بخشی از مقاله
چکیده
هدف تحقیقات بازاریابی بین المللی بیان کردن رفتار مصرف کننده وترجمه کردن دیدگاههای کلیدی مشتریان به استراتژیهای بازاریابی کارکردی و انجام پذیر می باشد.بدون درنظرگرفتن دیدگاه های مشتریان ،شرکت ها قادر به ارتباط نزدیک با رفتار مشتریان حیاتی خود نیستند و همچنین از اثرات زیادی که بر روی مشتریان سازمان ایجاد می شود غافل می مانند. امروزه به دلیل انتخابهای زیاد و همچنین ارتباط های بالا رشد فقط بوسیله سازمان هایی صورت می گیرد که استراتژی بازار هدفشان به خوبی به سمت بازارهای کوچک مخصوص برگرفته شده از بازارهای بزرگتر جهت یابی شده است. شرکت هایی که در ابتدا بدون پوشش دادن نیازهای بخش مشخص و بدون در نظر گرفتن ریسک حاصل از دیدگاه های مختلف وارد بازار می شوند با هزینه شکست بازاریابی روبرو می شوند.
عمده ترین هدف شرکت ها از ورود به بازارهای بین المللی، ایجاد فرصت های مناسب برای کسب سود است .صادرات امروزه به عنوان یک عامل رشد و توسعه شرکتها به شمار می رود به همین خاطر آنها به دنبال شناسایی فاکتورهای تاثیرگذار مانند بازاریابی در جهت بهبود عملکرد صادراتی شرکت خود هستند .اهداف عمومی بازاریابی صادارت شامل بهبود موقعیت شرکت در بازار، افزایش رضایت مشتری، تقویت چهره شرکت و ارتقای سابقه شرکت می باشد که برای توسعه بازار هدف لازم و ضروری است. تحقیق حاضر از نظر روش گردآوری داده ها،توصیفی- پیمایشی وهمبستگی است. توصیفی از آن جهت که یافته ها به همان صورت که جمع آوری شده اند،بدون هیچگونه دستکاری توصیف می گردند.
.1 مقدمه
گرایش روبه رشد نیاز به مصرف کالاها و خدمات باعث شده است که تا شرکتها ی فراملیتی به فکر توسعه فعالیتهای خود بفتند و برای آن برنامه ریزی نمایند .مطالعات نشان داده اند سرمایه گذاری خارجی و به خصوص سرمایه گذاری مستقیم خارجی از توان بسیار بالایی در افزایش قابلیت تولید کالا و خدمات در کشورهای جذب کننده سرمایه برخودار است .و ابزاری جهت دستیابی به فن آوری برتر، اصلاح نظام مدیریتی وبازاریابی، تبادل تجربیات اقتصادی و هدف از این پژوهش بررسی تعیین کننده های : حضور در بازارهای جهانی را نیز به همراه دارد - کانتسی،. - 2009 : 13 امروزه رشد صادرات برای دولتها به منزله کلیدی برای بازآفرینی اقتصاد است - گریفیت و ریتکوتا، 2012 - تقریباً. در تمام کشورهای در حال توسعه، موضوع توسعه صادرات در راس اولویت ها و سیاست گذاری های دولت قرار دارد.
همچنان که آگاهی و توجه به اهمیت موضوع صادرات در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد. دولتها می توانند نقش کلیدی را در ترغیب فعالیت های تجارت خارجی بنگاه های داخلی از طریق برنامه های توسعه صادرات بازی کنند - ویلر، . - 1990 چرا که پیچیدگی کسب و کار و تجارت بین المللی و عدم وجود دانش فنی می تواند بنگاه را در موقعیت عدم رقابت پذیری قرار دهد. بنابراین از یک سو دانش و تجربه عواملی حیاتی برای رقابت در بازارهای خارجی هستند و از سوی دیگر مشکلات زیادی بر سر راه صادرات وجود دارد که مانع تحقق فروش صادراتی بنگاه میشود.
بدین خاطر، بطور تاریخی دولت ها محرکهایی را برای صادرات چه در قالب برنامه های حمایت از صادرات. - لئونیدو ، پالینهاوادانا، - 2011 و چه در زمینه در قالب موسساتی مانند بانک های توسعه صادرات - اگزیم بانک ها - ارائه نموده اند - گریفیت و زینکوتا، . - 2012 وجود آگاهی، اطلاعات، تجربه و منابع برای غلبه بر این مشکلات برای بنگاه ضروری است و برنامه ها و سیاست های صادرات نیز برای رفع همین نیازها و کمک به فرایند یادگیری در محیط رقابت بین المللی و انگیزش فضای کسب و کار به سوی اهداف صادراتی و ایجاد زیر ساختهای لازم برای تسهیل صادرات تعریف می شوند.
از دیدگاه دولت، ارائه برنامه های توسعه صادرات برای ارتقای رقابت پذیری بین المللی بنگاه های داخلی است و از دیدگاه بنگاه های داخلی برنامه های توسعه صادرات به منظور تشویق و ترغیب و افزایش انگیزه های بنگاه برای صادرات است. بنابراین ارزیابی موثر بودن برنامه های توسعه صادرات گام مهمی برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار در یک کشور است. در طول تاریخ مفهوم نقش دولت و تغییر و تحول چشمگیری یافته است. شرکتهای صنعتی و تجاری در سالهای اخیر از دولتها انتظار کار بیشتری داشته اند.
حضور دولتها چه از نظر کمی - حجم فعالیت ها - و چه از نظر کیفی - عمق پیچیدگی وظایف - در زمینه مسایل اقتصادی به طور مداوم افزایش یافته است - فیصل احمد و همکاران، . - 2118 در واقع در کشور ما به دلیل حجم بزرگ دولت و ضریب نفوذ بالای سیاستهای دولت در تمام بخش ها، هر گونه فعالیت و سیاست دولت میتواند تاثیر بسزایی در بخش های مختلف جامعه بگذارد. از طرفی بسیاری از شرکتها به خاطر فقدان تجربه، منابع محدود، یا سایر موانع نمیتوانند یا نمی خواهند صادرات را به طور وسیع دنبال کنند.
برنامه های توسعه صادرات توسط دولت، تشکل های تجاری و دیگر سازمان های ارایه می شوند تا به شرکت ها برای غلبه بر این محدودیت ها کمک نموده و نقش کلیدی در تشویق فعالیت های تجاری بین الملل ایفا کنند - وظیفه دوست و زرین نگار، . - 1833 هر چند بررسی سیستماتیکی وجود ندارد که ارتباط علی بین برنامه ها و عملکرد صادراتی شرکتها را نشان بدهد، و علی رغم گزارشات متعددی که نشانگر تاثیر مثبت استفاده وسیع از کمک های صادراتی بر رشد صادرات شرکت ها است، تنها تعداد معدودی از مطالعات، اثر برنامه های صادراتی دولت را بر عملکرد صادراتی شرکت ها بررسی کرده اند - مشبکی و خادمی، . - 1831 در هر صورت هیچ کدام از این مطالعات به طور عمیق به اثرات برنامه های توسعه صادرات دولت بر شرکتها نپرداخته اند.
از طرفی یکی از عوامل اثرگذار در بحث صادرات وجود ثبات سیاسی در راس حکومت می باشد. در واقع عدم وجود این ثبات منجر به این خواهد شد که رشد سرمایه گذاری در کشور به سرعت کم و تا حد زیادی متوقف شود. این موضوعی است که در کشور ما به وضوح دیده می شود. عدم ثبات سیاسی منجر به ایجاد یک نگرانی در مورد آینده کشور به عنوان عامل اثرگذار در تصمیم سرمایه گذاران خواهد بود و زمانی که این رشد سرمایه گذاری کم یا متوقف شود منجر به آن خواهد شد که رشد اقتصادی متوقف شود.
این تنها یکی از ابعاد مهم و تاثیرگذار می باشد. برای روشن تر شدن موضوع یکی دیگر از عوامل مهم در زمینه افزایش صادرات توجه به زیرساخت های فناوری و ساختاری در کشور می باشد که نبود برنامه های جامع از سوی دولت منجر به از دست رفتن مزیت های رقابتی در منطقه خواهد شد. مساله اصلی که در این تحقیق ما با آن رو به رو هستیم این است که از آنجا که استان خوزستان ، در منطقه ای قرار دارد که به بازارهای گسترده و وسیعی منطقه ای دسترسی راحت تر و با هزینه های کمتر نسبت به سایر نقاط کشور دارد عدم وجود برنامه ها و سیاستهای منظم دولت منجر به از دست رفتن این بازارها خواهد شد و صنعت منطقه را محدود به منابع زیرزمینی خواهد کرد.
.2 بیان مسئله
در دنیای پر چالش امروزی که فضای تجاری بیشتر از گذشته رقابتی و غیرقابل پیش بینی شده، شرکت ها برای ماندگاری و حصول به اهداف تجاری ناچار به استفاده از رویکرد های متعالی و توسعه ی شایستگی ها و قابلیت های خود در مواجهه با عدم اطمینان هستند. اندیشمندان و متخصصان بازاریابی در طول بیش از سه دهه بر این باور بوده اند که عملکرد کسب و کار تحت تأثیر بازارگرایی قرار میگیرد. به اعتقاد نارور و اسلاتر - 1990 - بازارگرایی قلب تپنده مدیریت و راهبرد بازاریابی مدرن است و کسب و کاری که بازارگرایی اش را افزایش دهد، عملکرد بازارش را بهبود خواهد بخشید. دستیابی به عملکرد عالی برای یک سازمان در گرو خلق مزیت رقابتی پایدار و ارائه ارزش برتر پایدار برای مشتریان است.
بازارگرایی که رویکردی عملیاتی به دیدگاه بازاریابی در عملیات و فعالیت های شرکت است، در دو دهه گذشته از استقبال بسیاری در بین پژوهشگران و اندیشمندان بازاریابی و مدیران شرکتها برخوردار شده و در پژوهش های متفاوتی رابطه آن با عملکرد با حضور یا عدم حضور متغیرهای واسطه و میانجی بررسی شده است. یک شرکت بازارگرا، شرکتی است که فعالیتها، محصولات و خدمات خود را با توجه به نیازها و الزامات مشتریانش سازماندهی می نماید. در مقابل اینگونه شرکتها، یک شرکت محصول گرا محصولات جالب توجه و مهیجی را تولید کرده و بدنبال تحریک علاقمندی و توجه چرخه ی عرضه و تقاضا برای این محصولات و خدمات می باشد.
اگرچه، احتمال موفقیت در هریک از این دو گرایش وجود دارد، اما با محصول گرای تنها بودن موفقیت مشکل تر حاصل می شود. موفقیت تجاری در اقتصاد جدید جهانی بستگی به توانایی در خلق ارزشهای متمایز در محصول از طریق ایجاد کیفیت در طراحی و تولید و آگاه کردن مشتریان از وجود این تمایزات به صورتی اثربخش، بستگی دارد. در این دنیا تقریبا همیشه کسانی وجود دارند که می توانند محصول را با قیمت کمتر عرضه کنند و این رقابت قیمت به معنای سود کمتر است. بنابراین اثربخش ترین استراتژی، حفظ مشتریان از طریق خلق ارزشهای مبتنی بر کیفیت و ایجاد وفاداری در آنها می باشد. - پیلر ، . - 1996 امروزه در محیطی زندگی می کنیم که به طور روز افزون به سوی اقتصاد مبتنی بر خدمات پیش می رود. دیگر خدمات، بخش کوچکی از اقتصاد بشمار نمی رود، بلکه به عنوان قلب ارزش آفرینی در اقتصاد مطرح است .