بخشی از مقاله
- چکیده
طلاق عبارت است از برهم زدن مرد پیمان زناشویی را و بر خلاف نکاح که از استحباب برخوردار است، طلاق از کراهت و مبغوضیت برخوردار میباشد. طلاق عاطفی یا طلاق خاموش، خطرناکترین نوع طلاق است و علائم آن عبارت است از: عدم توجه به خواستههای همسر، مخدوش شدن نقشهای خانواده، سرکوب شدن نیازها و ... زن و شوهر به طور فیزیکی از هم جدا نمیشوند و در کنار هم زندگی میکنند. یکی از انواع طلاق است که در جایی ثبت نمیشود و در مقابل طلاق رسمی و قانونی است .
اسلام سخت با طلاق مخالف است و میخواهد تا حد امکان طلاق رخ ندهد. آیات و روایات بسیاری مبنی بر مذمت طلاق وارد شده است. از عوامل زمینه ساز طلاق عاطفی میتوان به عدم کفویت زوج و زوجه در اسلام و ایمان، اخلاق، سن و تحصیلات، عدم انتخاب صحیح و درک متقابل زوجین، عدم آموزش و مهارتهای زندگی قبل از ازدواج، سوء مدیریت در زندگی اجتماعی و زناشویی، آسیب دیدن کارکردهای، زیستی و عاطفی خانواده، عدم توجه به جاذبههای جنسی، از بین رفتن قبح طلاق، روح تجمل و اسراف، فریب در ازدواج، دخالت دیگران در زندگی، رواج دوستیهای اینترنتی و خیابانی، اعتیاد به مواد مخدر و بیکاری اشاره کرد و از دلایل افزایش طلاق در جامعه میتوان به کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی در بین جوانان، ترویج روزافزون فردگرایی، فقدان سرمایهگذاری برای زندگی مشترک، عدم درک صحیح یکدیگر، مسؤولیتگریزی، تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه و از آسیبهای طلاق عاطفی بر نظام خانواده میتوان به تزلزل و سستی بنیان خانواده، اختلالات روحی و روانی زوجین، روابط جنسی موازی، ناتوانی زوجین در تربیت فرزندان، طلاق عاطفی الگوی منفی، عدم سازش زوجین و ناهنجاریهای اجتماعی اشاره نمود.
از راههای پیشگیری از طلاق عاطفی میتوان به درمان اختلالات روحی و روانی زوجین نظیر افسردگی، اضطراب، استرس و خشونت و پرهیز از تحریک اطرافیان، همکاری و درک متقابل زوجین، حفظ استقلال زندگی زناشویی، یادگیری مهارت ارتباط مؤثر، عدم توجه به حرف دیگران، دخالت بیجای اقوام و بستگان، تغییر سبک زندگی خانوادهها، لزوم یادگیری مهارتهای زندگی و آموزشهای قبل از ازدواج، عدم حمایت خانواده از طلاق،کاهش عواطف و احساسات زوجین، پایین آوردن سطح انتظارات، دوری از هر گونه تحقیر و تهمت و ایجاد شور و نشاط در محیط بیرون و خانواده اشاره کرد.
-مقدمه
زندگی مشترک فقط اختصاص به انسان ندارد بلکه این مسأله در سایر مخلوقات خداوند هم به نوعی دیده میشود. البته زندگی انسان با بقیه موجودات تفاوت بسیار اساسی دارد. شاید زندگی موجودات در برخی حوزهها شبیه زندگی انسان باشد. مثلا در تولید مثل و زاد و ولد و غیره؛ اما تفاوت انسان با بقیه موجودات در این است که انسان دارای قوه عاقله و درک و شعور است؛ اما اعمال سایر موجودات غریزی میباشد. زندگی مشترک در انسان تابع قوانین و مقررات است به خلاف سایر موجودات که اعمال آنها این چنین نیست. پیشینه نکاح و طلاق در انسان به حضرت آدم علیه السلام باز میگردد. او با حوا ازدواج کرد و بقیه نسلها از این طریق گسترش پیدا کرد. بنابراین، دین اسلام مسأله نکاح را تشریع کرده و در مقابل آن نیز طلاق و جدایی را هم به عنوان آخرین راه حل لحاظ کرده است.
طلاق اقسامی دارد که یکی از آنها طلاق عاطفی است. این طلاق که به طلاق خاموش معروف میباشد، یکی از انواع طلاق است، طلاق عاطفی به مجموعهای از فرایندها و رخدادهایی که قبل از طلاق رسمی و قانونی اتفاق میافتد میگویند. از این طلاق در لسان فقیهان و قوانین و مقررات و در کتب فقهی- حقوقی نامی برده نشده است. از آنجا که طلاق عاطفی مادر همه طلاقها و مانند آتش زیر خاکستر است و از سویی منشأ بسیاری از مسائل در زندگی زوجین در جامعه شده است. متأسفانه نرخ طلاق را در جامعه نیز افزایش داده است. بنابراین است، این موضوع بیشتری بررسی شود تا بتوان علل و عواملی که زمینه ساز طلاق عاطفی می-باشند را شناسایی و به جوانان پیشنهاد کرد تا با بکار بستن آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند و از این طریق درصد نرخ طلاق را در جامعه کاهش داد.
اسباب و عواملی است که طلاق عاطفی را در جامعه پدید میآورند و بایستی آنها را شناسایی کرد تا بتوان ریشههای آن را در اجتماع از بین برد. آسیبهای بسیاری از این ناحیه بر نظام خانواده وارد میشود. راههای مختلفی برای پیشگیری از طلاق عاطفی ارائه شده که بایستی آنها را بررسی کرد، تا شاید بتوان از این طریق از به وجود آمدن طلاق عاطفی در جامعه جلوگیری شود تا این طلاق منجر به طلاق رسمی و قانونی نگردد. طلاق عاطفی واقعیت دارد و عواملی زمینهساز آن میباشد و راهکارهای برای جلوگیری از آن وجود دارد. برای جلوگیری از طلاق عاطفی پیشنهاد میگردد، مراکزی برای مشاوره زوجهای جوان که قصد ازدواج دارند دایر گردد. اساتید آن از کارشناسان و روانشناسان مجرب انتخاب گردد و از طریق این مراکز آموزش و مهارتهای لازم زندگی به زوجها داده شود و گواهینامه مبنی بر گذراندن تمام مهارتهای زندگی برای آنان جهت ارائه به دفاتر ازدواج و طلاق صادر گردد.
-بیان مسأله
طلاق ایفایی است به معنای گشودن گره و رها کردن و به معنای رها شدن زن از قید نکاح است. طلاق جنبه ایقایی و انشای آن توسط یک نفر صورت میگیرد. در مسأله طلاق اختلاف نظر عمدهای بین فقیهان دیده نمیشود. روایات شیعه و اهل سنت شبیه هم است و همه آنها قائلند که طلاق به عنوان یک حق طبیعی اختصاص به مرد دارد و زن نمیتواند بهطور مستقل ایقاع کند. طلاق از نظر اسلام سخت منفور و مبغوض است. طلاق عاطفی نوعی از طلاق است که به سردی روابط بین زن و شوهر گفته میشود و در هیچ جا ثبت نمیشود و نمود عینی و خارجی ندارد و در مقابل طلاق رسمی و قانونی است. برخی از طلاقهای عاطفی تبدیل به طلاق رسمی و قانونی میشود.
قانون طلاق این است که مرد میتواند حداکثر دو بار زن خود را طلاق بدهد و در این مدت میتواند به او رجوع کند . در طلاق سوم مرد بایستی »محلل4« بگیرد و در طلاق نهم زن بر مرد حرام ابدی میگردد . متأسفانه طلاق عاطفی در بسیاری از خانوادهها وجود دارد و نبایستی آن را دستگم گرفت. به همین جهت در فصل اول تعاریف و پیشینه پژوهش بیان میشود و در فصل دوم به عوامل زمینه ساز طلاق عاطفی اشاره میگردد. در فصل سوم به دلایل افزایش طلاق عاطفی در جامعه پردخته می-شود و در فصل چهارم بحث آسیبهای اجتماعی طلاق عاطفی بر نظام خانواده مطرح میگردد و در نهایت در فصل پنجم راههای پیشگیری از طلاق عاطفی مورد بررسی قرار میگیرد.
-سؤالهای تحقیق
طلاق به معنای برهم زدن پیمان زناشویی از سوی مرد است و اینکه طلاق رسمی و قانونی داریم هیچ شکی نیست و پرسش این است که:
1. آیا چیزی تحت عنوان طلاق عاطفی وجود دارد یا خیر؟
2. بر فرض وجود طلاق عاطفی، چه عواملی سبب طلاق عاطفی میشود و چه راهکارهایی برای پیشگیری از آن میتوان ارائه نمود؟
-فرضیهها
. 1 طلاق عاطفی به معنای برهم زدن پیمان زناشویی از سوی مرد است.
. 2 افزایش سطح آگاهی جوانان نسبت به شناخت عوامل زمینهساز طلاق عاطفی و راههای پیشگیری از آن میتواند یک عامل بازدارنده و سیاست مناسبی برای مقابله با طلاق در جامعه باشد.
.3 محلل این است وقتی که مرد در طلاق سوم زن خود را طلاق داد دیگر نمیتواند با او ازدواج نماید تا این که مرد دیگری با او به طور رسمی ازدواج کند و عمل زناشویی انجام گیرد. اگر این مرد زن را طلاق داد، شوهر اول میتواند با او مجددا ازدواح نماید.
-اهمیت موضوع
پیشینه نکاح و طلاق در انسان به حضرت آدم علیه السلام باز میگردد. از طریق ازدواج حضرت آدم با حوا بقیه نسلهای بشر از این طریق بر روی زمین گسترش پیدا کرد . بنابراین، دین اسلام مسأله نکاح را تشریع کرده و در مقابل آن نیز طلاق و جدایی را هم به عنوان آخرین راهحل لحاظ کرده است . از آنجا که طلاق عاطفی مادر همه طلاقها است و مانند آتش زیر خاکستر عمل میکند و از سویی به مسألهای مهم و منشأ به هم خوردن زندگی بسیاری از جوانان در جامعه شده است.
متأسفانه نرخ طلاق در جامعه را افزایش داده است. بنابراین، سعی بر این شد، این موضوع بیشتری بررسی شود تا بتوان علل و عواملی که زمینه ساز طلاق عاطفی میباشند را شناسایی و به جوانان پیشنهاد کرد تا با بکار بستن آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند و از این طریق درصد نرخ طلاق را در جامعه کاهش داد. متأسفانه این مسأله در قوانین کشور پیش بینی نشده است؛ لذا ضروری است پیرامون موضوع فوق تحقیقات فقهی-حقوقی گستردهای صورت گیرد تا زمینه مناسب برای تدوین مواد قانونی لازم و ارائه آنها جهت تصویب به نهاد قانونگذاری فراهم گردد.
-اهداف تحقیق
. 1 ایجاد بستری مناسب برای تحقیقات گستردهتر در این زمینه و ارائه راهکار مناسب برای بررسی بیشتر عوامل زمینهساز و آسیبها و راههای پیشگیری از طلاق عاطفی در جامعه.
2 . برای جلوگیری از طلاق عاطفی پیشنهاد میشود، مراکزی برای مشاوره زوجهای جوان که قصد ازدواج دارند دایر گردد و از کارشناسان و روانشناسان مجرب استفاده شود. از طریق این مراکز مهارتهای لازم زندگی به زوجها آموزش داده شود و گواهینامهای مبنی بر گذراندن تمام مهارتهای زندگی برای آنان جهت ارائه به دفاتر ازدواج و طلاق صادر گردد.
3 . برای تدوین مواد قانونی در این خصوص بایستی تمام جوانب موضوع بهطور دقیق مورد بحث و بررسی قرار گیرد. نیاز به کارهای پژوهشی در این زمینه لازم است، لذا با انتخاب موضوع مزبور قصد آن بوده که قدمی در این زمینه برداشته شود.
-تعاریف و پیشینه پژوهش
طلاق در لغت به معنای گشودن گره و رها کردن است و اسم مصدر و به معنای رها شدن زن از قید نکاح آمده است.]31[]31[ طلاق بر خلاف نکاح که در ماهیت عقدی طرفینی است، طلاق جنبه ایقایی دارد و انشای آن به وسیله یک نفر صورت میگیرد. در مسأله طلاق، اختلاف نظر عمدهای بین فقیهان دیده نمیشود و همه آنان بر این عقیدهاند که طلاق حق طبیعی و اختصاص به شوهر دارد و زن نمیتواند به طور مستقل ایقاع کند. اسلام مایل است پیمان ازدواج محکم و استوار بماند و طلاق از نظر اسلام سخت منفور و مبغوض است.
عاطفه به معنای مهربانی، شفقت و به معنای مطلق گرایشهای طرفینی آمده است. عاطفه از مصدر عطف به معنای میل و رغبت میباشد و جمع آن عواطف است و از آن جهت این طلاق را عاطفی میگویند که عاطفهی بین زن و شوهر سبب شده، طلاق عاطفی کمتر منجر به طلاق رسمی و قانونی شود.
طلاق عاطفی، عبارت است از برهم زدن مرد پیمان زناشویی را و طلاق بر خلاف نکاح که از استحباب برخوردار است، طلاق از کراهت و مبغوضیت برخوردار میباشد.[2] عاطفه رفتاری است که بر اساس معرفت، شناخت، بصیرت و تعقل انجام میشود. تأثیر پذیری عواطف در زنان بیشتر است بهطوریکه آنان کانون عواطف و احساساتاند.
شقاق و ناسازگاری از سوی زن و مرد هر دو صورت میگیرد، خداوند عز و جل آورده است:» و إن خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من أهله و حکما من أهلها[5] 5« اما در اینجا بحث در طلاق عاطفی است و آن به سردی روابط بین زن و شوهر گفته میشود. یکی از مهمترین انواع طلاق است که در هیچ جا ثبت نمی-شود و نمود عینی و خارجی ندارد. طلاق عاطفی در مقابل طلاق رسمی و قانونی است. این طلاق به طور معمول از شکایت و گلهمندی زوجین نسبت به یکدیگر شروع میشود و این مرحله آغاز طلاق عاطفی میباشد و مرحلهی بعدی نزاعهای میان زوجین میباشد که بهطورمعمول با صدای بلند و داد و بیداد همراه است.