بخشی از مقاله
چكيده
پيچيدگي محيط عرصه رقابتي كسب و كار، افزايش انتظارات مشتريان و ضرورت آگاهي از نقاط قوت و ضعف سازمان، بهبود مستمر عملكرد را بيش از پيش آشكار نموده است. از اين رو يكي از دغدغههاي اساسي سازمانهاي امروز دستيابي به يك شيوه مديريت عملكرد جامع، قابل اعتماد و انعطاف پذير است تا با توسل بر آن، اطلاعات دقيق و كافي از جايگاه امروز خويش به دست آورند و با نگاه به آينده، از خطاهاي گذشته درس بگيرند ]١.[ در اين تحقيق براي شناسايي عوامل موثر بر عملكرد سازمانها از مطالعه تحقيقات پيشين بطور گسترده استفاده شده است. مباني نظري موضوع و سوابق تحقيقات انجام شده، با استفاده از روش مطالعه كتابخانه اي، مرور شده و مدلي پيشنهادي از عوامل موثر بر بهبود عملكرد استراتژيك سازمان ارايه شده است.
١. مقدمه
مفهوم عملكرد در دو دهه گذشته در مركز تحولات مديريت قرار گرفته و به هدف محوري آن تبديل شده است. ذي نفعان، خواستار آگاهي از اطلاعات عملكرد سازمان ها و نتايج فعاليت هاي آنها هستند؛ به همين دليل، اين عصر، عصر حكمراني به وسيله مديريت عملكرد نام گرفته است. مديريت عملكرد استراتژيك رويكردي است جامع و بلندمدت كه مي كوشد تا با بهبود و بهسازي نيروي انساني؛ اهداف سودآوري و بقاي بلندمدت سازمان را تضمين كند. هر چه مديريت عملكرد استراتژيك در نيل به اهداف مذكور موفقتر باشد، بهرهوري نيز افزايش يافته در نتيجه موفقيت و استمرار سازمان تضمين خواهد شد. مديريت عملكرد استراتژيك نگرش جامعي به عملكرد افراد و سازمان دارد و با سازوكارهايي مشخص بين عملكرد فردي و سازماني همافزايي ايجاد ميكند.
سازمان ها از ناكارآمدي شديدي در حوزه مديريت عملكرد رنج مي برند عليرغم ربع قرن حضور مديريت عملكرد در سطح سازماني، مشكلات مهمي وجود دارد و بهبودهاي بلند مدت مورد انتظار در عملكرد، پاسخگويي، شفافيت و كيفيت خدمات هنوز به نحو دلخواه رخ نداده است. البته هنوز ادبيات دانشگاهي، تفسيري سازگار از معناي عملكرد و نظري روشن درباره مهم ترين عناصر مديريت عملكرد عرضه نكرده و اجماعي در اين باره وجود ندارد. ابهام وآشفتگي مفهومي در ادبيات مديريت عملكرد و نيز پراكندگي و اختلاف ميان مدلهاي مختلف، بر خلأ نظري در اين حوزه دلالت مي كند.
مرور ادبيات نشان مي دهد مباحث عملكرد در ادبيات مديريت به طور كلي بيشتر با رويكرد سنجش و ارزيابي مطرح شده و رويكرد مديريت، عمر كمتري دارد. نظريات و مدل هاي موجود در مديريت عملكردعمدتاً بر سطح فردي متمركز است و گاها در سطح سازمان نيز پرداخته شده است با اين وصف، مي توان ادعا كرد كه ادبيات مديريت عملكرد در مسائل و موضوعات مربوط به بهبود عملكرد استراتژيك وارد نشده است. هدف اصلي اين پژوهش شناسايي عوامل موثر بر بهبود عملكرد استراتژيك سازمان مي باشد.
٢. عملكرد استراتژيك
در مورد اين كه عملكرد چيست، نگرش هاي متفاوتي وجود دارد. مي توان عملكرد را فقط سابقه نتايج حاصله تلقي كرد. از نظر فردي، عملكرد، معادل سابقه موفقيت هاي يك فرد است. تعاريف متفاوتي از عملكرد شده است كه عبارتند از:
برنادين و كين - ١٩٩٥] - ٢[ معتقدند كه عملكرد بايد به عنوان نتايج كار تعريف شود، چون نتايج قوي ترين رابطه را با اهداف استراتژيك سازمان، رضايت مشتري و نقش هاي اقتصادي دارد.
ابيلي و موفقي - ١٣٨٢] - ٣[ معتقدند است عملكرد سازمان، عبارت است از دستيابي به اهداف سازماني و اجتماعي يا فراتر رفتن از آن و انجام مسئوليتهايي كه بر عهده افراد گذاشته شده است. عملكرد سازماني، در برگيرنده سه كنش عمده است: ١ - برنامه ريزي عملكرد؛ يعني تعيين اهداف و دستورالعملها براي پيروان، در ابتداي دوره برنامه ريزي و تدوين طرحهايي براي رسيدن به اين اهداف؛ ٢ - آموزش؛ يعني بازخورد روز به روز و فعاليتهاي پيشرفته براي تقويت نقشه هاي عملكرد؛ ٣ - تجديد نظر در عملكرد؛ يعني ارزيابي كلي از عملكرد براي دوره خاص برنامه ريزي.
در مورد مفهوم عملكرد استراتژيك سازمان تعريف دقيق و جامعي ارائه نشده است ولي از معني و مفهوم عملكرد استراتژيك چنين بر مي آيد كه تركيبي از تعريف عملكرد و تعريف استراتژي را مي توان در مورد آن بكار برد. عملكرد استراتژيك سازمان شامل اقداماتي اثر بخش - انتخاب كار درست - و كارا - انجام درست كار - مي باشد كه تاثير عميق و طولاني مدت بر محيط دروني و بيروني سازمان داشته و مزيت رقابتي براي سازمان در صنعت ايجاد مي كند.
مي توان چنين نتيجه گرفت كه عملكرد استراتژيك عملكردي است كه علاوه بر اطمينان از اينكه كليه اقدامات سازمان به درستي انتخاب شده و به بهترين نحو به اجرا در مي آيند، يك ديد كلي و جامع در مورد عملكرد فراگير سازمان اعم از عملكرد كاركنان، مديران، محيط داخلي و محيط خارجي را در بر مي گيرد و به جنبه هايي از عملكرد توجه مي كند كه اثرات بلندمدت بر كل سازمان دارد و رسيدن به اين عملكرد استراتژيك موجب مزيت رقابتي براي سازمان گردد به گونه اي كه دستيابي به آن براي رقبا غير ممكن و يا طولاني مدت باشد و شركت بتواند از مزاياي رسيدن به چنين عملكردي براي مدت طولاني بهره مند گردد.
٣. مديريت عملكرد استراتژيك سازمان
رسيدن به اهداف سازمان در گروي توانايي نيروي انساني در انجام امور محوله است. نيروي انساني به عنوان يكي از مهمترين عوامل در پيشبرد اهداف و ارتقاي بهرهوري سازمانها محسوب ميشود. بنابراين بهبود عملكرد و بهسازي نيروي انساني نياز انكار ناپذيري براي سازمانها است و مديريت عملكرد ابزاري براي دستيابي به اين هدف است]٤.[ مديريت عملكرد از طريق ايجاد همدلي بين كاركنان و همسويي بين اهداف كاركنان و اهداف سازمان مي كوشد تا با هدايت كاركنان در دستيابي به اهداف سازماني، بهرهوري نيروي انساني و بالطبع بهرهوري كل سازمان را افزايش دهد. هر چه مديريت عملكرد در نيل به اهداف مذكور موفق تر باشد، بهرهوري نيز افزايش يافته در نتيجه موفقيت و استمرار سازمان تضمين خواهد شد
در صورتي كه مديريت عملكرد با ملزومات و پيش نياز آن در سازمان طراحي و اجرا شود، مي تواند بخشي از مسائل و مشكلات سازمان را شناسايي و در جهت حل آنها راهكارهاي عملي ارائه كند، مديريت عملكرد نگرش جامعي به عملكرد افراد و سازمان دارد و با سازوكارهايي مشخص بين عملكرد فردي و سازماني همافزايي ايجاد مي كند
مديريت عملكرد را مي توان مجموعه اي از اقدامات و اطلاعات تلقي كرد كه جهت افزايش سطح استفاده بهينه از امكانات و منابع در جهت دستيابي به هدفها به شيوه اي اقتصادي توأم با كارايي و اثربخشي صورت مي گيرد - سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، ١٣٨٢ - . مديريت عملكرد اصطلاح عامي براي آن دسته از فعاليتهاي سازماني است كه با مديريت امور و مسئوليتهاي شغلي و رفتاري كاركنان سرو كار دارد. مديريت عملكرد راهي براي تسهيل برقراري ارتباط و ايجاد تفاهم بين كاركنان و سرپرستان است و به پيدايش محيط مطلوب تر كاري و تعهد بيشتر نسبت به كيفيت خدمات منجر مي شود
مي توان مديريت عملكرد را رويكردي دانست كه با استفاده از ارتباطات دو جانبه بين سرپرستان و كاركنان، باعث تفهيم خواستها و انتظارات سازمان از كاركنان از يكسو و انتقال خواستها و تقاضاهاي كاركنان به سرپرستان و مديريت سازمان از سوي ديگر، محيطي را جهت استفاده بهينه از كليه امكانات و منابع در جهت تحقق اهداف سازمان پديد مي آورد. مديريت عملكرد باعث مي شود تا سرپرستان به آساني عملكرد ضعيف كاركنان را تشخيص و در جهت بهبود آن اقدام نمايند. از سوي ديگر با دادن پاداشهاي مناسب به عملكرد مطلوب كاركنان، عملكردهاي مطلوب را ترغيب و تكرار پذيري آنها افزايش دهند.
٤.پيشينه تحقيق
صديق و همكاران - ١٣٩٥ - در "تعيين رابطه بين گرايش استراتژيك با عملكرد سازماني" با توجه به نتايج به دست آمده از پژوهش، به اين نتيجه ميرسند كه استراتژي كسب وكار نقش تعيين كننده اي در عملكرد استراتژيك سازماني دارد و ابعاد پيش فعالي، آينده نگري، تحليلي، ريسك پذيري و تدافعي رابطه مثبت و معناداري با عملكرد استراتژيك سازماني دارند .
نوع پسند اصيل و همكاران - ١٣٩٥ - در تحقيقي با عنوان "تأثير قابليت بازاريابي، نوآوري و يادگيري بر عملكرد سازمان" بيان مي كنند كه دستيابي به عملكرد بالاتر هدفي است كه سازمانها براي رسيدن به آن به اقدامات مختلفي روي مي آورند. قابليتها نقش مهمي در ايجاد مزيت رقابتي براي سازمانها ايفا مي كنند و از جمله اين قابليتها مي توان به بازاريابي، نوآوري و يادگيري اشاره كرد. در اين پژوهش سعي بر ارائه مدلي يكپارچه شده است تا تأثير هر سه قابليت به صورت متحد و مكمل همديگر بر عملكرد استراتژيك سازمان سنجيده شود.