بخشی از مقاله
شوادان , نماد پايداري در معماري دزفول
چکيده
شهرها در گذشته بهترين نمونه هاي پايداري را در خود متجلي ساخته اند .
با توجه به محدوديتهاي اکولوژيک محل , شرايط متنوع و گاه نامساعد آب و هوايي ابداع روشهاي موثر و مناسب براي ادامه حيات نظير قنات , بادگير, شوادان و استفاده هنرمندانه از آب و گياه با هدف تلطيف هوا و ايجاد مناظر مطبوع و ... همه نمونه هايي از عوامل موثر در اين پايداري بوده اند.شهرسازي امروز با تبعيت از الگوي کلاسيک توسعه شهري که نسبت به وضعيت خصوصيات بومي بي اعتناست نه تنها وضع ناپايداري را در شهرها پديد آورده بلکه ناپايداري مناطق اطراف را نيز به دنبال داشته است . اهميت تاثير اقليم بر معماري،انجام مطالعات و پژوهش هاي جامعي را در اين زمينه ايجاب مي کند. در اين مقاله سعي گرديده تا با بازخواني فضاي زيرزميني , شوادان و ذکر ويژگيهاي آن به عنوان الگويي بومي در دو شهر دزفول و شوشتر به ارائه راهکاري جهت حل بحران کمبود انرژي و محيط زيست پرداخته شود.
واژه هاي کليدي:معماري پايدار, شوادان ,دزفول ,شوشتر, فضاي زيرزميني
مقدمه
معماران بومي هر منطقه از کره زمين ، در پي ايجاد شرايط آسايش و زندگي بهتر تدابير متعددي انديشيده و ايجاد شرايط آسايش همواره يکي از مهمترين دغدغه هاي آنان بوده و براي دستيابي به آن با بهره گيري از همان عوامل و با هدف سازگاري با اقليم و طبيعت اطراف , دست به ابتکاراتي شگرف زده اند.بر اين اساس ما در معماري مناطق مختلف ايران نيز شاهد روشهايي بديع به منظور تنظيم شرايط محيطي هستيم .
در جنوب غربي ايران و شمال جلگه وسيع خوزستان که داراي اقليم گرم و مرطوب در دوشهر دزفول و شوشتر مي باشد , مهار گرماي طاقت فرسا و ايجاد آسايش محيطي زمينه ساز خلق فضايي در دل زمين به نام شوادان گشته است .
ويژگيهاي اقليمي
استان خوزستان با مساحتي حدود ٦٤٢٣٦ کيلومترمربع ، بين ٤٧ درجه و
٤١ دقيقه تا ٥٠ درجه و ٣٩ دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ و ٢٩ درجه و ٥٨ دقيقه تا ٣٣ درجه و ٤ دقيقه عرض شمالي از خط استوا، در جنوب غربي ايران واقع شده است . اين استان از شمال غربي با استان ايلام ، از شمال با استان لرستان ، از شمال شرقي و شرق با استان هاي چهارمحال و بختياري و کهگيلويه و بويراحمد، از جنوب با خليج فارس و از غرب با کشور عراق هم مرز است . مرکز استان خوزستان ، شهر اهواز و ساير شهرستان هاي آن عبارتند از: آبادان ، انديمشک ، اهواز، ايذه ، باغ ملک ، بندر ماهشهر، بهبهان ، خرمشهر، دزفول ، دشت آزادگان ، رامهرمز، شادگان ، شوش ، شوشتر و مسجد سليمان مي باشد.
جغرافياي طبيعي
شمال و شرق خوزستان را سلسله جبال زاگرس فرا گرفته است که ارتفاعات آن در جهت جنوب غربي کاهش مييابد، به طوري که در نواحي جنوبيتر به صورت تپه ماهورهائي نمايان ميشود. استان خوزستان را از نظر پستي و بلندي ميتوان به دو منطقه کوهستاني و جلگه اي تقسيم کرد. منطقه کوهستاني در شمال و شرق استان قرار گرفته و منطقه جلگه اي آن از جنوب دزفول ، مسجد سليمان ، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا کرانه هاي خليج فارس و اروند رود ادامه مييابد.
استان خوزستان داراي آب و هواي مختلفي مي باشد, آب و هوايي نيمه بياباني, شهرهاي آبادان ، خرمشهر، ماهشهر، هنديجان ، دشت آزادگان و نواحي دزفول ، بهبهان ، رامهرمز، شوشتر و نواحي شمال اهواز و آب و هواي استپ گرم که نواحي شمال دزفول ، بهبهان ، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را در بر ميگيرد .
موقعيت جغرافيايي دزفول
شهر دزفول در استان خوزستان و جنوب غربي ايران و در ٣٢ و ٢٥ عرض شمالي و ٤٨ و ٢٨ طول و در جنوب غربي رشته کوه زاگرس شرقي از نصف النهار گرينويچ و در ساحل شرقي رود« دز » قرار گرفته است .
اين ناحيه از يک طرف پشت به کوه و از طرف ديگر رو به دشت خوزستان قرار دارد .لذا داراي موقعيت اقليمي بين شهرهاي کويري و حاشيه نشين فارس است .گرماي هوا در تابستان گاهي تا بيش از ٥٠ درجه سانتيگراد ميرسد و به لحاظ فاصله نسبتاً زياد از خليج فارس (حدود ٢٥٠ کيلومتر ) از رطوبت هوا کاسته ميشود و داراي آب و هواي گرم و نيمه مرطوب ميباشد.سطح آبهاي زيرزميني دزفول پايين است و اين مسأله در گسترش شوادان موثر بوده است .در ساير شهرهاي استان مثل اهواز و خرمشهر حفر شوادان ممکن نيست ، زيرا در عمق يکي دو متري زمين آب وجود دارد .ارتفاع شهر از سطح دريا بيش از ١٤٠ متر و از رودخانه دز بين ٢٠ تا ٣٠ متر متغير است . رطوبت هوا در شهرستان دزفول نسبت به ساير شهرها با تغييرات بيشتري همراه است . متوسط رطوبت در زمستان بين ٣٥ تا ٦٠ درصد ودر تابستان بين ١٥ تا ٣٠ درصد است . حداکثر متوسط رطوبت در شهرستان دزفول برابر ٩٥ و حداقل آن ١٤ درصد در سالهاي گذشته بوده است .
در اين استان ٦ ماه از سال خشکي محض وجود دارد و اما منطقه دزفول حالتي متفاوت از ساير مناطق و از موقعيت بهتري برخوردار است . حداکثر ميزان بارندگي ساليانه در شهرستان دزفول برابر آمارهاي ١٥ ساله هواشناسي برابر ٣٧٢.٦ ميلي متر و حداکثر بارش باران در ماههاي آذر ، دي و فروردين مي باشد.
معماري و بافت شهري دزفول
از لحاظ بافت شهري، اکثر خصوصياتي که در شهرهاي حاشيه کويري وجود دارد مانند فضاهاي محصور و کوچه هاي باريک و پيچ در پيچ در اينجا نيز ديده مي شود. در اينجا نيز کوچه ها باعث پيوستگي و اتصال فضاهاي شهري ميشوند و با تغييراتي که در بدنه کوچه يا گذر به وجود ميآيد خبر از اهميت مکاني آن محل ميدهد. در نقاطي که گذر به بازارچه محله ميرسيد معمولاً روي آن چند طاق قرار دارد و در مرکز محله ، عرض گذر زياد شده و به صورت ميدا نگاهي براي تجمع اهل محل درآمده است .
در دزفول بر خلاف معماري شهرهاي ديگر که بر اساس هندسه منضبط و چند ايوان است . آزادي بيشتري به وجود آمده . به عبارت ديگر معمار با دست باز ميتواند هر گونه شرايط را در نظر گرفته و در طرح خود جاي دهد و خلاف معماري خانه هاي ساير نقاط ايران که انعطاف کمتري براي تغييرات دارند به پيچيدگي و در نتيجه به غناي آن ميافزايد«برداشت از کتاب ارزشهاي پايدار در معماري ايراني دکتر صارمي »
پيشينه تاريخي شهر دزفول :
شهر دزفول با پيشينه چند هزار ساله از قديمي ترين شهرهاي استان خوزستان به شمار مي رود .واژه دزفول معرب واژه پهلوي دژپل يا دژپول مي باشد .اين شهر پايتخت تمدن عيلام بوده که کاوشگران غربي در نيم قرن اخير پس از مطالعات و تحقيقات تصريح نموده اند که آوان همان دزفول کنوني است .
روند شکل گيري ساختار شهري و نحوه توسعه شهر:
عوامل طبيعي : شهر دزفول نسبت به هسته بافت قديم بيشتر از جنوب و شرق و شمال و متر از سمت غرب توسعه يافته است که وجود رودخانه دز به عنوان يک عامل طبيعي باعث عدم گسترش از سمت غرب شده است دزفول شهري است متعلق به دوره ساساني که احتمالاً در زمان شاپور اول بين سال هاي ٢٤٠ تا ٢٧١ ميلادي بنا گرديده است لذا بيشتر ويژگي هاي شهري اين دوره را دارا است کما اينکه آثار باقيمانده از دوره هاي اوليه شهر وجود دو بخش کهندژ و شهرستان را به ثبوت مي رساند . بايد اضافه کنيم که ديوارهاي بيروني شهر در طول زمان از بين رفته و مزارع اطراف نيز به مصرف توسعه هاي بعدي رسيده است .
شوادان
شوادان يک فضاي خنک زيرزميني که در بناهاي سنتي شهرهاي دزفول و شوشتر، به عمق ٥ تا ١٢متر که دسترسي به آن از طريق پله هاي متعدد امکان پذير است .با توجه به ويژگي خاک دزفول ،شوادان صرفاً يک فضاي حفر شده در دل زمين و فاقد مصالح بنايي است و حداکثر در مواردي، بخشهايي ازديواره آن را با گچ ميپوشانند واغلب شوادان ها تزئيناتي ندارند به گونه اي که با بهره گيري از دماي مناسب درون زمين (حدود ٢٥ درجه ) درست زماني که حرارت فضاي بيروني گاه به ٥٤ درجه هم مي رسد بهترين پناهگاه براي گذران زندگي روزانه مردم است و اين فضاي خنک با بهره مندي از دماي مناسب درون زمين بهترين پناهگاه براي زندگي روزانه شهروندان بوده است .وگرنه در ساير شهرها يا کشورهايي که گرماي شديد زندگي در فصل تابستان را مختل ميکند، صرفاً ايجاد سايه و کوران با استفاده از درخت يا کپرها و چادرها به ساکنان آن شهرها کمک کرده است . البته اين دماي خنک در شوادان هاي مختلف بسته به حجم و عمقشان متفاوت بوده و شوادان هايي با عمق و حجم بيشتر دماي هواي خنکتر و پايدارتر خواهند داشت .
بسياري از شوادان ها داراي ارتباط با يکديگر هستند به گونه اي که اين مجموعه بخش بزرگي از شهر را به يکديگر متصل نموده و سبب شکل گيري يک زندگي زيرزميني در دل شهر و در کنار زندگي معمولي مردم مي شده است .نکته قابل توجه آنکه در نهايت شوادان ها از طريق شوادان هاي خانه هاي مجاور رود دز به اين رودخانه متصل شده و از هواي مطبوع و خنک آن نيز بهره مي برده اند.
کمتر خانه اي در بخش قديمي شهر ديده مي شود که زير زمين عمقي نداشته باشد .نفوذ در اعماق زمين به دو شکل صورت گرفته است .
نخست شبستان ها که تا حدود نيمي از ارتفاعشان در زمين فرو رفته و در زير بخشي از ساختمان قرار مي گيرد، در برخي موارد و در ابنيه با حياط هاي جداگانه مي توان شبستان هاي مجازي اي را در بخش هاي اندروني و بيروني مشاهده نمود که عمق آنها حدودا تا سطح زمين به ٧ الي ١٠ متر مي رسد . نحوه نورگيري و تهويه شبستان ها اکثرا ازطريق حياط بوده و در برخي مواقع از بادکش نيز استفاده مي شده است .در مجموع شبستان جزئي از بدنه بنا و سازه ساختمان بوده و همراه با بدنه اصلي ابنيه احداث مي شده است .
در حالت دوم زير زمين ها در نتيجه نفوذي عميق تر به داخل زمين احداث شده و به عبارت بهتر حفاري گرديده شوادان نام گرفته اند .
شوادان ها در مواردي که خانه از حياط هاي مجزا شکل گرفته به صورت مجزا احداث گرديده و شامل فضاهاي نيمه محور يا طاق ها (َکت ) هستند که به عنوان فضاهاي زيست مورد استفاده قرار مي گيرند.
اگرچه در معماري دو شهر دزفول و شوشتر بافتهاي شهري متراکم و کوچه هاي کم عرض با هدف ايجاد سايه وکوران به چشم ميخورد ولي حفر شوادان به دلايل پايين بودن سطح آبهاي زيرزميني و زمين مناسب ، موهبتي بوده که خداوند در اقليم و زمين آن دو شهر ارزاني داشته است و معماران خوش ذوق را به خلق اين معماري منسجم و با هويت هدايت ميکند
ريشه يابي
در خصوص ريشه کلمه شوادان نظرات متفاوتي وجود دارد بر اساس نظر آقاي مهندس بينا در روزگار پارتيان و ساسانيان آورده شده از ريشه "شوتاپواتا" است اين واژه که در قديمي ترين متون در رابطه با فضاهاي زيرزميني به زبان پهلوي آمده به معني شريک بودن در کندن لت مي باشد.
برخي آن را ازترکيب " شب +آبادان " عنوان کرده اند استاد پيرنيا معتقد بوده در گويش هاي محلي منطقه کويري يزد کلمه شبو به معناي زير و زيرين مصطلح است لذا ترکيب شبو يا شو با پسوند مکاني دان مي تواند توجيه کننده فضاي سردابي شوادان باشد.
روش حفر شوادان
حفر شوادان در دزفول به دليل زمين بسيار سخت آن بسيار دشوار و وقت گير و اين کار توسط معماراني که شغل اصلي آنها حفر شوادان بوده , انجام مي گرفت .اين معماران با تجربه داراي شناخت کافي از لايه هاي زمين بوده و لايه هاي سست و مقاوم آنرا به خوبي تشخيص مي داده اند و اين هنري بود که در طي ساليان متمادي به دست آورده و تکميل مي نموده اند و به همين ترتيب آن را به نسل بعد انتقال مي داده اند.
اين جريان تا سه دهه اخير و به خصوص تا بيش از تحولات شتابزده دهه هاي اخير ادامه داشت .معماران براي حفر به تدريج از مسير ورودي اصلي شوادان جلو مي رفتند و خاک هاي برداشت شده را به وسيله سله به بالا منتقل مي کردند. بسياري ترجيح مي دادند که خاک حاصله که ترکيبي از قلوه سنگ و خاک رس بود را تبديل به سکويي در خانه کنند .بدين صورت که پس از پي سازي از خاک شوادان جهت پرکنندگي و بالاآوردن سطح استفاده مي کردند .در صورتي که در خانه امکان ايجاد سکو نبود و يا وسعت آن اجازه اين کار را نمي داد، خاک حاصل از حفر شوادان به وسيله حيوانات بارکش نظير الاغ و قاطر به خارج حمل مي کردند .با وجود پيشرفت تکنولوژي و ورود انواع وسايل و ماشين آلات پيشرفته ، استفاده از حيوانات بارکش جهت حمل مصالح و يا نخاله هاي ساختماني هنوز هم در محدوده تاريخي شهر رواج دارد .در شوشتر از خاک حفر شده جهت ديوارچيني استفاده مي کردند، بدين صورت که خاک حفر شده که از جنس ماسه اي بوده است را به صورت قطعات سنگ درون ديوار ها استفاده کرده و روي آن يک لايه آجري اجرا مي کردند .در دزفول اين کار امکان پذير نبود و هسته درون ديوار ها خشتي وآجري بوده است .
نظام فضايي و اجزاء ساختاري شوادان
اگر چه در نحوه استقرار و نظام فضايي شوادان ها در دو شهر دزفول و شوشتر اختلاف هايي وجود دارد(شوادان ها در شوشتر داراي شخصيتي ممتازتر و تاسيساتي کاملتر مي باشند). اما عناصر ساختاري شکل دهنده به شوادان ها دراکثر موارد مشابه و به قرار زير است :
١.ورودي
شوادان داراي يک ورودي نسبتاً عريض با عرض حدود ١.٢-١.٨ متر که در بسياري موارد در يک قسمت از حياط و در نمونه هايي نيز در يک ايوانچه در مجاورت حياط قرار گرفته و غالباً بدون در مي باشد از اين رو به منظور ايمني دور تا دور آن از جانپناه استفاده مي کرده اند .
٢.پله و پلّاپم :
پله جزء اتصال دهنده ساختمان به شوادان است که از بدو ورود آغاز و به صحن شوادان ختم مي شود. پله ها از قسمت ايوان ، شاهنشين ، اتاقها و يا حياط به شوادان راه داشته اند.
راه پله شوادان به روشهاي مختلف اجرا گرديده و وسعت ملک مهمترين دليل مؤثر بر فرم راه پله بوده است .راه پله مستقيم ، چرخان و دو طرفه از فرم هاي رايج دسترسي به سطوح تحتاني زمين بوده و تعداد پله ها با توجه به قرارگيري در دل زمين زياد و در بعضي از شوادانها تعداد پله ها به عدد
٤٠ميرسد . بعد از هر ١٢ عدد پله متوالي يک پله وسيع به عنوان پاگرد پهن بوده آن را پلايم و پله پهن مي ناميدند. پلّاپم يا پله پهن ، صفحه يا سطح وسيعي که بعد از پله هاي اصلي ساخته ميشد .شوادانهاي بزرگ ميتوانستند دو يا سه پلا پهن داشته باشند .در بعضي از پلا پم ها خروجي ديگري به فضاهاي زيرزميني تعبيه مي شد که عمق اين فضاها زياد نبوده و گاه سقف اين فضاها تا يک متر بالاتر از حياط مي آمده .به اين فضاها که در مواقعي که هوا خيلي گرم نبوده ، مورد استفاده قرار ميگرفته است
"شبسون " يا "شبستان " گفته مي شده است .