بخشی از مقاله

چکیده:

در عصر حاضر، با ظهور فناوری جدید، شاهد ساخت مساجدی هستیم که کالبدی متفاوت از مساجد گذشته دارند. قرارگیری آنها درکنار مساجدسنتّی در بافت شهری امروز، این پرسش را در ذهن مخاطبان ایجاد می کند که آیا مساجدامروزی با شکل جدید می توانند زمینه ساز رشد و تعالی انسان، که هدف اصلی عبادت است، باشند؟ هدف از این نوشتار بررسی چگونگی انطباق شکل و کالبد مساجد جدید با مبانی نظری خاص مساجد در حکمت اسلامی و بررسی مبانی زیباشناسی از دیدگاه اسلامی است. و همچنین تعریف های متفاوت از زیبا شناسی ازدیدگاه های فلاسفه و اندیشمندان و معماران که هر کدام به مقتضیات زمان و یا دانش و رویکردهای خود تعریفی ارائه کرده اند وجود دارد.

هدف اصلی از این پژوهش معرفی رویکردهای زیبا شناختی مساجد و شیوه های متفاوت انجام آن می باشد. و روش انجام تحقیق در این نوشتار بر اساس روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای در مورد معماری مساجد و همچنین به صورت میدانی و مقایسه تطبیقی نظرات مختلف در حوزه زیبا شناختی و تکنیک های انجام آن می باشد.

نتایج این تحقیق نشان داد که زیبایی در معماری طراحی اشکال بی هویت نیست، دارای قواعد و قوانینی است که اگر رعایت نشود اصلا نمی توان زیبایی را در معماری دید. لذا از دیدگاه حکمت اسلامی اصل وحدت و هویت اسلامی چه در آثار امروزی می تواند زمینه ساز ظهور زیبایی گردند.در طراحی این پروژه سعی گردید با استفاده ازاصول هنرهای اسلامی و ترکیب کردن با معماری مدرن وحدت و هویت در کل مجموعه به وجود آورده شود که از طریق آن بتوان زیبایی های معماری گذشته حفظ شده و با معماری نوگرای امروز تعامل مناسبی داشته باشد.

.1  مقدمه

زیبایی شناسی شاخه ای از فلسفه است و در رابطه با تحلیل مفاهیم و راه حل مسائلی بحث می کند که از تأمل در خصوص موضوعات ادراک زیبایی شناسی برمی خیزد. در ادوار مختلف تاریخی اندیشمندان زیادی درباره زیبایی شناسی نظریه داده اند و نیز به تعریف زیبایی پرداخته اند که با توجه به نکات به دست آمده از هر یک از تعاریف؛ عناصر اصلی تعریف زیبایی استخراج شده است.اصولی همانند تناسب، توازن، تقارن، نظم و ترتیب و از طرفی در کلام بزرگان عرصه معماری عوامل متعددی که بر شناخت الگوهای فضایی و درک زیبایی شناسی موثر است، آورده شده است.

بر این اساس دریافت زیبایی در سه مرتبه صورت می گیرد: زیبایی شناسی که دارای توازن و هماهنگی باشد و بیننده به طور ناخودآگاه ویژگی هایی همچون نظم وترتیب، توازن وتناسب را از آن دریافت کرده و زیبایی آن را حس کند.چنین پیام هایی قائده مند و دارای نظم هستند؛ پیام های پیچیده ای که به طورمستقیم قابل دریافت نیستند. در این پیام ها فرآیند ساخت سوپرنشانه ها انجام می گیرد به طوری که رضایت خاطر را به همراه دارند و سوم بخش هایی ازمغز می توانند نسبت به محرک های خارجی بدون دخالت ضمیر خودآگاه واکنش نشان دهند.

امروزه در تمام جهان، مساجد مسلمانان با کالبد و شکل متفاوت با گذشته طراحی و ساخته می شوند.حضور کالبدی و تأثیرات معنو مساجد در کنار مساجد سنتی تأمل و بازبینی عمیقی می طلبد تا مشخص شود چگونه شکل و کالبد مجدد می تواند زمینه ساز رشد و تعالی انسان، که هدف عالی عبادت است، گردد.

.2 مبانی نظری پژوهش

.2-1 زیبا شناسی

در مبحث زیبایی شناسی اولین پرسشی که ذهن نگارنده را به خود مشغول گردانیده، تعریف واژه زیبایی است. واژه1 در سالهای نیمه قرن هیجدهم توسط فیلسوف آلمانی بومگارتن از ریشه یونانی 2که به معنای ادراک حسی است متولد شد و به سایر زبان های اروپایی وارد شد استتیکز به معنای نظریه هنر آزاد، آئین، آگاهی فرو دست، هنر زیبا اندیشیدن، هنر قیاسی خرد و همان علم آگاهی محسوس است. زیبایی شناسی در لغت به معنای شناختن زیبایی و آن رشته ای است از روانشناسی، هدف.

زیباشناسی شناساندن جمال و هنر است که درباره احساسات درونی و زیبایی و زشتی و هزل و فکاهت و... گفتگو می کنند. زیبایی هم در صورت و هم در ذهن است. زیبایی شناسی دارای طیف گسترده ای است که بخش عمده ای از آن مربوط به مباحث معنایی و نشانه ای است. آنچه در بیننده و مخاطب حس زیبا را فراهم می کند. تحقیق خلاقیت در شئ زیبا می باشد

تعاریف گوناگونی از زیبایی ارائه شده است. افلاطون زیبایی را هماهنگی اجزا با کل می داند. علامه جعفری می گوید: زیبایی مجموعه ای نگارین است که هر از اجزاء آن کمال وجودی خود را بدون تزاحم با اجزای دگر نمودار میسازد. - جعفری، - 1369 گاستالازیبایی را بیان آنچه ناگفتنی است و کشف آنچه کشف نشدنی است معرفی می کند.

بهترین سخنی که می تواند از این تعار یف گرفته و به یک نتیجه منطقی رسید، گفته استاد مطهری است که معتقد است. زیبایی را نمی توان تعریف کرد، چون زیبایی یک کیفیت و کیفی است قابل تعریف نیستند.فقط باید آن ها را احساس کرد . لذا شناخت کیفیات تنها با ادراک حضوری میسر می شود. زیبایی نیز یک کیفیت است ونمی توان با استفاده از واژه ها تعریف دقیقی از آن ارائه داد. استاد مطهری می گوید: زیبایی برای انسان موضوعیت دارد و آن را جزء فطریت انسان قرار می دهد

.2-1-1حس زیباشناسی در انسان

در مورد اینکه چه عواملی در ادراک انسان دخیل هستند نظرات مختلفی ابراز شده است و می توان مجموعه این عوامل را حس زیباشناسی نامید. استاد جعفری سه عامل شخصیت و شرایط موقت و پا یدار مغزی و روانی را در ادراک زیبایی مؤثر می داند.

ویل دورانت انس و تکرار را مؤثر میداند.

می توان مجموعه این عوامل صحبت ها را در چهار ویژگی اصلی حس زیباشناسی دسته بندی کرد:

-1 تربیت پذیری: به این مفهوم که آموزش می تواند در افزایش ادراک زیبایی دخالت داشته باشد و این احساس راتکامل بخشد.

-2تأثیر پذیری: به این معنا که حس زیباشناسی می تواند تحت تأثیر عوامل مختلف کاهش یا افزایش یابد. این عوامل عبارتند از خصوصیات شخصیتی، پیش زمینه های ذهنی - فرهنگ و تجربیات شخصی - ، شرایط موقت مغزی و روانی.

-3 خطاپذیری: به این معنی که تلقین - انس - و تعصب نسبت به یک پدیده می تواند در نوع احساس نسبت به آن مؤثر باشد.

-4شدت پذیری: به این معنا که احساس زیبایی به یک پدیده به مقدار توجه به آن بستگی دارد و ممکن است تحت شرایط خاصی افزایش یا کاهش یابد. این عوامل عبارتند از بداعت، تکرار و شلوغی. به طور مثال، وجود بداعت موجب جلب توجه بیننده می شود و دقت او را به خود جلب می کند. نقطه مقابل آن تکرار برخورد با یک پدیده یا مشغولیت ذهنی بیننده است که موجب بی توجهی می شود و شخص دیگر به آن پدیده توجه نمی کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید