بخشی از مقاله
چکیده
فلسفه وجودی مدیران در سازمانها، تسهیل امور و پیشرفت کارهاست. در سازمانهایی که مدیران اثربخش مدیریت میکنند، کارها به روانی در مسیر دستیابی به ماموریت سازمان در جریان میباشد و کارکنان تمام توان خود را در این راه به کار میگیرند. امروزه اثر مدیران برجسته؛ در کسب درآمد، سود و موفقیت سازمانی، به خوبی در بسیاری از سازمانهای موفق، بارز و آشکار است و از سوی دیگر پاسخ سریع به تهدیدها و فرصتهای عصر حاضر، مدیر را به عنوان منبعی حیاتی در حل مسائل سازمان و جامعه مطرح ساخته که بر این اساس نیاز کشور به مدیران شایسته بیش از پیش آشکار گشته است.
نویسندگان در این مقاله، ضمن بیان اهمیت و نقش مدیران در اداره سازمانها، با مرور ادبیات و بررسی پژوهشهای صورت گرفته، اقدام به شناسایی معیارهایی که میتوان در انتخاب مدیر یک مجموعه سازمانی مد نظر را داشت کردهاند؛ و برای این منظور پنج معیار اصلی مهارتهای مدیران، نقشهای مدیران، خصوصیات و ویژگیهای فردی مدیران، تواناییهای مدیران و نتایج ارزیابی مافوق را به عنوان معیارهای اصلی انتخاب مدیران برشمردهاند.
-1 مقدمه
مسند مدیریت امانتی الهی است که به مدیر سپرده شده است و او باید از این امانت الهی مراقبت کند. مولای متقیان علی - ع - درباره این امانت الهی میفرمایند: "عمل - حکمرانی - تو، رزق و خوراک تو نیست، بلکه امانت و سپردهای است بر گردن تو، و خواستهاند که تو نگهبان باشی از برای مافوق خود"
مدیران مهمترین عامل تعیینکننده موفقیت و شکست سازمانها و نهادهای اجتماعی هستند، که با تکیه بر شایستگیهای خود سرنوشتساز محیط خود بوده و اهداف سازمان را محقق میسازند و استفاده از دیگر عوامل را در سازمان تعیین و بهترین شیوه ادغام و هماهنگی آن عوامل را انتخاب میکنند و یک تأثیر مضاعف در سازمان داشته - مارتل1، - 2010؛ به این ترتیب نه تنها در سطح فردی بر چگونگی فعالیتهای سازمان تأثیر میگذارند، بلکه در سطح کلان مهمترین عامل موثر در تحقق اهداف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشورها هستند
مدیران با توجه به وظایف و اختیاراتی که بر عهده دارند میتوانند نقش بیبدیلی در هدایت و راهبری سازمانها بر عهده گیرند و همین باعث شده که از دهه های آغازین پیدایش علم مدیریت، همواره سخن از وظایف، نقشها و ویژگیهای مدیران به میان آید
تفاوت اساسی میان یک سازمان موفق و غیرموفقغالباً بر حسب مدیریت تعریف میشود. نیمی از مؤسسههای بازرگانی تازه تأسیس در دو سال اولیه با شکست مواجه می شوند و فقط یک سوم آنها تا پنج سال دوام میآورند در نتیجه تغییرات متعدد در زمانهای اخیر، مانند: ماهیت پویای محیط رقابتی، مسطح شدن ساختارهای سازمانی، جهانی شدن سازمانها و مواردی دیگر، نیاز سازمانها به مدیران شایسته و نیاز به رویکردهای جدید را بیش از پیش آشکار ساخته است
-2 بیان مساله
رهبران و مدیران اثربخش، اساسیترین و نایابترین منابع هر سازمان هستند. شکست هر سازمان را در زمینه دستیابی به بهرهوری بهینه، میتوان تا حدودی مربوط به مدیریت و رهبری غیرکارآمد آن سازمان دانست
مهمترین نکتهای که در اهمیت مدیران میتوان ذکر کرد، این اس که خطر بر سر کار آمدن افراد ناکارآمد یا کم صلاحیت از مهمترین آفات و خطرهای یک سازمان است
حضرت علی - ع - هنگامی که مالک اشتر را به حکومت مصر گماردند، در نامهای که به مصریان با مالک اشتر فرستادند؛ چنین هشدار داده است:"من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را بدست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند"
با این تشبیه، یک مدیر میتواند در تمامی ارکان سازمان تاثیر گذاشته و لیاقت او میتواند موجبات سعادت و بهروزی و بیلیاقتی او ناکامیها و مشکلات را برای سازمان به ارمغان آورد. به عبارتی، مدیر در رستگاری و یا تباهی سازمان تاثیر میگذارد. بنابراین، شاخصهای شناسایی و انتخاب مدیران برای به کار گماری مدیران لایق ضرورت فراوان دارد. هر ساله تعدادی از مدیران در سطوح مختلف عالی، میانی و عملیاتی رد سازمانها جابجا میشوند. سؤال این است که آیا برای چنین عزل و نصبهایی، ملاک و معیار قابل قبولی وجود دارد؟
-3 پیشینه تحقیق
در این ق سمت به اخت صار تعدادی از پژوه شهای قبلی را که در زمینه شنا سایی شای ستگیهای مورد نیاز مدیران در داخل و خارج از کشو انجام شده بودند را ذکر میکنیم.
جدول - 1 پیشینه پژوهش
توضیحات
براساس تحقیقات انجام شده در بیش از یکصد و بیست سازمان مورد بررسی، سازوکارهای مرسوم انتخاب مدیران که برای چهار سطح مدیران اجرایی، میانی، سرپرستان و مدیران عملیاتی مورد استفاده قرار میگیرند به شرح زیر می باشند: مراکز ارزیابی؛ آموزش، تجربه و عملکرد؛ مصاحبه؛ سابقه خدمت؛ ارزشیابی گذشته؛ سفارش از مافوق بالاتر.
وی شایستگیهای وظیفهای، نقش، عمل، مهارت، توانایی و صفات شخصیتی را به عنوان مؤلفههای شایستگی جهت انتخاب مدیران برشمرده است.
دولویکز در پژوهش خود، 15 شایستگی را در زمینه رهبری در 3 بعد شناسایی کرده است: احساسی، مدیریتی، فکری شایستگیهای کلیدی مدیران را در 3 بعد اصلی شناسایی کرده است: اثربخشی حرفهای، برنامهریزی بازاریابی، مدیریت بازاریابی، مدیریت رابطه با مشتری، بینالمللیسازی شایستگیهای محوری برای مدیران میانی را شایستگیهای همکاری، تفکر استراتژیک، مدیریت تیمی، رهبری اقتضایی، انگیزه و یادگیری به ترتیب اولویت ذکر نمود.
شایستگیهای رهبری را که بر مدیریت تاثیر ویژه ای دارند، در 3 بعد مربیگری، نوآوری و هدایت کنندگی بیان نمود.
در تحقیق خود تحت عنوان "طراحی مدل تصمیمگیری چندشاخصه فازی برای انتخاب مدیران" الگوی عمومی شایستگیهای مدیریتی را در دو بعد فردی و اجتماعی تدوین میکنند. بعد فردی شامل: دانش و معلومات حرفهای، مهارتها، ویژگیهای شخصیتی، نگرش و بینش؛ و بعد اجتماعی شامل: اعتبار حرفهای و اعتبار عمومی میباشد.
در پژوهشی تحت عنوان "درآمدی بر الزامات فرایندی و معیارهای انتخاب ، مدیران منابع انسانی پنج دسته از معیارهای کلی خصوصیات و ویژگیهای فردی، مهارتهای مدیریتی، توانایی- های فردی، نحوه ارزیابی و تعامل مقامات مافوق و میزان پذیرش و همکاری کارکنان، به عنوان معیار انتخاب مدیران منابع انسانی از طریق روش دلفی معرفی و توسط تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی - AHP - رتبه بندی شده اند
-4 مبانی نظری پژوهش
با بررسی ادبیات موجود در خصوص معیارهای انتخاب مدیران طی سالهای اخیر؛ معیارهای انتخاب را میتوان از حیث نوع نگاه، به پنج معیار عمده یعنی مهارتهای مدیران، نقشهای مدیران، خصوصیات و ویژگیهای فردی مدیران، تواناییهای مدیران و نتایج ارزیابی مافوق تقسیمبندی کرد که در این بخش به اجمال هریک از معیارهای مذکور را به اختصار توضیح میدهیم.
-1-4 مهارتهای مدیران
مدیری شایسته است که فنون برنامهریزی، سازماندهی و هماهنگی مناسب کار، نیروها و امکانات سازمان، سرپرستی و هدایت امور سازمانی، گروهی و فردی، درک موقعیت و به کارگیری سبک مدیریت مناسب، هدفگذاری دقیق و مشخص فردی و گروهی، پیگیری، بررسی و کنترل مسائل و امور مهم، آگاهی از تشکیلات، قوانین و رویههای اداری و مالی سازمان را داشته باشد. بنابراین، داشتن مهارتهای مدیریتی و سرپرستی، یکی از مهمترین ویژگیهای فرد شایسته است
مهارت یعنی توانایی تبدیل دانش به کنش، به طوری که به عملکردی مطلوب، منجر شود. مهارتهای مدیریتی به مهارتهایی گفته میشود که به وسیله آن، شخص در وجود خود امکان به حرکت درآوردن اجزای یک مجموعه را برای حرکت متناسب همه اجزا، به سوی اهداف تعیین شده فراهم میآورد
مشهورترین نظریهها در مورد کارآمدی مدیریت به این ختم میشود که مدیر کارآمد باید در سه مهارت خبره باشد:
-1 مهارتهای فنی
-2 مهارتهای انسانی
-3 مهارتهای ادراکی
مهارتهای فنی، به توانایی به کار بردن فنون، وسایل و ابزار مورد نیاز برای انجام وظایف خاصی که از راه تجربه و آموزش به دست آمده باشد، اطلاق میشود. چنین دانشهایی ممکن است شامل کارکردن با تجهیزات، نگهداری از ابزار، حسابداری، کار با رایانه، بهرهگیری از فنون، بازاریابی و تبلیغات باشد
مهارت انسانی یعنی قابلیت برقراری ارتباط با عقاید و احساسات دیگران تا با دریافت پاسخ مطلوب و ایجاد ارتباط از سوی دیگران، خوی اجتماعی بودن در فرد پرورش یابد
مهارتهای ادراکی، به توانایی ذهنی برای درک، تجزیهوتحلیل پیچیدگیهای سازمان و فهم همه عناصر و اجزای تشیکل دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد و به عبارت دیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته بوده و تغییر در هر یک از بخشها،الزاماً بخشهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد ،گفته میشود