بخشی از مقاله
چکيده
هدف توسعه پايدار روستايي گسترش امکانات و بهبود شـرايط زنـدگي نسـل کنـوني و نسـلهاي آتـي اقشـار آسـيب پـذير روستايي است گردشگري روستايي که يکي از شاخه هاي فرعي صنعت گردشـگري اسـت . و گردشـگري مـذهبي يکـي از رايج ترين اشکال توريسم ميباشد و بطور کلي شامل سفرها و بازديدهايي ميشود که اصلي ترين هـدف از آنهـا تجربـه اي مذهبي است . جاذبه هاي مذهبي، زيارتگاه ها و امکان مقدس هر ساله تعداد زيادي از گردشگران را به سـوي خـود جـذب ميکنند، و اين خود ميتواند به عنوان راهکاري اساسي در توسعه پايدار روستايي مطرح شود. منطقه سيستان با توجه به قدمتي که دارد داراي جاذبه هاي مذهبي زيادي ميباشد. اين مقاله توصيفي – تحليلي و با استفاده از منابع کتابخانه اي، به برريسي ابعاد مختلف گردشگري مذهبي و جايگاه آن در اديان مختلف پرداخته شده و نتايج بدست آمده نشان ميدهد که به دليل وجود جاذبه هاي مذهبي که در منطقه سيستان وجود دارد ايـن منطقـه توانمنـديهاي لازم در ايـن زمينـه را داراست و با برنامه ريزيهاي مناسب ميتوان زمينه را براي حضور هر چه بيشتر علاقمندان و گردشگران فراهم آورد.
واژه هاي کليدي: گردشگري مذهبي، جاذبه هاي مذبي، توسعه پايدار، سيستان .
مقدمه :
امروزه گردشگري فراتر از يک صنعت به پديده اي اجتماعي، اقتصادي در سطح جهـاني تبـديل شـده اسـت و مشـابه مقولـه اي حياتي در راستاي جهان به جامعه اي متحد و متمرکز فعاليت نموده است (حيدري چيانه ، ١٣٨٧:١). گردشگري مذهبي را مي - توان گونه اي از گردشگري دانست که شرکت کنندگان در آن فقط داراي انگيزه هاي مذهبي و يا به صـورت ترکيبـي بـا سـاير انگيزه ها هستند که از اماکن مقدس ، نظير معابد، کليساها و مساجد مقابر و امامزاده ها بازديد ميکنند(جمالي نژاد، ١٣٩١:٤٧).
از مثالهاي بارز گردشگري مذهبي ميتوان به مراسم حج مسلمانان ، مراسم مذهبي بوداها در تبت ، اجتماع هنـدوها در بنـارس ، زيارت اماکن متبرکه در کربلا، نجف ، دمشق و مشهد توسط شيعيان اشاره نمود. از جمله ويژگيهاي بارز توريسم مـذهبي مـي- توان به فصلي بودن آن اشاره نمود چرا که مراسم خاص مذهبي مانند حج تمتع و ... تنها در روزهاي و ماههاي معيني از سـال صورت ميگيرد و تراکم جمعيت در شهرهاي مذهبي خاص در اين زمان به حداکثر ميرسد. در يک تقسيم بندي کلي جاذبه - هاي مذهبي را ميتوان به هشت دسته تقسيم نمود:
١-مساجد ٢- امام زاده ها و بقعه ها ٣- آرامگاه ها و قبور ٤- تکيه ها و حسينه هاي قديمي ٥- آتشکده ها و آتشگاها ٦- صومعه ها و خانقاه ها که هر يک از اين جاذبه هاي مذهبي ميتوانند داراي بعد محلي، منطقه اي، فرا منطقه اي، ملي و بين المللي باشند(مرادمند، بديهي،١٣٩٢). در اين پژوهش سعي شده تا جنبه هاي مختلف گردشگري مذهبي و معرفي جاذبه هاي مذهبي منطقه سيستان و نقش آنها در توسعه پايدار روستاهاي منطقه که داراي جاذبه هاي مذهبي هستند، بررسي گردد.
به لحاظ موقعيت فرهنگي- مذهبي خاص ايران در ميان کشورهاي ديگر، گردشگري مذهبي جاي رشد و توسعه قابل توجهي دارد. يکي از زمينه هايي که براي رشد و توسعه گردشگري مذهبي ميتواند نقش مهمي ايفا کند وجود آيين هاي مذهبي متنوع در ايران است . گردشگري مذهبي که ريشه در باورها و اعتقادات ديني-مذهبي در جهان دارد، به مفهوم تخصص خود و فراتر از وابستگي به زمان و اوقات فراغت ، عامل مهم جغرافياي انساني در شکل گيري مسافرت ، ايجاد تمرکز و چشم انداز تورکز و چشم انداز فرهنگي است (مومني، ١٣٨٧:١٤).
مباني نظري انواع گردشگري مذهبي
گردشــگري مــذهبي يکــي از قــديميتــرين و پررونــق تــرين گردشــگريهــا در گذشــته و حــال حاضــر در سراســر جهــان است (شيندر،٢٠٠٤:٢). انسان از ابتداي تاريخ ، مکان هايي را مقدس ميدانسته است و به منظور تـأمين نيازهـا و خواسـته هـاي روحي و رواني و مادي خود از ترس بلاياي طبيعي و غير طبيعي که زندگي او را تهديد مـيکـرده انـد، بـه زيـارت و ديـدن آن مکان هاي مقدس ميرفته است (محلاتي،١٣٨٠:١٢).
گردشگران مذهبي به دو دسته ي عمده تقسيم ميشوند، دسته اول : آنهايي که از اماکن مقدس دين خود بازديد کـرده و گـروه دوم افرادي که از اماکن مقدس ديگر اديان ديدن ميکنند. به عنوان مثال افراد زيادي وجود دارندکـه مسـيحي نيسـتند امـااز کليساهاي نقاط مختلف بازديد مي کننديا مسيحياني که به ديدن معابد بـوداييهـا بـا ديگـر اديـان مـيرونـد. در عـين حـال مسـلماناني کـه بـه زيـارت امـاکن مقـدس خـود نظيـر حـج يـا ديگـر امـاکن متبرکـه مـيرونـد. در دسـته دوم جـاي مـي گيرند(محمدي١٥:١٣٨٨).
اهميت گردشگري مذهبي ازديدگاه سازمان جهاني جهانگردي
مذهب از ديدگاه سازمان جهاني جهانگردي، به عنوان يکي از اصلي ترين انگيزه هـاي سـفر شـناخته شـده اسـت .از نظـر ايـن سازمان ، گردشگري وسيله اي است که افراد را با مذهب و فرهنگ متفاوت به يکديگر پيوند ميدهد و به ايشان کمک مـيکنـد تا همديگر را با وجود تنش هاي سياسي و اجتماعي، بهتر درک کنند. گردشگر مذهبي، به علت اعتقـادات و ايمـان درونـياش ، گردشگري پايدارتري است و پژوهشهاي جهاني مويد آن است که نقش مذهب در حرکت هاي جهانگردي قابل انکار نيست ، چرا که در اين نوع گردشگري، بحث ايمان استوار است و فرد ايمان خود را- به سادگي تغيير نمـيدهـد(يزداني،١٣٨٩: ٢٠). اگـر نگاهي به تاريخ گذشته در زمينه ي سفرها و گردش هاي مذهبي داشته باشيم به گـردش هـاي مـذهبي چـون مراسـم مقـدس يونانيان باستان در معابد آپلون و ... سفرهاي مصريان براي ديدار و از فراعنه ... و ايرانيان باستان به معبد آناهيتا در کنگـاور و ...
بر ميخوريم که هر يک به گونه اي قدمت و رواج شکل گيري مذهبي در ميان ملل مختلف نشان ميدهند(خوزاني،١٣٨٦: ١٤).
گردشگري روستايي ابزار توسعه پايدار
گردشگري روستايي بخشي از بازار گردشگري و منبعي براي اشتغال و درآمد بوده و ميتوان آن را ابزار مهمي براي توسعه اقتصادي-اجتماعي و اکولوژيکي جوامع روستايي قلمداد کرد. در کشور هاي بسياري اين امر با خط مشي هاي کشاورزي در ارتباط است و غالبا به عنوان راهبردي براي حفظ محيط زيست و فرهنگ سنتي روستايي ارتقا داده ميشود. مسلما گردشگري نقش اساسي در ميزان توسعه و حفظ ذخاير نواحي روستايي ايفا مي کند(افتخاري، قادري،١٣٨٢).
گردشگري روستايي منبع با ارزش اشتغال زايي و ايجاد در آمد است و مي تواند وسيله مهمي براي توسعه اجتمـاعي- اقتصـاي جوامع روستايي باشد و در بسياري از کشورها با سياستهاي کشاورزي در ارتباط اسـت و غالبـا وسـيله اي در جهـت حمايـت از محيط زيست و فرهنگ روستايي ميباشد بنا براين مي تواند نقش اساسي در توسعه و حفظ روستا مي باشد.
گردشگري روستايي ميتواند به ازدياد سرمايه هاي جغرافيايي، کيفيت مناظر طبيعي و حفظ فرهنـگ روسـتايي کمـک کنـد.
وجود برخي معضلات مانند ميزان زاد و ولد بالا، کمبود آب و خاک، کمبود منـابع اشـتغال و درآمـد روسـتاييان و در وضـعيت موجود نيز بيکاري و مهاجرت نيروهاي فعال به شهرهاي بزرگ ، کمبـود و نارسـايي امکانـات و خـدمات زيـر بنـاهي و رفـاهي، بهداشت و غيره موجب شده است تا روستاها با توجه به تغير و تحولات امروزه از هدفهاي توسعه انساني عقـب مانـده و جهـت رسيدن به سطحي مطلوب از توسعه نيازمند برنامه ريزي هاي کاربردي و کارآمد باشند.
بنابراين همسو بودن ، در يک راستا قرار گرفن گردشگري روستايي و توسعه روستايي موجب مي شود بحث بـازنگري در فـراهم نمودن هر چه بهتر زمينه هاي افزايش پتانسيل گردشگري و کيفي نمودن عوامل زيربط در نتيجه ساماندهي نـواحي روسـتايي مورد توجه پژوهشگران ، کارشناسان ، مسئولان برنامه ريزي و خط مشي گذران کشور قرار گيرد.
گردشگري روستايي يکي از زمينه هاي نسبتا موثر در توسعه روستايي است که ميتواند فرصتها و امکاناتي را بويژه براي اشتغال و درآمد روستايي فراهم سازد و نقش موثري در احياء و نوسازي نواحي روستايي ايفا کند. نقش و اهميت گردشگري در فرآيند توسعه روستايي در بسياري از کشورها به اثبات رسيده هم اکنون گردشگري روستايي به عنوان صنعتي که بالقوه داراي پايداري است قلمداد مي شود. مفهوم پايدار در گردشگري روستايي با پيگيري اهدافي چندگانه امکان تحقق خواهد داشت و نبايد تنها بر پايه محافظت ازمنابع طبيعي استوار باشد. اهداف مورد نظر بايد مطابق اين موارد باشد: تقويت فرهنگ و خصوصيات جوامع ميزبان ،تقويت چشم اندازها و سکونتگاه ها،تقويت اقتصاد روستا،تقويت صنعت گردشگري که براي مدت طولاني دوام داشته باشد، افزايش آگاهيها و اطلاعات در رابطه با بازار گردشگري که در صورت عدم تداوم دراز مدت آن ، بر اثر گوناگوني فعاليت هاي اقتصادي در روستا، خطراتي را در پي دارد، و در ايجاد برنامه هاي گردشگري پايدار که بر اساس يک محدوده گسترده از تحليل هاي منطقه اي و بيشتر تاريخي استوار باشد(٢٠٠٢ ,Heneghan).
انواع گردشگري روستايي
با توجه به ظرفيت هاي توريستي محلي و اهداف گردشگران ، توريسم روستايي راتقسيم بندي مي نمايند. آنچه مسلم است اين نکته است که توريسم روستايي شامل يکي از انواع زير مي باشد:
١ - توريسم فرهنگي و مذهبي: مرتبط با فرهنگ ، تاريخ و ميراث فرهنگي، بناها، تاريخ مردم بومي و جاذبه هاي مذهبي،... است (مقصودي و لشگرآرا، ١٣٨٣ ؛ خياطي، ١٣٨٢ ؛ شريف زاده و مرادنژادي، ١٣٨١).
٢ - توريسم طبيعي: عمدتا جنبه هاي تفريحي داشته ، داراي آثار اکولوژيکي منفي بسيار کمي است ، در تعامل با جاذبه هاي اکولوژيکي است (مقصودي و لشگرآرا، ١٣٨٣ ؛ خياطي، ١٣٨٢ ؛ شريف زاده و مرادنژادي، ١٣٨١).
٣ - توريسم دهکده : به توريسمي که گردشگران در خانوارهاي دهکده زندگي ميکنند و در فعاليت هاي روستائيان اعم از اقتصادي و اجتماعي سهيم ميشوند، گفته ميشود(مقصودي و لشگر آرا، ١٣٨٣ ).
٤ - اکو توريسم : بيشتر در تعامل با جاذبه هاي طبيعي بوده و ضمن نگهداري از منابع طبيعي رفاه و آسايش و ارزشهاي اجتماعي مردم را نيز در نظر مي گيرد(مقصودي و لشگرآرا، ١٣٨٣؛ خياطي، ١٣٨٢).