بخشی از مقاله

چکیده

شکل کلی معماری روستایی از سنت عامیانه که همان سنت بلاواسطه است که در بطن فرهنگ مردمی جریان دارد و به گونه های معنوی و مادی و متاثر از نیازها و ارزش های مربوط به آنها و بالاخره به پیروی از رنج ها و شادی ها و آرامش های انسان شکل می گیرد، چرا که شناخت معماری روستایی عموما با رویکرد اقلیمی و عملکردی همراه است، و سیستان یکی از همان مناطقی ست که اقلیم بسیار روی معماری روستا خصوصا مساکن آن ها تاثیر گذاشته است چرا که سیستان با توجه به موقعیت جغرافیایی جز مناطق گرم و خشک ایران محسوب میشود و سبک معما ری منطقه تاثیر پذیر از آب و هوای این منطقه بوده، چرا که اگر به معماری مناطق گردشگری سیستان توجه کنیم سبک معماری آن به صورت گنبدی بوده است و مصالح آن برگرفته از طبیعت بوده است و بیشتر از خشت و گل استفاده شده است

که این ابتکار در خنک و یا گرم نگه داشتن خانه موثر بوده است و همچنین جهت قرار گیری خانه ها یک سبک معماری خاصی را طلب میکرده است از جمله ی این جاذبه ها که معماری روستایی خاصی را نشان می دهد شهر سوخته، دهانه ی غلامان و همچنین کوه خواجه که نماد فرهنگ و معماری خاص سیستان را نمایان میکرده است و این سبک مورد توجه بسیاری از معماران داخلی و خارجی بوده است ، اگر چه با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی این سبک معماری به دست فراموشی سپرده شده است

ولی در بعضی از این مناطق می توان این سبک را مشاهده کرد. این پژوهش از نو توصیفی – تحلیلی است و از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است، که هدف از این پژوهش این است که تاثیر معماری روستایی را بر توسعه گردشگری سیستان مورد توجه قرار داده و همچنین نوع معماری سیستان را با توجه به نوع آب و هوا و موقعت جغرافیایی مورد بررسی قرار داده ام ، و در آخر پیشنهاداتی در زمینه ی معماری روستایی و حفظ هویت فرهنگی و معماری روستایی بیان شده است.

مقدمه

معماری پدیده ی انسانی است به ناچار از اجتماع تاثیر می پذیرد. مذهب، سنت، اعتقادات، مسائل امنیتی و به طور کلی جهان بینی افراد در معماری هر منطقه موثر است و انسان از ابتدای پیدایش مراکز زیستی، برای پاسخ به نیاز های خویش سعی کرده تا محیط را تحت سلطه و خواست خود درآورد. یکی از اشکال مهم این تسلط و تطابق در عرصه مسکن نمو پیدا می کند، به طوری که نیاکان ما در هر منطقه و شرایط آب و هوایی برای ایجاد فضای مناسب به فرم ها و مصالح مطابق با آن توجه کرده اند

ایجاد بناهای روستایی صرف نظر از شرایط خاص، اغلب تابع محیط جغرافیایی، منابع بومی، سنن زیست و معیشت، ارزشها و فرهنگ مردمی بوده است که به اقتضای زمان و نیازهای خود، آنها را پدید آورده اند

معماری روستا به گونه ای است که به راحتی خود را با شرایط ویژه محیطی همساز می کند، قابلیت انعطاف پذیری تنها در فرم ها و اشکال نیست، بلکه در نحوه ترکیب فضاها، اندازه، هندسه و ...حضور پیدا می کند. راهیابی برای موارد خاص، یافتن پاسخ برای نیازهای خانواده در شرایط ویژه در تمامی سطوح و مراحل از فراهم آوردن مصالح و آماده سازی آن تا طرح و ساخت بنا همگی گویای میزان بالای خلاقیت است

کما اینکه ترکیب معماری مناطق بیابانی در طی قرون متمادی مشکلات آب و هوایی را به طور طبیعی بر طرف نموده است. البته باید به این نکته توجه داشت که منطقه سیستان بر خلاف سایر مناطق بیابانی ایران و جهان دارای خصوصیتی منحصر به فرد با عنوان بادهای صد و بیست روزه می باشد که از اواخر خردادماه در منطقه وسیع سیستان شروع به وزیدن می نماید و تا اواسط شهریور ماه ادامه می یابد. که خود بهمراه زمستانهای سرد و خشک و تابستانهای گرم و خشک تاثیر به سزایی در معماری روستایی سیستان گذاشته است

معرفی منطقه مورد مطالعه

سیستان

سیستان یا سجستان در شرق ایران و در شمال استان سیستان و بلوچستان در دشت پست و همواری در 30درجه و 18دقیقه تا 31درجه و 20دقیقه پهنای شمالی و61 درجه و50 دقیقه در ازای شرقی، نسبت به نیم روز گرینویچ قرار دارد. از شمال به استان خراسان جنوبی، از جنوب به دریای عمان و از شرق به کشور افغانستان و از غرب به کویر کرمان محدود است.

سیستان جلگه ای است که شاهرگ حیاتی آن رودخانه معروف هیرمند است که از کوههای بابا یغما در جنوب سلسله جبال هندوکش سر چشمه و بعد از طی صدها فرسنگ در محل جاریکه به مرز ایران می رسد و پس از مشروب کردن جلگه سیستان، مازاد آن وارد دریاچه هامون شده و سرریز آن از طریق رودخانه شیله - شیلا،شلاق - وارد گودزره در مرز پاکستان و پاکستان وافغانستان می شود.

رودخانه هیرمند در سیستان بارها تغییر مسیر داده و دلتای جدیدی ایجاد کرده است به همین دلیل هم درگوشه وکنار این منطقه آثار حیات انسانی و خرابه های باقی مانده دیده می شوند که توسط سیلاب با تغییر مسیر آب متروک شده اند و مردم آنجارا ترک گفته اند. قدیمی ترین مکان سکونتی انسان را در شهر سوخته و تعبیر دیگر کاخ گلشن زرنگار در جاده زابل- زاهدان مشاهده می کنیم.

-  سیستان را به سه نوع سیستان می توان تقسیم کرد:

. 1 سیستان کهن و باستان: شامل مرکز تمام مناطق شرق فلات ایران، نیمه ی جنوبی وشرقی افغانستان کنونی، مناطق شمال پاکستان، کشمیر و هنچنین طبق متون تاریخی، در دوران باستان، منطقه ی تبت در ادوار طولانی متعلق به فتوحات امیران و حکام سیستانی بوده است.

. 2 سیستان اصلی و محدود: شامل نیمه جنوبی افغانستان، منطقه چمان و ارتفاعات آن در پاکستان، مثلث شمال غرب بلوچستان پاکستان و سیستان ایران– زاهدان، زهک، جزینک، نهبندان، شوسف، زابل، نصرت آباد، شوره گز، بنجار، محمدآبادو ...

.3 سیستان رسمی:که بعد از عهد نامه ننگین پاریس به دو بخش سیستان ایران و سیستان افغانستان تقسیم شده است، که ولایات هلمند، نیمروز و جنوب ولایت فراه جزو سیستان افغانستان و شهرستان های زاهدان، زابل، نهبندان وتوابعشان و شرق کویر کرمان جزو سیستان محسوب می شوند

روستا

در تعابیر و تعاریفی که از واژه روستا دردسترس است، روستا پدیده ای است که از منظر یکی از شاخه های علوم بدان نگریسته شده است. شاید این امر ناگزیر و ناگریز انسان معاصر است که باید پدیده های محیط زندگی خود را به واسطه علومی مورد شناسایی قرار ده د که همچون خود این علوم، آن پدیده نیز از طریق تجزیه به اجزای خردتر مورد شناسایی قرار می گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید