بخشی از مقاله

چکیده

امروزه حضور عوامل استراتژیک ، نوآوری و یادگیری در سازمان که به تولید ثروت و مزیت های رقابتی می انجامد مورد توجه قرار گرفته است. کارآفرینی، ایجاد یادگیری سازمانی است که نوآوری های استراتژیک سازمانی را ممکن می سازد تا منجر به بهبود عملکرد شود.

هدف از انجام این مطالعه، بررسی عوامل تاثیر گذار استراتژیک در ارتقای بهبود عملکرد سازمانی شرکت های تولیدی استان گیلان از طریق کارآفرینی است.

برای دستیابی به هدف پژوهش، با مرور ادبیات پژوهشی موجود در حوزه ی استراتژیک و عملکرد سازمانی و کارآفرینی، با توجه به مدل مفهومی گارسیا مورالس صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های تولیدی استان گیلان بوده است.

برای جمع آوری داده ها، مطالعه ای میدانی روی نمونه ای شامل ٌٌَ شرکت تولیدی و با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات رگرسیون ساده و چندگانه ، مورد آزمون قرار گرفت. داده های حاصل نیز با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که بین عوامل استراتژیک و مولفه های آن با کارآفرینی و بین کارآفرینی با عملکرد سازمانی در سطح ُِ درصد رابطه معناداری وجود داردو عوامل استراتژیک از طریق کارآفرینی تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد.

- 1 مقدمه
 درعصر فرا رقابتی سازمان ها با محیطی روبرو هستند که مشخصه آن افزایش پیچیدگی، جهانی شدن و پویایی است. به طور گسترده ای تایید شده است ارزشی که منجر به پویایی می شود درنتیجه بهبود مستمر عملکرد سازمان بدست می آید] ٍٍ.[ امروزه حضور عوامل استراتژیک ، نوآوری و یادگیری در سازمان که به تولید ثروت و مزیت های رقابتی می انجامد مورد توجه قرار گرفته است. کارآفرینی، ایجاد یادگیری سازمانی است که نوآوری های استراتژیک سازمانی را ممکن می سازد تا منجر به بهبود عملکرد شود]ُ

شرکت های تولیدی نیز به عنوان یکی از شاخص ترین موسسات اقتصادی نقش مهمی را در راستای فعالیت های اقتصادی و تجاری کشور ایفا می کنند به نحوی که از طریق فعالیت های اقتصادی بین المللی، باعث تحکیم زیر ساخت های توسعه اقتصادی جامعه و ترسیم افق های روشن برای آن می شوند]

گارسیا و همکارانش در سال - ًًٍّ - در تحقیقاتشان نشان دادند تقویت قابلیت های مختلف استراتژیک، برای رسیدن به سطح مطلوبی از بهبود عملکرد در سازمان ضروری می باشد، آن ها بیان کردند توانایی ها و ظرفیت ها باید ایجاد، ادغام و پیکربندی مجدد شوند و این طرح مستلزم ادغام همزمان یکسری عوامل و قابلیت های استراتژیک می باشد و عبارتند از: تسلط شخصی، رهبری تحول گرا، آرمان مشترک، پیشقدم بودن ومحیط پیرامون

با توجه به مباحث مطرح شده، هدف اصلی این مطالعه، بررسی عوامل تاثیرگذار استراتژیک در ارتقای بهبود عملکرد سازمانی بوده از طریق کارآفرینی، که با استفاده ازمعادلات رگرسیون خطی ساده و چندگانه آزمون خواهد شد. در ادامه مروری بر مبانی نظری موجود درزمینه عوامل استراتژیک، کارآفرینی وبهبود عملکرد سازمانی، چهارچوبی برای ایجاد ارتباط بین عوامل تاثیر گذار استراتژیک در عملکرد سازمانی شرکت ها ارائه خواهد شد، سپس درباه ی روش شناسی پژوهش بحث شده، در پایان یافته ها ، مفاهیم کاربردی و محدودیت های پژوهش ارائه می شود.

2 -مبانی نظری و مدل مفهومی پژوهش الف - عملکرد سازمانی

سازمان ها برای حفظ حیات خود و پیشرفت در دنیای رقابتی امروز نیاز به بهبود مستمر عملکرد دارند. عملکرد به چگونگی انجام وظایف، فعالیت ها و نتایج حاصله از آن ها اطلاق می شود

به اعتقاد اسکرمرهورن و همکارانش عملکرد به کیفیت و مقدار موفقیت های کارفردی یا گروهی اشاره دارد ]ٌٍ.[ آرمسترانگ عملکرد رایک استراتژی می داند که مبتنی بر تجزیه و تحلیل اساسی موفقیت وسطوح عملکرد حاصله بر پایه آن عوامل است

عملکرد سازمانی - - op به چگونگی انجام وظایف، فعالیت ها و نتایج حاصله از آن ها اطلاق می شود. به بیان دیگر عملکرد سازمان را می توان نتایج قابل اندزه گیری تصمیمات و اقدامات سازمان دانست که نشان دهنده ی میزان موفقیت کسب شده دستاوردهای سازمان است، درواقع عملکرد سازمانی را می توان شاخصی برای اندازه گیری میزان دستیابی خوب و موثر یک اقدام به اهداف تعیین شده تعریف کرد که می تواند بوسیله کارایی و اثربخشی سازمان دردستیابی به اهداف، برآورد شود

عملکرد سازمان را ادغام عملکردهای لحظه ای اقتصادی در درازمدت، تعریف کرده اند. محققان سازمانی برای چندین دهه، عملکرد سازمانی را مطالبه همزمان اکتشاف و بهره بردای استدلال می کردند. در مساله اساسی که یک سازمان با آن مواجه است، پرداختن به بهره برداری و انتفاع به اندازه کافی برای اطمینان از زنده ماندن در حال حاضر، و همزمان اختصاص دادن انرژی کافی برای اکتشاف منابع، به منظور زنده ماندن در آینده است ]

عملکرد سازمانی به مقدار موفقیت یک سازمان در طول زمان، و قدرت پاسخگویی آن به خواسته های زیست محیطی و ذی نفعان دیگری که خواهان حرکت سازمان خود بسیار فراتر از وضعیت خود هستند، گفته می شود

 عملکرد سازمانی تابع عملکرد منابع انسانی و تعامل آن ها با منابع ، امکانات و تکنولوژی موجود در سازمان می باشد 

دراین تحقیق متغیر وابسته عملکرد سازمانی است که با شاخص های عملکرد مالی سازمان - رشدفروش، سهم بازار، سودآوری - و همچنین عملکرد سازمانی در مقایسه با رقبای اصلی مورد سنجش قرار گرفته است.

ب - کارآفرینی

عصرجدید، عرصه رقابت بر سرمنابع و سرمایه ها است، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصه اند، بهره وری از منابع و سرمایه را سرلوحه کارخود قرار داده اند ودر پرتو وجود افراد تحصیل کرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت درآورده اند وبه ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند، دسترسی به این نوآوری ها که اقتصاد کشورهای توسعه یافته را از نو، زنده کرده است، منوط به کارآفرینی اس

کارآفرینی به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی می شود و همچنین چون کارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید، تبدل می کند، حائز اهمیت است. کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالارفتن کیفیت، زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری ازمنابع مالی می شود. کارآفرینی پدیده، فنی- اقتصادی جدیدی است که دردودهه اخیر جهان، اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است.

در حال حاضر که اقتصاد کشور ما گرفتار نارسایی ها، کمبودها وسوء مدریت هایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی وبیماری هایی ازاین قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد، مارا به سوی این باور می کشاند که کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه، با فرهنگ، امکانات، توانایی ها و سلیقه ایرانی آمیخته شود، تنها راه بهبودبیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست

به عقیده دراکر  ، کارآفرینی به کاربردن مفاهم و فنون مدیریتی، استاندارد سازی محصول، به کارگیری ابزارها و طراحی و بنا نهادن کار برپایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است . او کارآفرینی رایک رفتار می انگارد نه یک صفت خاص در شخصیت افراد ] َ.[ کرزنر  که از استادان اقتصاد دانشگاه نیویورک می باشد کارآفرینی را این گونه تشریح می کند: کارآفرینی یعنی ایجاد سازگاری و هماهنگی متقابل بیش تر در عملیات بازارها] ًٍ[ .کارآفرینی فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید می گردد

کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصت ها

به عقیده کول ، کارآفرینی عبارت است از: فعالیتی هدفمند که شامل یکسری تصمیمات منسجم فردی یا گروهی از افراد برای ایجاد توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. از سوی دیگر، منشا فرهنگ کارآفرینی را قبول مخاطره ، تعقیب فرصت ها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تاسیس یک کسب و کار می داند. باتیست  می گوید کارآفرینی یعنی ارتقاء بازده منابع از سطحی به سطحی بالاتر

استدلال ژوزف شومپیتر   این بود که نوآوری درنتیجه کارآفرینی به وجود می آید و به فردی نیاز دارد که ویژگی های غیر عادی داشته باشد، درصدد بنا نهادن یک قلمرو خصوصی باشد، برای رفع موانع، انگیزه داشته باشد و ازایجاد مهارت و به کاربستن آن در جهت کارآفرین شدن، لذت برده و خشنود شود] ْ.[ استیونسون وهمکارانش  معتقدند که کارآفرین عبارت است از فرآیندی که فرصت ها بوسیله افراد یا برای خودشان یابرای سازمانی که درآن کار می کنند، بدون توجه به منابعی که دراختیاردارند تعقیب می شوند

تیمونز ، کارآفرینی را توانایی خلق و ساخت چیزی ارزشمند از هیج چیز می داند. این مفهوم یعنی شروع انجام، دستیابی و ایجاد یک شرکت یا سازمان 

هیسریچ  ، فرایند کارآفرینی را خلق چیزی نو می داند که توام با صرف وقت وتلاش بسیار و پذیرش خطرات مالی، روحی و اجتماعی برای به دست آوردن منابع مالی، رضایت شخصی و استقلال است، که نتیجه این فرآیند از فعالیت های منظمی حاصل می شود که خلاقیت و نوآوری را به نیازمندی ها و فرصت های بازار پیوند می دهد . یا به عبارتی فرآیند کارآفرینی تنها خلق محصول یا خدمتی جدید نیست، بلکه خلق محصول جدیدی است که متناسب با نیازهای بازار و تقاضای موجود باشد و به توان آن را به جامعه ارائه نمود

دراین تحقیق متغیر میانجی کارآرینی است که با عواملی چون نوآوری سازمان و یادگیری سازمان مورد سنجش قرارگرفته است.

ج - عوامل استراتژیک موثر بر عملکرد سازما نی

سازمان های امروزی در عصر فراصنعتی و در مواجهه با تلاطم های بر خاسته از روندهای غیر منتظره در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فناوری، با چالش های فزاینده ای روبرو می باشند، چنین شرایطی سازمان ها را برآن می دارد تا در روندی بی وقفه و پرشتاپ در پی کسب مزیت های نوین راهبردی برآمده وبه این ترتیب از رقیبان خویش پیشی گیرند

استراتژی ها وراهبردها، مجموعه فرایندها و تصمیماتی هستند که توسط انسان موجودیت یافته و استفاده موثر از آن ها، به حداقل رساندن خطر مسائل استراتژیکی و مالی راتضمین می کند ]ًٌ.[ استراتژی فراتر از هرچیز، یک مفهوم ذهنی است.یعنی تمامی استراتژی ها جنبه ی انتزاعی دارند ودر ذهن افراد ذی نفع وجود دارند، هر استراتژی یک نوآوری است، نتیجه تصورات یک فرد است ، چه به صورت مقاصدی برای نظم بخشیدن به یک رفتار پیش از وقوع آن وچه به صورت الگوهای قیاسی برای توصیف رفتاری که از پیش رخ داده است

3 -مدل و فرضیه های تحقیق

گارسیا و همکارانش در سال در تحقیقی مطرح نمودند که برای ارتقای عملکرد سازمان می توان از عوامل استراتژیک که شامل - تسلط شخصی،رهبری تحول گرا، آرمان مشترک، پیشقدم بودن و محیط پیرامون - است، بهره گرفت. آن ها نشان دادند، تقویت قابلیت های مختلف استراتژیک، برای رسیدن به سطح مطلوبی از عملکرد سازمان و بهبود آن ضروری است.

و هم چنن بیان داشتند که توانایی ه و ظرفیت ها باید ایجاد، ادغام و پیکربندی شوند. این طرح مستلزم ادغام همزمان یکسری عوامل و قابلیت های استراتژیک می باشد که این قابلیت ها موجب مقابله با محیط به سرعت در حال تغییر و باعث افزایش مزیت های رقابتی شده و بهبود عملکرد سازمانی را به دنبال دارد. این قابلیت ها و عوامل استراتژیک و روابط شان کارآفرینی سازمانی را ارتقاء بخشیده بوسیله تاثیر مثبتی که بر ابعاد آن یعنی نوآوری سازمانی و یادگیری سازمانی می گذارند و درنتیجه از طریق کارآفرینی موجب بالا رفتن و بهبود سطح عملکرد سازمانی می شوند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید