بخشی از مقاله

چکیده

آموزش و پرورش به مثابه یک سازمان رشد یابنده، همیشه در طول تاریخ مورد توجه بوده است. وظیفه اصلی نظام آموزشی، تأمین و تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمدی است که در زمینههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی راه را برای بهسازی و توسعه آموزشی هموار سازد. نیل به این هدفها در نظام آموزشی، مستلزم یک برنامه ارزشیابی دقیق و اثربخش میباشد که ما در آموزش و پرورش باید به دنبال آن باشیم در این مقاله سعی بر آن شده است تا با ارائه تعریفی درست از ارزشیابی و اثربخشی و تعامل این دو مقوله باهم مطالبی از قبیل ضرورت و اهمیت ارزشیابی و اثربخشی، تاثیر بالقوه آن در آموزش و پرورش، ویژگیهای ارزشیابی و اثربخشی در آموزش و پرورش مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.

مقدمه

سازمان های آموزشی جهت تحقق اهداف به ارزشیابی برنامه های خود نیاز مبرمی دارند تا معلوم شود که اقدامات و عملیات انجام شده تا چه حد با ملاک ها و موازین پیش بینی شده تطابق دارند. امروزه ارزشیابی در سازمان های آموزشی بازوانی قوی برای مدیران و معلمان است که به کمک آنها می توان در مورد قطع، ادامه، اصلاح یا تعدیل و توسعه برنامه های آموزشی و درسی تصمیم گیری نمود زیر بنای مشکلات و مسائل نظام آموزشی ایران ، ضعف یا فقدان ارزشیابی مطلوب و عدم توجه به اصول ارزشیابی است.

ارزشیابی ها منبع تصمیم گیری قرار نمی گیرند و مفهوم ارزشیابی جایگاه علمی و واقعی خود را به دست نیاورده است هنوز ارزشیابی در نظام آموزشی به خاطر سابقه ی فرهنگی و تاریخی، مترادف بازرسی، مچ گیری و تفتیش تصور می شود و عوامل متعددی از قبیل روش های نامناسب اجرایی و فقدان افراد متخصص ارزشیابی آموزشی، متاسفانه این تصور را قوت می بخشد به طوری که ترس و واهمه از ارزشیابی و مقاومت در برابر آن همواره از مسائل و مشکلات مبتلا به نظام آموزشی به شمار می رود.

به طور کلی هدف ارزشیابی آن است که میزان نزدیکی به نتیجه ی مورد نظر را نشان دهد و همچنین روشن نماید که تغییرهای ناشی از اجرا، تا چه حد در نیل به هدف های مطلوب موثر واقع گردیده است. به عبارت دیگر در ارزشیابی منظور آن است که روشن شود آیا موضوع مورد نظر مطابق با طرحی که برای اجرای آن تنظیم یافته، انجام گرفته است یا نه، در صورتیکه نتایج عملیات از مسیری که نیل به هدف های مطلوب را تامین کند منحرف شده باشد باید بتوان اقدماتی در جهت جلوگیری از وقوع یا تکرار این قبیل انحرافات انجام داد به زبان ساده تر مقصود از ارزشیابی این است که دریابیم در ابتدا کجا بوده ایم ؟ مطلوب ما چیست ؟ و در این راه تا کجا پیش رفته ایم و همچنین چه طرق و وسایل مفید تری برای نیل به اهداف مور نظر وجود دارد ؟

اثربخشی در مدیریت با تغییر میزان موفقیت نتایج حاصل از کار باید مهمترین هدف مدیر باشد. بازدهی کار یک مدیر نیز باید ازطریق صادره های مدیریت سنجیده شود نه میزان وارده ها یعنی موفقیتهای کاری او، نه مجموعه کارهایی که به وی محول می شود یا در روز انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که مدیر از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و به صورت بازده کار ارائه می کند. تعریف اثربخشی عبارت است از میزان موفقیت مدیر در زمینه بازدهی و نتایج کاری است که به او محول شده است.

درمورد مفهوم اثربخشی آموزش تعریف جامع و مشخصی وجود ندارد زیرا فرایند دستیابی به آن، کار دشواری است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی اینکه تاحدودی تعیین کنیم آموزشهای انجام شده تاچه حد به ایجاد مهارتهای مورد نیاز سازمان به صورت عملی و کاربردی منجر شده است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی:

تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی، تعیین نتایج قابل مشاهده از کارآموزان در اثر آموزشهای اجراشده، تعیین میزان انطباق رفتار کارآموزان با انتظارات نقش سازمانی، تعیین میزان درست انجام دادن کار که موردنظر آموزش بوده است، تعیین میزان تواناییهای ایجادشده در اثر آموزشها برای دستیابی به هدفها.

مفهوم آموزش و تعریف آن

راز رشد در آموزش است، آموزش، وسیله انتقال مواریث کهن فرهنگی، اخلاقی، دینی و عرفانی هر جامعه است. فرهنگ اقوام مختلف بر آموزش صحیح استوار است. هدف از آموزش و پرورش، توسعه افکار انسانها و ایجاد ژرفنگری و خلاقیت، خودآگاهی، آزاداندیشی و تعالی در جامعه است. فرهنگی که همراه با تفکر انسان انسان گرایانه به وسیله آموزش انتقال بیاید، به اسقرار روابط مطلوب و حسن تفهم و همبستگی فکری و پرورش اندیشهها و تعالی شخصیت انسان میانجامد.

آموزش، موجب پرورش شعور اجتماعی در مسئولیت پذیری و آگاهی میگردد. آموزش، انسانها را آرمان خواه، هدف گرا، مختار و سازنده میسازد. ابر مردان و دانشپروران تاریخ که موجب پرورش و رشد افکار عمومی جامعه شدهاند، ساخته و پرداخته فرهنگهایی هستند که دانشرا با ابزار آموزش و به عنوان میراث یک قوم از نسلی به نسل دیگری انتقال دادهاند، اکسیر آموزش باعث پیوند اندیشههای خلاق و قلبهای حساس شده و انسانها را به صورت خلقی یک دل و همسو برای سازندگی مرز و بومهایشان به پویایی در میآورد. آموزش، چهره معرفت و جوهر حقیقت جلا میبخشد. جهانشناسی، جهاننگری توحیدی، خداشناسی بر پایه آموزش استوار است.

برای رسیدن به این هدفها و موهبتها باید در جستجوی ابزار و روشهای کارساز و معقول برای انتقال آموزش باشیم. تا شیوهای اثر بخش، هم آموزش دهنده و هم آموزش گیرنده با سهولت و احساس تعلق خاطر برانگیخته شده و با به زیر آوردن چرخ نیلوفری، بشریت را از سرگردانیرهایی بخشد.

آموزش نه یک نهاد است و نه یک دوره، بلکه آموزش مجموعه فعالیتهایی است که در خدمت پرورش و کارآموزی قرار می گیرد، معمولاً به فعالیتهایی که معلم به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام میدهد آموزش میگویند. او آموزش را به این صورت تعریف میکند: آموزش به هرگونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرحریزی شدهای گفته میشود که هدف آن ایجاد یادگیری در یادگیرندگان است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید