بخشی از مقاله

چکیده

لوکاس عصر حاضر را عصر دانشورزان نامیده اند و می نویسد"مدیریت دانش" ابتکار تازه برای تبدیل الگوی نظامهای اطلاعاتی از رویکرد پردازش شده و ارائه اطلاعات به رویکرد گردآوری و استفاده از دانش در سازمانهاست که از به کارگیری تخصص و مهارت انباشته در ذهن و زوایای پنهان افراد تا تبدیل آنها به منابع مکتوب و مدرن را شامل می شود.

پیادهسازی موفق دانش در سازمانها می تواند موجب بهره-وری در سازمان و ایجاد مزیت رقابتی پایدار منبع محور نماید. در این راستا شناسایی و تعیین راهکارهای موفقیت مدیریت دانش در سازمانها می تواند استراتژیک جلوه نماید. در این راستا، پژوهش حاضر در نظر دارد با بهره گیری از روشی کتابخانهای و مطالعه پژوهش های پیشین، مهمترین شاخص های تاثیر-گذار بر موفقیت دانش سازمانها را شناسایی نماید تا سازمانها نقاط ضعف و قوت خود را بهتر شناخته و بتوانند به موقع و منعطف، تمامی مشکلاتی که در طی پیادهسازی مدیریت دانش رخ خواهند داد را مرتفع سازند.

-1 مقدمه

مهمترین متغیر رشد همه جانبه سازمانها و بنگاه های اقتصادی در عصر حاضر، دانش است.

دانش تنها منبعی است که مشکل و یا حتی غیر ممکن است که تقلید و کپی شود. مالک آن دارای یک کالای منحصر به فرد و فی النفسه است، بدیهی است چنین منبعی باید محافظت، بهسازی و اداره شود.

با توجه به ورود فناوری های مدرن و افزایش بی حد و حصر اطلاعات، سازمانها به این نکته پی بردهاند که برای بقا، ناگزیر به وفق دادن خود با محیط جدید هستند. یکی از ابزارهایی که می تواند هم مزیت رقابتی - عباسی، 1386؛ انصاری رنانی و قاسمی نامقی، - Valmohammadi, 2010 ;1388 به حساب آید و هم موضوعات فوق الذکر را پوشش دهد، پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان است.

افزایش اهمیت دانش در سازمان های مدرن، نیاز به تمرکز بر مدیریت دانش را به عنوان دارایی سازمانی - Goswami and Goswami, 2013 - ضروری ساخته است و از طرفی بکارگیری مدیریت دانش باعث کاهش تکرار شکستها، - زرآبادی پور و همکاران، - 1384 هزینههای عملیاتی، تسریع مراحل توسعه محصول جدید، بهتر شدن ارائه خدمات به مشتری و بهبود عملکرد فردی و سازمانی شده است.

مدیریت دانش از اوایل دهه 1990 بطور جدی وارد مباحث سازمانی گردید و مدعی شد اگر دانش در چرخه مدیریت دانش قرار نگیرد دیر یا زود از بین خواهد رفت؛ بنابراین نه تنها از زوال داراییهای فکری و مغزی جلوگیری می کند بلکه مدام بر این ثروت می افزاید. - واعظی و شهرکی، - 1390 مدیریت دانش شاخهای از مدیریت است که به دنبال بهبود عملکرد کسب و کار با افزایش قابلیت سازمان برای یادگیری، نوآوری و حل مشکلات می باشد.

مدیریت دانش در واقع سازماندهی و ساماندهی اطلاعات سازمان می باشد بطوریکه بتواند مزایای فراوانی برای سازمان به ارمغان بیاورد. در سایه استفاده مجدد از دانش و تجربیات سازمانی، آنچه به مشتریان سازمان ارائه می شود قابل اعتمادتر، با کیفیتتر، ارزان-تر و سریعتر خواهد بود. بنابراین مدیریت دانش، مشتریان و جامعه را نیز منتفع می کند - گزنی، - 1386 در واقع مدیریت دانش، سازمان دادن برای دانستن و افزایش آگاهی سازمانی از خلاهای دانش سازمانی می باشد. 

گلچین پور - - 1386 برای بالا بردن سطح پذیرش و کاهش مقاومت در برابر تغییرات مدیریت دانش در شرکت اچ اس به این نتیجه رسید که باید تمرکز را بر جنبه راهبردی - با هدف تعیین فاصله دانشی - ، سازمانی - با هدف برپایی فرهنگ دانش دوستانه - ، وسیله ای - با هدف اکتساب و تولید دانش بیشتر - و خروجی - ارزیابی و توسعه مدیریت دانش - قرار داد؛ اما خلیفا و جمال الدین - 2012 - عوامل موثر در موفقیت دانش را حمایت مدیریت ارشد، فرهنگ سازمانی، آموزش، فرهنگ به اشتراک گذاری، انگیزه به اشتراک گذاری، زیربنای فناوری اطلاعات، تسهیل استفاده از فناوری اطلاعات، ساختار دانش، دانش و تیم دانش تعیین نمودند.

شاید بتوان گفت زمانی که مدیریت منابع انسانی دست به دست فناوری اطلاعات می دهد، مدیریت دانش رخ خواهد داد. البته در این راستا عوامل زیادی بروی موفقیت و یا عدم موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش تاثیر گذار می باشد. گلاسر عوامل موفقیت مدیریت دانش را شامل سه دسته افراد، فرآیندها و فناوری معرفی نموده است که از نسبت 25/25/50 در سازمان برخوردار میباشند - دسترنج ممقانی و همکاران، - 1390 و خطیبیان - - 1388 چهار عامل ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، فرآیند و منابع انسانی را بر موفقیت مدیریت دانش موثر دانست.

مدیریت دانش مفهومی است که براساس آن اطلاعات به دانش قابل کاربرد تبدیل و با تلاش اندک قابل استفاده برای افرادی می شود که میتوانند آن را بکار برند. تورس و همکاران - - 2011 در بررسی به این نتیجه رسیدند که مدیریت دانش می تواند خود بعنوان یک روند پژوهشی شروع شود، مانند یک فرآیند؛ از لحظه ای که مشکلی پدید می آید تا رسیدن به نتیجه نهایی - Torres et al,2011 - و ال لوریا - 2006 - با توجه به طبقه بندی موفقیت دانش به دو عامل انسانی و فناوریهای اطلاعات به این نتیجه رسید که سازمان های اروپایی از مدل سرمایههای فکری، سازمان های ژاپنی از مدل خلق دانش و سازمان های آمریکایی با بینش دانشگاهی و مشاورهای از مدل مدیریت دانش استفاده می کنند

براساس نظر پارلبی و موسسه KPMG مراحل 5گانه تکامل مدیریت دانش از آشفتگی دانش، آگاهی دانش، دانش توانا، مدیریت دانش شروع شده و با دانش محور تمام می شود که تنها %10 سازمان ها به مرحله 4 یا 5 می رسند. آیا می دانستید %80 سرمایه دانش سازمان با افراد به منازل می رود و هیچ کنترلی بر روی آنها وجود ندارد و از طرف دیگر نیز %85 دارایی های دانش سازمان به جای ذخیره سازی در پایگاه دادهها، در پستهای الکترونیک، فایلهای word و غیره جای گرفته اند. 

همچنین طبق برآوردها بیش از %80 از دانش حیاتی سازمان را دانش پنهان و بدون ساختار تشکیل می دهد. - واعظی و شهرکی، - 1390 چشم انداز دانش یک سازمان بخش جدایی ناپذیر از چشمانداز استراتژیک آن می باشد و اساسا به جواب این سوال - - برای چه بوجود آمده ایم - - ارتباط دارد. چشمانداز دانش حاصل مدیریت استراتژیک سازمان است و فرآیند خلق دانش را سمت و سو می دهد.

مرحله ابتدایی، دانش توسط افراد خلق می گردد. هیچ سازمانی بدون افراد نمی تواند خالق دانش باشد. - Nonaka, 1994 - سامانی و همکاران - 1392 - در پژوهشی عوامل تاثیرگذار بر موفقیت دانش را عوامل انسانی، سازمانی، فرهنگی، سیاسی و عوامل فنی و تکنولوژیکی تقسیم بندی نمودند و برای عامل سازمانی 5 زیر گروه عامل ساختاری، مدیریتی، شغلی، سیستم های حقوق و دستمزد و جبران خدمت و سیستم های آموزشی را درنظر گرفتند، 

در صورتی دولانی و همکاران - 3 - 1392 عامل فرهنگ سازمانی، تکنولوژی و نیروی انسانی در صدر عوامل تاثیر گذار معرفی نمودند. که این میان مدیریت دانش را به مانند پلی می توان دید که گذشته سازمان را به امروز و فردا پیوند می دهد تا هزینه کمتر و زمان کمتری صرف مقولاتی شود که در گذشته سابقه تکرار داشته است و آن هزینه و زمان صرف اقدامات اصلاحی و یا موضوعات آتی سازمان گردد .

خلق دانش سازمانی در واقع فرآیند در دسترس سازی و تقویت دانشی است که توسط افراد ایجاد گردیده و باید متبلور و به سیستم دانش سازمانی مرتبط گردد. افراد با حضور در شبکههای کوچک، پروژه های دارای نوآوری و برای تبادل اطلاعات چه بصورت آنلاین یا آفلاین می توانند دانش خود را به همان صورتی که در تمارین اجتماعی کسب کرده بودند، ارتقا دهند. هدف نظریه خلق دانش سازمانی، تبیین خلاقیت سازمان، تغییر و نوآوری است که فرای توضیح حفظ دانش ضمنی سازمان از طریق تعاملات اجتماعی است.

هنوز پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان، سخت و پیچیده است. در نتیجه شناسایی عوامل موفقیت مدیریت دانش علاوه بر شناخت استراتژی های آن و بکارگیری آنها در فرآیند مدیریت دانش به اجرای موثرترآن کمک فراوانی می کند. 

یک نکته بسیار مهم برای سازمانها این است که باید قصد و هدف اصلی و صریح خود را از اجرای مدیریت دانش بدانند.

شواهد تجربی نشان می دهد سازمانهایی که قادر به اشتراکگذاری دانش بطور موثر از یک واحد به واحد دیگر هستند بهرهوری آنها بیشتر از سازمانهایی است که در اشتراک گذاری دانش سهم کمتری دارند. - سامانی و همکاران، - 1392 بهادری فرد - 1391 - عوامل انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل سیاسی، عوامل فنی و تکنولوژیکی را در موفقیت مدیریت دانش موثر تشخیص داد

هدف از دانش سازمانی، جایگزینی آن با دانش فردی نیست، بلکه هدف آن تکمیل و قدرتمندتر ساختن آن می باشد.

سازمانها به چند دلیل به مدیریت دانش می پردازند: نخستین دلیل، افزایش نوآوری در سازمان است و دومین دلیل عبارت است از کنارهگیری افراد و بازنشستگی آنها که بیرون رفتن دانش از سازمان را به دنبال دارد. بیشتر متخصصان بر این باورند که %80 مدیریت دانش به افراد و فرهنگ مربوط می شود و %20 دیگر به فناوری های مدیریت دانش بستگی دارد.

مدیریت دانش فقط فناوری دانش نیست بلکه کاتالیزوری است برای رسیدن به اهداف استراتژیک کسب و کار. ویرانه های به جا مانده از تلاش های بی ثمر از ورود زیرساخت های فناوری که تناسبی با محیط سازمان نداشته و کارکنانی که تمایلی برای اشتراک گذاری دانش ندارند، شاهدی بر این ماجراست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید