بخشی از مقاله

چکیده

شهرهای خلّاق به عنوان مراکز نوآوری،خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. از آن جا که ایده و نوآوری عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن ، هستند؛ داشتن شهرخلّاق، آرزوی هر جامعه ای است . آن چه که در مورد شهرخلّاق با توجه به ادبیات نظری می توان ذکر کرد این است کهشهرخلّاق رویکردی فرهنگی در توسعه شهری است .

در این رویکرد شهر باید بتواند محیطیجذّاب برای جذب و پرورش استعدادها، نوآوری ها وایده ها باشد و بتواند از ایده وخلّاقیت افراد چه افراد خاص و ویژه مثل هنرمندان، دانشمندان، نویسندگان و چه از ایده های شهروندان عادی در جهت حل مسائل اساسی و نیز در جهت پایه ریزی رشد و توسعه ایخلّاق بهره ببرد . در این نگرش ، فرهنگ پایه اصلی توسعه محسوب می شود و سایر بخش ها از آنمتاثّر است . بطوری که اساس اقتصادی این شهرها نیز بر پایه فرهنگ و منابع فرهنگی است و از مفاهیمی چون صنایع فرهنگی، صنایعخلّاق و اقتصادخلّاق سخن به میان می آید این تحقیق، مروری بر مبانی مفهومی شهرهایخلّاق است .از این رو تلاش بر آن دارد، که با رویکردی توصیفی - تحلیلی، مفاهیم کلیدی و ابعاد مختلف موضوع شهرهایخلّاق و شهر های پسا صنعتی را مورد بحث قرار دهد .با توجه به ماهیت تحقیق، شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای می باشد.

-1  مقدمه

به نظر می رسد که امروزه رقابت اصلی در فرآیند جهانی شدن بین مراکز شهری می باشد و میان دولت ها وملّت ها نیست .اما رقابتی که بین شهرها در عصر جهانی شدن وجود دارد یا خواهد داشت، در جذب افراد متخصص است .اگر در گذشته جذب کارگر ماهر و نیمه ماهر مد نظر بود، اکنون رقابت در جذب کسانی است که در زمینه تکنولوژیکی واطّلاعات مهارت دارند . شهرها، امروز و در آینده سعی می کنند محیطی را فراهم سازند که متخصصین راغب شوند در آن محیط زندگی کنند و در مقابل تخصص خود را بدون دغدغه در اختیار جامعه قرار دهند - سیف الدینی و همکاران، . - 1386  اما، باید توجه داشت که این مزیت های رقابتی ، در واقع در هر مکان و هر شهری مستقر نمی شود و باید شرایطی برای آنان فراهم شود - 2010 ، - Musterd متخصین، هنرمندان،محقّقان و ...در شهرهایی که محیط هایی دلچسب از نظر فرهنگی، اجتماعی، نهادی و اقتصادی داشته باشد، ساکن می شوند.

شهرهای موفّق در این زمینه فقط مراکز اصلی شهری معروف به شهرهای جهانی که امتیازات منحصر به فردی در زمینه فعالیتهای جهانی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در بالاترین رده سلسله مراتب شهرهای جهانی به خود اختصاص داده اند، نیستند - 2008 ، . - Sasaki بلکه، شهرهایی که شرایط لازم را برای پرورشخلّاقیت ها و جذب عناصرخلّاق ایجاد نموده اند در این میانموفّق عمل می کنند .شهرهایخلّاق به عنوان رویکردی جدید به توسعه که از اواسط دهه 1990 م .به طور جدی مطرح گردید، مراکزی هستند که ویژگی های منحصر به فردی را در خود جای داده اند و محیطیجذّاب برای فعالیت و زندگی افراد متخصص، هنرمند، پژوهشگر و در یک کلام افرادخلّاق فراهم می سازند .در کانون این استراتژی فرهنگ و برنامه ریزی فرهنگی قرار دارد؛ به طوری که سایر بخش ها متأثّر از این بخش است.  اقتصاد این شهرها با فرهنگ و منابع فرهنگی پیوند خورده است .

اصطلاحاتی چون صنعت هنر، صنایع فرهنگی و صنایعخلّاق که خمیرمایه آن فرهنگ و هنر است،  واژگان رایج در اقتصاد این سکونتگاه هاست.  مواد خام اقتصاد این شهرها نیز منابعی از جنس فرهنگ است نه منابعی مثل زغال سنگ، نفت و مواد معدنی. از این رو شهرهایخلّاق چشم اندازی متفاوت از شهرهای دوره صنعتی  با آن کارخانه ها و کارگاه های عظیمشان دارد. هر چند که ممکن است در یک شهرخلّاق صنایع کارخانه ای هم وجود داشته باشد ؛ اما، بخش اعظم درآمد و تولید را باید در صنایع فرهنگی وخلّاقی چون رسانه، فیلم، موسیقی، طراحی، مد، تولید نرم افزار، تئاتر، گردشگری، انتشارات، نقاشی و . ..جست و جو کرد .

این شهرها برای رسیدن بهخلّاقیت باید بتوانند افرادخلّاق یعنی نویسندگان، شاعران، پژوهشگران، هنرمندان ، مهندسان و ...را جذب کنند .این عده افرادی هستند، که به دنبال محیط های جذّاب می گردند .از این رو آن ها در مکان هایی مستقر می شوند که شرایط محیطی و فرهنگی و اقتصادی به بهترین شکل فراهم باشد .از این رو باید محیطیجذّاب از لحاظ کالبدی، نهادی، اقتصادی و فرهنگی برای بروزخلّاقیت افراد ساکن و نیز جذب افراد متخصص وخلّاق از بیرون مهیا سازند. در این تحقیق تلاش بر آن است که مفاهیم، ابعاد و ویژگی های شهرهای خلّاق و شهر پسا صنعتی؛ مورد بحث قرار گیرد، تا در نهایت شناختی هر چند اجمالی از ادبیات مفهومی و نظری از آنها حاصل آید ودر نتیجه  تآثیر شهر پسا صنعتی و شهر خلاق در توسعه اقتصاد و فرهنگ بیان شود.

بهعلّت نقش محوری فرهنگ و به ویژه فرهنگ و هنر بومی ومحلّی در رویکرد شهرخلّاق، می توان شهرخلّاق را به عنوان راهبردی که به حفظ تنوع فرهنگی و جلوگیری از جایگزینی یک فرهنگ واحد به جای فرهنگ های متنوع دارد، حائز اهمیت ویژه ای بدانیم .از همین رواست که یونسکو تلاش خاصی درمعرّفی شهرهایخلّاق و گسترش ادبیاتی آن در جهان دارد.

اگر بخواهیم تحلیلی از شهرخلّاق ارائه بدهیم می توان این گونه برداشت کرد که شهرخلّاق، هوشمندانه شرایطجهانی محلّی را درک کرده است .رویکرد شهرخلّاق درک کرده است که حضور و رقابت در شبکه جهانی مهم است .اما،موفّقیت در چنین رقابتی مخصوصاً در رقابت و جنگ بر سر جذب صاحبان ایده در گرو این است، که بدانیم درست است که بخش عمده ای از اقتصاد و کسب و کار جدید در شبکه مجازی ارتباطات جدید صورت می گیرد .اما، هنوز ارتباطات رو در رو و حضور فیزیکی افراد صاحب ایده در کنار هم مهم است، صاحبان ایده ها هر جایی را برای فعالیت و سکونت انتخاب نمی کنند و مکان های مطلوب از نظر م حیطی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، فرهنگی و ...می توانند بسان آهن ربا جاذب افرادخلّاق و مبتکر باشد .این یعنی مهم بودن مکان و شرایطمحلّی در اقتصاد جدید برخلاف این عقیده که می گویند در عصر ارتباطات، مکان و جغرافیا ارزش خود را از دست داده است .پس حل مسائلمحلّی و مهیا کردن مکان های مطلوب برایموفّقیت در عرصه جهانی حیاتی است.

-2 شهر پسا صنعتی

آن هنگام که دنیل بل و آلن تورن در ابتدای دهه 70 قرن بیستم، ورود جوامع صنعتی پیشرفته را به دوران پسا صنعتی اعلان نمودند، بر این واقعیت پای فشردند که جامعه سرمایهداری متأخر دچار دگرگونیهای اساسی شده است که آن را به شدت از دوران صنعتی پیشین متفاوت میکند . این تفاوت به باور آن ها به همان اندازه و حتی بیشتر از تفاوتی بود که جامعه صنعتی را از دوران پیشصنعتی و کشاورزی پیشین متمایز میساخت . در چنین دورهای است که آلوین تافلر آن را آغاز جنگ بر سر کنترل جهان و دانایی را ثروتی از نمادها میداند ؛ وی برآنست که این دوران عصر کمیاگری اطلاعات و زمان ایستادگی دانایی در برابر سرمایه میباشد .

شاید مهم ترین تحولات در حال تکوین را باید، ظهور و رشد طبقه کاگنیتاریا یعنی طبقه کسانی که سرمایه اصلی آن ها نیروی اندیشه است در برابر پرولتاریا یا کارگران ساده با سرمایه نیروی جسمانی دانست، و جامعهای که ارتباط میان اجزای آن از طریق شبکههای کامپیوتری تسهیل گردیده و از آن بهعنوان جامعه شبکهای یاد میشود . به راستی در این برهه تاریخی است که اطلاعات کالای قرن نو ظهور و خلاقیت بستر توسعه می گردد . آنسان که به واسطه تزریق فناوریهای نوین و افزایش فرصتهای بیشمار تغییرات، ذکاوت و استعدادهای انسانی، امیال و انگیزشها، ابتکارات و خلاقیتها جایگزین منابع کانی و مکانی شده و دیگر این عواملند که مزیتهای نسبی و رقابتهای جهانی را جهت میبخشند .

شاید مهم ترین تحولات در حال تکوین را باید، ظهور و رشد طبقه کاگنیتاریا یعنی طبقه کسانی که سرمایه اصلی آن ها نیروی اندیشه است در برابر پرولتاریا یا کارگران ساده با سرمایه نیروی جسمانی دانست، و جامعهای که ارتباط میان اجزای آن از طریق شبکههای کامپیوتری تسهیل گردیده و از آن بهعنوان جامعه شبکهای یاد میشود . به راستی در این برهه تاریخی است که اطلاعات کالای قرن نو ظهور و خلاقیت بستر توسعه می گردد . آنسان که به واسطه تزریق فناوریهای نوین و افزایش فرصتهای بیشمار تغییرات، ذکاوت و استعدادهای انسانی، امیال و انگیزشها، ابتکارات و خلاقیتها جایگزین منابع کانی و مکانی شده و دیگر این عواملند که مزیتهای نسبی و رقابتهای جهانی را جهت میبخشند .

شهرهای پساصنعتی به دنبال احیای سایتهای صنعتی، آلوده و آبکنارها و مراکز شهری پیشین خود هستند .این اقدامات همزمان با تلاش آنها برای تثبیت جایگاه خود در عرصه جدید بازار جهانی صورت می گیرد. اگر شهر صنعتی بر پایه ی فناوری و تکنیک های ماشینی و طبیعت مصنوع شکل می گیرد، شهر پساصنعتی بر پایه ی فن آوری فکری قرار دارد و اگر استفاده از ماشین آلات سنگین صنعتی را ویژگی بارز یک شهر صنعتی بدانیم، دانش و آموزش و پرورش مشخصه ی شهر پساصنعتی است. همان طور که شهر صنعتی از درون شهر پیشا صنعتی شکل گرفت و به تولیدات کارخانه ای دست پیدا کرد، شهر پسا صنعتی نیز از درون شهری صنعتی متولد می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید