بخشی از مقاله

چکیده:

هنر معاصر ایران در مسیر خود تا به امروز راه پرفراز و نشیبی را پیموده است و با مسائل جامعهای که حرکت به سوی تجدد را تجربه میکند گره خورده است. در این میان جنبش نقاشی نوگرای ایران از آغاز یعنی از دهههای 30 و 40 شمسی روند رو به رشد و گسترش فزایندهای را طی نمود.

یکی از عوامل تاثیرگذار در شکل گیری جنبش نوگرا ایران، برگزاری دوسالانه ها و بی ینال های هنری در دوران قبل و تداوم آن ها در بعد از انقلاب اسلامی است. این پژوهش سعی دارد تا به طور اجمالی نگاهی به روند برگزاری دوسالانهها و تاثیر آنها در جنبش نوگرای ایران داشته باشد. پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی تحلیلی و به روش کتابخانهای صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد، برگزاری دوسالانه ها و بیینال های هنری علاوه بر نقش مهمی که در جنبش نوگرای ایران داشته به عنوان عامل مهمی در شناساندن هنرمندان ایرانی به جامعه بین المللی همواره مطرح بوده است.

مقدمه

در بررسی هنرهای تجسمی ایران هنگامی که به دوره معاصر میرسیم، با واژه هایی چون نوگرایی، هنر مدرن، هنر نو و از این دست نامها مواجه میشویم. در آغاز، در بین هنرمندان، میان گرایش های کهنه و نو اختلاف نظرهایی وجود داشت که نهایتا به پیروزی نوگرایان انجامید. با تاسیس نخستین پایگاههای هنرنو یعنی انجمن خروس جنگی و نگارخانه آپادانا هنرمندانی که از اروپا برگشته و با افکار نو به ایران آمده بودند، گرد هم آمدند.

پاکبازدراین باره می نویسد: »ازجمله اقدامات نوسازی فرهنگی در دهه 1340 رسمیت بخشیدن به هنر جدید بود. اداره کل هنرهای زیبا - که بعدا وزارت فرهنگ و هنر نام گرفت - بسیاری از هنرمندان نوپرداز را به کار گماشت. به زودی بنیادی وابسته به دربار ایجاد شد، و شماری از دستگاههای دولتی و حتی بخش خصوصی سیاست کلی حمایت از هنرمندان نوپرداز را دنبال کردند.

انجمنهای فرهنگی وابسته خارجی و نگارخانه های نوپا نیز به معرفی آثار هنر جدید پرداختند. اقداماتی چون برگزاری دوسالانه ها، اهدای جوایز، تامین هزینه مسافرت و تحصیل، ارتباط با مجامع بینالمللی، تاسیس هنرکده تزئینی، استخدام معلمان خارجی، و تغییر برنامه های آموزشی در گسترش جنبش نوگرایی و در تعیین مسیر آینده آن بسیار موثر بودند. -

هنرمند نوگرا در آن زمان، از یک سو استفاده از جدیدترین پدیده های هنر غرب، ضرورت همگامی با دنیای پیشرفته را توجیه می کرد و از سوی دیگر برای کسب هویت فرهنگی ملی به عناصر مآلوف و سنتی ایران متوسل میشد. اعتبار هنر ایران در این زمان به پشتوانه ی آثاری بود که در بیان ذهنیت و حساسیت ایرانی به زبان جهانی توفیق یافتند

یکی از رویدادهای مهمی که در روند این نوگرایی بسیار تاثیرگذار بود،و با رسمیت بخشیدن از سوی مقامات دولتی نیز دارای ارزش و اعتبار گردید، برگزاری دوسالانه های هنری بود.کریم امامی در خصوص برپایی این دوسالانه ها چنین می گوید: »روشن شده بود که اگر یک نمایشگاه بزرگ هنری در فواصل زمانی مشخص و منظم با شرکت بهترین نقاشان و مجسمه سازان کشور برپا شود، هم تحرک بیشتری در جنبش هنرنو ایجاد میکند و هم راه را برای شرکت آثار هنرمندان ایرانی در نمایشگاههای بزرگ هنری جهان همچون بیینال ونیز هموار خواهد کرد. -

می توان اذعان داشت، رویدادهای هنری مانند دوسالانه ها مهمترین بستری است که آخرین تحولات و دست آوردهای هنری ملی و بین المللی را به تصویر می کشد. برپایی این دوسالانه ها در ایران پس از انقلاب که با هدف و فلسفهی معرفی آخرین دست آوردهای هنرمندان، میزان تاثیر آنها از تحولات معاصر جهان و پیوند و ارتباط با فرهنگ و هنر بومی ایرانی  اسلامی برگزار می شود اگر به درستی برای رسیدن به اهداف، برنامه ریزی شود میتواند به رشد و تعالی هر چه بیشتر هنرهای تجسمی کمک شایان توجهی بکند. یکی از تاثیرات مثبت این بیینال ها که بسیار حائز اهمیت است، شکل گرفتن نوعی نگاه خلاق ، تازه و جهانی در هنرمندان و معرفی هنرمندان جوان و مستعد به جامعه در زمینه های مختلف هنرهای تجسمی به خصوص نقاشی می باشد که باعث می شود هنرمندان ایرانی آثاری بیافرینند که مورد توّجه اکثر هنر دوستان و منتقدان به ویژه در سطح جهانی شود.

برگزاری دوسالانه های قبل از انقلاب:

برگزاری 5 دوره دوسالانه نقاشی و مجسمه سازی در تهران در دهه 30 و 40 خورشیدی را شاید بتوان یکی از مهمترین رویدادهای مهم هنری در تاریخ هنر معاصر ایران ذکر کرد. اتفاقی که سبب شد تا جامعه را با تفکر نوگرایی رودررو کند . هرچند که در ابتدا با اقبال خوبی از سوی مردم مواجه نشد اما تآثیر خود را گذاشت و حال و هوای آن زمان را در جامعه نامند.

اویسی هدف کار خود را به اصطلاح ایرانیزه کردن هنری دگرگون ساخت. آثارش میدانست و آن را با یاداوردی منابع الهام خود از اولین بیینال به همکاری وزارت فرهنگ و مارکوگریگوریان هنرهای ایرانی مثل نگارگری؛ سرامیک؛ خوشنویسی و نقاشی در فروردین 1337 ه.ش در کاخ ابیض تهران با هدف معرفی دوره قاجار نشان می داد. اویسی در مورد کوشش خویش هنر مدرن برگزار شد. در این بیینال53 هنرمند شرکت برای هویت ملی بخشیدن به آثارش گفته بود»من از 20 سال داشتند.

آثار ارائه شده از سوی این هنرمندان با استقبال پیش فکر می کردم که نباید جیره خوار فرهنگ غرب باشیم خوبی از سوی جامعه مواجه نشد،چرا که اکثر این آثار و عقیده داریم ما می توانیم از تکنولوژی غرب استفاده کنیم تقلیدی از سبک مدرنیسم غربی بود و این در حالی بود کهولی شخصیت هنری خود را حفظ کنیم.« - گودرزی ، مردم و جامعهی ایرانی هنوز به درک درستی از مدرنیسم  در آثار او رنگ بیانگر و یادآور کاشیکاریهای نرسیده بودند . مهمترین نکتهی قابل توجه در این بیینال در سنتی و فضاهای میناتوری قدیم ایران است. اویسی از جمله این بود که میتوان گفت مدرنیسم به طور رسمی در این کسانی بود که در اوایل ورود مدرنسیم به قالب فرم اهمیت زمان برای هنر ایران پذیرفته شد. می داد و به عنوان یک هنرمند نوگرای جستجوگر در بیینال دوم در فروردین 1339 ه.ش در تهران و در همان سنتهای هنری ایران شناخته شده بود.

مکان قبلی ولی این بار به همت ادارهی روابط بین الملل واز هنرمندان دیگری که همانند اویسی در جستجوی قلمرو انتشارات هنرهای زیبا بر پا شد. در این بیینال همانند بیفرم بودند می توان به ژازه طباطبایی که انگاره های سنتی ینال قبلی به دلیل تقلیدی بودن آثار هنرمندان نوگرای ایران را زودتر از برخی نقاشان دیگر دست مایه کار خود قرار ایرانی از هنر غربی و عدم ارتباط مردم با این آثار، مسئولان داد و بیشتر به عناصر بومی و آشنا در آثارش روی آورد

برگزار کننده نتوانستند به خوبی عمل کنند و به اهداف مورد     اشاره کرد. صادق تبریزی، منصور قندریز، پرویز تناولی، علی نظر خود دست یابند. اصغر معصومی، آیدین آغداشلو، محسن وزیری مقدم نیز از بیینال سوم در فروردین 1341 ه.ش در مکان قبلی و با  جمله هنرمندانی بودند که از المانهای بومی و اگزتیک در همان اهداف سابق بر پا شد. اما این بیینال یک تفاوت آثارشان استفاده می کردند و فضای متفاوتی را در سبک اساسی با دیگر بیینالهای ذکر شده داشت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید