بخشی از مقاله

چکیده

همواره معماری با دو مقوله تکنیک ساخت - کالبد - و ایدئولوژی شکل دهی - معنا - به صورت کلان درگیر بوده است. از طرفی در میان پارادایم های معماری بی شک »پایداری« جزء الگوهای بنیادین طراحی می باشد که در نتیجه توجه به آن، مفاهیمی همچون کیفیت فضایی و هویت فضایی بهتر تجربه می گردد. به علاوه از آنجا که معماری و شهرسازی بومی ایران در حیطه نگرش ارگانیک جای می گیرد و هدف آن همزیستی مسالمت آمیز بنا با طبیعت است، لذا به نظر می رسد الگوهای پایدار توانسته اند هم بر بعد کالبدی و هم بر بعد معنایی فضاهای ساخته شده در ایران تاثیر بگذارند.

بررسی بعد معنایی از دامنه موضوع خارج بوده و هدف، بررسی ابعاد فیزیکی و کالبدی الگوهای پایدار در ساخت و سازهای بومی ایران می باشد که برای نیل به این هدف از دو روش »مطالعات میدانی« و »مطالعات کتابخانه ای« بهره می جوییم و نتایج در قالب جزییات اجرایی و همچنین توضیحاتی در باب چرایی استفاده از هر الگو ، چگونگی شکل گیری و روش ساخت، ارائه خواهد شد.

برای بررسی دقیق تر و ارائه جزییات عمیق تر از موضوع، روش استفاده از نمونه موردی - استان مازندران، اقلیم معتدل و مرطوب حاشیه خزر - انتخاب گردید که با بررسی لایه های زیرین متاثر بر معماری و شهرسازی آن منطقه، »الگوهای پایداری« شناسایی شده و با معرفی دقیق آنها جهت نمایش کاربری و اهمیت وجود آنها در یک بنای ایرانی، برای استفاده آنها در معماری روز این منطقه تلاش می شود. امید است تلاش ناچیز محققین دریچه های جدیدی به روی آنها بگشاید.

-1 مقدمه

پایداری مفهومی است در مبحث بوم شناسی که اشاره دارد به اعمالی که با ادامه روند حیات و اکوسیستم ها در ستیز قرار ندارد. پایداری برای انسان عبارت است از پتانسیلی برای کسب رفاه طولانی مدتی که ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی را دربرگیرد. در واقع پایداری آن چیزی است که کیفیت برتر معماری و تفکر و ایده پردازی هم ارزش با کیفیت مصالح مصرفی را تضمین می کند و از آنجا که عوامل پرارزش در بناها طول عمر مفید و کارآمد و مصرف انرژی آنهاست، معماری پایدار این مهم را برای معماران به بهترین شکل به ارمغان می آورد.

اصطلاح پایداری برای نخستین بار در سال 1986 توسط کمیته جهانی گسترش محیط زیست تحت عنوان »رویارویی با نیازهای عصر حاضر بدون به مخاطره انداختن منابع نسل آینده برای مقابله با نیازهایشان« مطرح شد و هر روز بر ابعاد و دامنه آن افزوده می شود تا استراتژی های مناسبی پیش روی جهانیان قرارگیرد.

در واقع طراحی پایدار همکاری متفکرانه معمار با مهندسین مکانیک، برق و سازه است تا او علاوه بر توجه به فاکتورهای متداول طراحی مانند زیبایی، تناسب، بافت و ... به عوامل طولانی مدت محیطی، اقتصادی و انسانی نیز توجه نموده و آنها را مد نظر قرار دهد تا ساختمانی با طول عمر بالاتر و با حداقل مصرف انرژی ها و سوخت های فسیلی را داشته باشیم.

هدف از طراحی ساختمان های پایدار کاهش آسیب بنا بر محیط و منابع انرژی و طبیعت است که باید علاوه بر کاهش مصرف منابع تجدیدناپذیر، توسعه محیط طبیعی و حذف یا کاهش مصرف مواد سمی و آسیب رسان بر محیط طبیعی را نیز شامل شود. به عقیده نورمن فاستر » آن معماری را پایدار گویند که بیشترین کارکرد را دارد اما از کمترین امکانات استفاده می کند و به جای استفاده از منابع سوختی رو به زوال، از منابع مکانیکی بهره می جوید.

معماری بومی ایران دارای ارزش های بسیار فراوانی در استفاده بهینه از انرژی و بهره برداری اکولوژیک از انواع انرژی ها و به ویژه کاربرد انرژی های پایدار و بدون زیان است. هر یک از عناصر 4گانه فلسفی و آئینی - آب، هوا، خاک، آتش - دارای کاربردهای عالی زیست محیطی در معماری قدیم ایران بوده است. انتخاب نوع مصالح از نظر وزن ، ظرفیت حرارتی و ... به گونه ای صورت می گرفته که بتواند بیشترین آسایش زیستی را با کمترین استفاده از انرژی های رو به پایان به وجود آورد .

در عین حال این مسائل هرگز امری خودبه خودی و بی نیاز از قدرت خلاقه نبوده است و حتی با بررسی های دقیق ثابت شده است که معماری ایرانی با برخورداری از دانش و هوشمندی و دقت در جزئیات معماری موفق به ایجاد فضاهایی با آسایش داخلی، زیبایی،استحکام و عدم تخریب و حفظ کیفیت محیط زیست شده است. جای بسی تاسف است که امروزه در ایران ساخت خانه های بومی پایدار، به دلایل مختلف از قبیل معماری مدرن، نگرش سودگرایانه به زمین و گاهی تنگنای تاریک حیات مادی،عدم توجه به معنا و کیفیت فضایی ، غافل ماندن از تاثیرگذاری محیط بر روان انسان ، غفلت از زیباشناختی در معماری و همچنین اثرات مخرب دوری انسان از طبیعت، مورد کم لطفی و بی توجهی بیشتر معماران و طراحان قرار گرفته است. در حالی که فرهنگ بومی ما هنوز تغییر بنیادین نکرده است، کالبد این فرهنگ که همان خانه های بومی بوده اند ویران شده است. با از بین رفتن این کالبد حیات شخصی انسانی آسیب دیده است و پیامدهایش به حیات اجتماعی انسان ها کشیده شده و هیولای مدرن زیستی که سوغات ناقص و نارس تکنولوژی غرب است، تاثیرات جبران ناپذیری بر پیکره مسکن ایرانی وارد می کند.

-2 اصول طراحی پایدار

برای شروع یک طراحی پایدار باید ابتدا اصول اولیه آن را بشناسیم. این اصول همان مسیرهایی هستند که ما را به سوی یک معماری پایا و پایدار رهنمون می شوند؛

* درک محیط:

طراحی پایدار با درک از محیط آغاز میشود. اگر ما به امکانات محیطی که در آن هستیم آگاه باشیم میتوانیم از صدمه زدن به آنها جلوگیری کنیم. درک محیط باعث مشخص شدن مراحل طراحی از جمله جهت قرارگیری نسبت به خورشید و چگونگی قرارگیری ساختمان در سایت و حفظ محیط پیرامون و دسترسی سیستم نقلیه و پیاده می گردد .

*ارتباط با طبیعت:

چه ساختمان در داخل محیط شهری باشد و چه در یک محیط طبیعیتر، ارتباط دادن طبیعی به محیط طراحی شده روح و جان می بخشد.

*درک روندهای موجود در طبیعت :

در سیستم موجود در طبیعت زباله موجود نیست. لاشه یک موجود، غذای یک موجود دیگر میشود. به بیان دیگر موجب احترام بشر به نیازهای انواع گونه های طبیعی می گردد. روندهایی که باعث احیا میشوند تا ضایع کردن، به بیشتر زنده ماندن ما می انجامند.

*روند مشارکتی طراحی:

طراحان پایدار، اهمیت توجه به هر نظری را می دانند. همکاری با مهندسین مشاور و متخصصین دیگر در مراحل اولیه طراحی صورت می پذیرد. طراحان همچنین به نظرات ساکنین محلی و همسایگان محلی نیز توجه می کنند.

*درک مردم:

طراحان پایدار باید به فرهنگ و دین و نژاد مردمی که قرار است برای آنها طراحی کنند، توجه کنند. *درک تأثیرات محیطی:

طراحی پایدار سعی در درک تأثیرات محیط از طریق ارزیابی و تحلیل سایت دارد ؛ ارزیابی انرژی مصرفی، سمیت مصالح و تکنیک های ساختمان سازی. بطوریکه تأثیر منفی محیطی را میتوان از طریق استفاده مصالح ساختمان سازی پایدار، مصالح با سمیت کمتر و مصالح ساختمانی قابل بازیافت کاهش داد.

*کل گرایی :

تمامی اصول سبز ، نیازمند مشارکت در روندی کل گرا برای ساخت محیط مصنوع هستند. یک معماری پایدار یا سبز باید چیزی فراتر از یک ساختمان منفرد را شامل شود و باید شامل یک شکل پایدار از محیط شهری باشد. شهر ، موجودی فراتر از مجموعه ساختمان ها است در حقیقت می توان یک شهر را مجموعه ای از سیستم های در حال تعامل دید که دارای روح و کالبد می باشند.در نتیجه اگر ساختمان ها را مجزا در نظر نگیریم می توانیم همزمان با طراحی ساختمانی سبز و پایدار ، شهری پایدار داشته باشیم و چهره ای سبز از شهر ، برای آینده ترسیم کنیم.

-3 شناخت الگوهای پایداری در مازندران

الگوهای پایدار کننده بنا در کاربری های مختلف متفاوت از یکدیگر هستند. به دلیل تعدد این نکات و جهت بررسی دقیق تر و ارائه جزئیات عمیق تر، در این طرح پژوهشی هدف را روی معماری مسکونی مازندران قرار دادیم. برای این منظور ابتدا به معرفی کلی شرایط زیست محیطی این منطقه می پردازیم؛

استان مازندران را بر اساس خصوصیات دما و بارش و توپوگرافی منطقه میتوان به دو نوع آب و هوای معتدل خزری و آب و هوای کوهستانی تقسیم کرد .آب و هوای کوهستانی خود بر دو نوع معتدل کوهستانی و سرد کوهستانی می باشد. در این نواحی بدلیل کمی فاصله کوهستان و دریا ،رطوبت تجمع می یابد ،که بعنوان پیامد آن میتوان بارشهای قابل ملاحظه و دمای معتدل را ذکر کرد.

یکی از عوامل اصلی اقلیم و بوم استان مازندران وجود ناهمواریهای تاثیرگذار این استان است پستی فوق العاده سواحل و وجود مناطق کوهستانی خصوصاً رشته کوه البرز که همانطور که گفته شد مانع خروج رطوبت دریای خزر از مناطق شمالی و ورود آن به بخشهای مرکزی کشور میشود ، موجب به وجود آمدن این وضع منحصر به فرد اقلیمی شده اند. بادهای غربی عموماً گرم و باران زا و بادهای شرقی و شمال شرقی باعث برودت و سرما میگردد . همچنین رژیم بادها در سمت غربی کناره جنوبی دریای خزر بدین قسم است که در زمستان و پاییز جریانهای شمال غربی و در تابستان و بهار جریانهای شمال شرقی غلبه دارد ولی در قسمت شرقی کناره های دریای خزر در زمستان، غلبه با جریانهای شمال شرقی و در تابستان این غلبه با جریانهای غربی است.

خصوصیات کلی فرم ابنیه بومی این منطقه شامل شش موردذیل است:

الف-بام ساختمان به صورت شیبدار

ب-ایوان و یا غلام گرد در اطراف ساختمان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید