بخشی از مقاله

چکیده

بازگویی ادیبانه روایت های تاریخی و دینی که در این مقاله »بازروایت تاریخ دینی« نام نهاده شده، همواره یکی از علایق نویسندگان و شعرا بوده است. یکی از مهم ترین جریان های بازروایت تاریخ دینی فارسی در منظومههای یهودی دیده میشود که احتمالاً از دوره مغول و به واسطه اشعار شاهین شیرازی - اواسط قرن 8 ه.ق.؟ - ، معاصر حافظ، رواج مییابند. این بازروایت ها محصول اضافه شدن افزوده هایی به داستان های اصلی کتاب مقدس هستند.

در این مقاله برخی از منظومههای تاریخی دینی با اصل آن ها در کتاب مقدس تطبیق داده شده است. با بررسی بازروایت های یهودی به این نتیجه می رسیم که تمامی افزوده های این منظومهها یکی از الگوهای تفسیری، توسعهای و متداعی را دنبال میکند.

در الگوی تفسیری، راوی با بیان دلیل، انگیزه یا نوعی شرح، ابهام ها، تناقض ها و قطعه هایی گم شده از روایت توراتی را تکمیل میکند. در الگوی توسعه ای افزوده ها معطوف به مخاطب هستند؛ زیرا کارکرد آن ها تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب از طریق فضاسازی است. در الگوی متداعی، افزوده ها معطوف به راوی - تولید کننده بازروایت - هستند؛ زیرا از یک سو میزان تسلط او بر روایات را نشان می دهد و از سوی دیگر خلاقیت او را در ایجاد پیوند میان رویدادهای بی ربط در ساختار یا گفتمان متنی یا غیر متنی.

با توجه به اینکه هر سه این الگوها در ضمائم تورات نیز به همین صورت کاربرد داشته است، بنابراین به احتمال قریب به یقین شاعران متأخر، الگوهای مذکور را از این ضمائم اقتباس کرده اند. از آنجا که این ضمائم خود بر اساس و با تکیه بر سنت شفاهی و ادبیات عامیانه تألیف شده اند، بازروایتهای تاریخی آنها نیز به روایتهای عامیانه بسیار نزدیک میشوند.

مقدمه

بازتولید یا بازگویی روایت های تاریخی دینی، به شیوه ادبی، که شاید بتوان آن را به اختصار »بازروایت تاریخ دینی« نام نهاد، همواره یکی از علایق ادیبان فارس زبان بوده است. وجود حماسه های متعدد دینی، به عنوان یکی از شاخه های حماسه تاریخی - صفا، - 7 : 1379، گرایش شاعران به بازگویی روایت های تاریخی- مذهبی را نشان می دهد. البته با توجه به اهمیت تاریخ مذهب، این گرایش از نوع حماسه فراتر می رود و به انواع دیگر ادبی نیز وارد می شود؛ منظومه هایی از قبیل همایون نامه - زجاجی، 1383 و همو، 1390 و آیدنلو، - 67 - 55 :1392، انیس القلوب - امامی، - 1390 و یوسف و زلیخا - ریاحی، 1375 و فردوسی، 1369 و جامی، - 1377 گرچه حماسی نیستند، اما هر یک به شیوه ای، تاریخ دینی را بازتولید نموده اند

از آنجا که در ایران، ادیان توحیدی دیگر، نظیر آیین زردشت، یهودیت و مسیحیت نیز تا حدی رواج داشته و این ادیان تأثیرهای فراوانی از فرهنگ ایرانی- اسلامی پذیرفته اند - ر.ک.: سی فولتس، - 11 :1390 ، شعرای غیر مسلمان نیز با الهام از جریان اسلامی، تاریخ دینی خود را به صورت ادبی بازتولید کرده اند؛ شاید زراتشت نامه - پژدو، - 1338 شناختهشدهترین منظومه در این گونه ادبی باشد.

یکی از مهم ترین جریان های بازروایت تاریخ دینی در منظومه های یهودی دیده می شود - برای توضیحات بیشتر درباره این متون ر.ک.: لازار، 32 :1384 و نوروزی، 99-102 : 1392 و . - Gindin, 2014: 7 در منظومههای تاریخی دینی یهودی که احتمالاً از دوره مغول و به واسطه اشعار شاهین شیرازی - اواسط قرن 8 ه.ق.؟ - رواج می یابند، شاعران یهودی ساکن ایران رویدادهای تاریخی عهد عتیق را به شیوه ادبی بازروایت می نمایند. این بازروایت ها محصول اضافه شدن افزودههایی به داستانهای اصلی تورات و به همین دلیل با روایات اصلی، متفاوت هستند. بخشی از این افزوده ها نتیجه خلاقیت ادبی و داستانسرایی راوی است؛ اما بسیاری از این افزودهها در ضمائم تورات، مانند تلمود و میدراش آمده است و راوی این اضافات را پس از تطبیق با گفتمان عصر، وارد بازروایت خود کرده است.

از آنجا که این ضمائم خود بر اساس و با تکیه بر سنت شفاهی و ادبیات عامیانه تألیف شده باز روایت های تاریخی آنها نیز به روایتهای عامیانه بسیار نزدیک میشوند به همین دلیل بررسی روایت های موجود در این متون می تواند، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار محققان پژوهشهای تطبیقی عامیانه - comparative folk study - قرار دهد از سوی دیگر در فرایند بازتولید روایت تاریخی، راوی از روایات اسلامی- ایرانی جوامع همجوار نیز سود برده است. این امر نیز در سنت تألیف منابع دینی- تاریخی یهود مسبوق به سابقه ای دیرین است

سؤال، فرضیات و روش تحقیق

بنابر آنچه گفته شد، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است: آیا می توان با کنار هم گذاشتن افزوده های موجود در بازروایات یهودی، الگوهای مشخصی برای بسط روایات اصلی یافت؟ در این صورت آیا احتمال دارد این الگوها از منابع تاریخی - دینی پیشین - ضمائم تورات - اقتباس شده باشند؟ به عقیده نگارندگان، با بررسی بازروایت های یهودی میتوان گفت تقریباً تمامی افزوده های این منظومه ها یکی از الگوهای تفسیری - interpretive - ، توسعه ای - expansive - و متداعی - associative - را دنبال می کنند.

این الگوها در ضمائم تورات نیز به همین صورت کاربرد داشته - Ben-Amos, 1999: 152 - و بنابراین احتمال دارد که شاعران متأخر، الگوهای مذکور را از این ضمائم اقتباس کرده باشند. باید توجه داشت این الگوها متناقض نیستند و قابلیت کاررفت همزمان را نیز دارند. اما در این مقاله برای جلوگیری از تکرار، هر افزوده تنها در یک الگو ذکر میشود.

درباره روش شناسی پژوهش لازم است بیان شود که بر خلاف پارادایم امروز پژوهش های ادبی، در این مقاله از نظریه خاصی استفاده نمی شود. بهترین نظریه ای که درباره مقایسه روابط بینامتنی وجود دارد، نظریه ژنت است؛ اما مطابق تعریف های ژنت، بازروایت های کتاب مقدس هم در فرا متنیت می گنجد ، هم در بینامتنیت و هم در بیشمتنیت

همپوشانی در چنین سطحی به دلیل این است که »نظر خود ژنت در برخی موارد به خوبی روشن نیست« - همان: . - 87 علاوه بر این هدف اصلی نگارندگان تعیین کردن نوع و محتوای افزوده هاست و در کنار آن به ساختار افزایش متن نیز اشارههایی مختصر خواهند داشت؛ اما نظریه ژنت یکسره معطوف به ساختار است.

روایت و تخیل؛ تاریخ و داستان روایت داستانی، به عنوان نوعی هنر، حوزه خلاقیت فردی و خیالپردازی مطلق و تاریخ، به عنوان نوعی علم، حوزهرویدادهای کاملاً واقعی است . - Spuler, 1962: 132 - اما در عمل این دو حوزه چنان به هم آمیخته می شوند که از دیدگاه برخی محققانمورخ... » از پشت پرده خیال مُخبِر و خیال خود وقایع را مینگرد؛ پس سر و کار تمام مورخین در اکثر اوقات با تعبیرات خیالی است« - رشید یاسمی، . - 132 :1392 این امر به دلیل اشتراک تاریخ و داستان در دو عنصر روایت و تخیل است.

این اشتراک در بازروایتهای تاریخی بسیار بیشتر میشود؛ چرا که در این گونه آثار معمولاً تاریخ را یک ادیبِ داستان سرا بازتولید می کند و از این عناصر به نفع داستان بهره برداری بیشتری می کند. بنابراین باید پذیرفت در روایات و بازروایت های تاریخ اعم از دینی و غیر دینی »واقعیت تا حدی دگرگون میشود، پس برای نمایش آن باید شیوه های بازنمایی واقعیت نیز دگرگون شود

بسته به دیدگاه راوی از شیوه های مختلفی برای بازروایت تاریخ استفاده می شود. راوی مختار است »سیر خطی زمان را نادیده بگیرد، به شخصیت ها و رویدادها بیافزاید، شخصیت ها را دوباره خلق کند« - مدبری و دیگران، - 6 : 1387 و به طور کلی از هر نوع عنصر داستانی بهره ببرد. بنابراین لازم است مکتب های مختلف تاریخ نگاری در دوره های مختلف و به صورت مجزا از این دیدگاه بررسی شوند و در تاریخنگاری فارسی ر.ک: میثمی، . - 350 -346 : 1391 در مقاله حاضر نگارندگان بازروایتهای تاریخی- دینی یهودی را از نظر انواع افزودهها نسبت به روایت اصلی تورات بررسی خواهند کرد.

شیوههای بازروایت تاریخی- دینی در متون یهودی

در متون بازروایی یهودی، شیوه ها و موضوعات مختلفی برای بازروایی تاریخ مشاهده می شود. برخی از شیوه های بازروایی نیز در این متون کاربرد نیافته است. برای مثال در این متون توالی زمانی رویدادها معمولاً به صورت اصلی، حفظ می شود و به جای آن بیشترین تلاشراوی روی پر کردن خلأهای عِلّی - causative - متمرکز میشود. مهم ترین موضوع این بازروایات، داستان ها و شخصیت های توراتی و مهمترین شیوه نیز در این روایات، کاربرد افزوده های مختلف ادبی و تفسیری است . انواع مختلفی از افزوده در منابع تاریخی وجود دارد؛ برخی از این افزودهها که در سنت تاریخ نگاری فارسی - و البته عربی - پرکاربرد بوده اند عبارتند از: »نامه ها، گزارش ها، فرمان ها، سوگندها

افزوده ها مهم ترین نقش را در تعیین نوع روایت تاریخی و نزدیکی آن به یکی از دو گونه روایت تاریخی واقعی یا تخیلی دارند . اما نباید پنداشت که از نظر مورخ گذشته و حتی تاریخ پژوه امروزی، این افزوده ها بی فایده و ناکارآمد هستند. »این افزوده ها از لحاظ زیبایی شناختی یا منطقی، اضافی نیستند ... این گونه مطالب اضافی در چارچوب کلی روایت تاریخی گنجانده میشوند تا اثر اقناعی آن را بیشتر کنند

افزوده های مختلف یا به واسطه خلاقیت ادبی و داستان سرایی شاعر به بازروایت های یهودی راه یافته اند یا در پیکر روایت های سنتی از دو طریق، وارد این بازروایتها شدهاند: »از یک سو روایتهای شفاهی و عامیانه سنتی یهود از عبری به گویش های محلی ترجمه میشدند . از سوی دیگر روایتهایی که سرچشمههای اسلامی- ایرانی داشتند، با فرهنگ این جوامع، هماهنگ و وارد منظومههای آنان میشدند.

« دسته اول این روایات یا افزودهها که در ضمائم توراتْ وجود داشتند، به فارسی - گونههای محلی فارسی - ترجمه شده، وارد بازروایات تاریخی دینی شده اند.

دسته دوم روایات به صورت مستقیم و بدون واسطه ترجمه از فرهنگ بومی اسلامی- ایرانی به عاریت گرفته شده و به منظومه های یهودی راه یافته اند. برای مثال در روایات شفاهی یهود و ضمائم تورات آمده که عمران - پدر موسی - پس از فرمان فرعون مبنی بر کشتن نوزادان پسران بنی اسرائیل، یوکابد - مادر موسی - را طلاق می دهد.

این روایت در تورات امروزین مذکور نیست؛ اما به همین صورت و به واسطه ترجمه از ضمائم تورات، وارد منظومه موسی نامه شاهین شیرازی شده است . از سوی دیگر در تورات نام زنِ فوطیفار - Potiphar - - پیدایش: - 36 :37 بیان نشده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید