بخشی از مقاله


مهندسي ارزش و کاربرد آن در توسعه ي بهره وري
خلصه
با توجه به اهميت توسعه ي بهره وري و مکانيزم تحقق آن که بر پايه تجزيه و تحليل شاخص ها و شناخت نقاط ضعف و فعاليت هاي گروهي و خلق و بهبود مستمر است، از طرف ديگر با در نظرگيري نقاط مشترک بين ديدگاه هاي موضوعي بهره وري و مهندسي ارزش، ميت وان در اجراي توسعه ي بهره وري به صورت کامل مؤثر جهت رسيدن به نتايج مناسب و ملموس، متد مهندسي ارزش را بکار گرفت .
در اين مقاله ابتدا مفهوم مهندسي ارزش ،تاريخچه ي آن مراحل و فرآيند مهندسي ارزش و از طرف ديگر نقاط مشترک ديدگاه هاي مهندسي ارزش و بهره وري شرح داده شده و ديگر موارد و نکات کاربردي مهندسي ارزش در مراحل چهار گانه ي بهره وري اعم از امکان سنجي، طراحي، تجزيه و تحليل و بهبود مورد بررسي قرار مي گيرد.
واژگان کليدي: ارزش ،هزينه ،بهبود،کيفيت ،مهندسي ارزش ،بهره وري
مقدمه
مهندسي ارزش يک کوشش سازماندهي شده گروهي با مشارکت کليه عوامل موثر آگاه به موضوع براي تحليل منظم ارزش و هزينه ها به منظور بهبود ارزش عملکرد پروژه و طرح روشهاي جديد با حذف هزينه هاي غير ضروري در جهت کاهش هزينه هاي کلي، بهبود عملکرد و افزايش کيفيت است. )جبل عاملي، مير محمد صادقي. ص ٧١(.
يکي از ويژگيهاي مهندسي ارزش کارايي آن در تمامي عرصههاست؛ زيرا اول اين روش مبتني بر کار تيمي بوده و ثانيا استفاده از خلقيت يکي از مهمترين مراحل آن است. همچنين مهندسي ارزش به علت ماهيت کارکردگرا بودن آن در هر صنعتي که محصول آن داراي کارکرد باشد قابل استفاده است.کشورهاي توسعه يافته مهندسي ارزش را به عنوان ابزار اصلي بهره وري معرفي کرده و در بعضي موارد تخصيص بودجه سالنه مجموعه ها را منوط به ارائه گزارش سالنه مهندسي ارزش کرده اند. کشورهاي توسعه يافته مهندسي ارزش را به عنوان ابزار اصلي بهره وري معرفي کرده و در بعضي موارد تخصيص بودجه سالنه مجموعه ها را منوط به ارائه گزارش سالنه مهندسي ارزش کرده اند. مهندسي ارزش، از تکنيک هاي بسيار قدرتمند حل مساله، کاهش هزينه و بهبود کيفيت و عملکرد طرح ها و محصولت بخش هاي مختلفي چون نيرو، صنعت، خدمات و عمران است. اين تکنيک، تنها يک فرآيند خلق، نوآور و نظام يافته در حل مساله نيست، بلکه قدرت و توانايي تشخيص مساله و فرموله کردن آنرا نيز دارد. به بيان ساده، مهندسي ارزش ارائه روشي است جديد، براي انجام کارهايي که قبلً با شيوه هاي سنتي و قديمي انجام مي شده است. مهندسي ارزش مبتني بر کارکردگرايي، خلقيت و کار تيمي بوده و در نظر گرفتن ديدگاه هاي جامع گرايانه، توجه به هزينه هاي طول عمر و نگاه توأم به هزينه، ريسک و فرصت در تصميم گيري ها، لزمه آن است. موثر بودن اين تکنيک در پروژه هايي که داراي يکي از ويژگي هاي تکرارپذيري زياد، پيچيدگي و ريسک بال هستند، بيشتر مشاهده مي شود. اگر چه کاربرد اصلي مهندسي ارزش را در شناسايي و افزايش کارکردهاي اصلي يک پروژه، سيستم يا محصول و حذف هزينه هاي غيرضروري اين کارکردها مي دانند، ليکن در نگاه کلن، به کارگيري مهندسي ارزش را مي توان در کمک به تحقق موارد زير موثر دانست: در واقع مهندسي ارزش را مي توان سفري از »تلش براي انجام درست کار« به »تلش براي انجام کار درست« دانست چرا که مهندسي ارزش به ايجاد توافق در مورد »چرايي« قبل از شروع بحث هاي تهديدکننده در مورد »چگونگي« مي پردازد و از اين طريق بسياري از موضع گيري هاي جانبدارانه را، در جهت ايجاد فضاي تفاهم، خنثي مي سازد.
درکشور ما نيز پس از ابلغ قوانين الزام آور معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور از سال ٧٣١۱، متوليان بخش انرژي کشور پس از اجرائي کردن مهندسي ارزش در بسياري از پروژه ها و دستيابي به دستاوردهاي متعدد در اين حوزه اقدام به وضع قوانين مرتبط با اجراي مهندسي ارزش در مجموعه خود نمودند
تاريخچه مهندسي ارزش
تاريخچه مهندسي ارزش به سالهاي پس از جنگ جهاني دوم در شرکت جنرال الکتريک، بهخاطر کمبود مواد اصلي)مواد نسوز( و مصالح خاص در توليدات صنعتي برميگردد. در آن زمان مطالعاتي در ايجاد تغييرات که بهصورت جايگزينسازي و استفاده از مصالح کم هزينهتر در طراحيها، بدون از دست دادن کيفيت کارکرد مورد انتظار، انجام گرفت که زايش علم مهندسي ارزش را بهدنبال داشت. بدين ترتيب که هانري ارليکر معاون شرکت مذکور متوجه شد که در بسياري موارد اين تغييرات منجر به هزينههاي کمتر و محصولت بهتر ميشود. اين موضوع وي را ترغيب کرد که با برنامهريزي، نسبت به بهبود ارزش محصولت اقدام کند. او اين وظيفه را بر عهده "ل رنس مايلز" مهندس ارشد شرکت گذاشت تا راه موثري براي بهبود ارزش محصولت پيدا کند. بدين ترتيب علم مهندسي ارزش توسط "ل رنس مايلز" در سال ٧۱٤١ بنيان - گذاري شد. او و گروه همکارش يک سيستم قدم به قدم بهنام" تجزيه و تحليل ارزش" ايجاد کردند. مايلز روش رسمي را به اجرا درآورد که در جريان آن چندين گروه از کارکنان شرکت کارکرد محصولت توليدي و شيوههاي انجام توليد را مورد بررسي قرار دادند. آنان به اتکاي روشهاي خلق گروهي تغييراتي در محصولت شرکت به وجود آوردند که بدون آنکه افت در کارايي محصولت ايجاد کند، موجب کاهش هزينههاي توليد شود. با اين وجود مهندسي ارزش از سال ٧۱٩١ در صنعت به رشد و شکوفايي رسيد و در دهه اخير به طور جدي در صنعت ساختمان مورد توجه قرار گرفت و بهعنوان يک روش مهم در عرصه فعاليتهاي مهندسي شناخته شد. مهندسي ارزش بهعنوان شيوهاي کارآمد براي شناسايي و حذف هزينههاي غير ضروري و کوتاه کردن زمان اجرا و بهينه سازي طرحها بهکار گرفته ميشود. مهندسي ارزش با ارائه راهکارهاي نو و ابتکار، خلقيت و استفاده از تجربيات، نتايج سودمندي را در زمينههاي بهبود کيفيت و صرفهجويي در هزينه کل به عنوان دو عامل بسيار اساسي در پي داشته است. کشورهاي صنعتي سالهاست که در مراحل مختلف طرح از اين تکنيک استفاده ميکنند و حتي در بعضي از کشورها استفاده از مهندسي ارزش در پروژههايي با بودجه دولتي و خاص اجباري است. در سال ٧۱٩٤ دفتر کشتيسازي نيروي دريايي آمريکا اولين سازمان دفاعي بود که يک برنامه رسمي مهندسي ارزش را با کمک مايلز تدوين کرد. در سال ٧۱٩١ لشکر اورنانس از ارتش آمريکا آغاز کننده برنامه مهندسي ارزش بود و برنامه ارائه شده آنها سالهاي طولني ادامه يافت و در بخش آموزش، مديران مهندسي پيشنهاد کردند که مهندسي ارزش بهعنوان بخشي از دروس ارائه شود. پس از آن مهندسي ارزش در ساير مراکز از جمله نيروي هوايي آمريکا و غيره گسترش يافت. تا سال ٧۱١١ صنايع ساختمان بهطور محدود به مهندسي ارزش علقه نشان ميداد تا اينکه دوازدهمين کنفرانس سالنه انجمن مهندسان ارزش آمريکا موسوم به SAVE بر کاربرد تحليل ارزش را در صنايع ساختمان تاکيد کرد و آن را ضروري دانست. هنگامي که وزارت دفاع آمريکا در سال ٧۱١١ نخستين گام را در وارد کردن مهندسي ارزش به عرصه ساختمان برداشت انجمن زمين شناسي آمريکا پيشگام شد و اهميت برنامه قاطعانه گسترش چشمگير در بهره گيري از تحليل ارزش در دو عرصه طراحي و اجرا را بر عهده گرفت. انجمن زمين شناسان آمريکا در روز يکم مارس ٧۱١١ اعلم کرد که شرايط مربوط به مهندسي ارزش در اغلب قراردادهاي معماري، مهندسي ، سرپرستي و اجرا گنجانده شده است و بعد از آن در کليه شرکتها به تدريج مورد استفاده قرار گرفت. در حال حاضر هيچ روشي وجود ندارد که کاربرد روشهاي مهندسي ارزش را در پروژههاي ملي کليه کشورها الزامي گردانيده باشد، اين علم در جهان امروزي شناخته شده و در حال تکامل است و شرکتهاي مختلف از مزاياي آن استفاده ميکنند.
تعاريف مهندسي ارزش ١:
مهندسي ارزش و يا تحليل ارزش به صورتهاي مختلف تعريف شده است. لرنس مايلز مهندسي ارزش را همچون ديدگاهي خلق و سازمان يافته که شناسايي کارآمد هزينههاي غيرضروري را انجام ميدهد، تعريف ميکند. در اين تعريف منظور از هزينههاي غير ضروري هزينههايي است که به کيفيت، بهره برداري، عمر مفيد، شکل ظاهر، مشخصات فني درخواستي کارفرما مربوط نميشود. انجمن آمريکايي مهندسان ارزش، مهندسي ارزش را کاربرد نظام يافته روشهاي فني شناخته شده براي شناسايي کارکردها در قبال کمترين هزينه کلي تعريف ميکند. تعاريف مختلف ديگري نيز ارائه شده که به برخي ازآنها
اشاره ميشود:
مهندسي ارزش يک روش منسجم براي رسيدن به بالترين ارزش به ازاي هر واحد پولي هزينه شده است، در حالي که کيفيت، ايمني، قابليت اطمينان و قابليت نگهداري حفظ و يا ارتقا يابد.)دل ايزول،٧۱۱١(.
مهندسي ارزش تلشي است سازمان يافته که کارکردهاي کالها و خدمات را تحليل ميکند. در اين تلش، راه و روشهايي جستجو ميشوند که بتوانند کارکردهاي ضروري و ويژگيهاي مورد نياز محصول را همراه با سودآوري توليد آن تامين کنند.)جري کافمن، ٧۱۱١(. مهندسي ارزش توسط کِلي و ميل اينگونه تعريف شد: مهندسي ارزش يک خدمت فعال، خلق و حل کننده مشکلت است که با استفاده از روش منضبط و جهتدار سيستم ارزش مشتري را مشخص ميکند. در اين روش براي نمايش ارتباط بين زمان. هزينه و کيفيت از تحليل کارکردي استفاده ميشود. يک روش سيستماتيک براي ايجاد طرح کار است که بعد از اينکه جريان کار با تحليلهاي کارکردي مناسب مورد مطالعه قرار گرفت، بهترين ارزش را براي هر محصولي ايجاد ميکندو در صورت نياز، اصلح و يا طراحي مجدد کار انجام ميشود. مهندسي ارزش فرايندي براي دست - يابي به بهترين نتيجه ممکن است به گونهاي که کيفيت، ايمني، قابليت اعتماد و قابليت تعمير با هر واحد پولي که هزينه ميشود، بهبود يابد. مهندسي ارزش، يک سيستم چند منظوره براي آناليز طراحي يک محصول است.
مهندسي ارزش ابتدا مترادف کلمه تحليل ارزش بود ،بعد به مهندسي ارزش تبديل شد و امروزه آنرا با عنوان مهندسي ارزش مي شناسند.مهندسي ارزش فرايندي است که مجريان پروژه را قادر مي کند تعدادي از گزينه هاي جايگزين براي پزوزه را در دوره هاي زماني کوتاه ايجاد و انها را ارزيابي کنند ،فن مهندسي ارزش معيارها و شاخص هاي پروژه را مورد توجه و تاکيد قرار ميدهد و از اين طريق ،اعضاي تيم طراحي پروژه را براي اتخاذ تصميم هاي منطقي براي پروژه هاي مختلف طرح کمک مي کنند.بنابراين مقصود و هدف اصلي در مهندسي ارزش عبارت است از بهينه سازي مصرف بودجه و هدايت پروژه براي دستيابي به بيشترين ارزش کلي براي مجريان آن. توصيه هاي ناشي از انجام مطالعات مهندسي ارزش اطلعاتي زا براي طراحي تسهيلت پروژه پيشنهاد مي کند که ممکن است به افزايش سرمايه گذاري اوليه آن منجر شود امتا در دراز مدت آثار چشم گيري بهبود کيفيت محصول،قابليت اطمينان و کاهش هزينه هاي عملياتي آن ميگذارد.به طور خلصه مهندسي ارزش يک کوشش سازمان يافته براي استفاده از خل قيت ها و تحليل عملکرد سيستم ها ،تجهيزات و خدمات موسسه ها به منظور رسيدن بهعملکرد واقعي با کمترين هزينه در طول عمر مفيد يک پروژه )شامل هزينه هاي مقدماتي،بهره برداري،نگهداري و...(است که سازگار با ايمني و کيفيت مورد نظر است.ارزش اصطلحي است که در کاربرد روزمره با هزينه يکي است.هزينه مبلغي است که در مقام مبادله بابت محصولت يا خدمات مورنياز پرداخت مي شود و کوشش دائمي پرداخت کننده نيز متوجه به حداقل رساندن آن است. از طرف ديگر همواره کوشش به عمل مي آيد که کيفيت يا استاندارد محصولت يا خدمات مورد نياز در برابر هزينه پرداختي به بيشترين حد افزايش يابد. اينکه اين دو هدف ، به حداکثر رساندن کيفيت و ارزش محصول يا خدمات و به حداقل رساندن هزينه تا چه اندازه تحقق يافته اند ،تضمين شدن يا نشدن ارزش را تعيين خواهد کرد.به عبارت ديگر يکي از نشانه هاي تحقق يافتگي ارزش را مي توان از روي اين معادله ساده دريافت: I=V.C
I=شاخص ارزش
V= کل مبلغ مربوط به درآمد يا رضايت حاصل شده
C= هزينه ي پرداخت شده
همانطور که ملحظه ميشود Vو C دو سوي متضاد اين معادله را تشکيل ميدهند،هرچه I بزرگتر باشد نشانه باارزشتر بودن محصول يا خدمات انجام شده است اين موضوع چه در مورد يک محصول ساده چه در يک پروژه سرمايه گذاري بزرگ ، نشانگر ارزش انديشي است ،افزايش رضايت و برآورده شدن نيازهاي خريدار با کمترين هزينه ،معرف ارزش خواهد بود و ميتوان اين ارزش را با عبارتي روشن و ملموس براي موارد مقايسه و تصميم گيري اندازه کرد.مهندسي ارزش روشي اساسي است که ميتواند به تمامي رشته ها بپردازد و هيچ چيز حتي ضرورت وجود يک محصول را قطعي تلقي نمي کند. حال به تعريف چند واژه کليدي در موضوع مهندسي ارزش مي پردازيم و مروري اجمالي به مراحل اجراي مهندسي ارزش ارائه مي گردد:
هزينه .کارکرد =ارزش
که هريک از اجزاي آن چنين تعريف مي شوند:
هزينه ٧:هزينه نيازمند تعيين دقيق است و عبارت است از مجموع نيروي انساني، مواد، نگهداري و هزينه هاي غير مستقيم مورد نياز براي توليد يک محصول و نگهداري آن در طول عمر محصول است. به عبارت ديگر، هزينه براي طول عمر يک محصول يا خدمات مدنظر است.يا به عبارتي ديگر مجموعه پرداختهايي که براي تامين عوامل توليد و نهايي شدن يک محصول کال يا خدمات انجام مي شود.
کارکرد٧: کاري که بايد يک محصول انجام دهد آنچه محصول به خاطرش فروش مي رود،آن ويژگي که محصول بدون آن فروش نخواهد داشت.
ارزش ١: اصطلح ارزش عبارت است از کمترين هزينه اي که با آن مي توان يک کارکرد را با اثر بخشي و اطمينان به نحو مطلوب انجام داد.با تمرکز به کارکرد به عنوان عامل راهبردي بهبود ارز ش چنين رابطه اي حاصل مي شود.اين رابطه گزيده ترين شرح و تعريف مفهوم مديريت ارزش است. در تعريفي ديگر ارزش براي مفاهيم مختلف کاربرد دارد و ممکن است با قيمت پولي و يا هزينه مورد سوء تعبير قرار گيرد. اگر يک محصول نيازهاي کامل يک خريدار را در ارتباط با آن محصول برآورده نکند ارزش آن محصول متناسب با قيمت آن نيست. ارزش يک محصول از ديدگاه فروشنده و خريدار متفاوت است و حتي ممکن است استفاده کننده هاي مختلف بين مفهوم آن اختلف نظر داشته باشند. به عنوان مثال، ارزش يک پيچ گوشتي از ديد يک مکانيک با خانم خانه دار متفاوت است.به طور معمول هنگام بحث از ارزش هفت سطح متفاوت
از ارزش وجود دارند:
٧-اقتصادي ١-اخلقي ٣-اجتماعي ٤-مذهبي ٩-قضائي١-زيبايي شناختي
مهندسي ارزش معمولً مرتبط با ارزش اقتصادي است که اين چنين تعريف مي شود:
کمترين هزينه براي فراهم کردن وظيفه . سرويس مورد نياز در زمان و مکان مطلوب و با کيفيت مورد نظر؛ در ساده ترين شکل ارزش برابر است با بها تقسيم بر هزينه .
بها٣:
در فرهنگ لغت، بها اين چنين تعريف مي شود: ارزش چيزي است که با کيفيت و يا اعتباري که همراه خود دارد اندازه گيري مي شود. به بيان ديگر، «کمترين هزينه اي که به وسيله آن عملکرد اساسي يک جزء کاري قابل دسترسي است». بها متفاوت با هزينه )به عنوان کميتي در واحد زمان ( است. آناليز ارزش با شناسايي کارکرد محصول . سرويس و اندازه گيري قابل قبول بودن کارکرد آن براي استفاده کننده ادامه مي يابــد. اين عمل مي تواند با جمع آوري داده هاي آماري و
اعتبارسنجي آن با پاسخگويي به سوالهاي زير از ديد مصــــــرف کننده حاصل مي شود:
هزينه دستيابي به اين کارکرد با طراحي فعلي چه ميزان است؟
به نظر شما باتوجه به عملکرد اين کارکرد؟ هزينه آن بايد به چه ميزان باشد؟ هزينه دستيابي به اين کارکرد، اگر مورد جايگزين وجود داشته باشد چه مقدار است؟
تعريف جامع از مهندسي ارزش
طبق تعريف رئيس انجمن مهندسي ارزش امريکا آقاي ارنست بوي : مهندسي ارزش عبارست از مجموعه ا ي از تکنيک هاي سيستماتيک و کاربردي براي تشخيص وظايف يک محصول و تأمين آن وظايف با حد اقل هزينه ها « ) باقري ، ١٣ : ٧٩(.
مايلز پدر علم مهندسي ارزش اين تکنيک را اين گونه معرفي مي کند . مهندسي ارزش يک فرآيند سيستماتيک و در سازمان يافته است که تلش مي کند ارزش محصول توليدي را از طريق شناسائي و حذف هزينه هاي غير ضروري حد اکثر کند . ) الفت و هاشمي ، ١٣ : ٩١ ( مفهوم مهندسي ارزش بر قراري تعادل بين هزينه ، عملکرد و کيفيت است بنابراين از ديدگاه مهندسي ارزش نيازها و مطلوبيتهاي مشتري از اهميت
ويژه اي برخوردار است و در نتيجه ارزش مطلوب زماني حاصل مي شود که مشتري راضي باشد . ) باقري ، ١٣ :
٧١ ( مهندسي ارزش يک تيم وظيفه مدار سازمان يافته است که به سوي تجزيه و تحليل وظايف محصول ، سيستم يا عرضه با هدف ارتقاء ارزشها بوسيله شناسايي و حذف هزينه هاي غير ضروري هدايت مي شود و عملکرد مورد نياز را با پائين ترين هزينه در چرخه زندگي پروژه بدست مي دهد . مديريت ارزش فقط محدود به مسائل فني نيست و از قبل در فعاليتهاي مديريتي و سياست شرکتها گسترش يافته است ) , wash –Sik : ٢٠٠٠؛ ٣٧١ (
مهندسي ارزش هرکسي را تحت تأثير قرار مي دهد و تضمين مي کند که و قتي حکومت ها و شرکتها راه هاي بهتري را براي صرف کردن پولهايشان جستجو مي کنند ، نقش بزرگتري را در آينده بازي کند .
مهندسي ارزش در ساختار کلي صنعت يکي از آن فرايندهايي است که واقعاً بايد در ارتباط با يک پروژه خاص تعريف شود . ) ٢٠٠١ , Bertram , ١.p (
ويژگي هاي مهندسي ارزش :
کارشناسان ويژگي هاي مهندسي ارزش را به ترتيب زير بيان مي کنند :
٧(افزايش و تقويت کار گروهي به منظور ظهور استعداد ها )بسط و ترويج کار تيمي ( ١(بهبود کيفيت محصولت
٣(تمرکز بر ويژگي هاي کارکردي محصول و خدمت نه خود محصول .
٤(ارضاء نيازهاي کارفرما و مصرف کنندگان نهايي با حد اقل هزينه در تمام طول پروژه هاي صنعتي هر يک از ٤ ويژگي به نوعي با بهره وري مرتبط است . از آنجا که يکي از راهاي افزايش بهره وري ايجاد سيستم هاي خود گردان است پس بايد بجاي استفاده از پستهاي فردي از پستهاي گروهي استفاده کرد ) بزرگي ،١٣ : ١١ ( کيفيت و بهره وري مستقيماً با هم در ارتباط هستند وقتي کيفيت بهبود مي يابد بهره وري در بلند مدت و شايد در کوتاه مدت افزايش مي يابد . ) طاهري ، ١٣ : ۱۱ (
تحقق بهره وري منوط به اجراي دو پيش شرط است :
٧(بال بردن راندمان يا کارايي : يکي از راه هاي بالبردن سطح راندمان توليد افزايش سطح توليد يا عملکرد نسبت به برنامه مي باشد و هر قدر ظرفيت واقعي توليد را به ظرفيت اسمي يا ظرفيت تعيين شده و استاندارد نزديک کنيم کاريي را افزايش داده ايم . از راه هاي ديگر افزايش راندمان کاهش هزينه نسبت به هزينه هاي استاندارد است بعبارت ديگر تقليل هزينه هاي توليد يا هزينه هاي ارائه خدمات نسبت هزينه هاي استاندارد يک نوع افزايش راندمان محسوب مي شود.
١(دستيابي به هدف و مقصود با تکيه بر سرعت ، دقت و کيفيت کار : اين مقوله دللت بر اثر بخش بودن توليد يا خدمت دارد به بيان ديگر وقتي که توليد يا ارائه خدمت در کمترين زمان ممکن و با دقت بال و بصورت مؤثر انجام گيرد ، بطوريکه کيفيت کارو رضايت استفاده کننده يا مشتري و در سطح کلن رضايت جامعه نيز تأمين ميشود اثر بخشي بدست مي آيد . ) بزرگي ،١٣ : ٧۱ ( مراحل انجام مهندسي ارزش
متدولوژي مطالعه مهندسي ارزش بر اساس برنامه هاي ارائه شده صاحبنظران مختلف به ظاهر متفاوت است .البته اين تفاوت بيشتر در تعداد فازهاي ظاهري بيشتري است چرا که روال انجام مطالعه توسط هر گروه از دست اندر کاران و صاحبنظران داراي شکستها و مرحله هاي کمتر يا بيشتر و زمان پرداختن به يک فاز يا فعاليت خاص در پروژه ،زودتر يا ديرتر از ديگري بوده است در حاليکه فرايند و رويکرد گروهي يا مجموعه فعاليتهاي ضروري و تقدم و تاخرشان تفاوت چشمگيري ندارند.سه مرحله اصلي مطالعه ارزش بر اساس استاندارد منتشر شده انجمن بين المللي مهندسان به صورت شکل ٧ مي باشد:

دونالد هنان نائب رييس انجمن بين المللي مهندسي ارزش آمريکا زمان مورد نياز براي مرحله پيش مطالعه را ٧ تا٣ روز و مرحله مطالعه را ٤ تا ٩ روز ذکر کرده برخي ديگر براي هر مرحله يک هفته زمان را کافي مي دانند در زمان کاري کشور ما ايران در نظر گرفتن مدت زمان ٣٣ روز کاري براي هر ٣ مرحله ضروري به نظر مي رسد به هر حال نبايد فراموش کرد که مهندسي ارزش يک فعاليت ضربتي است و بايد در کوتاهترين زمان ممکن انجام شود. در مطالعه مهندسي ارزش به طور کلي با ١ گروه پرسش مواجه هستيم گروه اول با ٤ پرسش وضع جاري را بررسي مي کنند و گروه دوم نيز با ٤ پرسش در پي طرح گزينه هاي جايگزين هستند.
گروه اول:پرسشهاي مربوط به وضع موجود:
 چيست؟
 اين جز چه کاري مي کند يا چه کاري بايد بکند؟
 آيا واقعا ضروري است؟
 هزينه ي آن چقدر است؟
گروه دوم :پرسشهاي مربوط به طرح گزينه ي جايگزين:
 چه چيز ديگري مي تواند همين کار را انجام دهد؟
 هزينه ي آن چقدر است؟
 آيا راه حل اجرايي جديداست؟
 امکان پذيرش و پياده سازي آن چقدر است؟
اين ١ پرسش مواردي را در بر دارد که تيم مهندسي ارزش با مد نظر داشتن انها در پي رسيدن به پاسخي صريح و در نتيجه سناريوي جايگزين وضع موجود است، سناريويي با هزينه کمتر و کيفيت بالتر.
پيش مطالعه ١:
در اين مرحله مجوعه فاليتهايي را انجام مي دهيم که براي مطالعه ارزش ضروري هستند اقداماتي را مورد توجه قرار مي دهيم که پيش نيازها و ضرورتهاي ما را به هنگام مطالعه اصلي برآورد ميکنند.فعهاليتهاي ١ گانه اين مرحله به صورت زير
هستند:
٧-مشخص کردن نيازها و خواسته هاي کارفرما ،کاربران و مشتريان پروژه که جمع آوري اين نظرات به دو صورت امکان دارد.اين که در محل استقرار ايشان نشستهايي را باتمرکز بر خواستها و نيازها ترتيب دهيم و ديگر اينکه بازار محصول يا به کارگيري دستاوردهاي پروژه را مورد مطالعه قرار دهيم وترکيب اين دو روش نتيجه بهتري در بردارد و هدف با موارد زير مي باشد.تشخيص اولين برخورد مشتري با محصول-تشخيص و اولويت گذاري ويژگي هاي مهم پروژه يا محصول-تشخيص و اولويت گذاري ضرورتهاي مد نظر کاربران و مشتريان پروژه يا محصول،مقايسه پروژه يا محصول با موارد مشابه -گردآوري مجموعه داده ها و اطلعات پروژه: دو دسته منابع اطلعاتي اوليه و ثانويه داريم،منابع اطلعاتي اوليه )انسانها و مستندات(و منابع ثانويه)توليد کنندگان محصولت مشابه و حتي نشريه هاي مرتبط با مطالعه ما هستند(يکي از منابع بسيار مهم ومفيد اطلعاتي مجموعه اطلعات پروژه هاي مشابه يا تجربه هاي مرتبط با موضوع کار ما هستند.يک منبع اطلعاتي ثانويه ديگر بازديد سايت پروژه يا محصول توسط تيم مطالعه ارزش است منظور سايت مکان واقعي خط توليد دفتر کار،کارگاه ساختماني و يا محل به کارگيري ،نصب و راه اندازي يک سيستم نرم افزاري و يا سخت افزاري جديد است.اگر چنين نمکاني موجود نبود،بازديد ما محدود به تسهيلت و تجهيزات و فعاليتهايي است که در آينده نيز مورد استفاده مطالعه گروه قرار خواهد گرفت.
٣- تعيين معيارهاي ارزيابي
تيم بايد مشخص کند که چه معيارهاي را براي ارزيابي پيشنهادها يا گزينه ها مد نظر قرار مي دهد،معيارها چه ارتباط مهمي با گزينه هاي پيشنهادي پايان مطالعه خواهند داشت.معيارها بايد مستقل از يکديگر باشند و تامين شدن آنها به معناي حصول رضايت سفارش دهنده است.
٤-تعيين محدوده مطالعه
گوه مطالعه بايد از محدوده اي که قرار است روي ان تمرکز و کار کند اطلع داشته باشد اين محدوده خطوط قرمز فراتر نرفتن تيم ،در مرحله گردآوري اطلعات و پرهيز از افرايش ناآگاهانه داده هاي ورودي را ترسيم مي کند.
٩-ايجاد مدلها
گروه بايد مدلهايي را براي پردازش داده هاي مورد نياز مطالعه ايجاد کند اين مدلها شامل مدلهايي نظير مدلهاي فضا،مدل هزينه،مدل زمان،مدل انرژي ،علوه بر اين نمودارها ،فلوچارتها و توزيع هاي آماري نيز مورد نياز هستند.
١-تامين امکانات مورد نياز تيم
تسهيل گر١ تيم مطالعه ارزش ، بايد برنامه کاري،محل برگزاري جلسات تيم و نيازهاي اعضا را معين و فراهم کند،موارد اجرايي ،هماهنگي و رفت و آمد اعضا به محل برگزاري جلسه ها تدارکات پذيرايي و وجود دستگاهاي صوتي و تصويري سالم و ديگر موارد مرتبط.
مطالعه ارزش
مهندسي ارزش يک کار يک نفره نيست کار تيمي است و تيم به عده اي مي گويند که براي دستيابي به اهداف مشترک ،با همديگر کار مي کنند و از مقاصد خود چشم پوشي مي کنند.تيم مهندسي ارزش ايده آل حداکثر ٧١ تا٧٩ عضو تمام وقت است که مي توناد از مشاوره و حضور افراد ديگري به صورت پاره وقت بهره گيرد.آشنايي قبلي اعضاي گروه با مفاهيم و متدولوژي مهندسي ارزش و يا تکنيکهاي حل خلق مساله بسيار مفيد است.به جز تسهيل گر تيم که تخصص وي مهندسي ارزش است و در اين زمينه داراي مدرک حرفه اي و تجربه هاي قبلي است اعضاي تيم بايد متناسب با نوع پروژه و تخصصهاي دست اندر کاران آن انتخاب شوند ذهن باز و روحيه پرسشگري انها بايد بر تخصص ايشان ترجيح داشته باشد.حضور نماينده اي از سازمان کارفرماي پروژه و مدير پروژه نيز مفيد است.تسهيل گر تيم نيز مثل يک مدير حاضر وو ناظر تمام وقت مي توناد فعاليت تيم را دراستاي انجام صحيح مطالعه و حرکت در مسير هدف و رسيدن به نتيجه مطلوب هدايت کند و به عنوان يک مرجع موثق همواره در دسترس باشد .عده اي از صاحبنظران معتقدند که اعضاي تيم بايد از ميان خبرگان و متخصصان خارج از سازمان پروژه باشند تا با نگاه تازه و از زاويه اي متفاوت به موضوع بنگرند و همچنين حضور برخي از دست اندر کاران پروژه يا محصول در تيم نيز لزم مي باشد.٤ عامل موفقيت آميز در در حرکت گروه عبارتند از :

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید