بخشی از مقاله
چکیده
امروزه، با روند پرشتاب علمی و فناوری، اقتصاد دانش بنیان و جهانی شدن، ظهور اقتصادهای نوظهور قدرتمند، شدت یافتن شکاف کشورها از نظر توسعه و رشد شکاف درآمدی فقیر و غنی، بحران های اقتصادی با سرایت سریع، تحریم ها، آلودگی و گرمایش زمین، جنگ ها و درگیریها و به دنبال آن، رشد مهاجران قانونی و غیرقانونی، و عوارض رو به گسترش این تغییرات، طراحی و اجرای برنامه های چشم انداز و توسعه و الگوی پیشرفت کشورها را بیش از پیش اجتناب ناپذیر ساخته است.
در ایران نیز به رغم وجود اولویت های دیگر، این اسناد تولید می شود که یکی از آنها پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می باشد و مساله این مطالعه، آن است که آیا وزن واژه هایی که قابلیت دارند در الگو به کار گرفته شوند، با تأکید بر» :اسلامیت«، »جمهوریت«، »ایرانیت« و »نظم« و واژه های مرتبط، و بهایی که قانون اساسی به این مفاهیم داده، در پیش نویس سند الگو نیز رعایت شده است
در مقاله حاضر، که اولین مطالعه در این موضوع می باشد، پیش نویس سند با معیار قانون اساسی به صورت تحلیل محتوا، مقایسه، و نتیجه می گردد که می باید در پیش نویس، از 10 دسته مفاهیم، به 8 دسته توجه لازم معطوف شود. این مقاله، با استفاده از داده های کتابخانهای و اسنادی و به روش تحلیل محتوا و مقایسه ای نگارش یافته و در پایان، پیشنهاداتی ارائه شده است.
.1 مقدمه
امروزه، با تحولات سریع و عمیق علمی و فناوری، رشد بی سابقه اقتصاد دانش بنیان، روند پرشتاب جهانی شدن، ظهور اقتصادهای پرقدرت در چند کشور که نزدیک به نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده اند، شدت یافتن شکاف کشورها از نظر توسعه که شکاف درآمدی و فاصله فقیر و غنی را به سرعت افزایش می دهد، بحران های اقتصادی که امروزه سریع تر سرایت می کند، آلودگی و گرمایش زمین، جنگ ها و درگیریهای قومی، فرقه ای و کشوری بویژه در خاور میانه و به دنبال آن، رشد مهاجران قانونی و غیرقانونی، و عوارض رو به گسترش این تغییرات، طراحی و اجرای برنامه های چشم انداز و توسعه، همچنین ارائه الگوهای توسعه و پیشرفت کشورها را بیش از پیش اجتناب ناپذیر ساخته است.
در این میان، اهم دلایل و ضرورت های تدوین اسناد بالا دستی مانند سند الگو، عبارت است از: ایجاد هماهنگی در سطح سیاستگذاری و کاهش درجه نااطمینانی نسبت به سیاستهای بلندمدت کشور برای فعالان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فراهم کردن ضمانت اجرای برنامه ها و بودجه های سالانه ذیل الگو بویژه درباره اجزایی از بخش عمومی مانند قوه قضائیه، شهرداریها و ... که درمحدوده قوه مجریه جای نمیگیرند، انتظام بخشی به کارکردهای دولت در چارچوب اهدافی که در چارچوب الگو از قبل تعیین شده اند، پیشگیری از تفسیرهای مختلف درباره صلاحیتهای دولت و حکومت بویژه درباره برخی اصلاحات ساختاری و سازمانی و پاسخگو ساختن آنها
در این مقاله، با عنوان »تحلیل محتوای پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با معیار برخی شاخص های قانون اساسی ج. ا. ایران«، که با استفاده از داده های کتابخانهای و اسنادی و به روش تحلیل محتوا و مقایسه ای نگارش یافته، فصول زیر ارائه شده است: پس از مقدمه، بیان مساله، روش تجزیه و تحلیل دادهها، ملاحظات نظری، پیشینه تجربی و مرور کوتاهی بر مطالعات قبلی، قانون اساسی، پیش نویس پیشنهادی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تحلیل محتوای قانون اساسی ج. ا. ایران و پیش نویس سند الگو، جمع بندی و نتیجه گیری و پیشنهادات.
.2 بیان مساله
مساله این مطالعه، آن است که آیا وزن واژه هایی که با معیار قانون اساسی، قابلیت دارند در الگو به کار گرفته شوند، با تأکید بر: »اسلامیت«، »جمهوریت«، »ایرانیت« و »نظم« و واژه های مرتبط- که برگرفته از واژه های تشکیل دهنده »نظام جمهوری اسلامی ایران« است- و بهایی که قانون اساسی به این مفاهیم داده، در پیش نویس سند الگو نیز رعایت شده است؟ در مقاله حاضر، پیش نویس سند با معیار قانون اساسی به صورت تحلیل محتوا، در 10 دسته مفاهیم، با قریب به 50 واژه مقایسه شده است.
.3 روش تجزیه و تحلیل دادهها
تحلیل محتوا: استفاده تاریخی تحلیل محتوا در بعد عملی را می توان به بهره گیری از این روش در شناخت کلمات، لغات و اصطلاحات کتاب های مقدس مثل تورات، انجیل و قرآن نسبت داد. با توجه به عمق معانی درکتاب های مقدس، مفسّران به تحلیل محتوای لغات و مفاهیم آن می پرداختند. اولین موردمستند تحلیل کمّی متون به قرن هجدهم بر میگردد.
تحلیل محتوا به عنوان روشی علمی با کاربرد در پژوهشهای علوم اجتماعی همچون ارتباطات، جامعهشناسی، علوم سیاسی و روانشناسی در قرن بیستم رایج شد. در ابتدا، این روش برای تحلیل مطالب روزنامهها، تبلیغات و سپس برای اهداف اطلاعاتی و نظامی استفاده شد. با استفاده فراگیر از این روش در علوم مختلف، پژوهشگران به تحلیل محتوا بهمنزله روشی انعطافپذیر برای تحلیل اطلاعات توجه کردند.
تحلیل محتوا طیفی از رویکردهای گوناگون تحلیل، از رویکردهای برداشتگرایانه حدسی و تفسیری تا رویکردهای نظاممند و دقیق استطبق. تعریفی کاملاً کمی از تحلیل محتوا، این روش ویژگیهای ظاهری یک پیام - متن، مکالمه و ... - را به شکل عینی - مستقل از برداشت شخصی محقق - و نظاممند - طبق قواعد معین و کمی براساس شاخههای آماری - توصیف می کند .
از نظر گروهی از محققان، صرف محتوای ظاهری پیام چندان ارزشمند نیست و یک پژوهشگر باید استنباط و قضاوت خود را نیز بهکار ببرد و محتوای پنهان یک پیام ارتباطی را توصیف و تفسیر کند
در برخی از این روش ها، محقق کلمات به کار رفته در پیام - و بار ارزشی آنها - را می شمارد؛ زیرا تکرار کلمات خاص، حاوی پیام هایی است که گیرندگان پیام را بر می انگیزد تا در برابر آن واکنش نشان دهند - ر. ک: رفیع پور، . - 1394 این روش در دستهبندی روشها، پهنانگر محسوب میشود و از آن، برای بررسی محتوای آشکار پیامهای موجود در یک متن میپردازد و در نتیجه، وارد تأویل و نشانه شناسی محتوای پیام نمیشود. تحلیل محتوا روشی مناسب برای پاسخ دادن به سؤالهایی درباره محتوای یک پیام است. با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی، اولویت بندی و تحلیل محتوای محورهای برنامهها و سیاستها پرداخته میشود
.4 ملاحظات نظری
با توجه به اینکه تحلیل محتوا روشی است که از پشتوانه نظری برخوردار بوده، در این مطالعه از این روش استفاده شده است که به اختصار به دو ویژگی تحلیل محتوا اشاره می شود:
الف - عینی و عملی بودن: به این معنا که در این روش، مباحث کیفی به گونه ای عینی تبدیل می گردد تا اگر پژوهشگر دیگری همان متن را دوباره با روش تحلیل محتوا بررسی نمود، به نتایج محقق اولی دست یابد. این امر در صورتی تحقق می یابد که معیارهای به کار رفته در تحلیل محتوا روشن باشد تا دیگران نیز با طبقه بندی و تجزیه و تحلیل متن به همان اندازه توفیق یابند.
ب - نظم بخشیدن به عملیات: مطالعات به روش تحلیل محتوا می باید دقیق و کامل انجام گیرد که محقق به وارسی همه محتویات مربوط به موضوع مبادرت ورزد و از انتخاب عناصر براساس سلایق شخصی خودداری نماید. نباید با پیش داوری و ذهنیت های نادرست، به تحلیل متن پرداخت، بلکه باید آنچه واقعاً در متن به کار رفته است، مورد تحلیل قرار گیرد
.5 پیشینه تجربی و مرور کوتاهی بر مطالعات قبلی
درباره تحلیل محتوای قانون اساسی و مقایسه با اسناد بالا دستی دیگر، جستجوهای نگارنده در منابع- جز یک مورد »مقاله آزاد ارمکی و منوری-« به نتیجه ای نرسید و مواردی که در پی می آید، مقالاتی است که در موضوعات دیگر ولی با روش تحلیل محتوا تدوین شده است. روش تحلیل محتوا که در بررسی محتوای کتاب های درسی و حتی کاربردهای دیگر به کار رفته، در پژوهش های مختلفی استفاده شده است. در یکی از پژوهش هایی که در جنگ جهانی دوم با روش تحلیل محتوا صورت گرفت، تحلیلگران انگلیسی با موفقیت پیش بینی کردند که آلمانی ها دارای موشک وی هستند
در تحقیق دیگر، پریسورک و پرو - 1975 - کتاب های درسی تاریخ چند کشور غربی شامل آلمان، فرانسه، انگلستان، پرتغال، سوئیس و شوروی را تحلیل کردند و قوم گرایی این کتاب ها را در معرفی آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا آشکار نمودند