بخشی از مقاله


مقايسه تعاملات اجتماعي در بازار هاي قديمي و بازارهاي جديد امروزي
چکيده
تعامل اجتماعي به معناي ايجاد رابطه بين ٢ نفر يا بيشتر است که منجر به واکنشي ميان انها ميشود و اين نوع واکنش براي هر دو نفر شناخته شده است .بنابراين روابط بدون معنا در زمره اين تعريف قرار نميگيرد.البته تعاريف ديگري نيزبراي تعاملات اجتماعي وجود دارد.به عنوان نمونه تعاملات اجتماعي و برقراري ارتباط مي تواند يک موضوع فيزيکي يک نگاه يک مکالمه و ارتباط بين افراد باشد که خود مستلزم تعريف رويدادها و فعاليت هاي متناسب و در نتيجه نقش پذيري مردم در فضا و عضويت انها در گروه ها و شبکه هاي اجتماعي است .ميزان موفقيت فضاهاي شهري با ميزان استفاده از پان فضا و حضور انسان در آن متناسب است .در واقع معماري و شهرسازي بايد به جاي افتراق و جدايي در پي افزايش تعاملات اجتماعي و همبستگي انسان ها باشد.اما آنچه امروزه در اغلب فضاهاي شهري با آن روبرو هستيم کاهش روابط و مشارکت اجتماعي ساکنان در اين فضاهاست .در اين تحقيق با توجه به پايين بودن سطح تعاملات اجتماعي دراين فضاها)بازارهاي سنتي در مقابل مراکز خريد امروزي(به عنوان مساله اصلي تحقيق ،سعي شده به دنبال راه حل مناسب براي اين مساله از طريق شناسايي و ارزيابي مولفه هاي مختلف با استفاده از مطالعات ميداني و روش همبستگي باشيم .طبقه بندي مولفه هاي کيفي سازنده بازارهاي سنتي و مراکز خريد امروزي و استخراج متغيرها(مولفه هاي کيفي سازنده بازارهاي سنتي چون :کارايي،نفوذپذيري،فرهنگ ،امنيت و خوانايي)ارزيابي و ارزش گذاري متغيرهاي شخصيت دهنده به مکان هاي مردمي و تاثيرگذار در تعاملات اجتماعي و در مقياس محلي هدف اصلي اين پژوهش است تا ازاين ظريق بتوان به تقويت و توسعه اين فضاها به عنوان مجراها و کانال هاي در برگيرنده مکان ها و جنبه هاي اجتماعي قوي پرداخت .ازسوي دگير طراحان محيط همواره با ابعاد مختلفي در طراحي فضاهاي عمومي روبرو هستند و آنچه اهميت پيدا ميکنداينست که از ميان انواع مولفه هاي
تاثيرگذار بر تعاملات اجتماعي در بازارهاي سنتي در مقابل مراکز خريدامروزي،کداميک نقش مهمتري دارد .در واقع اين مقاله با يک تحليل چند متغيره از طريق راهبرد همبستگي و تحليل مطالعات کمي و از طريق بازديد هاي منظم روزانه و تکميل ١٢٠ پرسشنامه و برداشت هاي ميداني به آزمون چندين مولفه و ويژگي هاي شخصيتي و رفتاري استفاده کنندگان وبازديدکنندگان ميپردازد تا نقش و نحوه تاثير انواع مولفه هارا روشن سازد،در نهايت نحوه و ميزان تاثيرگذاري متغيرهاي مختلف را در تعاملات اجتماعي نشان داده تا مورد استفاده

طراحان محيط قرار گيرد .در اين پژوهش اثبات شد مولفه هاي فردي تاثيرمستقيم بر تعاملات اجتماعي دارند،ضمن اينکه نقش مولفه هاي کالبدي و محيط فيزيکي به عنوان بستر شکل گيري سادهوپيچيدهاجتماعي را نمي توان ناديده گرفت ،بنابراين در اينجا نقش و قابليت هاي طراحي محيط کالبدي و کيفيت عملکردي فضا در ارتقا تعاملات اجتماعي تاييد مي شود.
واژگان کليدي: تعاملات اجتماعي،حس مکان کالبدي،بازارهاي سنتي،مراکز خريد
مقدمه
اين بررسي به انسان از بعد اجتماعي به فضاهاي عمومي و خريد از بعد ظرفي براي تعاملات اجتماعي مي نگردتا در نتيجه به آن دسته از معيارهاي پايداري اجتماعي دست يابد . که از طريق حمايت جمعي انسانها درفضاهاي عمومي و بازارها حاصل مي گردد .و بازارها و فضاهاي عمومي به دليل جامعيت و قابليت دسترسي براي همه مي تواند برقرار کننده تعاملات اجتماعي باشند و فعال نمودن بازارهاي سنتي با کاربري امروزي براي جذب اقشار مختلف جامه موجب همبستگي و پايداري اجتماعي و همچنين ايجاد مکاني براي توليد و تکثير فرهنگ مي گردد(نگارندگان ).بازارهاي ايراني هميشه در جهان با خصوصيات خاص خود بسيار مشهور شده است تا جايي که در داستانها وافسانه ها هم از ان ياد شده است .از ويژگي هاي بازارهاي ايران اين است که خريدار ميتواند کالاها را به اساني بايکديگر مقايسه کنند که ميتواند دليل به وجود امدن راسته ها و مجموعه اي از دکانهاي مشابه در کنار هم
سراها تيمچه ها را بر همين اساس استوار دانست که به خريدار اجازه ميدهد تا کالاهاي مورد نظر خود را به ارزان ترين بها با توجه به بودجه خويش انتخاب کنند.(نگارندگان ).بازار به عنوان نهادي اقتصادي شهري در دوره ساسانيان در شهرهاي بزرگ توليدي ايران شکل گرفت .واژه بازاردر زمان پهلوي به صورت واکار به کار ميرفته در بادي باستان به صورت ابا کاري(ابا:محل اجتماع
کاريژچريدن )به معني محل اجتماع و خريد و فروش بوده استو(سيد حسن نصر،١٣٨ ).بازار هسته اصلي شکل گيري روابط اجتماعي بوده در زمينه هاي فرهنگي و همبستگي اجتماعي،که اين خودباعث شفاف سازي و تاثير حس مکان بر جايگاه هاي بازار در امر زندگي و روابط اجتماعي سالمتر براي تحکيم تعاملات اجتماعي اسلامي بوده است .اين زمينه با جايگاهي که بازار در امر زندگي و تهيه اقلام مورد نياززندگي بوده داراي اهميت ويژه اي است .
چارچوب نظري
تعامل اجتماعي به معناي ايجاد رابطه بين ٢ نفر يا بيشتر است که منجر به واکنشي ميان انها ميشود و اين نوع واکنش براي هر دو نفر شناخته شده است .بنابراين روابط بدون معنا در زمره اين تعريف قرار
نميگيرد.البته تعاريف ديگري نيز براي تعاملات اجتماعي وجود دارد.به عنوان نمونه تعاملات اجتماعي و برقراري ارتباط مي تواند يک موضوع فيزيکي يک نگاه يک مکالمه و ارتباط بين افراد باشد که خود مستلزم تعريف

رويدادها وفعاليت هاي متناسب و در نتيجه نقش پذيري مردم در فضا و عضويت انها در گروه ها و شبکه هاي اجتماعي است .(دانشپور و فرشچيان ٢٢:١٣٨٦) .
کنش متقابل اجتماعي( تعامل اجتماعي )در بازارهاي سنتي بدين معناست که هرگاه عملي از شخصي سر زندکه با پاسخ از سوي فرد ديگر همراه باشد اصطلاحا "به اين عمل متقابل دو سويه تعامل اجتماعي يا کنش متقابل اجتماعي گفته مي شود در اين صورت ميان اين ٢ شخص يک رابطه اجتماعي برقرار مي گردد که دربازارهاي سنتي اين امر حائز اهميت است و همچنين لازم به ذکر است که در ضمينه ايجاد و شکل گيري تعامل اجتماعي حضور و وجود اشخاص ديگر ضروري و لازم است به طوري که شخص در رابطه با ديگران بايدحضور آن ها مد نظر قرار دهد.اما انچه ما در جوامع امروزي شاهد هستيم کاهش سطح ارتباط افراد با يکديگر است .چنانچه با افزايش اندازه وسعت شهرها سرعت تراکم و غيره مدنيت شهروندي و روابط اجتماعي به عنوان اصول اوليه شهري تضعيف شد.به اين ترتيب احساس جمعي اجتماع هاي محلي و وابستگي هاي احساسي به يک مکان در حال ناپديدشدن است .افراد مختلف به سطوح مختلفي از تعامل اجتماعي تمايل دارند.تعريف سطح مطلوب تعامل به طور ذهني ازگفته هاي مردم و به طور عيني از موضع گيري هنجاري نسبت به زندگي خوب به دست مي آيد.هردو از تعريفي داراي ارزش بالا برخوردارند و داراي جهت گيري اجتماعي و سياسي هستند(لنگ ١٣٨١) .
گوهر اساسي معماري گذشته يعني فضاست .چيزي که ديگر زمان نميشناسند و فضاي شهري واجد همين گوهر اساسي است (نادر اردلان ،١٣٨٤ ).عامل اصلي وحدت و هماهنگي معماري گذشته ايران در گرايش و اعتقادات مذهبي نهفته است .گرايش هاي مذهبي که محمر اصلي آن احاديث و وحدانيت است .( نادر اردلان ، ١٣٨٤).بر اساس نظر جان لنگ در فضاهاي عمومي شهري الگوهاي تعامل اجتماعي اهميت ويژه اي دارند.در صورتي که مردم به اين فضاها و محيط آنها وابسته باشند.تعاملات اجتماعي در قوي ترين حالت خود به وقوع خواهدپيوست مردمي و همکاران ٣٢:١٣٩٠ .).
کارمونا بر اين باور است که فضاهاي عمومي شهري مکان ها و محيط هاي اجتماعي اي هستند که به عنوان سرايي براي رفتار و نمايش زمينه اي مشترک و خنثي براي تعامل اجتماعي اختلاط و ارتباط و مرحله اي براي معرفت اجتماعي پيشرفت شخصي و تبادل اطلاعات عمل ميکند(کارمونا و همکاران ٢٢١ – ٢٠٠٣:٢١).
با ورود مدرنيسم به ايران و تحميل آرايش فضايي جديد منتج از آن به بافت هاي تارخي شهرهاي کهن همچنين روند برتري کميت بر کيفيت و برتري ارزش مبادله بر ارزش استفاده با نفوذ انبارها و فضاهاي تجاري جديد درون بافت قديم پاسخگويي به نيازهاي اجتماعي و فرهنگي ساکنين اين بافت ها به فراموشي سپرده شده (رهنمايي و همکاران ٧٨:١٣٩٠ ).افزون بر اينها با انجام اقداماتي صرفا کالبدي در روند احياي اين بافت ها ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي نهفته در آنها ناديده گرفته شد (مظفر و همکاران ٣٣:١٣٩٠ ).
روش تحقيق
تحقيق حاضر به صورت کمي انجام پذيرفته و سعي در فهم هرچه دقيق تر مفاهيم اشاره شده دارد و در صدد توسعه روابط شهروندي در مراکز شهرهاست .همچنين با شيوه استدلالي،به منابع و متون معتبر کتابخانه اي،اسنادي و شبکه جهاني اينترنت نيز ارجاع شده است .حوزه مطالعه اين پژوهش ،خيابان هاي شهر همدان است .جامعه آماري نيز، تمامي کاربران اين خيابان ها اعم از ساکنين و عابرين هستند.تحقيق حاضر با استفاده

از روش تحقيق همبستگي و با تکنيک پرسشنامه هاي منظم و از پيش تدوين شده انجام پذيرفته و به تحليل تطبيقي و تفصيري مولفه هاي مورد مطالعه از طريق مشاهدات منظم و مطالعات ميداني در خيابان هاي شهرهمدان پرداخته است .در مرحله استخراج تنظيم و تجريه و تحليل داده ها نيز از نرم افزار آماري SPSSبهره گرفته شده است تا عينيت و دقت تحقيق افزايش پيدا ميکند.جهت سنجش پايايي و سازگاري دروني سوالات پرسشنامه با انجام يک پيش آزمون ،مقدار کلي ضريب آلفاي کرونباخ ( ٠,٧٤ ) بدست آمد که نشان دهنده روايي و اعتبار پرسشنامه است .
نمونه مورد مطالعه
همدان يکي از کلان شهرهاي ايران در منطقه غربي و کوهستاني ايران و مرکز شهرستان و استان همدان است .اين شهر در دامنه کوه الوند و در بلنداي ١٩٠٠ متري از سطح دريا واقع شدهاست و از شهرهاي سردسير ايران به شمار ميآيد .همدان قديميترين شهر ايران و از کهنترين شهرهاي جهان است .در سال
١٣٨٥مجلس شوراي در مصوبه اي همدان را« پايتخت تاريخ و تمدن ايران »اعلام کرد.نخستين شاهنشاهي ايران ، مادها بودهاست .آثار يافتشده از محوطه باستاني هگمتانه و نيز کتيبههاي گنجنامه
از آن دوران هستند .همچنين اين شهر در روزگار هخامنشيان ، اشکانيان ، ساسانيان ، آل بويه و سلجوقيان نيزيکي از پايتختهاي کشور بودهاست .در شهر همدان اگرچه روابط و کنش هاي اجتماعي در دوره کنوني کم کم از چارچوب هاي سنتي خود فاصله گرفته و نوع جديدي از روابط متناسب با تحولات جهاني در حال شکل گيري است اما همچنان تاکيد بر سنت ها و آداب و رسوم گذشته از سوي قالب مردم به عنوان يک ارزش به حساب مي آيد.اين پژوهش در فضاهاي بازشهري به طور خاص در خيابان هاي مرکز شهر همدان صورت گرفته ،که با انتخاب خيابان هايي با ساختاراجتماعي،اقتصادي و کالبدي متفاوت و تکميل پرسشنامه در آنها به شناسايي و ارزيابي مولفه هاي تاثيرگذار در تعاملات اجتماعي پرداخته است .ميدان امام خميني در هسته اصلي و تاريخي شهر قرار داشته و داراي ساختار اجتماعي اقتصادي متوسط به بالا و کالبدي تاريخي با دانه هاي ارزشمند تاريخي و فرهنگي در جداره هاي خوداست .خيابان اکباتان داراي ساختار اجتماعي-اقتصادي متوسط به پايين است که اغلب استفاده کنندگان آن را
مردم و دستفروشان تشکيل مي دهند.حضور مسجد جامع در اين خيابان و همچنين ايجاد کننده تلاقي ميان معابر بازار باعث ايجاد تعاملات فرهنگي-مذهبي و اجتماعي در درون اين مکان است .
پيشينه تاريخي مراکز خريد در ايران
بازار هاي ايراني هميشه در جهان با خصوصيات خاص خود بسيار مشهور شده است تا جايي که در داستانها وافسانه ها هم از آنها ياد شده است .از ويژگيهاي بازار هاي ايراني اين است که خريدار مي تواند کالاها را به آساني با يکديگر مقايسه کندکه ما تواند دليل بوجود آمدن راسته ها و مجموعه اي از دکانها ي مشابه در کنارهم سراها تيمچه ها را بر همين اساس استوار دانست که به خريدار اجازه مي دهد تا کالاي مورد نظر خود را به ارزانترين بها با توجه به بودجه خويش انتخاب کنند(دانشپور، سيد عبدالهادي١٣٨٦ .).بازار به عنوان نهادي اقتصادي – شهري در دوره ساسانيان در شهرهاي بزرگ توليدي ايران شکل گرفت .در بيشتر شهرهاي ايران تا قبل از سلسله ساسانيان بازارهاي اوليه شکل گرفتند. اما با توجه به نوع زندگي شهري و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید