بخشی از مقاله
نمود پایداری اجتماعی بر کیفیت فضاهای عمومی شهری (بررسی نمونه موردی: خیابان پانزده خرداد حد فاصل خیابان خیام وخیابان مصطفی خمینی-خیابان ولیعصر حد فاصل چهارراه پارک وی تا میدان تجریش)*
چکیده
هویت پاسخی است به پرسش در خصوص چیستی یا کیستی موجودات ، و تنها پدیده ای که دغدغه هویت دارد ، انسان است زیرا به گفته سارتر در مورد انسان ، وجود بر ماهیت تقدم دارد.
یکی از مهمترین مراتب هویت- به عنوان اساسی ترین مسئله حیات انسان- هویت محیط مصنوع و ارتباط آن با فرهنگ و کیفیت جوامع بشری است.هویت مفهومی نسبی است که یک سر آن به انسان بر می گردد و سر دیگرش در محیط تعریف می شود. اجتماع در نحوه تفکر مردم درباره خود و ایجاد هویت شخصی برای آنها نقش اساسی ایفا می کند. در واقع هویت شخصی ازحوزه قلمروی حیات اجتماعی است که فرد خودش رابا آن معرفی می کند.
امروزه فضاهای عمومی در شهرها ظرفیتی عظیم برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان دارند ولی مسئله حائز اهمیت تطابق چنین فضاهایی با نیازها و خواست شهروندان است. شهر محل زندگی مجموعه ای از آدمها با نیازها، علایق و سلایق مختلف است.شناخت نیازهای روحی و روانی افراد جامعه و انعکاس آن در طراحی های شهری و معماری ابنیه، احترام به خاطرات جمعی و فردی انسانی در فضا و معنا بخشی به هریک از فضاهای شهری ضروریست. به عنوان مثال حس تعلق به فضا که از شاخصه های هویت مح یطی است و از بین رفتن آن معلول افت کیفیت شهری می باشد در اثر ویژگی هایی چون حضور فعال و مداوم ، تحرک و تعامل اجتماعی شهروندان در فضا ایجاد می شود.لذا توجه به کیفیت کالبدی و عملکردی چنین فضاهایی در جهت افزایش تعاملات جمعی ، تعریف و خلق رویدادهای فرهنگی و ا جتماعی از سوی طراحان در فضاهای عمومی می تواند به پویایی ، جذابیت فضا ، القای حس تعلق خاطر و ایجاد خاطرات جمعی مشترک و بازیابی هویت جمعی شهروند کمک کند و شهر و جوامع پایدار را به وجود آورد.
در این مقاله به بررسی تاثیر فاکتورهای پایداری اجتماعی برکیفیت فضایی خیابانهای تهران پرداخته شده است.
کلمات کلیدی: پایداری اجتماعی ، هویت فضا ، تهران
-1 مقدمه
محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است ،انسانها مکانهای اطراف خود را خلق میکنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد . رابطه بین انسان و مکان رابطه ای سودا گرانه است. افراد چیزهای مثبت و منفی را از محیط گرفته یا به آن پس می دهند،این تعامل برمحیط و انسان تاثیر می گذارد.
هویت واژه ایست که در ترکیب های مختلف امروز ، زیاد به گوش ما می رسد و بحث داغ بسیاری از رشته هاست ، معماری نیز از این قاعده مستثنی نیست . (قاسمی ، 1383، (15
در توسعه پایدار همواره تاکید بر پاسخگویی به نیاز های جوامع انسانی در حد ظرفیت های محیط و بدون کاهش سرمایه های طبیعی برای نسل های آتی است . می توان پایداری را " فرآیندی محلی ، مشارکتی و به دنبال تعادل دانست که در یک ناحیه زیست محیطی وارد عمل شده و مشکلی برای محدوده فراتر از خود و برای نسل های آینده به وجود نمی آورد. "
در کشور ما نیز سه ، چهار دهه گذشته اغلب شهر ها محلات از اعتبار خاصی برخوردار بودند. اما از آن زمان تا کنون محلات شهر های بزرگ به صورت جزیره ای در دریای فرهنگ ملی جامعه ها و خرده فرهنگ های شهری در آمدند . در واقع آنچه که امروزه از این محلات باقی مانده اجزای جدا افتاده ای است که فاقد هرگونه ارتباط فضایی با یکدیگر می باشد . محله در دوران معاصر جای خود را به مناطق مسکونی می دهد که جمعیت ساکن در آن ها فاقد و جه مشترک فرهنگی و اجتماعی خاصی هستند که به آن تشکل واحدی را ببخشند . (انجمنی و دیگران ، 1390، (98
.2بیان مسئله
دلیل نزدیکی مکانی افراد و احساس عمیق تعلق اجتماعی – مکانی آن ها سبب می گردد تا گذشته از ایفای نقش های فراوان اجتماعی ، فضای موجود بین ساکنین آن ها توان تامین پاره ای از نیاز های عاطفی و روانی ساکنین را نیز داشته باشند . روابط اجتماعی پیوسته بین اهالی محل ، حضور خرده فرهنگ تعامل و همیاری ، حفظ حریم و حرمت ها ، احساس مسئولیت در قبال سلامت و بهداشت فرهنگی و اجتماعی محیط بر حسب سنن و ارزش های موجود و بسیاری از خصوصیات کار کردی دیگر نشانه ای است از این باور که محلات شهری در حکم الگو های موفق تعاملات انسانی در شهر های بزرگ پیشین که لازم است پیکره بنیادین آن در سامان کنونی شهری مورد توجه قرار گیرند.
.3 هویت
هویت ، مقوله ای هنجاری و ارزشی است که بحث در مورد آن مستلزم ارزش گذاری و موضع گیری هنجاری است.(میر مقتدایی، :1383 (30هویت به معنای احساس تعلق و اینهمانی با محیط در نظر گرفته شده و معیارهایی چون احساس امنیت ، خاطره انگیزی ، حس تعلق و وابستگی به منظور ارزیابی هویت تدوین شده و به کار رفته اند.(دانشپور، (1379 هویت، شخصیت ویا کیفیت هر چیز می تواند در سنجش با معیارهایی ، خوب یا بد، ارزیابی شود هر فردی، هر اثری و هر بنایی دارای هویتی است . هویت شخصی بخشی از حوزه قلمروی حیات اجتماعی است که فرد خودش را با آن معرفی می کند فرد با حضور و رشد یافتن در جمع علاوه بر آن که دارای هویت شخصی یعنی نام، منزلت اجتماعی و روابط مشخص بادیگران می گردد، بلکه با گرفتن عناصر مشترکی که فرهنگ خوانده می شود هویت جمعی می یابد و با مجموعه این مسائل دارای تاریخ مشترک می شود ( پاکزاد، (1375 :102 آنچه اثری رادر نگاه عموم با یا بی هویت جلوه می دهد، تعلق یا عدم تعلق آن به هویتی جمعی و پایدار است . در این نگاه ، اثر با هویت اثری است که هویت آن در راستای هویت جمعی باشد، همچون یک بنای تاریخی در یک بافت تاریخی ؛ و اثر بی هویت اثری است که هویت آن در تعارض با هویت جمعی باشد، مانند یک بنای مدرن در یک بافت تاریخی.(حجت،(1384 اهمیت هویت جمعی تا بدان پایه است که اگر فرد در اجتماعی قرار گیرد که نتواند خود را جزئی از آن به حساب آورد، قادر به تثبیت هویت شخصی خود نیز نیست. یکی از دلایل احساس رهاشدگی و مطرود بودن مهاجران در جامعه ای که به آن وارد می شوند، انقطاع میان هویت شخصی آنها و هویت جمعی اجتماع است . زیرا هویت معین و منسجم هرگز نمی تواند بی در و پیکر باشد و لزوما در چارچوب و محدودیت های مشخص قرار می گیرد. ( قره باغی،(34 :1379 که تا حد زیادی توسط اجتماع تعریف می شود. چرا که به اعتقاد یورگن هابرماس انسجام و یکپارچگی یک فرد از طریق رابطه او با افراد دیگر شکل می گیرد. ( قره باغی،(27 :1379
یکی از مهمترین مراتب هویت- به عنوان اساسی ترین مسئله حیات انسان- هویت محیط مصنوع و ارتباط آن با فرهنگ و کیفیت جوامع بشری است.هویت مفهومی نسبی است که یک سر آن به انسان بر می گردد و سر دیگرش در محیط تعریف می شود. اجتماع در نحوه تفکر مردم درباره خود و ایجاد هویت شخصی برای آنها نقش اساسی ایفا می کند (افروغ،.(69 :1377 در واقع هویت شخصی ازحوزه قلمروی حیات اجتماعی است که فرد خودش رابا آن معرفی می کند. ( اکرمی،(6 :1379 وارد مفهوم اجتماع در عرصه بحث ، پیرامون هویت خواه نا خواه ،مفهوم هویت جمعی را نیز مطرح می سازد.با این تفاصیل فضا نظیر هر پدیده دیگری ،زمانی برای ما دارای هویت خواهد بود که از طرفی بتوانیم ان را موجودی مستقل و عینی تلقی کرده ، از طرف دیگر خود نیز به عنوان موجودی عینی در آن فعالیت و رفتار نماییم و با لاخره بتوانیم ذهنیات ناشی از ادراک آن را با ذهنیات خود تطبیق دهیم( پاکزاد، (1375 :104 این گونه اندیشیدن در خصوص فضا مستلزم آن است که فضا را در رده عینیت افراد جای دهیم. به این ترتیب در حالی که فضا را گستره ای باز و حتی تا حدودی انتزاعی می بینیم، مکان وجهی از فضاست که به وسیله شخص یا چیزی اشغال شده است و دارای بار معناعی و ارزشی است( مدنی پور، (1379 :32 به عبارتی مکان محل تلاقی فرم ، عملکرد و معنای فضاست.
.3,1بی هویتی
بی هویتی به معنای سلب هر گونه امکان تشخیص مفهومی است که در دنیای واقعی و با قانون مندی های حاکم بر آن ، شاید هیچ گاه به صورت مطلق نمود نیابد . (قاسمی ، 1383 ، (77
زمانی می توانیم فضایی را شناخته و از آن استفاده کنیم که به معنای نمادین ، فرهنگی و اجتماعی آن واقف باشیم . در صورت عدم درک آن معنا ، فضا را به درستی نفهمیده و یا در آن احساس راحتی نخواهیم کرد . در این صورت از " نا همخوانی فضا با انسان" سخن به میان می آید. ناهمخوانی فضا با انسان موجبات عدم ارتباط یا ضعف ارتباط آن دو را فراهم می آورد و بین فرد و فضای نا همخوان عامل هویتی پیدا نمی شود . در صورت تداوم عدم ارتباط ما بین فرد و فضا ، با حادثه ای به نام " بحران هویت " مواجه می شویم . ( پاکزاد ، 1375 ، ( 104
بحران هویت با بی هویتی تفاوت دارد آنچه ما از آن با عنوان بی هویتی یاد می کنیم ، در واقع نمودی از بحران هویت است . اگر بی هویتی مفهومی مجازی و انتزاعی بود در عوض بحران هویت مسئله ای واقعی و مبتلا به زندگی روزمره افراد است . هر جا که تعادل میان تصویر ذهنی و توقعات فرد با عینیات پیرامونش به هم بخورد احتمال بروز این بحران است و هرچه این تعادل در وجوه بیشتری دستخوش تزلزل گردد ، احتمال مذکور افزایش می یابد . (قاسمی ، 1383 ، 80 (
.3,2نسبی بودن هویت
هویت جزء ویژگی های یک پدیده نیست بلکه حاصل توافقی میان فرد و پدیده مورد ارزیابی است . بر این مبنا ، هویت مفهومی نسبی است که یک سر آن به انسان بر می گردد و سر دیگرش در محیط تعریف می شود . پس نمی تواند قائم به پدیده و ثابت باشد . بلکه دیدگاه ناظر نسبت به پدیده نیز در آن دخیل است . (قاسمی ، 1383 ، ( 69
.4 فضا
فضا نیز نظیر هر پدیده دیگری زمانی برای ما دارای هویت خواهد بود که از طرفی بتوانیم آن را موجودی مستقل و عینی تلقی کرده ، از طرف دیگر خود نیز به عنوان موجودی عینی در آن فعالیت و رفتار نماییم و بالاخره بتوانیم ذهنیات ناشی از ادراک آن را با ذهنیات خود تطبیق دهیم.(پاکزاد ، 1375 ، ( 104 این گونه اندیشیدن در خصوص فضا مستلزم آن است که فضا را در رده عینیت افراد جای دهیم . اگر محیط را واقعیت فرض کنیم و محل یا جا را اطلاعاتی از رده واقعیت بدانیم ، فضا بخش گزینش شده ای از اطلاعات محیط است که به آن محل خاص مرتبط است.( قاسمی ، 1383 ، ( 71
.5 مکان
اگر فضا تداعی هایی در ذهن فرد ایجاد کند خاطراتی زنده نماید یا برایش معنای خاصی داشته باشد از پدیده ای عینی به موجود ذهنی بدل می شود ، جای خود را در رده ذهنیت او باز می کند و مکان نام می گیرد . به این ترتیب در حالیکه فضا را گستره ای باز و حتی تا حدودی انتزاعی می بینیم ، مکان وجهی از فضاست که به وسیله شخص یا چیزی اشغال شده است و دارای بار معنایی و ارزشی است . (مدنی پور ، 1379 ، ( 32 به عبارتی مکان محل تلاقی فرم ، عملکرد و معنای فضاست .
.5,1 هویت مکان
انسان بودن به معنای زیستن در دنیایی سرشار از مکان های با اهمیت است . انسان بودن به معنای برخورداری از مکان و شناخت نسبت به این برخورداری است . به تعبیر مارتین هایدگر " مکان جنبه عمیق و پیچیده تجربه انسان از دنیاست " (افروغ ، 1377 ، ( 50-1 رابطه میان انسان و مکان دو طرفه است ، زیرا کنش و خواست انسانی معنی را به فضا مرتبت می سازد و فضای خالی را به یک مکان تجربه شده تبدیل می کند و به همین ترتیب مکان می تواند بر انسان تاثیر متقابل گذارد . چرا که به واسطه معنایش به ارزش ها و کنش های انسان خط می دهد . به همین خاطر هویت مکان بخشی از هویت شخصی است . هویت مکان در اثر تجربه مستقیم محیط فیزیکی رشد می یابد . بنابر این بازتابی از وجوه اجتماعی و فرهنگی مکان است . در عین حال در غنای شخصیت فردی نقش محوری دارد . چرا که بخشی از شخصیت وجودی هر انسان که هویت فردی او را می سازد مکانی است که خود را با آن می شناسد و به دیگران می شناساند . هنگامی که راجع به خود فکر می کنند ، خود را متصل به آن مکان می داند و آن مکان را بخشی از خود می شمارد . میان فرد و آن مکان رابطه ای عمیق وجود دارد ، رابطه ای عمیق تر از صرف بودن یا تجربه کردن آن مکان . ( رضا ضاده ، 1380 ، ( 5
.5,2 احساس تعلق و هویت مکانی
روابط اجتماعی متقابل و پیوسته عامل اصلی تعیین کننده یک محله است . این تعلق اجتماعی در بافت سنتی محله با تعلق مکانی در هم تنیده است. ( انجمنی و دیگران ، 1390 ، ( 104
هویت مکان به دلیل تسهیل در ادراک محیط ، یکی از مهمترین جنبه های کیفی یک محیط می باشد . هویت مکانی فرآیند تعامل انسان و محیط زندگی و یا فعالیت های انسان ها درون این محیط تلقی می گردد . برای ساکنین یک محدوده بر حسب طول و مدت اقامت و یا فعالیت و به دلیل درونی کردن تجربیات ، مشاهدات و یا خاطرات مختلف ، احساس پیوستگی و تعلق خاطر به عنوان بخشی از هویت اجتماعی آن ایجاد و تقویت می گردد . ( هودسنی ، 1387 ، ( 92 اغلب سابقه اقامت افراد در محلات به چند نسل می رسید و افراد تمایل به اسکان در محله پدری خود داشتند و ریشه داشتن در یک محله به نوعی جزء اصالت خانوادگی به حساب می آمد . این تعلق به صورت رنگ باخته ای هنوز هم در تصورات نستالژیک افراد قابل پیگیری است . ( پاکزاد ، 1369 ، 65 (
.6 توسعه پایدار محله ای و هویت اجتماعی
این عقیده که روابط اجتماعی در شکل گیری و رشد هویت شخصی به طور اعم و هویت مکانی به طور اخص نقش دارد ، پذیرفته شده است . در واقع فضای اجتماعی و فرهنگی افراد ساکن تحت تاثیر مستقیم ارزش های فیزیکی و اجتماعی قالب در