های این گونه معماری می پردازند. بطور کلی معماری بومی معماری برگرفته از ویژگی های محیطی در جهت رفع نیازهای انسانی در محیط است. مفهوم پایداری نیز به معنای زندگی در میان منابع طبیعت است. ریشه شناسی این دو مفهوم مشابه از زمانی اهمیت یافت که مفهوم محلی نمودن و بومیت در پایداری مطرح گردید. شناخت تشابه اصول و مفاهیم معماری و شهر سازی پایدار و بومی به صورت کلی از اهداف این مقاله مروری است. در این مطالعه مروری به شناخت کنوانسیونها، سامانه های ارزیابی ، اصول و راهبردهای پایداری با تاکید بر اصول معماری و شهرسازی بومی در مقیاسهای مختلف از شهر تا ساختمانها پرداخته شده است. از تجربیات معماری و شهر سازی بومی میتوان در پایداری دنیای امروزه بدون وابستگی به پیشرفت های فناوری مدرن در رفع نیازهای بشر استفاده نمود.


کلمات کلیدی: معماری بومی، شهرسازی بومی، اصول پایداری، راهبردهای پایداری.

.1 مقدمه

خصوصیات معماری بومی امروزه به طور فزاینده ای مورد علاقه عمده محققان و نظریه پردازان قرار گرفته است. این در حالیست که اصول پایداری نیز همراستا با بوم گرایی در برنامه ریزی و طراحی پایدار ساختمان ها و محیط زیست مطرح گردیده است. در مقایسه این دو تفاوتهای بسیاری دیده میشودکه نشان از عدم تجانس انها دارد. بعنوان مثال وزن و چگالی مصالح بومی که نمیتواند بدون تغییر و به روز شدن در معماری امروزین با هدف سبک سازی ساختمان مورد استفاده قرار گیرد. اما کلیت اصول معماری و شهرسازی بومی میتواند راه کارهایی را به ما ارائه کند که نه تنها همگام بارعایت اصول پایداری است بلکه معماری ما را به سوی تجارب و هویت گذشته از جزء تا کل میکشاند. در این راه این مقاله به معرفی و کنکاش در اصول و قراردادهای آن چه در معماری و شهرسازی بومی و چه در معماری و شهرسازی پایدار میپردازد.


.2 واژه شناسی و تعریف معماری بومی

بومی معنا و لغت عامیانه در بوم شناختی است، این لغت از ریشه لاتین Vernaculus مشتق می شود و به لحاظ سبک کلمه بومی به معنای منطقه ای و ناحیه ای می باشد. برای اولین بار در سال 1381 در انگلستان استفاده شد بعدا متناوبا دنبال شدو در سال 1191 میلادی کاربرد وسیع تری یافت. معماری »خودجوش« به ابداع جوزپه پاگانو اولین نامی برای این پدیده معماری بود. او در تحلیلی از این واژه چنین می نویسد: » منظور از خودجوش، معنی تصادفی بودن آن نیست، بلکه طبیعی بودن آن است و هرگونه گزینش درنهایت سختگیری به عمل می آید، این برخاسته از ضرورت های معین است. ضرورتهایی که تنها حامل جنبه های مادی وعملکردی نیستند 1]و.[10

برخی نویسندگان به معماری بومی، به عنوان معماری غیرفرمال که توسط مهاجران و غیر بومیان طراحی و ساخته می شوند و نه افراد بومی اشاره می کنند [9] گرچه در آمریکا اصطلاح معماری مردمی رایج است اما در جای دیگر، صفاتی از جمله دهاتی و روستایی به طور وسیعی به کار برده میشوند و همچنین عنوان معماری فقیر بر فرآورده های بی اندازه غنی ئاز نظر ارزش انسانی برچسب دلسردکننده ای می زند و تنها می تواند گواهی بر وضعیت اقتصادی و نه کیفیت کار آن باشد ( مدرنیسم). از رایج ترین اصطلاح مورد استفاده معماری سنتی می باشد. این عبارت به طور وسیعی طیف گسترده ای از ساختمان هایی یادواره ای و طراحی شده توسط معمار قابل استفاده است .[1]

امروزه معماری بومی به عنوان ظرفی و میراثی از گذشتگان تلقی می شود، میراث مردمانی که آموزش معماری ندیده و به آفرینش معماری می پرداختند. این ساختمان ها شیوه های زندگی مردم بر اساس اندیشه های رایج در فضای زندگی جمعی متظاهر میکنند. پیترو بلوچی هنر بومی را هنری میداند که توسط افراد متخصص و با برنامه ساخته نشده است بلکه در دامنه محدودی از تجربه توسط افراد عادی شکل گرفته است. رودوفسکی نیز در سال 1111 این هنر را خلق شده توسط معماران و هنرمندانی معرفی می کند که در زمان و مکان ویژه استعداد قابل تحسینی را در انطباق ساختمان در طبیعت پیرامون از خود نشان داده اندو تنوع آب و هوایی را پاس داشتند، و توپوگرافی و عوارض زمین را به یاری طلبیدند.[11]

حسن فتحی از نظریه پردازان معماری بومی نیز در تعریف این نوع معماری آنرا خاص هر ملتی عنوان کرده است که خطوط و فرمهای دلخواه خویش را بر اساس زبان، عادات و رسوم محلی اش نمایان کرده است. این فرم ها و عناصر ویژه معماری بومی هماهنگی تصور مردم با خواسته های محیط است .[7]این معماری بر ارزش مطلق فضایی که از ابتدایی ترین اشکال هندسی پدید می آید، بر ترکیب بندی آزاد و اغلب بدون تقارن نیروی متجلی دیوار ضخیم رعایت چشم انداز و منظره های پیرامون تأکید دارد.[1]

معماری بومی، یعنی مجموعه واحدهای معماری- شهری که در سرزمین گرد هم آمده و با هماهنگی هایی که در زمینه شکل، در زمینه حجم گذاری یا کاربردی، رنگ آمیزی و آهنگ سطوح پر و خالی و همچنین در زمینه مصالح و نظام های ساختمانی در آنها پدیدار است، این هماهنگی مبتنی بر ضابطه ها و رسوم و سلیقه های زاده از فرهنگ محیطی، رفتارهای محیطی است. معماری را نیز می توان متکی به تبلور این فعل و انفعالات بر پایه های معماری بومی برای پاسخگویی به نیازهای مکانی دانست که با انتخاب و استفاده از مقررات هر سرزمین پدید آمده است .[1]

چگونگی پذیرش مقاله به اطلاع مولف رابط خواهد رسید. با اینحال آخرین وضعیت مقالات در هر لحظه از طریق سایت همایش قابل پیگیری میباشد. در صورت پذیرش، لازم است مولفین مقاله، اصلاحات خواسته شده داوران را در نسخه نهایی و در مدت زمان خواسته شده اعمال نموده و نسخه نهایی را از طریق سایت همایش ارسال نمایند.

.3 حداکثر ویژگی های معماری بومی

یکی از راههای شناخت معماری بومی ،شناخت به وسیله شیوه تجربی است. دکتر منصور فلامکی سه دیدگاه جدانشدنی را برای درک شناخت تجربی مورد بررسی قرارداده: ایجاد بنا فارغ از تاثیر پذیری های مستقیم و منفعل ازمحیط (اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی،طبیعی)، توجه به محیط فرهنگی جامع یا فراگیری محیط اطراف معمار و توجه ی معمار به مجموعه روابط اقتصادی– اداری- تولیدی محیط .[1]

معماران بومی با توجه به اینکه هر سنتی به شرایط اجتماعی، اقتصادی خود وابسته است، از این مورد در در سازمان دهی راه حل های رفع نیازهای هر خطه بهره برده اند. آن ها از میان جوامعی برمی خیزند که اصول را رعایت می کنند و دارای معماری خود ساخته ای هستند مثلا از طریق مشخص کردن خصوصیات نقاط مختلف هر سایت و همراستاکردن کاربری انتخابی هر نقطه از بنا با خواص هر خطه از سایت وهمچنین همراستاکردن مصالح بکاررفته در بنا با شرایط آب و هوایی و بهره برداری حداکثر از آن در راستای ایجاد شرایط بهینه برای کاربران تا ساختمان بومی در هر گوشه از دنیا پاسخی به مشکلاتی نظیر مشکلات سازه باشد. این پروسه و جریان معماری از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد.

بطور کلی معماری بومی معماری برگرفته از ویژگی های محیطی در جهت رفع نیازهای انسانی در محیط است. این معماری از شرایط اقتصادی، فرهنگی و اقلیمی تاثیر پذیرفته و توسط معماران محلی برای رفع نیاز جوامع محلی اجرا میگردیده است. تنوع فرهنگی، اجتماعی و تفاوت در پهنه اقلیمی در فرم و تکنولوژی های ساخت وساز معماری بومی تاثیر مستقیم دارد. بطور کلی معماری بومی در برگیرنده شرایط و ویژگی های هر محیط است در ارتباط با عوامل طبیعی و یا خواسته های معنوی انسان ها. همچنین رابطه میان محیط زیست ومحیط طبیعی انسان کلید اصلی درک معماری بومی محسوب می شود.

این معماری شامل تمامی خانه ها و فضاها و ساختمانهایی است که برای انسانها ساخته می شود که این ساختمانها که یا توسط مالکان ساخته و یا توسط جامعه احداث می شوند به زمینه های محیطی و منابع در دسترس وابسته اند و از تمام تکنولوژی های سنتی بهره می برند. تمامی فرمهای معماری بومی برای رفع نیازهای مشخص، کیفیت های زیستی معین، اقتصاد و روش های زندگی فرهنگهایی که آنها را ایجاد کرده، ساخته شده اند.[1]


.4 اصول معماری بومی ایران

معماری سنتی جهان منبعی غنی است که پتانسیل قابل توجهی برای کمک به ما در فهم طراحی و ساخت پایدار دارد. ساختمانها بومی از مصالح محلی در دسترس، کاربرد محلی، منابع انرژی تجدید پذیر ساخته شده اند.[2] اصول طراحی ومعماری بومی هم به ساختمانهای مجزا و هم به طرح های شهری وروستایی در استفاده از منابع طبیعی توجه دارد. اصول معماری بومی در زیر آورده شده است.

• انرژی: حداکثر استفاده از منابع محلی در گرمایش، تهویه وروشنایی ساختمانهای بومی با توجه به نیازهای اقلیمی و محلی

• جهت گیری گذرها و راه های شهری، نحوه قرارگیری ساختمانها در کنار همدیگر، جهت گیری ساختمان، موقعیت پلان در زمین، موقعیت پنجره ها، درها و ... با توجه به ملاحظالت اقلیمی و انرژی 2]و3و.[5 بهره گیری از مصالح بومی از منابع محلی. ساختمانهای بومی دارای درصد بالای مصالحی است که مفهوم فرهنگی فرا زمانی را به موازات عملکرد بنا داراست.

• رشد الگوهای متفاوت ساختمانی در پاسخ به مصالح ساختمانی در دسترس و شرایط اقلیمی منطقه ای متفاوت
از اصول طراحی بومی که توسط پیرنیا مطرح گردیده است، به عنوان اصولی یاد میگردد که با توجه به تنوع در هر منطقه دارای اصول مشترکی می باشد. در این اصول تمامی ملاحظات اقلیمی، انسانی، فرهنگی و ... در نظر گرفته می شده است. به طور خلاصه این اصول در ذیل ذکر و تعریف میگردد. طراحی بومی شامل دو اصل کلی طراحی اقلیمی و انسانی است. در طراحی اقلیمی در معماری بومی تمامی اقلیم های ایران نکته مشترکی وجود دارد و آن الهام از طبیعت میباشد. استفاده از گیاهان طبیعی، روشنایی طبیعی، تهویه طبیعی، خصوصیات دمایی، جهت ساختمان و ... در این معماری گنجانده شده است . طرح و نقشه معماری بومی به گونه ای است که با اقلیم محل، بیشترین سازگاری را دارد و کمترین تحمیل را برای محیط زیست بوجود می آورد.

از سویی دیگر مهمترین اصل پایداری که در معماری بومی مشترک است و در ادامه مطالب به آن پرداخته شده است طراحی انسانی است که به قابلیت زیست تمام اجزای تشکیل دهنده نظام زیست جهانی می پردازد . این اصلعمیقاً ریشه در نیاز به حفظ عناصر زنجیره ای نظام های زیستی دارد که تداوم حیات و بقای انسان، وابسته به وجود آن هاست. ضروریترین نقش معماری، خلق محیط های ساخته شده ای است که امنیت، سلامت، آسایش فیزیکی، صحت روانی و بهره وری ساکنان خود را تداوم بخشد.

از دیگر اصول معماری بومی که با اصول پایداری نیز مشترک و تاکید میگردد خودبسندگی است که به معنای استفاده بهینه از مصالح در مکان ساخت بنا است چون استفاده از خاک فونداسیون حفاری شده، برای ساختن آجرهای همان ساختمان است. همچنین پرهیز از بیهودگی به منظور رسیدن به بیشترین کارایی چون کنترل هدررفتن هزینه های ساخت است. از نظر توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی اصل درونگرایی و مردم واری از اصولی است که بر اساس نیازهای فرهنگی ساکنین، اهمیت قلمرو پایی و تعلق شکل گرفته است.

نیارش، پایایی بنا و پیمون از دیگر اصولی هستند که در طراحی بومی ساختمانها از اهمیت ویژه برخوردار بوده است. دانش ایستایی، فن ساختمان، مصالح شناسی، استفاده از قواعد هندسی، درک نیروها در ساختار ساختمان از خصوصیات معماری بومی ایرانی است. استفاده از پیمون، معمار را قادر به ایجاد فضاهایی انعطاف پذیر می نموده است و این انعطاف پذیری منجر به افزایش عمر بنا می شود. این تعاریف خود مبین اشتراکاتی بین معماری بومی و پایدار بر اساس اشتراکات آنها است.[4]

جدول -1 ارزش های تکرار پذیر معماری بومی در زمینه های مورد توجه معماری پایدار [4]

جنبه های فرهنگی-اجتماعی جنبه های محیطی
مردم واری: معماری بومی نسبت به فرهنگ توجه به ویژگی های مادی طبیعت و طراحی اقلیمی و
اعضای اجتماع، حساس، رفتار می کند؛ ازجمله، سازگاری با محیط پیرامون
توجه به کاربردی بودن ساختمان با توجه به رتبه خودبسندگی:استفاده از مصالح بی خطر، سالم و بومی،
ی اجتماعی اش تکنولوژی موجود، جوابگویی و شدنی بودن عملکردها
درون گرایی: که در نظر گرفتن نیازهای که پیامدهای مرتب شده در فعالیتهای ساختمانی امروز ه
استفاده کننده، از نظر نیاز او به حریم خصوصی هستند . انرژی متمرکز شده و پیامدهایی چون مفاهیم
و امنیت ماندگاری، نگهداشت پذیری، تعمیر پذیری و سادگی،
مورد توجه قرار گرفته اند.

جنبه های اقتصادی

پرهیز از بیهودگی: منجر به صرفه جویی در مصرف منابع و در نتیجه کاهش هزینه ها خواهد شد.

نیارش: ایجاد ساختمانهایی مستحکم که هزینه های تعمیرات و نگهداری را کاهش می دهد

انعطاف پذیری بنا: باعث افزایش عمر آن می گردد پس نیاز به ایجاد فضاهای جدید و تخریب فضاهای بی استفاده را کاهش می دهد

.5 معماری پایدار


در حال حاضر توافق گستردهای مبنی بر وجود مشکل های بزرگی برای زندگی بشر آینده بر روی زمین وجود دارد .[3] این موضوع در دو سطح ملی و بین المللی مورد توجه سیاستمداران، مشاوران و طراحان قرار گرفته است. به نظر میرسد که میزان منابع مصرفی انسانها به دلیل بی توجهی و روند رو به رشد استفاده از منابع و جمعیت به سطحی از ناپایداری رسیده است. در کشورهای در حال توسعه نیز به طور فزاینده ای دسترسی به منابع و مدیریت غلط آن جهان را به سوی ناپایداری و از بین رفتن منابع زمین می کشاند. در این راستا مک این تاش مفهومی ساده را برای پایداری مطرح میکند. از نظر او پایداری به معنای زندگی با یکدیگر در میان منابع طبیعت است. انسانها باید مصرف منابع و تولید فاضلاب و زباله را کاهش داده و به این اطمینان برسند که هر کسی میتواند به طور شایسته ای زندگی کرده و به طور عادلانه ای به منابع دسترسی داشته باشد.[15]

برانت لند در کمیسون جهانی محیط و توسعه پایداری را توسعه ای معرفی میکند که نیازهای امروزی را بدون از دست دادن توانایی پاسخگویی به نیازهای آینده ممکن می سازد. الکین و مک لارن در کتاب باززنده سازی شهر چهار اصل را برای توسعه پایدار شهری پیشنهاد می کنند شامل آینده نگری، محیط زیست، عدالت و مشارکت. با توجه به این چهار اصل مردم جهان بایستی از امکان استفاده منابع بطور یکسان و زندگی مطابق با استانداردهای مطلوب بر اساس اصول پایداری برخوردار باشند. از نظر آنها موضوعات معینی از عدالت بین نسل ها و درون نسل ها برای روابط آتی جهان توسعه یافته و در حال توسعه مهم است. درخواست محدود کردن مصرف و منابع انرژی برای حفظ منافع نسل آینده از کشورهای در حال توسعه

یکی از راه های تحقق این عدالت است.توجه به سیاستهای مشارکتی و دخالت دادن مردم در مدیریت مکانها از چالش های دیگری است که تنها در شرایط دموکراسی قابل حمایت است .[16]

پایداری مبحثی است که ریشه در گذشته نیز دارد و مبحث جدیدی نیست. تعریف پایداری در خارج از کنگره های بزرگ جهانی شد یافته است و فقط شامل ساختمان نمیشود بلکه تمامی منابع کره زمین را شامل می شود که بایستی مورد حمایت قرار گیرند. پایداری یکی از اصول مسلم معماری است که بایستی در همه سبک های معماری و زمانهای مختلف مورد توجه قرار گیرد.[2] طراحی پایدار به ایجاد فضاهای سالم و با دوام از نظر اقتصادی و اجتماعی و ... میپردازد. اصول مهم این طراحی به سیستم های طبیعی احترام میگذارد. در این راه شناخت فرایندهای بوم شناختی که رد پای آن در معماری بومی نیز به وضوح دیده میشود به روند پایداری کمک میکند.

برندا و رابرت میل، شش اصل را برای برنامه ریزی و طراحی پایدار ساختمان ها و محیط زیست پیشنهاد کرده اند.شش اصل آنها به طور خلاصه آورده شده است :[16]

• حفظ انرژی: ساختمانها میتوانند به گونه ای طراحی شوند تا سطحی مناسب از گرما را فراهم کرده، تهویه پذیر بوده و از گزما و سرما و حرکات هوای طبیعی استفاده کنند.مهارت ها و توانایی ها در طراحی ابنیه و استفاده از سیستم دارای هوش مصنوعی در این روش بسیار کارا می باشد.

• همراهی با شرایط آب و هوایی: هر بخش از جهان دارای آب و هوا و اقلیم مشخصی است که هر کدام پتانسیل های مختلفی را برای استفاده ارز ویژگی های آب و هوایی برای فراهم کردن شرایط مناسب و راحت در داخل خارج ساختمان ایجاد میکند.

• به حداقل رساندن مصرف منابع جدید: این اصل از 2 طریق صورت میپذیرد. ابتدا با به حداقل رساندن استفاده از مواد و منابع تجدید ناپذیر در ساختمان های جدید و دوم استفاده مجدد ساختمانهای با به حداقل رساندن مصرف منابع و انرژی

• احترام به استفاده کنندگان: استفاده کنندگان باید در فرایند های تغییر و مدیریت مکان ها مشارکت داده شوند. آنها بر مکانی که در آن قرار دارند، تاثیر گذاشته و از آن تاثیر می پذیرند.

• توجه به مکان: عملکرد هر ساختمانی تعریف کننده شرایط مکانی است که مکان در آن قرار دارد. در حالت ایده ال اثر مکان باید حداقل و بهینه باشد. توپوگرافی، هیدرولوژی، شرایط زمین و اکولوژی همه بطور آگاهانه و یا ناآگاهانه تاثیر گذار اند.

• کل گرایی: همه این اصول با یکدیگر راهکارهای قوی و منطقی برای ساخت ساختمانها و مکانهایی پایدار فراهم می کند.

پایداری به سه بخش کلی انرژی، محیط و زیست بوم تقسیم میگردد که هر کدام از این بخش های اصلی زیر بخش هایی نیز دارند. تصویر زیر گویای این بخشها و زیر بخش های آن است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید