بخشی از مقاله
چکیده
دامداران یکی از مهمترین اقشار تولیدکننده محصولات لبنی و پروتئینی در کشور هستند. علیرغم دانش بومی و تجربه بالای این افراد، در اکثر برنامههای توسعهای بهشیوهای منفعل با این افراد برخورد میشود. بهعبارت دیگر غلبه دید از بالا به پایین در بسیاری از برنامهریزها و عدم باور به دانش مردم محلی سبب شده است که مسئولان و کارشناسان برای حل مشکلات این بهرهبرداران عموماً از راهحلهای بیرونی بهشکلی دیکتهوار استفاده نمایند. در حالیکه در بطن جامعه روستایی به ازای هر مشکل، چندین راهحل بومی، کم هزینه، کاربردی و آزمایش شده وجود دارد.
با این اعتقاد، در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از روش برنامهریزی مشارکتی بهصورتی نوین، سیستماتیک و با بکارگیری تعدادی از تکنیکهای مشارکتی بهشناسایی مشکلات دامداران بهرهبردار از منابع طبیعی روستای کنگرشاه و ارائه راهحل محلی برای آنها پرداخته شود. در این راستا از تکنیکهای مشارکتی طوفان اندیشه، ماتریس مشکلات، دیاگرام ارائه راهحل های محلی و تحلیل SWOT بهره گرفته شد.
دادههای مورد نیاز از طریق گروه متمرکز و در فاصله زمانی93/9/20 تا 93/11/29 جمعآوری شدند. یافتهها نشان داد عدم ثبات بازار، کمبود علوفه و آب از مهم ترین مشکلات دامدارن روستای کنگرشاه میباشد. علاوه بر این بحثهای میدانی وگفتگوهای بهعمل آمده نشان داد دامداران مورد مطالعه بهمنظور مدیریت و حل مشکلات شناسایی شده از راهحلهای محلی مختص به خود استفاده مینمایند.
مقدمه
بررسیها حاکی از آن است که در اکثر موارد برنامهریزی متمرکز و عدم شناخت حقیقی مسائل، مشکلات و دغدغههای بهرهبرداران محلی و تدوین مسائل به طور یک طرفه بدون در نظر گرفتن اثرات متقابل بین منابع طبیعی و معیشت خانوارهای بهرهبردار، نتیجهای جز دلسردی بهرهبرداران به پروژههای دولتی و نداشتن حس مسئولیت در نگهداری و حفاظت از منابع طبیعی نداشته است - کوچکی، 1997، مخدوم، 2001، جمشیدی و امینی، . - 1391 به نحوی که در بسیاری از مواقع جوامع محلی در پذیرش پروژههای منابع طبیعی مشکل داشته و راه حلهای دولتی را در تضاد با منافع خود میدانند.
طرحهای مدیریت منابع آب و منابع طبیعی، طرح تعادل دام و مرتع، طرح یکجانشینی و اسکان عشایر، نمونههایی از طرحهایی هستندکه با وجود صرف هزینههای هنگفت، در اجرا به شدت با مشکل مواجه شدهاند - امینی و خیاطی، 1385؛ زارعی و همکاران، 1388؛ حسن نژاد و همکاران، 1390؛ عنابستانی و همکاران، 1391؛ اسحاقی و همکاران، . - 1391 به طور مثال تصویب لوایح و قوانین جنگلها و مراتع و دخالت و برخوردهای قانونی، ممیزها و صدور پروانه چرا به نام بهرهبرداران مرتعی بر اساس تعداد دام و نه تنها حقوق عرفی، عملاً مبنای حقوقی جدیدی را در مالکیت مراتع پدید آورد.
این امر سبب گردید است تا در این دوره اولاً مراتع حریم روستاها گسترش یابد و مراتع مستعد اطراف روستاها به اراضی کشاورزی تبدیل شود و ثانیاً قشر کشاورز -دامدار جدیدی به نام دامدار روستایی امکان بهرهبرداری از مراتع خارج از حریم روستا را پیدا کند و در قلمرو مراتع عشایری نفوذ کند. مجموع این شرایط نیز موجب شد نظام بهرهبرداری از منابع طبیعی با چالشهایی از قبیل برهم خوردن تناسب بهرهبرداری از عرصههای منابع طبیعی با توان و ظرفیت آنها، اداری شدن نظام مدیریت مراتع، کاهش کنترل و نظارت دولت در بهرهبرداری از مراتع، توسعه مراتع حریم روستاها، افزایش تعداد دامدارهای روستایی، افزایش رقابت دامداران عشایری با روستایی در چرای مراتع و... برهم خوردن تعادل دام و مرتع و روند کاهش تولید علوفه، مواجه شود. - باژیان، . - 1386
همانگونه که ملاحظه میشود دخالت و موازی کاری سازمانهایی همچون سازمان حفاظت از محیط زیست، سازمان اوقاف و ارگان-های نظامی در امر مدیریت منابع طبیعی به عمیق شدن مشکلات موجود دامن زده است - باژیان، 1386؛ حیدری و همکاران، - 1389 و چه بسا اگر این راهحلهای بیرونی بکار گرفته نمیشد وضعیت این بهره برداران هماکنون در سطحی مطلوبتر از امروز قرار داشت. از این رو برای جلوگیری از خطاهای گذشته، در پژوهش حاضر سعی شده است به شناسایی مشکلات دامدار بهره بردار منابع طبیعی روستای کنگر شاه و ارائه راهحلهای محلی از منظر خود آنان پرداخته شود.
مروری بر مستندات داخلی نشان میدهد بهرهبرداران منابع طبیعی در گوشه و کنار این سرزمین با مشکلات و چالشهای مختلفی روبرو هستند. در اکثر این تحقیقات سعی شده است برای حل این مشکلات راهحلهایی را نیز معرفی شود. بدین ترتیب در پژوهش حاضر سعی شده است پیشنه نگاشته ها در دو حوزه مشکلات و راه حلها مورد واکاوی قرار گیرد. گروهی از پژوهشها نشان میدهد دامدارن بهره بردار با مشکلاتی از قبیل: محدودیت وجود مراتع و کمبود علوفه، گرانی قیمت علوفه دستی، ضعف در ارائه تسهیلات کم بهره، کاهش انگیزه مالکیت، ضعف پیگیری و نظارت کارشناسان منابع طبیعی، اشکلات وارده بر نحوه صدور پروانه چرا، عدم توجه به ساختار اجتماعی بهره برداران نسبت به واگذاری مراتع و گرایش دامداران روستایی و عشایری به احراز مالکیت مراتع واگذار شده، رابطه ناموزون و غیر ارگانیک بین مردم و سازمان های دولتی، اختلاف نظر و دیدگاه بین دستگاههای دولتی، عدم توجه به نقش مردم در برنامه ریزی - امیری متین، - 1389 روبرو میباشند.
همانگونه که قبلاً ذکر شد گروه دیگر از پژوهشها بر حل مشکلات دامدارن بهرهبردار از منابع طبیعی تاکید داشته اند. در این راستا نتایج شاه ولی و باژیان - - 1380 پنج قضیه را برای حل مشکلات موجود در زمینه بهرهبرداری از منابع طبیعی و احیا آن ارائه دادهاند. این راهحل ها عبارتند از: احیای ساختارهای بومی مدیریت مراتع نظیر، احیای نهادهای اجتماعی سنتی مدیریت مراتع، احیای ارتباطات سنتی که برای اموری نظیر رسومات اجتماعی، احیای مدیریت بومی اقتضایی و تضاد بین مدیریت بومی مراتع توسط عشایر با قوانین دولتی و مقررات اوقاف یا ناشی از ماهیت قوانین و مقررات یاد شده و یاد ناشی از اجرای غلط و نظارت ناکافی است. برخی دیگر از مطالعات عدم وجود توافق مدیریتی بین سازمانهای دولتی و سازمانهای محلی مانند شوراهای اسلامی را حلقهی گمشده مدیریت مشارکتی و حل مسائل و مشکلات بهرهبرداران منابع طبیعی اذعان نمودهاند.
در این راستا عابدی سروستانی - - 1394 معتقد است تفویض قدرت تصمیم گیری پیرامون منابع طبیعی را باید به خود مردم محلی و سازمانهای همچون شوراها داد. سازمان های محلی مانند شوارهای اسلامی، میتوانند ضمن حل و فصل مشکلات موجود، اشتراک گذاشتن منافع و مسئولیتها، در ایجاد تفاهم بین سازمانهای دولتی و مدیریت سنتی و محلی و گروههای بهرهبردار نقش داشته باشند - صادقی، . - 2006
از اینرو تدوین راهکارهای مناسب در زمینه مدیریت پایدار منابع طبیعی نیازمند روشها و راهبردهای خاص منطبق بر شرایط اجتماعی و فرهنگی بهرهبرداران است، به گونهای که ضمن مشارکت مردم محلی و بهرهگیری از دانش بومی و محلی آنان در تصمیم-گیریها و تدوین راهکارها، از روشها و فنون ارتباطی مناسب بر گردآوری اطلاعات و اطلاع رسانی به افراد استفاده میشود. به این منظور پژوهش حاضر با بکارگیری رهیافت ارزیابی مشارکتی به دنبال شناسایی و تحلیل مشکلات بهره برداران منابع طبیعی شهرستان صحنه می باشد. تا با بهره گیری از رهیافت های مشارکتی به اولویت بندی مسائل و مشکلات بهره برداران و ارائه راه حل های محلی بپردازد.
ویژگیهای کلی منطقه مورد مطالعه
روستای کنگرشاه یا اسلام آباد علیا از روستاهای دهستان خدا بنده لوی شهرستان صحنه میباشد که در 17 کیلومتری صحنه قرار گرفته است. این روستا هماکنون با جمعیت 230 نفری خود دارای 80 خانوار - 60 خانوار ساکن و 20 خانوار غیر ساکن - میباشد. تعداد خانه های این روستا 77 واحد میباشد که در سال 1350 نوسازی شده است. مردم این روستا از لحاظ مذهبی نیمی اهل حق و نیمی تشیع میباشند و تیرههای مختلفی همچون: کلهر، شاوند، پشت تنگه و عشایر - ایل زوله - در آن اقامت دارند. شغل اصلی و منابع کسب درآمدی این افراد به ترتیب دامداری، زراعت و ترکیبی از این دو فعالیت میباشد.
روششناسی
با توجه به اثربخش بودن روشهای مشارکتی در بین سایر روشهای تحقیق و سابقهی مؤثر رهیافتهای مشارکتی در حل مشکلات، با مشارکت مردم و دخالت دادن دانش بومی و سایر توانمندیهای بهرهبرداران در این عرصه، در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از روش برنامهریزی مشارکتی به شناسایی مسائل و مشکلات بهرهبرداران روستای کنگر شاه و ارائه راهحل محلی برای آنان پرداخته شود. برای این منظور از تکنیکهای مشارکتی طوفان اندیشه، ماتریس مشکلات و دیاگرام ارائه راهحلهای محلی و تحلیل SWOT استفاده شد. در این راستا افراد مورد نظر با استفاده از نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند.
بدین ترتیب افراد در گروه های متمرکز شرکت نمودند که اولاً دامدار بوده و دارای تجربه بالایی در امور دامپروری باشند و دیگر آن که از دید مردم محلی صاحب نظر بوده و توان ارائه راه حل محلی را دارا باشند. دادهها مورد نظر در فاصله زمانی 93/9/20 تا 93/11/29 جمع آوری شدند. به منظور حصول پایایی و اطمینان از نتایج پژوهش، از روشهای سه سویه نگری و بازنگری مشارکتکنندگان و متخصصان استفاده شد، بدین گونه که در طی فرآیند پژوهش دادههای بدست آمده با جامعه مورد مطالعه مورد بحث قرار میگرفت تا از درستی یافتهها اطمینان بدست آید و نتایجی که نمایانگر دیدگاه آنان نبود، اصلاح شود.
یافته ها و بحث
در ابتدا به منظور شناسایی مشکلات دامداران در روستای کنگرشاه سعی شد با استفاده از تکنیک ماتریس مشکلات به شناسایی مشکلات آنان پرداخته شود. بر اساس ماتریس ترسیم شده، 7 مشکل عمده در خصوص امور مربوط به دامداران شناسایی شد.