بخشی از مقاله

چكيده:

امروزه مفهوم خوش بيني و پرورش آن در دانش آموزان، مسئله اي است كه صاحب نظران تعليم و تربيت در عرصه جهاني با آن رو به رو هستند. كشور ايران نيز از حيث توجه به اين موضوع مستثنا نيست و آموزش و پرورش به عنوان نهاد اصلي تعليم و تربيت موظف است تا اهداف خود را به گونه اي تنظيم كند تا مفهوم خوش بيني به شكلي صحيح در كودكان پرورش يابد و با توجه به اين كه كتب درسي منبع اصلي يادگيري دانش آموزان مي باشد لازم است تا مؤلفين كتب درسي در تدوين آن به اين مهم توجه كافي نمايند.

پژوهش حاضر مي كوشد تا ميزان توجه به مؤلفه هاي خوش بيني در كتب مطالعات اجتماعي را مورد بررسي قرار دهد. روش پژوهش، تحليل محتوا است و بخش مدني مطالعات اجتماعي دوره دوم ابتدايي به عنوان جامعه، مورد مطالعه قرار گرفته و نمونه گيري انجام نشده است. ابزار پژوهش جدول مقوله بندي است كه بنابر نظريه مكس مور شامل ١٢ مؤلفه مي باشد و براي تجزيه و تحليل داده ها از روش محاسبه فراواني و درصد استفاده شده است.

نتايج پژوهش نشان داد از ميان كتب مطالعات اجتماعي دوره دوم ابتدايي، كتاب پايه ششم بيشترين و كتاب پايه چهارم كمترين توجه را به مفهوم خوش بيني داشته اند و از ميان مؤلفه ها نيز به مؤلفه هاي عقلانيت و احساس مسئوليت بيش از ساير مؤلفه ها توجه شده است و مؤلفه هاي شوخ طبعي، تجربه گرايي، اعتماد به نفس و خودارزشمندي از چشم مؤلفين به دور مانده است.

١- مقدمه

مهمترين عامل تعيين كننده كيفيت زندگي انسان، روحيه و ديدگاه او نسبت به زندگي است. اگر اين ديدگاه عالي و مثبت باشد، فرد زيبا مي انديشد و سرانجام، اين انديشه ي مثبت، او را به نتايج عالي مي رساند و فرد احساس خوشبختي خواهد نمود و اگر اين ديدگاه منفي باشد، فرد منفي مي انديشد و اين انديشه منفي دستاوردهاي منفي را به دنبال خواهد داشت به طوري كه سرانجام به افسردگي او منجر خواهد شد.

در علم روان شناسي نيز اين موضوع تحت عنوان روان شناسي مثبت و منفي مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. در ديدگاه منفي فرد داراي اين انديشه و ديدگاه، روز به روز بر مشكل و بيماري اش افزوده مي شود، فرد خود را شكست خورده، ضعيف و فقير مي داند و در نتيجه اين افسردگي عمرش كاهش مي يابد. اما در روان شناسي مثبت، فرد خود را پيروز مي داند و زندگي اش سرتاسر سلامتي، شادابي، رفع موانع و استرس هاي فردي و اجتماعي مي شود.

در روان شناسي مثبت بجاي توجه به ناتواني ها و ضعف هاي انسان، بر موفقيت، شاد زيستن و خوشبيني بيشتر توجه شده است. بنابراين اگر ارزيابي و ذهنيتي كه افراد نسبت به خودشان دارند مثبت باشد از سلامت جسمي و رواني بيشتري برخوردار خواهند بود

يكي از نتايج حاصل از مثبت انديشي ايجاد خوش بيني نسبت به زندگي است.

در معناي خوش بيني مي توان گفت اگر چه لازمه خوش بيني تكرار جمله ها و عبارات مثبت نظير: من هر روز پيشرفت مي كنم يا هر روز در مسير سعادت و خوشبختي سير مي كنم و... مي باشد اما در عين حال خوش بيني مسئلهاي عميق تر از اين هاست. خوش بيني يك حالت شناختي است و به معناي چگونگي تفكر و تبيين افراد درباره علل رويداد ها و حوادث است. هر فردي براي نسبت دادن پديده اي به علتي معين ديدگاه و گرايش خاص خود را دارد كه به آن سبك تبيين مي گويند. اين ديدگاه و سبك درمورد خوب يا بد بودن اتفاقات در مورد رويدادها، در دوران كودكي شكل مي گيرد و در صورت عدم دخالت عوامل خارجي تا پايان عمر ثابت مي ماند.

در ديدگاه اسلامي نيز خوش بيني توجه مثبت نسبت به خدا، جهان، افراد، خود، افكار، رفتارها و رويدادهاست كه فرد بر اساس آن، رويدادها را تفسير مثبت مي نمايد و انتظار دارد كه با تلاش خودش اوضاع بر وفق مراد پيش رفته و نتايج دلخواه به دست آيد.

نقطه مقابل خوش بيني، بدبيني است كه به معناي تأكيد بر فاجعه آميز ترين علت هر شكست است. در واقع بدبيني، عادت ذهني ريشه داري است كه عواقب گسترده و مصيبت آميزي دارد و در پي هر شكست محكم تر مي شود

مطالعه بر روي بيش از نيم ميليون كودك و بزرگسال در مدت ٢٠ سال نشان ميدهد كه افراد خوشبين در سه حوزه با افراد بدبين تفاوت چشمگير دارند

افراد خوشبين كمتر به بيماريهاي رواني مانند افسردگي و اضطراب مبتلا ميشوند و در واقع، مهم ترين عارضه بدبيني افسردگي است. بنابراين، ميتوان با ايجاد خوش بيني در افراد بزرگ سال، افسردگي را در آنان كاهش داد و با آموزش آن به كودكان، آنان را در برابر افسردگي ايمن سازي كرد.

افراد خوش بين در مدرسه، كار و فعاليت هاي روزمره موفقتر از افراد بدبين هستند. افراد بدبين با تمركز بر موانع و محدوديتها، فرصت ها، توانمنديها و امكانات را نميبينند. در نتيجه، به موفقيت دست نمييابند.

افراد خوشبين سلامت جسماني بيشتري نسبت به افراد بدبين دارند.

بنابراين مي توان گفت خوش بيني بر بسياري از متغير ها نظير سلامت جسماني، سلامت رواني، رضايت از زندگي، انگيزه پيشرفت، اميد به زندگي، سازگاري با بيماري هاي مزمن جسمي، راهبرد هاي مقابله با استرس و... مؤثر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید