بخشی از مقاله
چکیده
در کتب درسی فارسی مقطع ابتدایی در چند سال اخیر در راستاي کاربرد روش هاي فعال و مشارکتی مبتنی بر نظریه سازنده گرایی1 تغییراتی اساسی صورت گرفته است. ضرورت دارد مجریان این برنامه و مراکز مرتبط با آموزش زبان فارسی از تاثیر این کتاب ها آگاهی بیشتري کسب نمایند.. با توجه به ضرورت فوق هدف این مطالعه شناسایی موانع بکارگیري روش هاي فعال و مشارکتی مبتنی بر نظریه سازنده گرایی در اجراي تکالیف کتب بخوانیم و بنویسیم می باشد.
این تحقیق با روش تلفیقی - کمی وکیفی - با استفاده از نظرات آموزگاران مدارس ابتدایی شهرستان شیروان چرداول به منظور تعیین موانع آموزش و یادگیري زبان فارسی دوره ابتدایی انجام شده است. جامعه آماري تحقیق شامل آموزگاران شهرستان شیروان چرداول می باشند که در سال تحصیلی 91/92 مشغول به خدمت بوده اند این تعداد شامل 128 آموزگاران و 298 آموزگار مرد که در مجموع حجم جامعه 426 نفر از آموزگاران زن و مرد را تشکیل داده اند.
حجم نمونه در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 115نفرتعیین گردید و در بخش کیفی 6مصاحبه گروه هاي کانونی در قالب گرو ه هاي پنج نفره انتخاب گردید. ابزار اصلی جمع آوري اطلاعات در بخش کمی پرسش نامه می باشد که روایی آن به تایید گروه متخصصان رسید و پایایی آن بر اساس ضریب آلفاي کرونباخ قابل قبول برآورد گردید و در بخش کیفی از روش مصاحبه گروه هاي کانونی استفاده گردید.
نتایج نشان داد که عوامل بازدارنده روش هاي فعال و مشارکتی مبتنی بر نظریه سازنده گرایی را می توان در 13 عامل دسته بندي نمود که عوامل کمبود منابع و بودجه با میانگین 4/70،عدم آگاهی و همکاري والدین با میانگین 4/53 و عدم وجود نظام پشتیبانی آموزش و پرورش با میانگین 4/33 بیشترین تأثیر را در بازدارندگی بکارگیري روش هاي فعال و مشارکتی مبتنی بر نظریه سازنده گرایی داشته اند.
فراهم کردن امکانات و بودجه مناسب همچون وجود کتب مرتبط، مجلات مناسب فیلم ها و وب سایت ها باعث می شود فراگیران بتوانند با استفاده از این امکانات جوانب و زوایاي گوناگون یک موضوع را بررسی کرده و دیدگاه هاي مختلف و راه حل هاي گوناگون ارائه نمایند. حمایت آموزش و پرورش از روش هاي فعال و مشارکتی همچنین آگاه نمودن والدین در این خصوص می تواند انگیزه را در آموزگاران و دانش آموزان جهت اجراي مطلوب تکالیف به شیوه مشارکتی و فعال ایجاد نماید همچنین هماهنگی، همکاري و تعامل میان میان این سه عنصر و توجه به مشکلات معیشتی و آموزشی معلمان و اختصاص وقت کافی، زمینه و بستر لازم را براي اجراي بهتر روش هاي فعال و مشارکتی در کتب بخوانیم وبنویسیم فراهم می نماید.
-1مقدمه
تعلیم و تربیت بدون استفاده از زبان غیر ممکن است و زبان تنها وسیله مؤثر در فرآیند آموزش وپرورش است که در نظام آموزشی ایران از طریق درس فارسی به امر زبان آموزي پرداخته می شود.
با توجه به تحولاتی که در رویکردهاي یادگیري و زبان آموزي صورت گرفته است، در سال هاي اخیر تلاش هاي زیادي به عمل آمده است تا روش هاي کلیشه اي مورد استفاده در کتاب هاي درسی جاي خود را به روش هاي تازه و بدیع و مبتنی بر نیاز هاي فردي و اجتماعی دانش آموزان بدهد.کتاب هاي بخوانیم و بنویسیم در راستاي همین هدف بر اساس روش هاي فعال و مشارکتی مبتنی بر نظریه سازنده گرایی طراحی گردیده اند. بر اساس این دیدگاه دانش توسط فرد و از طریق تعامل وي با محیط، بنا می شود
یادگیرنده بر اساس تجربه ي خود، دانش - مفاهیم، اصول، فلرضیه ها و تداعی ها - را می سازد و این کار را به صورت فعال انجام می دهد . به عبارت دیگر ، تاکید بر نقش فعال یادگیرنده در درك وفهم و معنی بخشیدن به اطلاعات است
در رویکرد سازنده گرا، معلم به دنبال این است که دانش آموز چگونگی یادگیري خود را بیاموزد و دانش آموزان با هم مواد را دستکاري می کنند و دانششان را با یکدیگر می سازند - سانتوش شرما،2005،ص - 5 .درگیر کردن دانش آموزان در فعالیت هاي کلاس، آنان را وادار می سازد تا درجه ي درك ومهارت خود را در یادگیري مطالب ارائه شده و کاربست آن بفهمند .به علاوه به انان اجازه می دهد تا با ظاهر علم آشنا شده و به فهم عمیق تري از آن دست یابند
یادگیري سازنده گرا، فرآیندي پویا و درونی است که طی آن فراگیران به شکلی فعال و ارتباط دادن اطلاعات جدید به آن چه قبلا آموخته اند، دست به ساخت دانش می زنند. یادگیري به صورت مشارکتی و در تعامل با همسالان صورت می پذیرد که منجر به خلق معنی جدید می شود
عمل تدریس به روش سازنده گرایی به یادگیرندگان کمک می کند تا اطلاعات جدید را درونی کنند وشکل تازه اي به آن دهند و یا آن ها را تغییر دهند
لذا ضرورت دارد مجریان این برنامه و مراکز مرتبط با آموزش زبان فارسی از ویژگی هاي این برنامه آگاهی بیشتري کسب کنند. در این رابطه شناخت موانع بکار گیري این روش ها از دیدگاه آموزگاران که درتحقق این برنامه نقش اساسی را دارند یکی از ضروري ترین مواردي است که تصمیم گیرندگان نظام آموزش و پرورش بدان نیازمندند.
بررسی پیشینه تحقیق در این زمینه عدم استفاده از روش هاي فعال و مشارکتی توسط معلمان را نشان می دهد تحقیقات محبی، - 1380 - نشان می دهد که هنوز نیمی از معلمان از روش هاي فعال استفاده نمی کنند. در تحقیقی که توسط نظري صارم - 1376 - انجام شده است، نگرش معلمان درخصوص استفاده از روش هاي فعال تدریس متوسط ارزیابی شده است.
محققان متعددي در باره موانع بکار گیري روش هاي فعال بحث کرده اند.
بر اساس مطالعه صفري و همکاران، - 1381 - موانع بکار گیري روش هاي فعال ازدیدگاه مدرسین دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، به ترتیب اولویت عبارتند از: ساختار وسیستم آموزش فعلی کشور و قوانین و مقررات، فقدان امکانات آموزشی، سر فصل دروس، حجم کار زیاد مدرسین، عدم شرکت دانشجویان در فعالیت هاي یادگیري، عدم آگاهی مدرسین از روش هاي فعال در تحقیقی که توسط ادیب نیا و همکاران - 1383 - با عنوان موانعِ"بررسیِاجرايِ روش هايِ تدریسِ فعال در مدارسِ ابتداییِشهرِ تهران" انجام گرفته است، ده مانع را به عنوان موانع اجراي روش هاي فعال نام برده اند که شامل - محتواي نا مناسب کتاب درسی، حجم زیاد کتاب درسی، بحث برانگیز نبودن متون کتاب درسی براي دانش آموزان، کمبود امکانات آموزشی مناسب، فضاي نا کافی آموزشی، جو سازمانی حاکم بر مدرسه و نظام ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، عدم رضایت شغلی معلمان، تسلط نداشتن معلمان بر اجراي تدریس فعال، ضعف در برقراري ارتباط عاطفی معلم با دانش آموزان، مدیریت نا مناسب کلاس درس و ضعف در برقراري ارتباط آموزشی معلم با دانش آموزان - که در این میان عدم رضایت شغلی معلمان، حجم زیاد کتب درسی، بحث برانگیز نبودن تکالیف کتب درسی، ضعف معلمان در برقراري ارتباط آموزشی، عاطفی و مدیریت کلاس به عنوان موانع اصلی در اجراي روش هاي فعال بیان شده اند.
اسدي، - 1384 - در تحقیق خود با عنوان "موانع بکار گیري روش هاي فعال از دیدگاه معلمان ابتدایی شهرستان شهرضا" به چند عامل اساسی پرداخته و هر کدام از این عوامل را به چند زیر گروه تقسیم کرده است. موانع بکار گیري روش هاي فعال از دیدگاه او عبارتند از :
-1موانع مربوط به یاددهنده - عدم آشنایی معلمان با روش هاي فعال، مسائل مربوط به دانش محتوا و دانش آموزش مرتبط با محتوا، ارزیابی یادگیري دانش آموزان عدم استفاده از طراحی آموزشی -
-2مشکلات و موانع مربوط به یادگیرنده - تعامل دانش آموزان با یکدیگر، ویژگی هاي گروه هاي سنی دانش آموزان، سطوح متفاوت مهارت دانش آموزان -
-3موانع مربوط به برنامه ریز - حجم زیاد کتاب درسی، کمبود وقت، فقدان نظارت و راهنمایی -
-4مشکلات مربوط به کلاس درس - کمبود منابع و مواد آموزشی، چیدمان کلاس، تعداد دانش آموزان - که مهم ترین موانع از نظر او موانع مربوط به یاد دهنده ویاد گیرنده می باشد.
مهدي پور و همکاران، - 1386 - در تحقیق خود با عنوان "توصیف موانع اجراي روش هاي فعال تدریس تربیت بدنی از دیدگاه دبیران زن و مرد مدارس راهنمایی شهر اهواز" موانع را به چهار قسمت - موانع مربوط به یاد گیرنده، یاد دهنده، برنامه ریزي و فضاي آموزشی و کمک آموزشی - تقسیم نموده بودند که نتایج نشان دادند همه ي موانع از اهمیت بالایی برخوردارند و در بین موانع مربوط به یاد دهنده، مرتبط بودن مدرك تحصیلی با درس تربیت بدنی، آشنایی با دانش روش هاي فعال تدریس، میزان شرکت در دوره هاي ضمن خدمت، آشنایی با یافته هاي مربوط به آموزش و یادگیري درس تربیت بدنی از اهمیت بالاتري برخوردار بودند . در بین موانع مربوط به دانش آموز، علاقه مندي دانش آموزان به کلاس درس تربیت بدنی، اعتقاد دانش آموزان به نتایج مثبت کلاس درس تربیت بدنی، وجود انگیزه ي کافی در دانش آموزان براي یادگیري بیشتر و همچنین وجود آمادگی روانی و جسمانی در دانش آموزان از اهمیت بالا تري برخوردار بود.
- در بین موانع مربوط به برنامه ریزي آموزشی، موانعی همچون عدم وجود دستور العمل مشخص براي تدریس، عدم نهادینه شدن روش هاي فعال تدریس در کلیه ي مقاطع تحصیلی درس تربیت بدنی، عدم پیگیري مسؤلان و کارشناسان تربیت بدنی نسبت به آموزش بهینه ي تربیت بدنی، عدم الزام استفاده از روش هاي فعال تدریس تربیت بدنی و عدم وجود کتاب هاي درسی متناسب با اهداف تربیت بدنی از اهمیت بیشتري برخوردار بودند.
-در بین موانع مربوط به امکانات آموزشی و کمک آموزشی به ترتیب، کمبود هاي مربوط به فضاي آموزشی، وسایل مورد نیاز در امر آموزش، زمان تدریس و همچنین کمبود منابع آموزشی درس تربیت بدنی از اهمیت بالاتري برخوردار بودند.
در تحقیقی که توسط عبد العلی رایان و مسعود مهبودي، - - 1386 تحت عنوان »بررسی موانع اجراي روش هاي فعال در سه دوره ي ابتدایی، راهنمایی و متوسطه نظري از دیدگاه معلمین و مدیران مدارس استان فارس« صورت گرفته است، موانع احتمالی در هفت مقوله ي "اقتصادي، روانی، اجتماعی، برنامه ریزي، ارزیابی، باورها و آگاهی" گنجانده شد ه است. نتایج نشان می دهد معلمین استان فارس به ترتیب سه مقوله ي اقتصادي، برنامه ریزي و آگاهی را موانع اصلی در اجراي روش هاي فعال تدریس می دانند.
در مورد مقوله ي ارزشیابی نظر خاصی ندارند و سه مقوله ي روانی، باور ها و اجتماعی را مانع قابل توجهی تشخیص نداده اند. معلمین دوره ابتدایی استان فارس_در مقایسه با سایر دوره ها _کمترین و معلمین دوره متوسطه بیشترین مانع را بر سر راه خود در اجراي روش هاي تدریس فعال احساس می کنند. معلمین هر سه دوره مهم ترین موانع را "تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس" و"شرایط فیزیکی کلاس هاي درس" دانسته اند. معلمین ابتدایی علاوه بر دو عامل مزبور چهار عامل عدم آگاهی والدین از شیوه هاي فعال مفید نبودن این روش ها ،کمبود امکانات در مدارس و عدم رغبت دانش آموزان به این روش ها را نیز مانع دانسته اند