بخشی از مقاله
چکیده:
در اکثر جوامع امروزی یادمان ها، عناصر هویتی جامعه محسوب می شوند، اما بسیاری از یادمان ها ارتباط معنایی خود را به تدریج ، با افراد جامعه از دست داده اند و نمی توانند بازدیدکنندگان یا مخاطبان را به پروسه ای از تولید معنا و ادراک برساند. در حالی که این بناها می بایست چنان ارتباط پویایی با مخاطب ایجاد کنند که علاوه بر ترویج فرهنگی اندیشه ای خاص، بر نقش تکوینی آنان در تکامل جامعه تاکید نمایند.
طراحی محیط های یادمانی نیاز به شناخت دامنه گسترده ای از مسائل مربوط به انسان و زمینه های تاثیر گذار بر او دارد. تدوین راهکاری برای طبقه بندی و استخراج مسائل مربوط به طراحی این محیط ها به طراحان این امکان را می دهد که با دیدی وسیعتر به طراحی بپردازند.
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا انتظارات و نیازهای اساسی و ریشه ای فرد و جامعه در برقراری ارتباطی فعال با یادمان ها شناسایی شود. لذا نوشته ی پیش رو با مد نظر داشتن الگوه های نظری مطرح شده برای طراحی - از جمله الگوی لاوسون - در پی شناسایی و تدوین چارچوبی مفهومی برای پاسخ به سئوالات طراحان در مورد چگونگی طراحی بناهای یادمانی و انتقال مفاهیم مورد نظر مخاطب است.
-1 مقدمه:
ساخت بناهای یادبود ویژگی مهم و معنوی هویت انسانی است. فرهنگ مریام - وستر یادمان ها را تلاشی برای حفظ خاطره جمعی میداند. اهمیت حفظ خاطره جمعی در آن است که در جهان مدرن خاطره عنصر کلیدی هویت فردی و گروهی است - - 10 یادمانها مکان هایی برای حفظ آرمانها ، باورها و تاریخ پر اهمیت یک جامعه برای آیندگان هستند.
یادمان ، یادبود و یادواره همه واژه های هستند که هریک به گونه ای یادآوردن چیزی یا کسی را در خود دارند. به یادآوردن در جوامع گاه مفهوم عام پیدا می کند و به دنبال ارائه پیامی کلی است. این پیام ها یا آرمانها ، تاریخ، فرهنگ و عقاید ی ملت گره خورده است.بناهای یادبود به دلایل مختلفی ساخته می شوند که از جمله آنها می توان به قدرت مسائل دینی و دستاوردهای انسانی اشاره نمود. یادمان های جنگ و شهدا نیز نوعی از یادمان ها هستند که یادآور آرمانها ، اتفاقات ، افتخارات و خاطره افراد از دست رفته در جنگی خاص برای یک ملت می باشند.
-2 پیشینه تحقیق و چارچوب نظری :
می توان مطالبی را که به گونه ای مرتبط با این موضوع نگاشته شده به صورت زیر دسته بندی کرد:
-1-2 منظر به طور کلی و منظرهای یادمانی به طور خاص:
با توجه به این موضوع که اکثر یادمانها در توجه گسترده به زمینه و محیط پیرامون خود ساخته شده اند و در قالب پارک ها و منظرهای یادمانی طراحی شده اند می توان مقالاتی را که در حوزه طراحی منظر و به خصوص طراحی مفهومی منظر وجود دارد را برای بررسی انتخاب کرد.منظرها بیان کننده و گویا هستند، انسان ها زبان منظر را درک می کنند و ادبیات و مفاهیم آن را می خوانند. - - 1 برای طراحی منظر باید فرایندها و الگوهای جاری در منظر را شناخت و مورد توجه قرار داد. برای شناسایی ساختارهای موجود در منظر می توان به بررسی روانشناسی ادراک انسان، عناصر بصری منظر و روش سازماندهی در منظر پرداخت
-2-2 معماری نمادین و مفهومی :
می توان با تعمیمی کلی این موضوع را در قالب معماری نمادین بررسیکرد. در این مقاله معمار در جهت برانگیختن احساسات عاطفی و انتقال مفاهیم مورد نظر خود نماپردازی می کند تا مخاطب را با تامل و تمعق در چیزی از جهان ناشناخته و غیر محسوس با دریافت مفهومی بجز مفهوم مستقیم متعارف طراحی خود وادارد و بدین ترتیب از گذر معماری نمادین سوژه طراحی در دفتر تا ریخ ثبت و در یادها تحکیم کند.
معماری بیان هویت وجودی انسان است. انسان به کمک معماری به تعیین موقعیتو یافتن خود در جهان می پردازد و معانی وجودی خود را در قالب اثر معماری بیان می کند
-3 الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایرانی :
ایران در مرز میانه گرایش های شدید مذهبی و باورهای تاریخی و فرهنگی و آیینی از یک سوء و مختصات نظم پذیری و بریدن از هستی شناسی به شیوه کهن و روی آوری به معرفت شناسی از طریق عقل محوری خود بنیان ابزار ساز جهان مدرن از سویی دیگر؛ قرار گرفته است که در آن حتی بازگشت مجدد به اسطوره ها و مناسک آیینی از دیدگاه عقلی و کاربردی صورت می گیرد و از ابعاد ایمانی و اعتقادی تهی است.
اینک جهان غیر غربی به علت فاصله شدید از تولیدات فکری و مادی جهان غرب؛ و در عین حال وابستگی گریز ناپذیر به آنها؛ چاره ای ندارد جز یافتن راه حلی که بتواند به صورتی فراگیر؛ تمامی جنبه های دخیل در آنچه را خواسته یا ناخواسته معروض سیطره آن قرار گرفته است: در برمی گیرد تا بدین طریق امکان ارتباط با جهان خارج از خود را داشته باشد. از طرف دیگر جهان غرب نیز در خلا معنایی حاضر؛ گریزی جز شناخت فرهنگ های دیگر کشورهای جهانی ارتباط با آنها به منظور ادامه حیات حود نمی یابد.
بر این مبنا به نظر می رسد که راه حل منطقی این باشد که در عین توجه به درد فرهنگ عرفانی و دینی و ابلاغ پیام آن در صورت های هماهنگ با دیدگاه های امروز و تکنیک ها و دستاوردهای جدید شکلی ویژه از تلفیق مؤلفه های پدید آورنده عرضه گردد به گونه ای که صورت زیبای برآمده از عناصر زمانی؛ ظرفیت پذیرش معنای ژرف و گسترده بی زمان را در خود بیاید.
در شکل گیری معماری ایران، نظر جهان بینی و تفکر ارتباط بسیار نزدیک با فضا داشته است. این امر ممکن است در مرحله اول جستجوگر حل مسائل جوی و اقلیمی بوده باشد ولی در مراحل تکمیلی ، ذهنیتی مشهود است که در آن کلیه تحولات عقلانی و تخیلات معنوی نفوذ کرده اند. همان گونه که پیوند نگاه به دنیا و زندگی در جوشش مکان ها و فضاها در تمامی ساختمان های معماری سنتی به چشم می خورد.
-1-3 چشم دل :
برای درک مفاهیم معماری این سرزمین باید دیدگاه خاص فرهنگی را که این مفاهیم در درون آن به وجود آمده اند شناخت و با آگاهی کامل دریافت نمود. در این بررسی توجه ما فقط به دانشی عمیق تر درباره آنچه که از حیث آفرینش ازلی و بی زمان است معطوف بوده است. مقصود این نیست که با نظر تحسر و اعجاب به گذشته بنگریم بلکه غرض این است که آگاهی نسبتا" کاملی درباره شالوده و اساس این جامعه و دریاقت های اساسی آن که برای بشر بنیادی و ازلی تلقی می شود به دست آوریم.
جامعه سنتی در درون یک نظام معنوی زندگی می کند که هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی جویای هماهنگی و تناسب در حد کمال است.
-4اهمیت مفهوم شکل یا فرم در فرهنگ معماری:
شکل معماری به دو دلیل می تواند بسیار مهم تلقی شود، اول آنکه هر تصور و تخیلی درباره معماری نمی تواند بی استناد به شکل تحقق پذیرد، دوم اینکه شکل ظاهری با قابل رویت هر چیز، مهمترین و بی واسطه ترین برداشتی است که از فضای ساخته شده می توان داشت. شکل می تواند کلید راه یابی به فرهنگی باشد که از طریق فضای ساخته شده متظاهر می شود. موضوع شکل در رابطه با فرهنگ معماری را می توان در دو حالت مختلف بررسی کرد، اول آنگاه که با معماری موجود و ساخته به دست دیگران روبرو شویم و دوم، آنگاه که خود به معماری، به عنوان چیزی که قصد آفرینشش را داریم، می نگریم. در مورد اول، فضای معماری، بی شناخت فرهنگ سازنده آن فهم نمی شود