بخشی از مقاله

چکیده

مدیریت کیفیت جامع، قدرت، برتری سازمان ها و فعالیت های آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب می شود نیازهای مشتریان را به خوبی و در شرایط قابلیت رقابت با دیگران برآورده کنند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوری پرداخته است.روش پژوهش، توصیفی همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه میباشد. روش نمونهگیری تصادفی است.. به طور کلی بین متغیرها با ویژگیهای جمعیتشناختی - جنس، سن، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، سابقه خدمت - ارتباط معناداری وجود ندارد. رابطه میانجی گری یادگیری سازمانی بر مدیریت کیفیت جامع و نوآوری تایید شد هرچند که این میانجی گری ضعیف است.مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوری تأثیر دارد. همچنین یادگیری سازمانی نقش میانجیگری دارد.

مقدمه

امروزه سرعت تغییرات، به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تبطیق سازمان هاست، به محض آنکه تغییری در شرایط یاد شده به وجود آید و سازمان بخواهد به آن تغییر واکنش نشان دهد و خود را با آن هماهنگ و منطبق سازد، تغییر بعدی از راه می رسد. در چنین فضایی، فرصت ها و تهدیدات به سرعت پیش روی سازمان ها قرار می گیرند. در این راستا نوآوری، تولید اندیشه های نو و به کار گیری آن ها توسط مدیران و کارکنان سازمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده و جایگاه والایی را به خود اختصاص داده است. برای دست یابی به این منظور، سازمان ها به اهرم های مناسب جهت بهینه ساختن نوآوری نیاز دارند.

صاحبنظران در این زمینه یادگیری سازمانی را به عنوان اهرم کلیدی در ایجاد نوآوری، رشد اقتصادی و بقای سازمان و همچنین عاملی برای بهره وری کارکنان و بهبود عملکرد سازمانی مورد تأکید قرار داده اند - شکری، . - 1388 همچنین، از طرف دیگر استراتژی مدیریت کیفیت جامع به طور بالقوه ابزاری مفید برای تقویت یادگیری و افزایش مزیت رقابتی سازمان می باشد و وابستگی میان مدیریت کیفیت جامع و یادگیری و بازارهای به سرعت در حال تغییر و تحول، قابل لمس است - ریاحی،. - 1383

از مطرح ترین سازمان های خدماتی جامعه، که به جزیی جداناپذیر در دنیای تجارت امروز تبدیل شده است، بانک و بانکداری است. رقابت خارجی، بانک ها را تحت فشار قرار داده است تا به طور مداوم به نوآوری دست یابند. نوآوری خدمات و محصولات جدید در حالیکه کمک می کند بانک ها حاشیه سود خود را حفظ کنند، هزینه ها را نیز پایین نگه می دارد. در نتیجه از جمله عواملی که امروز بانک ها جهت نوآور بودن و موفقیت در اهداف کوتاه و بلندمدت خود باید توجه نمایند؛ یادگیری سازمانی، حمایت مدیران ارشد از فرایند و مدیریت کیفیت جامع در همه سطوح است . - Singer,2008 -

بیشینه پژوهش

پیشینه نظری مدیریت کیفیت جامع مجموعه گسترده ای از فعالیت های مدیریتی و سازمانی است که برای کمک به مدیریت در درک کردن و کارامد ساختن فرایندهای تولید، از بین بردن ضایعات و پیشبینی و تحقق بخشیدن به سطوح عملکرد بیسابقه در خدمات مشتری طراحی شده است - طبیبی، . - 1381 در نگرش مدیریت کیفیت جامع، توجه اصلی به کیفیت است، کیفیتی از کار و فرایندها . - Longest, 2004 - نوآوری را نیز تکوین، تصویب و به کارگیری خدمات، افکار و راه های معین و جدید در اجرای امور به منظور بهبود و اصلاح آن ها، تعریف می کنند. یادگیری سازمانی فرایندی است پویا که سازمان را قادر می سازد تا به سرعت با تغییر سازگاری یابد.

این فرایند شامل تولید دانش جدید، مهارت ها و رفتارها می شود و به وسیله تسهیم میان کارکردی و یادگیری همکارانه، تقویت می شود. نتایج این دو اصل، خلق فرهنگ یادگیری و فرهنگ مشترک میان همه کارکنان است. یادگیری جزء مهم نوآوری و شامل نیاز به درونی سازی و منتشر کردن اطلاعات است . - Gilbert,2007 - موفقیت مدیریت کیفیت جامع به فرهنگ سازمانی مبتنی بر اعتماد و اشتراک دانش متکی است. هدف یادگیری سازمانی ایجاد اعتماد و فرهنگ اشتراک دانش در میان اعضای سازمانی برای تبدیل شدن به یک نقش واسطه ای مهم برای مدیریت کیفیت جامع در بهبود نوآوری است.

در منظر دیدگاه مبتنی بر دانش، لیندرمن، اسکرودر، زهیر، لییدکی و چو - 2004 - مطرح کردند که سازمان ها دانش را خلق می کنند و عملکرد سازمانی را از طریق مدیریت کیفیت ارتقاء میدهند. بنابراین، همانطور که مدیران ارشد عرضه و ترویج مدیریت جامع کیفیت را ارتقاء می دهند، کارکنان یک سازمان دارای انگیزه می شوند و یادگیری سازمانی ارتقاء می یابد - بهرامی، . - 1391 از طرف دیگر، سنجٌ - 1990 - استدلال می کند که چون یک سازمان نمی تواند به وضعیت برتر پایدار و با دوامی دست پیدا کند، در حالی که برتری کیفیت را دنبال می کند به یادگیری مستمر نیز نیاز دارد.

مدیریت جامع کیفیت رابطه تنگاتنگی با یادگیری سازمانی دارد و یادگیری سازمانی را به عنوان محصول و نتیجه مورد انتظار مدیریت جامع کیفیت بیان میکند. مطالعه باروٍ - 2004 - نشان می دهد که هنگام برقراری و نهادینه کردن اصول مدیریت جامع کیفیت، شرکت ها می بایست بر سه سطح یادگیری تمرکز کنند. سطوح فردی، تیمی و سازمانی. این فرایند، افراد را با تکنیک ها و اطلاعات جدید آشنا می کند و به گروه های سازمانی در اجرای پروژه ها و تعمیم دانش مربوط کمک می کند. اجرای اصول مدیریت جامع کیفیت همچنین به سازمان کمک می کند تا روش هایی را برای بهبود بهره وری بیاموزند.

پیشینه تجربی سیدنقوی و همکاران با مطالعه رابطه بین سرمایه فکری - که یکی از مؤلفه های آن نوآوری و خلاقیت می باشد - ، با قابلیت یادگیری سازمانی در شعب بانک صادرات استان تهران نشان داد که سرمایه های فکری دارای تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی قابلیت یادگیری سازمانی می باشند. رحمانسرشت و هاشمی نیز با مطالعه در شرکت های عمرانی ایران، نشان دادند که بین شیوه مدیریت و رهبری مدیران و نوآوری سازمانی یک رابطه مثبت وجود دارد، به طوری که هرقدر شیوه مدیریت و رهبری گسترده نگرتر باشد نوآوری بیشتر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید