بخشی از مقاله

خلاصه

سقانفارها به عنوان نمونه ای از معماری بومی و شاخص هویت فرهنگ و تاریخ مازندران به شمار می روند. این بناهای مذهبی یادمانی آیینی و تاریخی بوده اند که در دوره قاجار تصویر گری شده اند. با بررسی نقوش این مکان های مقدس می توان آنها را با توجه به مضامین، به دو دسته مذهبی و غیر مذهبی تقسیم نمود. نظر به کثرت مضامین و تنوع نقوش، تمرکز این پژوهش بر نقوش هندسی به کار رفته در سقانفارها می باشد. فرم و صورت در هنر اسلامی، از مفهوم مسلط در حکمت اسلامی یعنی وحدت وجود بر می آید. حضور ساختار هندسی در شیوه تجریدی تزئینات هندسی، اسلیمی، ختایی یا اشکال و احجام معماری برگرفته از اصل مقدس توحید است. از جمله این صورت ها می توان به نقوش هندسی موجود در تزئینات چوبی سقانفارهای مازندران اشاره کرد که از عناصر اصلی ریاضی و هندسه، یعنی عدد و شکل پدید می آیند. در این مقاله با تکیه بر آراء فلاسفه و سنت گرایان در باب رمزهای هندسی نقوش، به بررسی وجه کیفی اعداد و اشکال و کارکرد نمادین آنها در نگرش سنتی و نسبت آنها با معارف باطنی و روحانی، بویژه اصل "توحید" در فرهنگ و هنر اسلامی پرداخته می شود. سپس دخالت این عناصر در تزئینات چوبی سقانفارهای مازندران به عنوان کامل کننده یا پرکننده اطراف نقش ها نشان داده می شود و به حکمت مضامین مهمترین رمزهای هندسی بکار رفته در نقوش سقانفارها از جمله: نقطه، خط، مثلث، دایره و مربع پرداخته می شود.
.1 مقدمه

سقاتالار یا سقانفار، به بناهای چوبی کوچکی گفته می شود که در مناطق مختلف مازندران و جود دارند. این بناها، گونه ای معماری آیینی اند که به پیروی از معماری بومی و سنتی استان مازندران ساخته شده اند. بناهای مذکور در دو اشکوبه و بر روی چهار پایه قطور چوبی به فرم چهارگوش فضایی کوچک را در حریم امام زاده ها، تکیه ها و گورستان ها به خود اختصاص داده اند. ارتباط بین دو اشکوبه از طریق نردبان یا پلکان چوبی که معمولا در کنار بنا ساخته شده، امکان پذیر است .[1] در معماری سقانفار، تزئینات مهمترین عنصر وحدت بخش محسوب می شود، تزئیناتی که در ارتباط مستقیم با تاریخ و فرهنگ کهن این سرزمین و همچنین باورها، اعتقادات، آداب و رسوم و فرهنگ بومی منطقه است. معماری سقانفارها و شکل گیری مجموعه مذهبی سقانفار- تکیه در نوع خود نیز بسیار ظریف و زیبا است. از طرف دیگر استفاده از چوب در ساخت بنا و همچنین کنده کاری های زیبا و بدیع بر روی آن تزئیناتی را در آن به وجود آورده که زیبایی ویژه ای به سقانفار بخشیده و آن را به گنجینه ای تبدیل کرده است که می توان مفاهیم و معانی بسیار عمیقی را در بطن آن جست و جو و کنکاش کرد .[2]

مسأله این تحقیق، بررسی نقوش هندسی موجود در تزئینات چوبی سقانفارهای مازندران می باشد. متغیر های علی که متغیر های اصلی هستند و به عنوان عامل به وجود آورنده این مسأله محسوب می شوند، شامل معارف باطنی و روحانی، بویژه اصل "توحید" در فرهنگ و هنر اسلامی می باشند. متغیرهای توصیفی تحقیق، شامل مضامین رمزهای هندسی این نقوش بوده که سهم زیادی در ایجاد شناخت وضعیت آنها دارند. این پژوهش در تلاش است که در نهایت به پرسشهای زیر پاسخ دهد:

1.    عوامل شکل دهنده و تأثیرگذار بر حکمت مضامین نقوش هندسی سقانفارهای مازندران کدامند؟
2.    چه ارتباطی میان نقوش هندسی سقانفارها و جوهر توحید وجود دارد؟

3.    کدام نقوش هندسی در سقانفارها بیشتر از بقیه مشاهده می شود؟
در جهت پاسخ به پرسش های اولیه، فرضیاتی درابتدای پژوهش در نظر گرفته شد که به شرح زیر می باشند:

1.    معارف باطنی و روحانی، بویژه اصل "توحید" در فرهنگ و هنر اسلامی از عوامل شکل دهنده و مؤثر بر حکمت مضامین نقوش هندسی سقانفارهای مازندران می باشند و کارکردهای دینی و اجتماعی سقانفارها سبب شد تا اینگونه بناها به عنوان نماد معماری اسلامی شناخته شوند.

2.    جوهر توحید در ساحت تخیل بصری در صور بلورین هندسی نقش مایه ها تبلور می یابد و جوهر هنر اسلامی را پدید می آورد.

3.    نقوش دایره، مثلث و مربع و برخی دیگر از علامت های هندسی مانند خطوط مورب و متقاطع مشاهده می شود.

اهداف کلی این متن شامل تحلیل حکمت مضامین نقوش هندسی سقانفارهای مازندران به عنوان نماد معماری اسلامی است و اهداف جزئی شامل:

1.    بررسی اصالت و ساختار سقانفارها و آرایه های وابسته به بنا،
2.    شناخت و طبقه بندی نقوش سقانفارها،

3.    شناخت و طبقه بندی مضامین و نقوش هندسی، مفاهیم باطنی و رمزهای هندسی به کار رفته در سقانفارها.

بررسی پیشینه پژوهش حاضر نشان می دهد که مطالعات متعددی در زمینه معماری و نقوش تزیینی سقانفارهای مازندران توسط دانشجویان صورت گرفته است که اغلب در باب توصیف نقوش و سبک معماری آنها بوده است. از مهمترین کارهای انجام شده در این زمینه، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1.    پژوهش وحید یوسف نیا پاشایی در سال 1384 اشاره کرد که تحت عنوان "پیمایشی بر نقوش روی شیرسر و کوماچه سر در سقانفارهای مازندران"، منتشر شده است. این پژوهش به بررسی کلی معماری و کارکرد سقانفارها و مطالعه ی اختصاصی نقوش آن پرداخته است.

2.    کتاب معصومه رحیم زاده با عنوان "سقاتالارهای مازندران، منطقه بابل، وجهی از معماری آیینی" که در سال 1382 منتشر شده و به معماری سقانفار و وجوهات آیینی آن پرداخته است.

3.    پژوهش فتانه محمودی و محمود طاووسی با عنوان "مضامین تصاویر انسانی در سقانفارهای مازندران- بررسی تطبیقی نقوش سقانفارهای "شیاده" و "کردکلا"، که در سال 1387 در مجله هنرهای زیبا به چاپ رسیده است. در این پژوهش، نگارنده سعی دارد با بررسی نقش مایه های هندسی این بنا، نسبت میان هندسه با معارف توحیدی و نیز برخی مصادیق رمزهای هندسی در فرهنگ و هنر اسلامی را بشناسد و سپس به تحلیل حکمت مضامین نقوش هندسی سقانفارهای مازندران بپردازد.
.2 تصویرگری در دوره قاجار

این دوره تاریخی با تاجگذاری آغا محمد خان قاجار، در سال 1210 ه.ق شروع شده و تا سال 1344 ه.ق ادامه داشته است. در بررسی نگارگری دوره قاجار، نقاشی های زمان فتحعلی شاه تفاوت بسیار عمیق و قابل توجهی با نقاشی های اواسط دوران ناصر الدین شاه و پس از آن دارند و نمی توان ویژگی های کلی را برای نقاشی دوره قاجار در نظر گرفت و آن را سبک قاجار نامید. بهتر است نقاشی سبک قاجار را در دو گروه کلی "اشرافی" و "عامیانه" مورد بررسی قرار دهیم. تمام نقاشی های دوره قاجار در زمان حکومت پادشاهان مختلف، با وجود تفاوت زیادی که باهم دارند، در یکی از دو گروه قرار میگیرند.در مکتب زند و قاجار، تأثیرپذیری از غرب را فقط در منظره هایی می بینیم که گاهی در زمینه تابلو دیده می شود و تأثیرات محدودی از پرسپکتیو ، آن هم اغلب در همین زمینه های آثار به چشم می خورد. اصول نگارگری ایرانی و حس هنر بومی به وضوح بر فضای اثر حاکم است. ارتباط معماری با نقاشی در دوره فتحعلی شاه، بیش از دوران حکومت سایر شاهان قاجار بوده است. در نگارگری ایران در زمان محمد شاه، به تدریج دورنماپردازی که در نقاشی ایران هرگز به صورت سبکی مستقل در نیامده بود، در نگارگری جلوه گر می شود. موضوع نقاشی ها، غالبا صحنه های بزمی است .[3]

حرکت جامعه سنتی ایران به سوی مدرنیسم قرن نوزدهم اروپا، از دوره ناصرالدین شاه شدت گرفت. موضوع بیشتر نقاشی های اشرافی دوره ناصر الدین شاه، به دلیل دور شدن از ویژگی های ایرانی و تاثیرپذیری بسیار از نقاشی اروپایی، منظره سازی و صورت نگاری است. در این دوره نوعی نقاشی موسوم به "قهوه خانه ای" مرسوم شد. این نقاشی روایی است و تکنیک رنگ و روغن و سوژه مذهبی یا رزمی و گاهی بزمی دارد و دوران جنبش مشروطیت، یا اثرپذیری از نقاشی طبیعتگرای رایج در آن زمان، توسط هنرمندانی مکتب ندیده نقاشی می شد. مشابه این پرده ها، علاوه بر قهوه خانه ها، در محل های عزاداری، حمام ها و زورخانه ها هم آویخته می شد. سقانفارها نیز مکان هایی هستند که نمونه این مضامین در آنها به تصویر کشیده شده اند. پس از سلسله قاجار، ملیت ایرانی به گونه ای دیگر تعبیر و تعریف شد و در پرتو فرهنگ و تمدن ایران دوران باستان، معنی یافت و اینچنین هویت ملی با باستان گرایی و رجعت به تاریخ پیش از اسلام در آمیخت. اندکی بعد، ضمن حفظ رشته پیوند با دوران باستان، بعضی وقایع سیاسی تاریخ معاصر ایران نیز از نظر دور نماند و در نتیجه تعریف هویت ایرانی، از احتمالات و امکانات تاثیر پذیرفت .[4]
.3 مضامین تصویری سقانفارها

بر طبق متون خوشنویسی شده در تیرهای چوبی سقف سقانفارها، زمان ساخت این بناها مربوط به دوره قاجار می باشند. در این بناها علاوه بر نقوش تزیینی با مضامین مذهبی و غیر مذهبی، اشعار بسیاری در زمینه های مذهبی یا اباعبداالله، اشعاری نیز در مدح شاه دوران، بانی بنا و هنرمندان سازنده آن سروده شده است. اطراف این سقانفارها را جهت حفاظت دیواری چوبی 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید