بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
نقش کليدي بهره وري آب در اقتصاد سبز و چشم انداز توسعه پايدار
چکيده
با تغيير نگرش تصميم سازان و سياست گذاران اقتصادي از نگاه مبتني بر رشد به توسعه اقتصادي و متعاقب آن به توسعه پايدار، که به دليل کاهش ظرفيت منابع طبيعي و افزايش آلودگي هاي زيست محيطي در بيشتر نقاط جهان و مهمتر از آن کاهش ظرفيت دفع ضايعات حاصل از فرآيندهاي توليد ايجاد شد، مفهوم بهره وري منابع طبيعي بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت . حرکت به سمت اقتصاد سبز مستلزم مديريت کارآمد کليه منابع طبيعي به ويژه آب مي باشد. آب به دليل اهميت حياتي آن براي ادامه زندگي، حمايت از انواع خدمات اکوسيستم و اهميت آن براي بخش هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي از ساير منابع طبيعي متمايز مي شود. بهره وري آب که به صورت نسبت خالص منافع حاصل از فعاليت هايي نظير صنعت ، کشاورزي و خدمات به مقدار آب مصرفي در فرآيند توليد تعريف مي شود، نشان مي دهد که يک سيستم چگونه آب را براي توليد کالاها و خدمات مختلف مصرف مي کند. در اين راستا، کشور ايران به دليل قرار گرفتن در ناحيه اي خشک و مقابله با انواع چالش هاي ناشي از تغيير اقليم از يک سو و افزايش روزافزون مصرف آب در بخش هاي مختلف اقتصادي از سوي ديگر، براي خروج از بحران آب ، به راهکارهاي ارتقاي بهره وري آب نياز دارد. در اين مقاله نقش مهم بهره وري آب در دستيابي به اقتصاد سبز و به تبع آن قرار گرفتن در مسير توسعه پايدار با انجام يک مطالعه جامع مورد بررسي و موشکافي قرار گرفته است .
واژه هاي کليدي: بهره وري آب ، اقتصاد سبز، توسعه پايدار
١- مقدمه
جهان امروز با چالش ها و خطرات زيست محيطي بسياري روبروست .
پديده تغيير اقليم ، ناشي از گسترش فعاليت هاي صنعتي و به تبع آن توليد و انتشار گازهاي موسوم به گازهاي گلخانه اي (عمدتا دي اکسيد کربن ، متان و بخار آب )، يکي از مهمترين نگراني هاي دولت ها و دانشمندان در حوزه محيط زيست مي باشد. کاهش منابع آب شيرين به ويژه در کشورهاي در حال توسعه و کشورهاي آسيايي و آفريقايي، يکي ديگر از چالش هاي اصلي پيش روي سياستگذاران مي باشد.
افزايش جمعيت به ويژه در کشورهاي در حال توسعه ، دولت ها را با چالش تأمين غذاي مورد نياز براي جامعه و مايحتاج زندگي براي انسان ها مواجه ساخته است . با اين وجود، رشد فعاليت هاي صنعتي و اقتصادي منجر به توليد و انتشار انواع آلودگيهاي زيست محيطي شده است . آب يکي از مهمترين منابع طبيعي است که در بيشتر فعاليت هاي توليدي به صورت مستقيم يا غير مستقيم مورد استفاده قرار ميگيرد.
از اين منبع طبيعي براي توليد انرژي و استخراج منابع معدني استفاده ميشود. صنايع شيميايي، فولاد، کاغذ، مواد غذايي و دامي، صنايع گردشگري، شيلات و آبزيان ، همگي به آب نياز دارند. لذا ميتوان گفت آب بر تمام بخش هاي اقتصادي تأثيرگذار است . کل اقتصاد به صورت مستقيم يا غير مستقيم به خروجي يا ستانده هاي صنايع وابسته است که در اين صنايع ، آب يک نهاده مهم و حياتي است . هر بخش از اقتصاد تا حدي به کمبود آب يا نوسانات تأمين آب وابسته است ؛ خشکسالي مثال آشنايي براي اين موضوع است . براي مثال ، خشکسالي بر محصولات کشاورزي اثر ميگذارد و منجر به کمبود نهاده ها براي انواع صنايع همچون صنايع غذايي و دامي ميشود. اگر اين صنايع مجبور به کاهش توليد شوند، صنايع ديگر تحت تأثير قرار ميگيرند.
توليدکنندگان محصولات غذايي و دامي بسته هاي کمتري از صنايع کاغذسازي يا پلاستيکي خريداري ميکنند. حمل و نقل ريلي و جاده اي بار غذايي کمتري جابجا ميکند. لذا حفاظت و مديريت کارآمد منابع آب براي حفظ يک اقتصاد پويا ضروري است .
تغييرات مصرف آب در يک بخش يا ناحيه ميتواند اثر موجي داشته باشد. نکته مهم در مورد تمام منابع طبيعي از جمله آب بازاري نبودن آن است . اين امر سبب ميشود انگيزه اي براي اصلاح الگوي مصرف در بخش هاي عمده مصرف کننده آب وجود نداشته باشد. يک راه حل براي جبران خسارات وارد بر کالاهاي زيست محيطي اعمال استانداردها و جريمه هاي دولتي است . مفاهيم اقتصادي ثابت ميکنند که اعمال دخالت دولت ها در ايجاد تعادل اقتصادي اين گونه کالاها، چه از طريق اعمال ماليات يا ساير جريمه ها و چه از طريق اعطاي يارانه ها و مشوق ها منجر به کاهش کارآيي اقتصادي ميشود. اين امر به دليل ايجاد سطح رفاه گمشده در منحني عرضه و تقاضا، از طريق انتقال منحني منافع اجتماعي کل و هزينه هاي اجتماعي کل به وقوع ميپيوندد. راه حل ديگر، از طريق ارزشگذاري زيست محيطي منابع طبيعي است . اين مفهوم شامل روش هاي مختلفي است که بسته به ماهيت کالاي زيست محيطي مورد استفاده قرار ميگيرد. مفهوم رايج در ارزشگذاري زيست محيطي "تمايل به پرداخت "١ است که در خصوص آب به عوامل متعددي همچون کميت (کل حجم آب که منبع مورد نظر ميتواند تأمين کند)، زمان (زماني که آب عرضه ميشود)، مکان (موقعيت مکاني عرضه آب )، اعتماد (احتمال عدم توقف تأمين و عرضه آب ) و کيفيت (محدوده اي که آب در آن بدون آلودگي است )، بستگي دارد.
بهره وري منابع طبيعي، به معني مصرف کارآمد و مؤثر از اين منابع ، يکي از شاخه هاي بهره وري سبز است . بهره وري سبز رويکردي است که ضمن تأکيد بر رشد اقتصادي به حفظ منابع طبيعي و کاهش توليد آلودگي هاي زيست محيطي توجه ميکند. اين مفهوم که معادل اصطلاحاتي نظير بهره وري زيست محيطي يا کارآيي زيست محيطي تعريف ميشود، براي اولين بار توسط سازمان بهره وري آسيايي مطرح شد.
٢- وضعيت آب در ايران و جهان
٩٧ درصد آب موجود در جهان را درياها و اقيانوس ها تشکيل ميدهند.
از ٣ درصد آب باقيمانده تنها ١ درصد به صورت منابع آب شيرين قابل استفاده است . آب بعد از هوا مهمترين نياز بشري به حساب مي آيد.
٣٦١ ميليون کيلومتر مربع از ٥١٦ ميليون کيلومتر مربع سطح کره زمين با آب پوشيده شده است (يعني ٧١ درصد). بسياري کره زمين را کره آب مي نامند ولي در عمل دسترسي به آب قابل شرب بسيار محدود است .
شکل ١- ميزان جمعيت و سطوح منطقه اي تنش آبي
براي اينکه آب بتواند منبعي براي رشد اقتصادي در آينده باشد، بايد کميت و کيفيت آن براي جوامع محلي در حد کفايت باشد بطوريکه محدوديتي براي اکوسيستم محلي ايجاد نکند. اما متاسفانه اين امر در بسياري از نقاط جهان به دليل توزيع نامتوازن آب در بين جمعيت جهان به وقوع نميپيوندد. امروزه بيش از يک ميليارد نفر در جهان براي دسترسي به منابع آب آشاميدني پاک با محدوديت مواجه هستند و تنها ده کشور از بيش از ٦٠ درصد کل منابع آب طبيعي تجديدپذير بهره مند هستند.
عرضه پايدار آب مستلزم وجود آب با کيفيت و کميت مورد نياز بدون به خطر انداختن نيازهاي اکوسيستم تعريف ميشود. حتي با افزايش جمعيت ، آب به طور نا برابر در کره زمين توزيع شده است . شکل ١، ميزان جمعيت و سطوح منطقه اي تنش آبي را نشان ميدهد. کشورهايي که بر روي نقشه با رنگ قرمز نشان داده شده اند، کشورهايي هستند که با تنش آبي مواجه ميباشند. اگرچه مقدار آب موجود بر روي کره زمين هميشه همين مقدار بوده است ، تنها کمتر از يک درصد از اين مقدار آب براي مصارف بشر قابل استفاده است . مابقي آن يا به صورت کوه يخ در قطب ها يا به صورت آب شور در اقيانوس ها ميباشند.
سهم اندک زمين از آب قابل استفاده براي بشر به منابع آب زيرزميني و آب هاي سطحي همچون رودخانه ها، درياچه ها و انهار محدود ميشود.
استفاده و بازگرداندن آب به اين منابع براي حفاظت از آن براي نسل هاي آينده بسيار حياتي است .
بر اساس آمارهاي منتشر شده توسط سازمان مديريت منابع آب ايران ، حجم متوسط سالانه نزولات جوي در سطح کشور ٤١٣ ميليارد متر مکعب تخمين زده شده است . از اين ميزان حدود ٢٨٦ ميليارد متر مکعب يعني حدود ٧١ درصد از طريق تبخير و تعرق از دسترس خارج ميشود. بنابراين تنها ١٣٠ ميليارد متر مکعب به عنوان منابع آب تجديد شونده در دسترس ميباشد که شامل ٨٥ ميليارد متر مکعب آب هاي سطحي و ١٠ ميليارد متر مکعب منابع آب هاي زيرزميني و ٥ ميليارد متر مکعب آب هاي سازندهاي آهکي ميباشد.
از سوي ديگر، بارش سالانه در ايران ٢٥٢ ميليمتر است درحاليکه متوسط جهاني که حدود ٨٠٠ ميليمتر ميباشد. علاوه بر آن ، پتانسيل تبخير در کشور حدود ٢٠٠٠ ميليمتر است که تقريبا سه برابر ميانگين جهاني است . توزيع بارش در ايران به گونه اي است که ٧٠ درصد از کل بارش تنها در ٢٥ درصد مساحت کشور به وقوع ميپيوندد. از طرف ديگر توزيع زماني بارش در کشور ايران الگوي نامتوازني دارد، به طوريکه ٧٥ درصد بارش در فصول غير آبياري اتفاق ميافتد.
در نمودار ١، روند افزايش جمعيت کشور و کاهش سرانه آب تجديدپذير در ٨٠ سال گذشته نشان داده شده است . همانطور که مشاهده ميشود با ادامه شيوه مصرف کنوني، مقدار سرانه آب تجديد شونده کاهش خواهد يافت . اين امر، ضرورت تغيير نگرش و سياست گذاري در الگوي مصرف به ويژه در بخش کشاورزي که سهم عمده مصرف آب در کشور را به عهده دارد، آشکار ميسازد.
از کل منابع آب سطحي، زيرزميني، آب شيرين کن ها و آب بازگشتي در ايران ، توزيع مصرف در سه بخش کشاورزي، صنعت و خانگي به ترتيب ٩٢%، ٢% و ٦% برآورد شده است . از سوي ديگر ميزان توليد ناخالص داخلي به ازاي مصرف يک متر مکعب آب در کشور ١.٦ دلار در سال ٢٠٠٦ برآورد شده است که اين مقدار در مقياس جهاني ٨.٦ دلار ميباشد. جدول ١ معيار تعيين بحران آبي شاخص فالکن مارک را نشان ميدهد. بنا بر تعريف سازمان ملل متحد، شاخص کم آبي کشورها بر معيار حجم سالانه آب تجديد شونده و نسبت آن با ميزان تقاضا و مصرف آب صورت ميپذيرد. بر اين اساس هر گاه مجموع مصرف آب يک کشور از ٤٠ درصد از کل منابع آب سالانه تجديدپذير بيشتر باشد، آن کشور کم آب تلقي ميشود. در حال حاضر سرانه آب تجديد پذير در ايران با ٧٨ ميليون نفر جمعيت و در اختيار داشتن ١٣٠ ميليارد متر مکعب آب تجديد شونده ، در حدود ١٦٥٠ متر مکعب ميباشد که بر اساس انواع شاخص هاي تعيين بحران آب در وضعيت مناسبي قرار ندارد. براي مثال ، بر اساس شاخص فالکن مارک در وضعيت تنش آبي، بر اساس شاخص سازمان ملل و شاخص مؤسسه بين المللي مديريت آب در وضعيت بحران شديد قرار دارد.
ميزان مصرف آب براي توليد محصولات زراعي مهم در کشور ايران بيشتر از متوسط مصرف جهاني براي توليد اين محصولات ميباشد.
جدول ٢ مقدار مصرف آب براي توليد يک تن محصول در ايران و متوسط جهان را نشان ميدهد.
همانطور که مشاهده ميشود، به دليل شرايط اقليمي کشور و کمبود منابع آبي تجديد شونده ، تأمين محصولات کشاورزي مورد نياز براي جمعيت فزاينده کشور، مستلزم بهره گيري از مقدار بيشتري آب در مقايسه با ميانگين جهاني براي توليد اين محصولات است . چنانچه آب همچنان به عنوان کالايي غير اقتصادي محسوب شود، شاهد از دست رفتن منابع آبي اندک باقيمانده خواهيم بود.
٣- بهره وري اقتصادي
غالبا در ادبيات اقتصادي مفهوم بهره وري در کنار کارآيي اقتصادي به کار ميرود. کارآيي به معني به کار گرفتن روش هايي براي به دست آوردن ستانده بيشتر از عوامل توليد محدود و يا کاهش ميزان بهره گيري از عوامل توليد براي حصول همان ميزان ستانده ، مي باشد. با اين حال ، غالبا به حساب آوردن اثرات و پيامدهاي فعاليت هاي اقتصادي براي محاسبه بهره وري يک واحد توليدي حائز اهميت است . آژانس بهره وري اروپا، بهره وري را به صورت يک رفتار و طرز برخورد ذهني معرفي ميکند. بهره وري يک فرهنگ و نگرش به کار و زندگي است ؛ روش و بينشي که از طريق بکارگيري راه هاي مختلف و عقلاني سعي در جلوگيري از اتلاف نيرو، انرژي، منابع و زمان داشته و ظرفيت ها و قابليت ها را ارتقا ميدهد. به عبارتي بهره وري يعني هوشمندانه کار کردن . بهره وري يعني باور داشتن به اينکه ميتوان هر روز مؤثرتر و بهتر از روز گذشته بود و اين به معني ايمان به پيشرفت بشر و اراده براي بهبود وضعيت ميباشد. در حالت کلي بهره وري از دو ديدگاه کمي و کيفي به صورت زير تعريف ميشود.
تعريف کمي: تعريف متداول بهره وري عبارت است از:
تعريف کيفي: به عبارت صحيح تر بايد بهره وري را به صورت اثر همزمان کارآيي و اثربخشي فعاليت مورد نظر تعريف نمود:
بهره وري= درست انجام دادن کار (کارآيي) + کار درست را انجام دادن (اثربخشي)
بهره وري يک ويژگي رفتاري است که بر بهينه سازي ارتباط و تعامل عوامل دروني و بيروني تکيه دارد. در حقيقت با اصلاح چيدمان عوامل توليد، به دليل بهبود فني يا انجام اصلاحات در زنجيره تجهيز، يا افزايش مهارت و بازدهي عوامل توليد، ميتوان به مقدار بيشتري ستانده دست يافت . بسياري از اقتصاددانان ، بهره وري را کليد رشد بلندمدت اقتصاد تعريف ميکنند.
٣-١- تعريف بهره وري سبز
سازمان بهره وري آسيايي ٢ ، در پي تغيير نگرش جهاني در خصوص توسعه اقتصادي و توجه به مباحث توسعه پايدار در کنفرانس جهاني اين سازمان با موضوع بهره وري سبز در سال ١٩٩٦ در مانيل با انتشار بيانيه اي رويکرد سازمان بهره وري آسيايي را در خصوص اين مفهوم بيان ميکند.
بيانيه مانيل در خصوص بهره وري سبز(٦ دسامبر ١٩٩٦ در مانيل ، فيليپين ) عبارتست از: "حفاظت از محيط زيست بايد بدون به خطر انداختن رشد بهره وري توسعه يابد." در پي تشکيل اين برنامه در سازمان بهره وري آسيايي، بهره وري سبز به صورت يک استراتژي براي ارتقاي همزمان بهره وري و عملکرد زيست محيطي جهت توسعه اجتماعي-اقتصادي تعريف شد. در حقيقت ، بهره وري سبز کاربرد بهره وري و ابزارها و فن آوريهاي مناسب مديريت زيست محيطي براي کاهش اثرات منفي زيست محيطي فعاليت ها، کالاها و خدمات سازمان هاست .
بهره وري سبز راهبردي است براي رسيدن به پيشرفت و توسعه اقتصادي و اجتماعي که هم توجيه اقتصادي داشته باشد و هم توجيه زيست محيطي.