بخشی از مقاله

چکیده  

در این پژوهش با روششناسی توصیفی و با استفاده از مطالعات پیمایشی، نمونهگیری خوشهای تعداد 10 روستا و 300 نفر از مجموع 16 روستای هدف گردشگری استان مازندران انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق پرسشنامه بود. با استفاده از آزمون KMO، میزان روایی گویههای تبیینکننده اثرات اجتماعی گردشگری و آسیبهای اجتماعی گردشگری به ترتیب برابر 0/75 و 0/83 میباشد.

همچنین براساس نتایج آزمون اعتبار سازهای، ضریب آلفای کرونباخ معادل 0/89 میباشد که بدینترتیب پایایی یا اعتبار پرسشنامه تأیید میگردد. نتایج تحلیل حاکی از آن است که توسعه گردشگری در روستاهای نمونه، از اثرات اجتماعی متعددی برخوردار میباشد. براساس نتایج تحلیل عاملی، اثرات اجتماعی گردشگری در هفت دسته طبقهبندی شد که عبارتند از رفتار فردی، همبستگی اجتماعی، مطالعه، افزایش مشارکت اجتماعی، ارزشهای فرهنگی، ارزشهای اخلاقی منفی و سبک زندگی که حدود 69 درصد واریانس اثرات اجتماعی توسعه گردشگری در روستاهای مورد مطالعه را تبیین نمودند.

همچنین در یک طبقهبندی دیگر، آسیبهای ناشی از اثرات اجتماعی در پنج دستهی امنیت مالی و جانی، مزاحمتهای خیابانی و نزاع، تغییرات سبکزندگی، اعتیاد و انحرافات جنسی و فقر و طلاق مورد آزمون قرار گرفتند که مجموعاً بیانگر 71 درصد واریانس آسیبهای اجتماعی توسعه گردشگری در روستاهای مورد مطالعه میباشد.

مقدمه

یکی از راهبردهایی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به منظور رشد و توسعه مناطق روستایی به آن توجه میشود، توسعه و گسترش گردشگری در نواحی روستایی میباشد . در واقع گردشگری بهعنوان بزرگترین و سریعترین صنعت رو به رشد جهان مطرح میباشد که حدود 5/5 درصد از تولید ناخالص ملی و شش درصد از اشتغال را به خود اختصاص داده است

سیاستگذاران و برنامهریزان، به گردشگری به چشم » صنعتی که ثبات اقتصادی و جمعیتی« را برای جوامع روستایی به دنبال دارد، مینگرند و بسیاری نیز میپندارند که توسعه گردشگری راهحل بسیاری از مشکلاتی است که مناطق روستایی گرفتار آنها میباشند. بر همین اساس گردشگری عنصر لازم برای حرکت بهسوی اصلاح مناطق روستایی میباشد 

روستا منبعی چندکاربردی است و گردشگری تنها یکیز ا نیازهای روستاست، اما غالباً تهدیدی برای روستا نیز به حساب میآید. بسیاری از نظریهپردازان چون بدبوی4، اکرانزا1، برادون2، گتز3 و مرفی4 بر این عقیدهاند که گردشگری از حالت محض و تک بعدی خارج شده و دیدگاههای جدید، آن را در ارتباط با دیگر مسائل اجتماعی و طبیعی قرار داده است. اگر گردشگری با دیگر مصالح اجتماعی و مقدرات اکولوژیکی همسویی نداشته باشد، برنامهریزی تنظیمی نهایتاً منجر به شکست خواهد شد.

از نظر گتز برنامه-ریزی گردشگری فرآیندی است تحقیقی و مبتنی بر جستجوی شرایط بهینه در ایجاد روابط بین گردشگری، رفاه و حفظ محیط-زیست 

مطالعات در زمینه اثرات گردشگری در دهه 1960 با تاکید گسترده بر رشد اقتصادی به عنوان شکلی از توسعه ملی ظهور یافت. تاکید مطالعات در دهه 1970 بر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گردشگری، در دهه 1980 بر اثرات زیستمحیطی ناشی از آن و در دهه 1990 تلفیقی از اثرات گردشگری در دورههای قبل موجب تغییر رویکرد گردشگری انبوه به گردشگری پایدار شد

از طرف دیگر بررسی مطالعات در این زمینه حاکی از آن است که به لحاظ تاریخی، تحقیقات در دهه 1960 به اثرات مثبت گردشگری و در دهه 1970 به اثرات منفی آن پرداختهاند و در دهه 1980 به رویکردی متعادلتر و نظاممندتر روی آوردهاند

اگرچه تأثیرات مثبت این صنعت بر مناطق روستایی غیرقابلانکار است، اما نمیتوان از تأثیرات منفی آن بر این جوامع غافل بود. جهتگیری بیشتر مطالعات مربوط به گردشگری بویژه در مناطق روستایی عمدتاً توجه به اثرات مثبت آن بر توسعه روستایی بوده است و در زمینه اثرات اجتماعی گردشگری در مناطق روستایی تاکنون مطالعات زیادی در کشور ما صورت نگرفته است؛ لذا این امر لزوم توجه به این موضوع را به عنوان یکی از مباحث عمده در کاهش اثرات اجتماعی گردشگری بر مناطق روستایی نشان میدهد که نیازمند برنامهریزی صحیح و اتخاذ استراتژیهای مطلوب در این زمینه میباشد.

در این راستا، مطالعه حاضر به ارزیابی اجتماعی گردشگری در مناطق روستایی نمونه گردشگری استان مازندران میپردازد تا پاسخی به این سؤال باشد که توسعه گردشگری چه اثرات اجتماعی و چه آسیبهای اجتماعی قابل ملاحظهای بر مناطق روستایی برجای میگذارد و در کدامیک از مناطق روستایی نمونه گردشگری مورد مطالعه بیشترین اثرات اجتماعی و آسیبها مشاهده میشود؟

مبانی نظری

کلیه فعالیتها در مناطق روستایی تأثیراتی بر زندگی مردم به جا میگذارند. تا زمانی که تصور میشد اقدامات توسعهای مقولاتی فنی هستند و باید بیش از هر چیز به ارزیابی اقتصادی و فنی آنها توجه کرد، بحث ارزیابی تأثیر اجتماعی به میان نیامده بود. از میانه دهه 1960 ابتدا بحثهایی درباره تأثیرات زیستمحیطی اقدامات توسعهای مطرح شد. این نوع از ارزیابی بر پیشبینی تغییراتی میپردازد که هر اقدام توسعهای در طبیعت ایجاد میکند و تأثیراتی که این تغییرات بر کلیت اکوسیستم باقی میگذارند. ارزیابی تأثیر اجتماعی7 دیرتر از ارزیابی تأثیر زیستمحیطی پدید آمد و محصول آگاه شدن بر تأثیرات مخرب اقدامات توسعهای بر زندگی انسانی و اجتماعی است.

بعبارت دیگر، ارزیابی تأثیر اجتماعی حوزهای از دانش علوم اجتماعی است که با کمک فعالیت میانرشتهای میکوشد تا تأثیرات منفی ناشی از اقدامات توسعهای را قبل از آنکه این اقدامات عملی شوند، پیشبینی نماید و مبتنی بر این پیشبینی، برنامهای برای اجتناب از آنها یا تعدیلشان پیشنهاد کند. همچنین شرایطی را مشخص میسازد که از نظر اجتماعی باید مهیا شود تا اقدامات توسعهای به نتایج مثبت برسند. ارزیابی تأثیر اجتماعی سه کارکرد با اهمیت دیگر نیز داراست:  

1.    با استفاده از روشهایی که تحت عنوان روشهای مشارکتی خوانده میشوند، نظر مردم درباره اقدامات توسعهای شناسایی شده و سعی میشود علاوه بر نظرات کارشناسان، دیدگاههای مردم نیز در برنامهریزی و اجرای اقدامات توسعهای وارد شود.

2.    موفقیت عمده اقدامات توسعهای به مشارکت فعال مردم نیاز دارد. ارزیابی تأثیر اجتماعی راههای جلب مشارکت مردم را بررسی کرده و نشان میدهد تحت چه شرایطی مردم حاضرند که در به ثمر رسیدن اقدامات توسعهای همکاری کنند.

3.    ارزیابی تأثیر اجتماعی سبب میشود تا شرایط اجتماعی ناشی از هر اقدام توسعهای - پیامدهای مثبت و منفی و گروههایی که از اقدام توسعهای زیان میکنند یا سود میبرند - مشخص شود. انتشار این یافتهها، بالاخص برای گروههایی که تحت تأثیر این اقدامات قرار میگیرند، سبب میشود افکار عمومی نسبت به پیامدهای هر اقدام توسعهای آگاهی داشته باشد. این آگاهی، سبب شفافیت در تصمیمگیریها و ایجاد فشار برای پاسخگو شدن مدیران در برابر تصمیمها و اعمالشان میگردد.

تحلیلگران، گردشگری را صنعتی میدانند که اثرات اجتماعی- اقتصادی بالقوهای در مناطق مقصد بر جای میگذارد. توجه به توسعه و رشد گردشگری روستایی به دلیل سهمی که در بهسازی اجتماعی و اقتصادی مناطق روستایی دارد ضرورتی انکارناپذیر است. امروزه گردشگری روستایی در اروپا شیوهی مهم و جدید اشتغالزایی و ایجاد درآمد بوده که سبب شکسته شدن انزوای اجتماعی روستاها و رونق و پویایی بیشتر جوامع روستایی شده است

در بحث آسیبشناسی اجتماعی، دو واژه »فرآیند تغییر« و »اثرات اجتماعی« قابل تمایز است. فرآیند تغییر به عنوان تحولی تعریف میگردد که در یک مکان و در درون یک محیط در نتیجه یک مداخله ایجاد میگردد. اثرات اجتماعی نیز نتیجه و پیامد فرآیند تغییر میباشد 

در این زمینه، کارتر معتقد است که ارتباط تنگاتنگی بین توسعه صنعت گردشگری و توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی وجود دارد

بُعد اقتصادی این فعالیت، نخستین جنبهای بود که توجه سیاستگذاران و محققین را به سوی خود جلب کرد و به دلیل بازده مناسب این بخش، تمایل به گسترش آن همهگیر شد؛ اما بتدریج تبعات اجتماعی، فرهنگی و حتی زیستمحیطی آن آشکار گردید و نیاز به بررسی بیشتر را ضروری ساخت. منظور از اثرات اجتماعی، تغییراتی است که در زندگی مردم جامعه میزبان حاصل میشود و این تغییرات بیشتر به سبب تماس مستقیم اهالی و ساکنان آن مناطق و جهانگردان صورت میگیرد و منظور از اثرات فرهنگی تغییراتی است که در هنر، عادات، رسوم و معماری مردم ساکن جامعه میزبان رخ مینماید. این تغییرات بلندمدتتر است و در نتیجه فرهنگ ضعیفتر طی فرآیند فرهنگپذیری از عقاید و اعمال فرهنگ قویتر الگو میگیرد

بُعد زیستمحیطی نیز مجموعهای از تغییرات است که به دلیل حضور گردشگران در محیط طبیعی جامعه میزبان - منابع آب، خاک، هوا، پوششگیاهی و جانوری و ... - بوجود میآید؛ این تغییرات میتواند مثبت یا منفی باشد

از سوی دیگر، تجربیات تاریخی نشان داده که نباید در تمامی شرایط از توسعه گردشگری انتظار سود و منافع داشت زیرا پیامدهای منفی نیز وجود دارد حتی زمانیکه توسعه صنعت گردشگری دستاوردهای اقتصادی مهمی برای جامعه میزبان در پی داشته است. فراتر از پیامدهای منفی اقتصادی، توسعه صنعت گردشگری ممکن است اختلالات منفی اجتماعی و شخصی جدیتری بر مردم محلی و همچنین روشهای سنتی زندگی تحمیل نماید. به نظر میرسد در میان بسیاری از تئوریها و رویکردهای مطرح شده در ارتباط با رشد پیامدهای منفی گردشگری، نظریه اختلال اجتماعی مؤثرترین دیدگاه در بررسی اختلالات جامعه در ارتباط با پدیده گردشگری است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید