بخشی از مقاله
خلاصه
در این مقاله سعی بر آن شده است تا با بررسی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از صورتبندی پیوند حقوق و تکالیف شهروندی در این قانون شناخت حصل شود و جایگاه آن در نیل به توسعه پایدار تبیین شود. یافته های این مقاله نشان میدهد که حقوق و تکالیف شهروندی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تعاملی تلازمی با هم دارند و این تعامل میتواند فرآیند نیل به توسعه پایدار را تسریع ببخشد.
1 مقدمه
قانون اساسی به عنوان نهاد بنیادین یک نظام سیاسی،بیانگر نظام سیاسی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی کشور، و همچنین انعکاس دهنده و مبیّن نمادهای هویتی جامعه است، که از کانال همهپرسی، تجمیعگر ارزشها و نمادهای هویتی مشترک میباشد. چنانکه در مقدمهی قانون اساسی نیز بر این امر تأکید شده است: »قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی میباشد.
« براین اساس، اگر رویکرد ما به سیاست، منطبق با تعریف دیوید ایستون باشد که سیاست را توزیع اقتدارآمیز ارزشها - - 1 معنا می کند، مشهود است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مثابهی یک سیستم باز سیاسی از کانال همهپرسی، ارزشها و نمادهای هویتی مردم ایران - درونداد - را پردازش کرده و ساز و کارها، کارگزاریها و الگوی رفتار مردم و حاکمیت - برون داد - و به عبارتی دیگر فرهنگ سیاسی را نهادینه و نظاممند نموده است.
تبیین و تشریح حقوق و تکالیف مردم - شهروندان - و حاکمیت، یکی از کارویژههای اصلی قانون اساسی میباشد که با تئوریزه کردن آنها در چارچوب اندیشههای معمار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی - ره - و نظام ارزشی و فرهنگی جامعه، و پیش بینی ساز و کارهای اجرایی برای دادن ماهیتی لازم الاجرا به آنها، این کارویژه را عملیاتی میکند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در قالب 177 اصل، کارویژهی مذکور را تئوریزه و نهادمند کرده است.
قانون اساسی به مثابهی یکی از بنیادهای دموکراسیهای معاصر، از یک سو متضمّن تأمین حقوق و آزادیهای مردم و از سوی دیگر مبیّن حقوق حاکمیت و تحدیدکنندهی قدرت آن است که با انجام کارویژهی فوق، زمینههای تحقق حکومت مردم سالار و نیل به توسعه پایدار را فراهم میکند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای عملیاتی کردن این کارویژه، تدوین و تصویب شده است؛ بر این اساس، عملیاتی شدن این کارویژه مستلزم شناخت و معرفت حاصل کردن از نوع تعامل و صورتبندی حقوق و تکالیف شهروندان در قانون اساسی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
2 ادبیات موضوع
علیرغم اهمیت بسیار زیاد حقوق مردم و حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان سنگ بنای مردم سالاری و حکومت دموکراتیک، تا کنون تحقیق و پژوهش مستدل و مستندی به صورت مستقل در این رابطه انجام نشده است و تحقیقات انجام شده به صورت اجمالی و جسته گریخته، گذاری به موضوع مورد بحث داشتهاندبیات. موجودِ موضوعِ مورد مطالعه را میتوان در سه دسته کتاب، مقالات و پایاننامه طبقهبندی کرد. باوجود اینکه کتاب خاصی به صورت مستقل به حقوق حاکمیت و مردم نپرداخته است، ولی مجموعهای از کتب را میتوان شناسایی کرد که به موضوع مورد بحث مرتبط میباشند.
در این دسته از کتابها صرفاً به تفسیر و تشریح حقوقی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است: کتاب »حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر سید محمد هاشمی، در سه جلد به تفسیر و تشریح قانون اساسی پرداخته است، کتاب »حقوق اساسی و نهادهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران« اثر جلالالدین مدنی، کتاب »حقوق اساسی« جعفر بوشهری، کتاب »شرح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر محمدحسین ایران منش، کتاب »حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران« نوشتهی قاسم شعبانی، کتاب »شرح و تفسیر قانون اساسی« اثر محمد یزدی. کتاب »مبانی فقهی کلیات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« نوشتهی حجتالاسلام و المسلمین عمید زنجانی که با رویکردی تاریخی-فقهی، روند تأسیس قانون اساسی و اصول و اصلاحات و مبانی نظری و فقهی آن را مطالعه کرده است، به حقوق مردم و حاکمیت به صورت بسیط و مستقل نپرداخته است.
کتاب »بررسی حقوقی- سیاسی تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی: کاربرد روش تاریخ نگاری شفاهی در پژوهش-های حقوق اساسی« به قلم محسن خلیلی، روند تدوین و تصویب قانون اساسی را مورد مطالعه قرار داده و به تشریح حقوق ملت و حاکمیت نپرداخته است. کتاب »امام خمینی و مردم سالاری دینی« نوشتهی سیدکاظم قاضی زاده در چارچوب نظرات و دیدگاههای امام خمینی - ره - ، به حقوق و آزادیهای مردم به عنوان یکی از مؤلفههای مردم سالاری، پرداخته است که با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تطبیق نداده است.
راجع به موضوع مورد پژوهش، مقالات پراکنده یافت میشود که اکثریت قریب به اتفاق آنها به صورت اجمالی یکی از مولفههای حقوق مردم و یا حقوق حاکمیت را در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار دادهاند و یا در اثنای بحث خود، گذاری به ساختار قانون اساسی، روند تصویب آن و حقوق مردم و شهروندان داشتهاند. بنابراین، مقالهای که مستقلاً به حقوق مردم و حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بپردازد، کار نشده است. مقالهی »حقوق مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر عباس نیکزاد، که از لحاظ موضوعی قرابت زیادی با پژوهش حاضر دارد، به ذکر انواع حقوق مردم در قانون اساسی بدون تفسیر و تشریح اکتفا کرده است، و بر اساس حقوق طبیعی و حقوق بشر در اسلام، برخی از اصول قانون اساسی را مورد بررسی قرار داده است.
همچنین تحقیق دیگری که اشتراک موضوعی قابل توجهی با پژوهش حاضر دارد، مقالهی » ابعاد حاکمیت مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر جلال درخشه است، که ضمن تبیین مفهوم حاکمیت سیاسی و نظریههای مربوط به آن، نظریهی حاکمیت در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران را، همراه با نمودهای آن در نهاد قانون اساسی و کارگزاریهای اصلی آن، من جمله: رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شوراها و همهپرسی، مورد مطالعه قرار داده است و به بررسی تکالیف مردم و حقوق حاکمیت نپرداخته است.
در مقالهی »حقوق شهروندی درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« نوشتهی ابراهیم حقیقی، با رویکردی جامعه شناختی، مفهوم شهروندی و حقوق آن، مورد بررسی واقع شده و سپس این حقوق در اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مورد مطالعه قرار گرفته است. در مقالهی »مردم سالاری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ حدود قدرت دولت« نوشتهی محمد شفیعیفر، با تفسیر قانون اساسی با معیارهای دموکراتیک، به برخی از حقوق مردم همچون، مشارکت سیاسی پرداخته شده است. در مقالهی » تاریخچهی حاکمیت، قانون اساسی و حقوق شهروندی در ایران« به قلم اسداالله افشار، حقوق شهروندی با گذاری به فقه سیاسی مذهب تشیع، در قانون اساسی جمهوری اسﻻمی ایران در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضائی، مورد کنکاش قرار گرفته است.
مقالهی » انقلاب اسلامی ایران و تأسیس نظام مردم سالاری دینی« اثر محمد عابدی اردکانی، با مطالعهی اجمالی برخی از اصول قانون اساسی، به گزیدهای از حقوق مردم در قانون اساسی پرداخته است. در مقالهی »مهار قدرت سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر مهدی پورحسین، به بحث دربارهی جمهوریت، تفکیک قوا و حق حکومت مردم تحت هدایت ولی فقیه و همچنین حق مشارکت و نظارت همگانی مردم بر قدرت و حکومت پرداخته شده است.
در مقالهی »تاریخچهی حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران« به قلم عباسعلی عمیدزنجانی، به مراحل تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. در مقالهی »مروری بر شکل گیری قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران« اثر جلالالدین مدنی، روند تدوین و تصویب قانون اساسی و برگزاری همهپرسی و پذیرش آن از سوی مردم مورد بررسی قرار گرفته است. در مقالهی »دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر عبدالرحمن حسنیفر، به یکی از وظایف دولت در مقابل مردم یعنی، تامین امنیت در حوزههای قضائی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی-اداری و نظامی- دفاعی پرداخته شده است.
در رابطه با حقوق مردم و حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مستقلاً پایاننامهای کار نشده است. بنابراین انجام چنین پژوهشی با توجه به اهمیت موضوع و لزوم آن در تکوین مردم سالاری، ضروری مینماید. با این وجود، راجع به حوزهی مورد مطالعهی پژوهش حاضر، چندین پایاننامه تألیف شده است که به صورت پراکنده و اجمالی گذاری به حاکمیت، حکومت، حقوق مردم، شهروندان، اقلیت ها، جامعهی مدنی و... در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران داشتهاند، من جمله: »حق حاکمیت مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر علی صباغیان به تلفیق بین نظریهی حاکمیت الهی و نظریه حاکمیت مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.
»حکمرانی خوب و ارزیابی حاکمیت و حکومت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« نوشتهی بهزاد قربانی درآباد، نظریهی مدرن حکمرانی خوب را در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با رویکردی تطبیقی مورد بررسی قرار داده است. »بررسی رعایت حقوق شهروندان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« تألیف مجتبی پیشوائی، موارد ایجابی مطابقت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با حقوق بشر را مورد مطالعه قرار داده است. »ادیان و مذاهب و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر فرشید دریانوش، حقوق و تکالیف اقلیتهای مذهبی به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مورد غور و بررسی قرار داده است. »
بررسی نسبت جامعهی مدنی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« اثر ناصر دهقانی بوده، به ارائهی صورتی از جامعهی مدنی در بستر اندیشهی دینی و سیاسی، در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. » بررسی اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« تألیف زیبا نیلی، مؤلفهی حاکمیت را در چارچوب اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد بحث قرار داده است.
براین اساس، میتوان گفت، علیرغم اهمیت و ضرورت انجام کار علمی و پژوهشی مستقل راجع به موضوع صورتبندی پیوند حقوق و تکالیف شهروندی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و جایگاه آن در توسعه پایدار ایران، تا کنون ادبیات علمی و آکادمیک قابل توجهی در این حوزه تولید نشده است، و محدود آثاری نیز که در این حوزه خلق شده است، غالباً گذاری اجمالی به قانون اساسی و کارویژههای آن داشتهاند.