بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه شیوه های تربیتی والدین با شکل گیری هویت دینی دانش آموزان دختر متوسطه شهر تبریز می باشد. این پژوهش دارای دو جامعه آماری می باشد جامعه اول، شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تبریز می باشد که در سال تحصیلی 89-90 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل می باشند. جامعه آماری دوم شامل مادران این دانش آموزان می باشد که تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه شیوه های تربیتی والدین توسط نقاشان - 1358، به نقل از آقاجری، - 1374 و پرسشنامه هویت دینی احدی و همکاران - - 1385 را تکمیل کردند.

روایی محتوایی پرسشنامه ها با توجه به نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه همسانی درونی - آلفای کرانباخ - برای پرسشنامه شیوه های تربیتی والدین 0/89 و برای پرسنامه هویت دینی 0/92 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که هویت دینی نوجوانان براساس شیوه های تربیتی والدین متفاوت می باشد و در شیوه تربیتی مقتدر، نوجوانان بیشترین میانگین هویت دینی را داشتند. هم چنین نتایج گویای این بود که هویت دینی اکثر نوجوانان دختر در حد متوسط است.

مقدمه

هر جامعه ای هنجارها و ارزش های خود را مد نظر قرار داده و به انتقال آن ها به نسل های آینده اهتمام می ورزد. این هنجارها و ارزش ها در فرایند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری از طریق عوامل اجتماعی کننده مانند خانواده، مدرسه و رسانه های گروهی به نسل جدید انتقال می یابد. یکی از مسائل عمده ای که در سال های بعد از انقلاب به خصوص در سالهای اخیر توسط مسئولان و سیاست گذاران فرهنگی مطرح بوده، مسئله بحران هویت است. این بحران که نتیجه تلاقی سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی و تقابل آن ها در برابر یکدیگراست چالش ها و آسیب های جدی را در شکل گیری هویت به وجود آورده است.

به طوری که افراد جامعه و به خصوص نوجوانان و جوانان دشوارترین شرایط را از نظر اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری تحمل می کنند و با نوعی نابهنجاری دست به گریبان اند که نتیجه آن بروز بحران هویت هست - رضوی دینای،. - 1388 یکی از عوامل موثر در زمینه ساخت هویت جوانان، خانواده است. واضح است که خانواده، فرهنگ حاکم بر جامعه، رسانه ها و نهاد آموزش و پرورش هر یک به نوعی در ساختن ویژگی های شخصیت فرد سهیم هستند ولی تأثیر خانواده بر شخصیت افراد از امتیاز خاصی برخوردار است. - علیخانی،. - 1386دین کهن ترین، نافذترین و اثرگذارترین نهاد اجتماعی بشر است - آذربایجانی، - 1393 و تحقیقات ارتباط تنگاتنگ دین را با تعلیم و تربیت نشان می دهد. ملائکه معتقد است که امروزه از یک سو، دستگاه ها و نهادهای مختلف تعلیم و تربیت عهده دار آموزش و تربیت دینی در جامعه هستند و از سوی دیگر، خانواده به شکل غیر رسمی به تربیت و آموزش دینی فرزندان می پردازد.

به نظر گانو و مورء - 2002 - 4 میزان مذهبی بودن افراد ناشی از آموزش های دوران کودکیُ مدارش مذهبی، تحول شناختی، نیازهای روان شناختی، نوع فرزند پروری، چرخه ی زندگی خانواده و زمینه دموگرافیکی آن ها می باشد. مینوچین خانواده را خاستگاه و کانون شکل گیری هویت می داند وی معتقد است هویت متکی بر دو رکن است تعلق و تمایز منادی بر آن است که فرزندان از نظر شخصیت اجتماعی و هویت فرهنگی، یکسان تربیت نمی شوند و نگرش ها، تصورات و رفتار خانواده بیشترین تأثیر را بر رفتار اجتماعی و هویت فرهنگی و اجتماعی فرزندان دارد - سفیری،. - 1388 گلاسر معتقد است نوجوان از طریق تعامل و در گیری عاطفی با اطرافیان و به خصوص والدین به توسعه هویت خود می پردازد.

در این زمینه پژوهش های گوناگون نیز نشان می دهد که رفتار والدین در نوع برداشتی که نوجوان از خود و از والدینشان دارند تأثیر دارد. هویت دینی به دلیل ماهیت و محتوایی کهدارد تقریباً مه مترین بعد هویت است که نقش بسیار تعیی نکننده ای در هویت یابی افراد یک جامعه بازی می کند. می توان ادعا داشت تقویت این بعد از هویت موجب دوام و قوام سایر ابعاد آن شود و از سوی دیگر چالش در این حوزه می تواند زمینه ساز بحران در سایر ابعاد هویت شود - سانچز5،. - 2002 موران - 2003 - 6 نیز اعتقاد دارد که در دوره ی نوجوانی و جوانی و بعد از آنکه تفکر مذهبی حالتی انتزاعی به خود می گیرد، افراد به طرح پرسش هایی درباره ی عادت ها، رفتارها و وظایفی می پردازند که قبلا آن ها را به عنوان راه و روش زندگی یافته اند.

در این دوره فرد برحسب طبیعت و تربیت پیشین خود به قسمت خاصی از ارزش ها روی می آورد و مسلم است که وضعیت وی در این ارزش ها مبتنی بر تربیت قبلی اوست. به نظر جانسون 1988 - ، به نقل از موران، - 2003 افراد دین را از طریق خانواده یا فرهنگشان به همان طریقی که نقش جنسیتی، زیان و یا سبک زندگی را فراگرفته اند، درونی می کنند. نظریه های بسیاری در مورد جامعه پذیری وجود دارد که از همه مهم تر نظریه ی یادگیری اجتماعی است. در نظریه ی یادگیری اجتماعی بر اهمیت مشاهده و تقلید به اضافه نقش تقویت تاکید زیادی شده است.

طبق این نظریه، دین به شدت به وسیله ی محیط - بخصوص والدین - از طریق فرایندهای سرمشق گیری و تقویت تحت تاثیر قرار می گیرد - اسپیلکا و همکاران،. - 2003 مک کوبی - 1992 - 7 اعتقاد دارد با اینکه والدین تنها افرادی نیستند که در اجتماعی کردن فرزندانشان نقش دارند، اما همواره خانواده به عنوان اصلی ترین عامل در نظر گرفته شده است و در این حیطه، جنبه های عاطفی رابطه والدین و فرزندان بیشترین اهمیت را دارد. لمبورن، مانتس، استینبرگ و دورنباخ1991 - 8، به نقل از پردای، کارول و روچ9، - 2004 اعتقاد دارند که روابط والد-فرزندی در فرهنگ های مختلف متفاوت است و تفاوت قومی می تواند در شیوه ها و سبک هایی که والدین به کار می برند تفاوت هایی را ایجاد کند. دارلینگ و استینبرگ - 1993 - 10 نشان دادند که سبک های والدینی ساختاری هستند که ماهیت روابط والد-کودک را منعکس می کنند.

این پژوهشگران روش های تربیتی را به عنوان ساختارهای ارتباطی تعریف کردند که کیفیت های روابط خاص بین والدین و کودک را توصیف می کند و معتقد هستند که شیوه های فرزندپروری تاثیرات مهمی بر رشد کودک دارد. به اعتقاد توماس و همکاران1974 - 11، به نقل از دادلی و ویسبی12، - 2000 وقتی والدین و فرزندان حمایت عاطفی و ارتباط عاطفی مثبتی دارند، نوجوانان تعهد بالایی نسبت به ارزش های دینی نشان می دهند. در همین زمینه کلارک، ورتینگون و دنسر - 1998، به نقل از دی روس و همکاران، - 2004 با انجام مطالعات تجربی گزارش کردند والدینی که از فرزندان شان در ضمن کنترل آنها حمایت هم می کنند، فرزندان شان ارزش های دینی و اخلاقی شبیه والدین خود را خواهند داشت، اما والدینی که فقط از فرزندان خود حمایت می کنند بدون اینکه کنترلی بر آن ها داشته باشند و یا والدینی که از فرزندان خود نه حمایت می کنند و نه کنترلی بر آنان دارند فرزندان شان باورها و ارزش های دینی شبیه والدین شان نخواهند داشت.

بدین ترتیب از یکسو، با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری نشان دهنده ی تاثیر نوع فضای خانوادگی در افزایش یا کاهش باورهای دینی فرزندان هستند - دادلی و ویسبی، - 2000 و از سوی دیگر، با توجه به اینکه سبک تربیتی والدین می تواند بر چگونگی انتقال آموزه های دینی به فرزندان تاثیرگذار باشد - اسپیلکا و همکاران،. - 2003 هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال می باشد که : آیا هویت دینی نوجوانان دختر بر اساس شیوه های تربیتی والدین متفاوت است؟

مواد و روش ها

پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی - همبستگی است که قصد دارد رابطه بین شیوه های تربیتی والدین و هویت دینی فرزندان را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش دارای دو جامعه آماری است: جامعه آماری اول این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تبریز می باشد که در سال تحصیلی 89-90 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل می باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید