بخشی از مقاله

مقايسه تفکرانتقادي ، سخت کوشي ، انگيزه پيشرفت و خلاقيت در دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد انديمشک
چکيده
هدف پژوهش حاضر مقايسه ي تفکر انتقادي ، سخت کوشي ، انگيزه پيشرفت و خلاقيت در دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد انديمشک بود. حجم نمونه مورد مطالعه ٣٥٤ نفر بودند (١٦٦ دانشجوي پسر و ١٨٨ دانشجوي دختر) که به صورت تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. جهت جمع آوري اطلاعات از چهار پرسشنامه آزمون مهارت هاي تفکر انتقادي کاليفرنيا (فرم ب ) (CCTST)، پرسشنامه سخت کوشي ، پرسشنامه انگيزه پيشرفت هرمنس و پرسشنامه خلاقيت عابدي استفاده گرديد. اين تحقيق از نوع علي - مقايسه اي بود و براي تحليل آماري داده ها از تحليل واريانس چند متغيره (مانوا) استفاده شد. نتايج تحليل داده هاي اين پژوهش نشان داد که بين تفکرانتقادي ، سخت کوشي در سطح (٠٠١<p) و خلاقيت در سطح (٠٠٥<p) در دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني داري وجود داشت ولي از لحاظ انگيزه پيشرفت در سطح (٠٠٥<p) بين در دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني داري وجود نداشت .

مقدمه
زنان و مردان داراي ويژگي هاي منحصر به فردي مي باشند. مثلا زنان از نظر جسمي ، عاطفي و بعضي از ويژگي هاي فردي با مردان متفاوت هستند. اين تفاوت در زمينه هاي ديگر شناختي ، اجتماعي و رواني - حرکتي نيز ديده مي شود. از جمله متغيرهايي که مي توانند در بين اين دو گروه متفاوت باشند مي توان به تفکرانتقادي ، سخت کوشي ، انگيزه پيشرفت و خلاقيت اشاره کرد. طرز تفکر، موضوع بسيار مهمي است . زيرا بر اساس آن « فلسفه زندگي » هر فردي ريخته مي شود (شاملو، ١٣٨٥). تفکر نهايت چاره جويي انسان است و کيفيت آينده ما تماماً به کيفيت تفکر ما بستگي دارد. اين نکته هم در سطح فرد، هم در سطح جامعه و هم در سطح دنيا مصداق دارد (دوبونو١، ١٩٦٧، ترجمه فرجي ، ١٣٨٤). به طور کلي تفکر قابليتي است که فرد بتواند به وسيله آن مساله اي را حل کند و يا حقيقتي را درک نمايد (هالاهان و کافمن ٢، ١٩٤٤، ترجمه جواديان ، ١٣٨٣). تفکر جزء ذاتي رشد انسان است و همين نکته بس که ما حيواناتي متفکريم . در بيست سال گذشته شاهد اقدامات اوليه ي جنبشي عظيم و نوين به حمايت گسترش خرد ورزي بوده ايم .
اين جنبش به تفکر انتقادي ٣ يا مهارت هاي تفکر نام گرفته است (فيشر، ١٩٧٠، ترجمه کيان زاده ، ١٣٨٥). تفکر انتقادي يکي از جوانب تفکر است (فيشر٤، ٢٠٠٢). استون ٥ و همکاران (٢٠٠١) اساس تفکر انتقادي را کمک به تصميم گيري بهتر و به عبارتي تفکر انتقادي را بازشناسي و شناخت برنامه کاربردي براي حل آن مسئله عنوان مي نمايد. کوين و گري ٦(٢٠٠٩) در پژوهشي به اين نتايج دست يافتند دانشجويان که داري نگرش هاي مثبت و قوي نسبت به تفکر انتقادي مي باشند، اعتقادات هنجاري قوي دارند که همراه با مهارت تفکر مي باشد، اين اعتقادات به خودشناسي ، بر «خود» به عنوان متفکر انتقادي تاثير مي گذارد.
(کينگ وشل ٧، ٢٠٠٢؛ جين ، بيرما و بارودبار ٨، ٢٠٠٤؛ اسلامي اکبر، شکرابي ، بهبهاني و جمشيدي ٩، ٢٠٠٤؛ لوئيتز١٠، ٢٠٠٧) در پژوهش هايي دريافت اند که در حال حاضر يک سوم دانشجويان فاقد مهارت هاي تفکر انتقادي هستند. اين يافته ها نشان مي دهد که سطوح مهارتهاي تفکر انتقادي دانشجويان در سطح بسيار پاييني قرار دارند. بر اساس پژوهش (شفيعي ، خليلي و مسگراني ، ١٣٨٠؛ عليوندي وفا، ١٣٨٤؛ رشيديان ، ١٣٨٨) بين دانشجويان دختر و پسر از نظر مهارت هاي تفکر انتقادي تفاوت وجود ندارد. يعني دختر و پسر از نظر مهارت هاي تفکر انتقادي تقريباً در يک سطح مي باشند (حسيني و بهرام ، ١٣٨١؛ خليلي و سليماني ، ١٣٨٢؛ قريب و همکاران ، ١٣٨٨) در پژوهشي تفاوت معني داري بين دانشجويان سال اول و آخر از نظر داشتن مهارت هاي انتقادي مشاهده کردند.
يکي ديگر از ويژگي شخصيتي بسيار بارز و مهم که سهم بسزايي در شناخت انسان به عنوان موجودي مختار و ارزشمند داشته سخت کوشي ١ مي باشد (کوباسا٢، ١٩٧٩). وجود اين سازه ، فرد را در شرايط سخت پيش مي برد و او را ياري مي دهد تا وقايع تهديد آميز را با موفقيت بيشتري پشت سر بگذارد (جمهري ، ١٣٨٠). افراد سخت کوش ، حوادث زندگي را کمتر استرس زا مي دانند (قرباني ، واتسون وموريس ٣، ٢٠٠٠) و با اين حوادث بهتر سازگار مي شوند (بياضي ، ١٣٧٦). بررسي هاي گوياي آن هستند که سخت کوشي با سلامت بدني و رواني رابطه مثبت دارد و به عنوان يک منبع مقاومت دروني ، تاثيرات منفي استرس را کاهش مي دهد و از بروز اختلالات بدني و رواني پيش گيري مي کند (فلورين ٤، ١٩٩٥، برکز٥، ٢٠٠٣؛ زاکين ، سولون و نرياي ٦، ٢٠٠٣).
آدلر و اسيمت ٧ (١٩٨٩)دريافتند که در قياس با مردان با سخت کوشي پايين ، مردان با سخت کوشي بالا و واکنش پذيري، انطباقي بيشتر در حين تکليف تهديد آميز داشته اند. اکثريت تحقيقات نشان مي دهد که آزموني هاي داراي سرسختي بالا، بيان خود مثبت تري در پاسخ به ارزشيابي تهديد دارند تا آزمودني هاي داراي سرسختي پايين (اشميد و لاولر٨، ١٩٨٦؛ وايب ٩، ١٩٩١، کيامرئي و همکاران ، ١٣٧٧، ويسي ، وحيد و رضايي ، ١٣٧٩؛ شعبان ايزکيان ، ١٣٨١؛ ولي نژاد خرمي ، ١٣٨٦، نادري و حسيني ، ١٣٨٩) در پژوهش دريافت که مردان سرسختي بالا بر انگيختگي فيزيولوژيک کمتري را نسبت به مردان با سرسختي پايين نشان مي دادند و چنين تفاوتي در مورد سرسختي زنان مشاهده نشده است . با اين حال وقتي که سر سختي در مقابل با جنسيت مورد بررسي قرار گيرد، اثر حمايت کننده آن صرفاً در مورد مردان مشاهد مي شود.
يکي از مهم ترين انگيزه هاي اجتماعي و شناختي که بر رفتار انسان تأثير مي گذارد، انگيزه پيشرفت ١٠ است که مي توان آن را در پيش بيني و تبيين رفتار انسان مورد توجه قرار داد (اليوت ١١، ١٩٩٧). امروزه انگيزه پيشرفت از مشخصه هاي روانشناختي توسعه ي جوامع به حساب مي آيد (خداپناهي ، ١٣٨٦). به طور کلي افراد داري انگيزه پيشرفت احساس مي کنند که بر زندگي شان مهار دارند و از آن لذت مي برند، آنها سعي مي کنند عملکرد خود را بهبود بخشند و ترجيح مي دهند کارهايي را انجام دهند که چالش انگيز باشد و به کارهايي دست مي زنند که ارزيابي پيشرفت آنان امکان پذير باشد (توکرلد١، ٢٠٠٠). اسلاوين ٢ (٢٠٠٦) در پژوهشي نشان داد، افرادي که داراي سطح بالايي از انگيزش پيشرفت هستند براي حل مشکلات و رسيدن به موفقيت بسيار کوشا هستند.
حتي پس از آن که در انجام کاري شکست خوردند از آن دست نمي کشند و تا رسيدن به موفقيت به کوشش ادامه مي دهند. رواهلاند، مارتين و فلد٣ (٢٠٠٧) به اين نتيجه دست يافتند دانش آموزاني که از انگيزه پيشرفت بالايي برخوردارند عملکرد تحصيلي بهتري دارند نسبت به دانش آموزاني که انگيزه پيشرفت کمي دارند. آکان زوشو، پينتريج و کرتيونا٤(٢٠٠٥) در پژوهشي نشان دادند که در دانشجويان آسيايي - امريکايي ميانگين سطوح ترس از موفقيت و اجتناب از فعاليت نسبت به دانشجويان آمريکايي - انگليسي بالاتر بود. نعيمي (١٣٨٣) در يک تحقيق بين انگيزش پيشرفت دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني داري ديده نشد ودر هر دو جنس يکسان بود.
يکي از ويژگي هاي اساسي و سازنده انسان ، خلاقيت ٥ است که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشري نقش موثري دارد و زير بناي اختراع و دستاورد هاي علمي و هنري است . پژوهش هاي انجام شده در زمينه خلاقيت نشان مي دهد خلاقيت موهبتي نيست که افرادي خاص از آن برخوردار باشند (قاسم زاده ،١٣٧٤). در واقع خلاقيت ، توانايي افکندن نوري تازه بر يک موقعيت ، يک چالش يا يک مسئله است تا بدين وسيله امکان هاي جديدي ايجاد شود که پيش از اين آشکار نبوده اند (کولمن ٦، ٢٠٠٥). هرمان ، پدر فناوري تسلط مغز معتقد است که هر شخصي مخلوط بي همتايي از تمايلات متفاوت فکري است و اين تمايلات منجر به بروز متفاوت رفتار خواهد شد (قاسم زاده ،١٣٨١). نيو و ليو٧ (٢٠٠٩)در پژوهشي نشان دادند که دانش آموزاني که از آموزش هاي استراتژي مناسب يا چند دستورالعمل ، استادانه و تخصصي که ناشي از آموزش مي باشد، برخوردار شدند در زمينه خلاقيت توانايي بيشتري پيدا کردند و همچنين تفاوت هاي را بين دختران و پسران مشاهده شد و دختران نسبت به پسران زماني که از آموزش هاي تخصصي بهره مند بودند خلاقيت آنها در سطح بالاتري از پسران قرار داشته (گنجي ، پاشاشريفي و ميرهاشمي ، ١٣٨٤؛ مشکلاتي ، ١٣٨٤؛ رشيدي و شهر آراي ، ١٣٨٧، شريفي و داوري ، ١٣٨٨) در پژوهشي دريافتند که بين دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معني داري از نظر خلاقيت وجود دارد. لذا در اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين پرسش علمي هستيم که آيا بين دانشجويان دختر و پسر از نظر تفکرانتقادي ، سخت کوشي ، انگيزه پيشرفت و خلاقيت تفاوت وجود دارد؟

فرضيه پژوهش
١. بين تفکر انتقادي ، سخت کوشي ، انگيزه پيشرفت و خلاقيت دانشجويان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
روش پژوهش
جامعه ، نمونه آماري و روش نمونه گيري در اين پژوهش ، جامعه آماري شامل کليه دانشجويان دختر و پسردانشگاه آزاد اسلامي واحد انديمشک بودند که در سال ٩٠-١٣٨٩ مشغول به تحصيل بودند، که تعداد آنها ٤٤٦٤ نفر بود.
با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه ٣٥٤ (١٦٦ دانشجوي پسر و ١٨٨ دانشجوي دختر) دانشجو به دست آمد که با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي از بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي انديمشک انتخاب شدند.

همان طوري که در جدول (١)ملاحظه مي شود، دانشجويان پسر ٤٦.٩ درصد نمونه و دانشجويان دختر ٥٣.١ درصد نمونه راتشکيل مي دهند.

ابزارهاي اندازه گيري
الف )پرسشنامه تفکرانتقادي : يک آزمون توسعه يافته جهت سنجش مهارت هاي تفکر انتقادي در دانشجويان دانشگاهي است که براي نخستين بار توسط خليلي و سليماني (١٣٨٢) ترجمه و هنجاريابي شده است . اين آزمون شامل ٣٤ سوال ، که ١٨ مورد آن چهار گزينه اي و ١٦ پرسش ديگر پنج گزينه اي مي باشد. آزمودني ها براي هر سوال بايد از ميان گزينه ها، يک گزينه را که بر اساس قضاوت شان بهترين پاسخ است ، انتخاب کنند. براي هر پاسخ صحيح يک نمره به آزمودني تعلق مي گيرد. حداقل نمره صفر و حداکثر آن ٣٤ مي باشد. آزمون مذکور در ٥ بعد مهارت هاي شناختي تفکرانتقادي شامل ارزيابي (١٤سوال )، قياس (١٧سوال )، استقراء(١٤)، استنباط (١١سوال )، و تحليل (٩سوال ) بوده که برخي از سوالات مربوط به چند مهارت مي باشند (فاشيون و فاشيون ١، ١٩٩٧، به نقل از مهري نژاد، ١٣٨٦). پايايي آزمون با استفاده از فرمول کودر ريچاردسون ٢٠ در محدوده ٠.٧١-٠.٦٨(فاشيون و فاشيون ، ١٩٩٣)، ٠.٦٢ (خليلي و سليماني ،١٣٨٢)،٠.٨٢ (عبدحق ،١٣٨٣) به دست آمده و نتيجه تحليل عاملي در تعيين اعتبار سازه آزمون حاکي از آن بود که آزمون از پنج عامل (ارزيابي ، قياس ، استقراء، استنباط و تحليل ) تشکيل شده است که همه پنج عامل ، با نمره کل آزمون همبستگي مثبت و بالايي داشته اند. همچنين آزمون مذکور قادر به تميز اختلاف سطح تفکر انتقادي بين دانشجويان پرستاري و فلسفه بوده است (٤٩٥-=t و٠٠٠٠١P<) بود (به نقل از خليلي ، بابامحمدي و حاجي آقاي ، ١٣٨٢). همچنين در پژوهش حاضر پاياي مقياس تفکر انتقادي به دو روش آلفاي کرونباخ و تنصيف محاسبه شد. ضريب پايايي به روش آلفاي کرونباخ برابر با٠.٩٤ و درروش تنصيف از فرمول ضريب هبستگي اسپيرمن -براوان استفاده شده . ضريب پاياي محاسبه شده با استفاده از روش گاتمن و اسپيرمن -براوان به ترتيب برابر است با ٠.٩٤ و٠.٩٤ بوده .
ب ) مقياس سخت کوشي : اين پرسشنامه يک آزمون ٤٥ سوالي است . پرسش ها در مقياس چهار درجه اي ليکرت از نمره ي صفر تا سه براي سه زير مقياس تعهد، کنترل و مبارزه طلبي محاسبه مي شود. هر يک از زير مقياس هاي اين آزمون بر حسب ١٥ سوال ارزيابي مي شود کمترين نمره ي آزموني در هر يک از زير مقياس هاي آزمون صفر و بيشترين آن ٤٥ است . علاوه بر سه زير مقياس ، از جمع کل نمره ي زير مقياس ها يک نمره کل براي سخت کوشي به دست مي آيد. در اعتباريابي مقدماتي نرم فارسي مقياس سخت کوشي در مورد سه نمونه از دانشجويان ، ورزشکاران و بيماران ، مشخصه هاي روانسنجي ١ آن به شرح زير گزارش شده است . ضرايب آلفا از ٠.٨٨ تا ٠.٩٣ براي زير مقياس تعهد، از ٠.٨٥ تا ٠.٩٤ براي زير مقياس کنترل ، از ٠.٨٩ تا ٠.٩٥ براي زير مقياس مبارزه طلبي و از ٠.٧٨ تا ٠.٩٤ براي نمره ي کل سخت کوشي محاسبه شده که نشانه همساني دروني ٢ خوب مقياس است . ضرايب همبستگي نمره ها با فاصله ي دو تا چهار هفته از ٠.٨٢ تا٠.٩٠ براي زير مقياس تعهد، از ٠.٨٠ تا٠.٨٨ براي زير مقياس کنترل ، از ٠.٧٩ تا ٠.٨٧ براي زير مقياس مبارزه طلبي و از ٠.٨٠ تا٠.٨٨ براي نمره کل سخت کوشي محاسبه شده ، که بيانگر پايايي بازآزمايي ٣ کافي براي مقياس است (بشارت ، ١٣٨٧). همچنين در پژوهش حاضر پايايي سخت کوشي به دو روش آلفاي کرونباخ و تنصيف محاسبه شد. ضريب پايايي به روش آلفاي کرونباخ برابر با ٠.٨٦ و در روش تنصيف از فرمول ضريب همبستگي اسپيرمن -براوان استفاده شد. ضريب پايايي محاسبه شده با استفاده از روش اسپيرمن -براوان و گاتمن به ترتيب برابر است با ٠.٨١ و٠.٨١ بوده .
ج ) پرسشنامه انگيزه پيشرفت ٤ (AMQ): پرسشنامه انگيزه پيشرفت ابزاري مدادي -کاغذي است که توسط هرمان ٥(١٩٧٠) تهيه و تدوين شده و به وسيله شکرکن و برومند نسب (١٣٨١) به فارسي برگردانده شده است . اين پرسشنامه ٢٩ ماده دارد که به صرت جملات نيمه تمام مي باشند و گزينه هاي ارائه شده براي هر ماده بين ٤ تا ٦ گزينه متغير است . براين اساس حداکثر نمره هر ماده بين ٤ تا ٦ مي باشد که با توجه به تعداد گزينه هاي هر ماده تغيير مي کند. ضريب همبستگي محاسبه شده ٠٤٦=r بود که در سطح ٠.٠٥ معني دار بود. در پژوهش حاضر براي محاسبه ضريب پايايي از روش آلفاي کرونباخ و تنصيف استفاده شد. در روش تنصيف از فرمول ضريب همبستگي اسپرمن _ براوان استفاده شد. ضريب آلفاي کرونباخ محاسبه شده ٠.٧١ و ضريب پاياي محاسبه شده با استفاده از روش هاي گاتمن و اسپرمن _براوان به ترتيب ٠.٧٨ و ٠.٧٧ مي باشد.
د) پرسشنامه خلاقيت عابدي : اين آزمون ، يک آزمون مدادي -کاغذي است که توسط عابدي تهيه و توسط کفايت (١٣٧٣) به فارسي برگردانده شده است . اين آزمون ٦٠ ماده دارد که چهار ويژگي افراد خلاق را شامل سيالي ، ابتکار، انعطاف پذيري و بسط را اندازه مي گيري مي کند. ضريب اعتبار آزمون با استفاده از اعتبار سازه به وسيله عابدي (به نقل از کفايت ، ١٣٧٣)، ٠.٤٦ گزارش شده است . کفايت (١٣٧٣) براي سنجش اعتبار آزمون از روش همبستگي با آزمون تورنس استفاده کرد که نشان داد ضرايب براي کل آزمون (٠.١٥)، سيالي (٠.٠٨)، انعطاف پذيري (٠.١٢)، ابتکار(٠.٠٠٢) و بسط (٠.٠٦) بدست آمد ضرايب بدست آمده به جز مقياس انعطاف پذيري و کل آزمون که در سطح کمتر از ٠.٠٥ معني دار نيستند.
همچنين در پژوهش حاضر پايايي پرسشنامه خلاقيت عابدي به روش آلفاي کرونباخ و تنصيف محاسبه شد. ضريب پايايي به روش آلفاي کرونباخ برابر با ٠.٦٥ و ضريب پايايي به دست آمده با استفاده از روش اسپيرمن -براوان و گاتمن به ترتيب برابر است با ٠.٨٥ و٠.٨٥ بود.
يافته هاي پژوهش
يافته هاي اين پژوهش در دو بخش يافته هاي توصيفي و يافته هاي مربوط به فرضيه هاي پژوهش مورد بررسي قرار گرفتند.
الف )يافته هاي توصيفي :
يافته هاي توصيفي اين پژوهش شامل شاخص هاي آماري مانند ميانگين ، انحراف معيار، واريانس ، حداقل و حداکثر نمره براي کليه متغيرهاي مورد مطالعه در جدول ٢ ارائه شده است .

همانطور که در جدول (٢) نشان داده شده است ميانگين ، انحراف استاندارد، واريانس ، حداقل و حداکثر نمرات کسب شده در متغير تفکرانتقادي هر يک از گروهها به ترتيب گروه پسران ٧.٩٠، ١.٨٢، ٣.٣٤، ٤ و١٢؛ گروه دختران ١١.١٤،٥١.٩٤، ١٣٢.٦٣، ٤ و ٣٤؛ گروه کل افراد ١١.٦٤، ٩.١٧، ٨٤.٢٣، ٤ و ٣٤ کسب کردند.
و در متغير سخت کوشي در گروه پسران ٧٩.٠١، ١٩.٣٩، ٣٧٦.٠٦، ٣١ و ١١٨، ودر گروه دختران ٧٠.٩٣، ١٨.٣١، ٣٣٥.٣٥، ٣٢ و ١١٩ و براي کل افراد ٧٤.٧٢، ١٩.١٣، ٣٦٦.١٧، ٣٢ و١١٩ کسب کردند.
و در متغير انگيزه پيشرفت براي گروه پسران ٧٥.١٥، ١٠٥.١٠،٨٧.٢٨، ٥٧،١٠٣ و ١٦٦ و براي گروه دختران ٧٥.١١، ١٠.٦٠، ١١٢.٤٥، ٥٧ و ١١٦ و براي کل افراد٧٤.٢٥، ١٠.٠٢، ١٠٠.٥١، ٥٧ و ١١٦ کسب کردند.
و در متغير خلاقيت براي گروه پسران ١٢٣.١١، ٨.٧٢، ٧٦.٠٧، ١٠٦، ١٤٣ و ١٦٦، و براي گروه دختران ١٢٠.٨٨، ١٠.٨٢، ١١٧.١٤، ١٠٢ و ١٤٩ و براي کل افراد ٩.١٢١،٩٤.٩٣، ٩٨.٠٨، ١٠٢ و ١٤٩ کسب کردند.

يافته هاي مربوط به فرضيه پژوهش

مطابق جدول شماره (٣) ملاحظه مي شود سطوح معني داري همه آزمونها بيانگر آن هستند بين دانشجو پسر و دانشجو دختر از لحاظ متغيرهاي وابسته (تفکرانتقادي، سخت کوشي، انگيزه پيشرفت و خلاقيت ) تفاوت معني داري وجود دارد. حال براي پي بردن به اين که بين دو گروه پسران و دختران از لحاظ کدام متغير وابسته تفاوت معني دار وجود دارد از آزمون اثرات بين آزمودني ها که ، در جدول شماره (٤ ) ارائه شده است ، استفاده شد.

مطابق جدول شماره (٤) مشاهده مي شود بين دانشجويان پسر و دانشجويان دختر از لحاظ تفکرانتقادي تفاوت وجود دارد (٠٠٠١<p و ٦٠٨١=F). بنابراين فرضيه اول تاييد مي گردد. به عبارت ديگر با توجه به ميانگين دو گروه ، دانشجويان دختر نسبت به دانشجويان پسر از لحاظ تفکرانتقادي وضعيت بهتري دارند. بين دانشجويان پسر و دانشجويان دختر از لحاظ سخت کوشي نيز تفاوت وجوددارد (٠٠٠١<p و ١٦٣٨=F). بنابراين فرضيه دوم تاييد مي گردد. به عبارت ديگر با توجه به ميانگين دو گروه ، دانشجويان پسر سخت کوش تر از دانشجويان دختر هستند. بين دانشجويان پسر و دانشجويان دختر از لحاظ انگيزه پيشرفت تفاوتي مشاهده نشده است (٩٧.=p٠ و٠٠٠١=F). بنابراين فرض سوم رد مي گردد. و به علاوه ، بين دانشجويان پسر و دانشجويان دختر از لحاظ خلاقيت نيز تفاوت وجود دارد (٠٠٣<P و ٦٠٨١=F). بنابراين فرضيه چهارم تاييد مي گردد. به عبارت ديگر با توجه به ميانگين دو گروه دانشجويان پسر نسبت به دانشجويان دختر خلاقيت تر هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید