بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله مدلی سه مرحله ای برای شناسایی و اولویت بندی استراتژی های شرکت های تولیدی با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ارایه و مدل مزبور در شرکت فولاد فارس پیاده سازی شده است. در مدل ارایه شده، ابتدا با تشکیل تیمی از خبرگان به شناسایی استراتژی های شرکت های تولیدی اقدام می شود. سپس با مرور منابع، فهرست شاخص های موثر بر اهمیت استراتژی های استخراج شده و با استفاده از پرسشنامه، شاخص های بااهمیت بیشتر مشخص می شود.

در ادامه با استفاده از روش های AHP و تاپسیس به اولویت بندی استراتژی های شرکت های تولیدی اقدام شده و در نهایت با استفاده از روش های ادغام، اولویت نهایی استراتژی های شرکت های تولیدی ارایه می شود. به منظور پیاده سازی مدل پیشنهادی در شرکت فولاد فارس، ابتدا با تشکیل تیم خبرگان و شناسایی استراتژی های شرکت تولیدی مورد نظر بر اساس مبانی نظری موجود در این حوزه، استراتژی ها و معیارها شناسایی گردید. سپس به بحث در مورد استراتژی ها و معیارهای شناسایی شده در مرحله قبل پرداخته شد و پس از تایید نهایی آنها، به اولویت بندی این استراتژی ها و معیارها پرداخته شد.

با توجه به نتایج اجرای مدل پیشنهادی در شرکت فولاد فارس مشخص گردید که استراتژی ادغام با دیگر شرکت ها، استراتژی یکپارچگی عمودی به بالا و استراتژی توسعه محصول از مهمترین استراتژی های شناسایی شده در این شرکت بود. با توجه به نتایج ادغام، مشخص گردید که استراتژی ادغام با دیگر شرکت ها در تمامی روش های ادغام از جمله روش میانگین رتبه ها، روش بردا و روش کپ لند به عنوان مهمترین استراتژی شرکت فولاد فارس می باشد.

.1 مقدمه

داشتن استراتژی مناسب برای یک سازمان اهمیت زیادی دارد. گزینه های استراتژی های مناسب سازمان می بایست با کسب نظرات خبرگان شناسایی شود. همچنین وجود شاخص های مناسب انتخاب استراتژی و داشتن رویکردی چندشاخصه و مناسب، از دیگر الزامات حصول این مهم می باشد

در دنیای رقابتی امروز، خلق و پیاده سازی استراتژی های جدید و مبتکرانه، برای بهره گیری از فرصتها، سخت و دشوار به نظر میرسد. به طور قطع، می توان گفت که هر استراتژی ای برای تمامی سازمان ها مناسب نیست. اگر استراتژی ای برای یک سازمان مطلوب و مؤثر باشد، لزوماً در دیگر سازمان ها مفید نخواهد بود. از این رو شناسایی استراتژی های هر سازمانی مهم است.[2] شناسایی استراتژی یکی از مسائل مهم در شرکت های تولیدی می باشد . شناسایی استراتژی برای شرکت های امروزی به خصوص در حال حاضر که مباحث خصوصی سازی و جهانی شدن در دستور کار عوامل اقتصادی کشور قرار گرفته است، اهمیت بسزایی یافته است

در حال حاضر شناسایی استراتژی به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر برای اغلب سازمان ها مطرح می باشد. شواهد زیادی موجود است که عدم گرایش مدیران فعلی به سمت برنامه ریزی استراتژیک سبب گردیده است که استراتژی های شرکت ها به خوبی مورد شناسایی قرار نگیرد و این خود سبب اتخاذ تصمیمات آنی و نادرست می گردد که بعضا سبب از بین رفتن منابع عمده می گردد. شناسایی استراتژی مناسب در هر شرکتی، عنصر تاثیرگذار در نحوه عملکرد این شرکت هاست. شناسایی و مشخص نمودن استراتژی های سازمان نقش مهمی را بقا و رشد شرکت ها ایفا می کند که در برخی موارد از نظر مدیران شرکت ها به دور خواهد ماند

تدوین و پیاده سازی استراتژی در شرکتهای ایرانی یکی از دغدغه های اصلی مدیران شرکت بوده و بر توسعه ظرفیتهای تولیدی کشور نیز تأثیر فوقالعادهای دارد. از جمله مسائل مهم در شناسایی استراتژی های سازمان ها، مشخص شدن عوامل تاثیر گذار بر استراتژی های شرکت های تولیدی می باشد. به منظور بررسی عوامل موثر بر استراتژی های سازمانی، نیاز است تا با تحلیل محیط سازمان به خوبی این عوامل شناسایی گردد. در بسیاری از شرکت ها، عوامل موثری که سبب تاثیر گذاری بر استراتژی ها می گردد، نامشخص مانده است

در تحقیقات مختلفی به عوامل موثر بر استراتژی های سازمانی اشاره شده است. کریم و همکاران - 2007 - در تحقیق خود اشاره داشتند که مسائل مربوط به هزینه، قابلیت های تولیدی، کیفیت، مسائل مربوط به بازار و غیره از جمله عوامل مهم موثر بر استراتژی های شرکت های کشور مالزی می باشد .[6] آدام و همکاران - - 2001 نیز پی بردند که مشتری مداری، کیفیت، زمان از جمله عوامل موثر بر استراتژی های شرکت های امریکای می باشد. این در حالی است که تحقیقات جامعی در داخل کشور به بررسی عوامل موثر بر استراتژی های شرکت های تولیدی انجام نگرفته است که این مساله سبب گردیده است تا شناسایی استراتژی های شرکت های تولیدی نیز تحت شعاع قرار گیرد

شرکت های تولیدی به منظور عملکرد مناسب نیاز به انجام برنامه ها مطابق با استراتژی های مخصوص به خود می باشند. از این رو نیاز است تا استراتژی های این شرکت ها و همچنین عوامل تاثیر گذار بر استراتژی های این شرکت ها مورد مطالعه قرار گیرد و به صورت کامل مورد شناسایی قرار گیرد.

این در حالی است که عوامل تاثیر گذار بر استراتژی های شرکت های تولیدی مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار نگرفته است. از این رو در تحقیق حاضر ضمن بررسی استراتژی های شرکت های تولیدی، سعی در اولویت بندی این استراتژی ها با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه شامل روش AHPو روش تاپسیس دارد.

تکنیک تاپسیس به عنوان یک تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه جبرانی بسیار قوی، برای اولویت بندی گزینه ها از طریق شبیه نمودن به جواب ایده آل است که به تکنیک وزن دهی، حساسیت بسیار کمی داشته، پاسخ های حاصل از آن، تغییر عمیقی نمی کند. در این روش، گزینه انتخاب شده باید کوتاهترین فاصله را از جواب ایده آل و دورترین فاصله را از ناکارآمدترین جواب داشته باشد 

روش تاپسیس یکی از تکنیکهای مورد استفاده در تصمیمگیری چند شاخصه است. در این روش تصمیمگیری تعدادی گزینه و تعدادی معیار برای تصمیمگیری وجود دارد که باید با توجه به معیارها، گزینهها رتبهبندی شوند، و یا اینکه به هر یک از آنها یک نمره کارایی اختصاص داده شود. فلسفه کلی روش تاپسیس این است که با استفاده از گزینههای موجود، دو گزینه فرضی تعریف میشوند . یکی از این گزینهها مجموعهای است از بهترین مقادیر مشاهده شده در ماتریس تصمیمگیری. این گزینهرا اصطلاحاً ایده آل مثبت - بهترین حالت ممکن - مینامیم. ضمن اینکه یک گزینه فرضی دیگر تعریف میشود که شامل بدترین حالتهای ممکن باشد. این گزینه ایدهآل منفی نام دارد. معیارها میتواند دارای ماهیت مثبت یا منفی باشند، همچنین واحد اندازهگیری آنها نیز میتواند متفاوت باشد

دیگر روش مورد استفاده در تحقیق حاضر روش AHP می باشد. فرایند تحلیل سلسسله مراتبی یکی از معروف ترین فنون تصمیم گیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس. ال. ساعتی عراقی الاصل در دهه 1970 ابداع گردید. این روش در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبرو است می تواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده میتوانند کمّی و کیفی باشند. اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده با فراهم آوردن درخت سلسله مراتب تصمیم، آغاز می کند. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان می دهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام می گیرد. این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینه های رقیب مشخص می سازد. در نهایت منطق AHP به گونه ای ماتریس های حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق می سازد که تصمیم بهینه حاصل آید

همچنین با توجه نامشخص بودن عوامل موثر بر استراتژی های شرکت های تولیدی، در تحقیق حاضر ضمن بررسی این شاخص ها، سعی در شناسایی کامل شاخص های تاثیر گذار بر استراتژی های شرکت های تولیدی می باشیم . با این توجه تحقیق حاضر با هدف بررسی و اولویت بندی استراتژی های شرکت های تولیدی با استفاده از روش های تاپسیس و AHP را دارد. با این توجه سوال تحقیق حاضر این می باشد که استراتژی های شرکت های تولیدی با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه چه می باشد؟    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید