بخشی از مقاله

رویکردی شناختی به کیفیت سرزندگی (نمونه موردی: خیابان ولیعصر تهران)
چکیده
ارتقای کیفیت سرزندگی در فضاهای شهری همواره از اهداف و وظایف حرفه طراحی شهری است، از این رو بازشناسی مولفههای موثر بر این کیفیت، ابتدایی ترین گام جهت فراهم نمودن فضاهای شهری سرزنده بشمار میرود. این پژوهش با هدف دستیابی به راهکارهایی جهت ارتقای این کیفیت در فضای شهری با رویکرد شناختی به بررسی این موضوع پرداخته و نهایتاً با بررسی محور ولی عصر بعنوان نمونه موردی، نتایج بدست آمده بومیسازی شده است. خیابان ولی عصر نقشی اساسی در سازمان فضایی تهران داشته و فضاهای متنوع و سرزنده ای را در امتداد خود به هم اتصال داده است. همچنین این مسیر شهری به سبب اتصال شمال و جنوب جغرافیایی شهر، دسترسی به فضاهایی با کیفیات گوناگون و گروههای متنوع اجتماعی را فراهم مینماید. ابزار مورد استفاده این تحقیق، پرسش نامه و مشاهدات میدانی میباشد. اطلاعات گردآوری شده توسط نرم افزار Arc GIS 9.3 تحلیل شده است. در طی بررسی نظرات 140 پرسش شونده، یافتههای تحقیق نشانگر آن است که تصاویر ذهنی استفاده کنندگان از فضا در ارتباط با کیفیت سرزندگی بیشتر با چه مولفههایی مرتبط بوده و جهت ارتقای سرزندگی فضاهای شهری چگونه میتوان بستر آن را فراهم نمود
کلمات کلیدی: رویکرد شناختی، کیفیت سرزندگی، فضای شهری، تصویر ذهنی، خیابان ولیعصر تهران


-1 مقدمه
از آنجا که بهرهوران اصلی فضا، تودهی مردم عادی هستند – و نه طراحان یا نقد نویسان – میباید در طراحی مکانها به معانی موجود در ذهن شهروندان توجه کرد. نقشههای شناختی، میتوانند راهنمای طراحان در راستای دستیابی به یک تصویر سازنده در فرآیند تصمیمگیری جهت خلق مکان باشند. دستیابی به یک تصویر سازنده از شهر، میتواند به عنوان یک عنصر محرک در فرآیند تصمیمگیری جهت خلق مکان عمل نماید. لذا یک تصویر سازنده از مکان که در طی شناخت انگارههای جمعی بدست میآید میتواند شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، گردشگری و مذهبی، متناسب با نقش و عملکرد هر شهر باشد.
از آنجا که تصویر ذهنی در طی زمان شکلگرفته، کامل و بازبینی میشود، تحلیل چگونگی بسط و توسعهی یک تصویر ذهنی، نیازمند ارزیابی و بررسیهای پویایی با رشد و توسعهی شهر میباشد. بر این مبنا، بهرهگیری از این روش به عنوان ابزاری سودمند و مشترک میان طراح، برنامهریز و بهرهبرداران از فضای شهری در صورتی موثر خواهد بود که با توجه به ماهیت تکاملی این ابزار (نقشههای شناختی)، ارتباط میان کاربران و طراحان بهصورت تعاملی پویا در طی زمان بازخوانی شود تا این دیالکتیک به حالتی ایستا بدل نشده و ماهیت ابزاری-ارتباطی (زبان مشترک) خود را حفظ نماید.
میزان مشارکتی که مردم در تهیه طرحهای شهری انتظار دارند، از جامعهای به جامعه دیگر و در درون هر جامعه از یک نوع پروژه به نوع دیگر، متفاوت است. متاسفانه مفهوم مشارکت در جامعه ما با سوء تعبیرها و درکی نادرست آمیخته است. درک غالبی که در این مورد وجود دارد، سهیم کردن مردم، در اجرای پروژههای ساختمانی از طریق تامین اعتبار مالی این پروژهها است. لذا با توجه به شرایط موجود در ایران و تجربیاتی که نام مشارکت را برخود دارند، درمییابیم که محتوا و واقعیت طرحهای مشارکتی در ایران هنوز با نخستین پلههای شهرسازی مشارکتی فاصله زیادی دارد.
-2 روش تحقیق
روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی می باشد، در انجام پژوهش جهت دستیابی به شاخص ها از مطالعات کتابخانه ای، پژوهش های میدانی و پژوهش های اینترنتی استفاده گردید. همچنین از نرم افزار Arc GIS 9.3 بعنوان ابزار تحلیلی تحقیق استفاده شده و از این جهت پس از مرور مطالعات نظری و تهیه شاخصهای مورد نیاز پژوهش بر اساس فرمول کوکران 140 پرسش نامه میان استفاده کنندگان از خیابان ولیعصر در گروههای سنی و جنسی متنوع در طی 7 روز 2)روز تعطیل و 5 روز غیر تعطیل) در طی یک ماه به طور تصادفی، به صورت متوسط در تمام بخش های خیابان ولیعصر پخش شد. متغییرهای مورد مطالعه از نوع کیفی، اسمی چند ارزشی بوده که در این مطالعه پس از جمع آوری اطلاعات به بررسی میزان همبستگی متغییرها و یافتن معادله ای جهت تبیین این رابطه از طریق رگرسیون خطی چندگانه پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه استفاده کنندگان از خیابان ولیعصر تهران در سال 1391 می باشد. حجم نمونه مورد پژوهش این تحقیق را 140 نفر تشکیل داده، با توجه به اینکه برای جامعه های با حجم بالا، نمونه ای با تعداد حداقل 100 نفر نیز کفایت می نماید (ساروخانی، (180 :1382، جهت کاهش خطای نمونه گیری،140 نفر انتخاب شدند.
-3 مبانی نظری
-1-3 رویکرد شناختی
تحقیقات دههی 1960-70 میلادی، تحت عنوان »مطالعات تصویری با روش میدانی«با، کانون تحقیقاتیِ ذهنی، و همچنین تحقیقات دههی 1970-80 میلادی، تحت عنوان »مطالعات مکان با روش میدانی و پژوهشی«با کانون تحقیقاتیِ ذهنی و عینی، اساس رویکرد شناختی را در شهرسازی بنا نهاد. مطالعه لینچ ( 1355)1، اولین پژوهش میدانی در این زمینه است. هدف اصلی وی، تعیین مهمترین عناصر کالبدی محیط در ذهن شهروندان بود. وی در نهایت با تحلیل "نقشههای شناختی "i این عناصر را بهصورت راه، گره، لبه، حوزه (محله) و نشانه، معرفی نمود. (تصویر شماره (1

همچنین اپلیارد، به چگونگی نگاه مردم و برنامهریزان به شهر و طرح آن پرداخته و در بررسی کلیت شکلیافته در ذهن شهروندان، به شناختی که شهروندان از شهرشان داشتند اصطلاح »دانش شهری2 « را اطلاق داد. این مفهوم در پیوند با مفهوم »تصویر ذهنی3« لینچ بود، با این تفاوت که وی به گونهای در تکمیل کار لینچ، به چگونگی پیوند این عناصر در ذهن شهروندان پرداخت. اپلیارد دانش شهری را دانشی شراکتی میپنداشت، نه دانشی یکسان برای همه و این اشتراک را عامل مهمی در کارکرد خوب در شهر میدانست. (Appleyard, 1976: 4)
در همین راستا کانتر، در زمینه دستیابی به ذهنیت کاربران، ابزار توصیف کلامی را مناسبترین شیوهی دستیابی به تصاویر ذهنی بیان نمود. (Canter, 1977: 105) کانتر برای توضیح پیوند میان کاربران و مکانها و تفاوت میان آنها که به تفاوت میان توصیفها و ارزیابی آدمیان از مکان میانجامد، مدلی سه بعدی ارائه میدهد که در آن کاربران، مکانها و توصیفها، سهانهی این مدلاند (تصویر شماره .(2

از نظر ناسار، انسان مکانهایی را بهتر به یاد میسپارد که حسی قوی در رابطه با آنها داشته باشد؛ لذا وی جهت برداشت نقشههای شناختی، نقشههای تشخیصی را مطرح مینماید که توسط سنجش مطلوبیت مکانها مطرح میشود و نشان میدهد که مکانهای مطلوبتر بیشتر در تصاویر ذهنی کاربران میمانند .(Devlin, 2001 ; Zimring & Conroy Dalton, 2003)

-2-3 مکان و فرآیند شناخت آن
مکان1 به معنای مطلق جا، جایگاه، اسم ظرف است مشتق ازکَون که به معنی بودن است. عنصر اصلی هویت انسان است؛ انسان با شناخت مکان به شناخت خود نائل میشود. (حبیبی، (40 :1387
شناخت مکان فرآیندی را طی کرده و بخش وسیعی از این فرآیند، ذهنی است که با ادراک آغاز میشود. ادراک، به دلیل ارتباط با احساس، توسط اعضای حسی، بروز مییابد. (کارمونا، (168 :1391 از این نظر حواس مختلف بهعنوان دروازههای دانش انسان تلقی میشوند. (پاکزاد، (17 :1385
کانتر ادراک را »آگاه شدن از راه حواس « و شناخت را »دانستن؛ به گونهای که احساس را هم در بر میگیرد« تعریف می-کند. (Canter, 1977: 8) شناخت، به مرور زمان ارزیابی میشود. (Rutgers, 2010: 15) لذا پس از فرایند ادراک، عناصر ادراک شده به صورت تصویر در مغز ذخیره میشوند و شناخت در پی ادراک حاصل میشود و به عنوان فرآیندی، شامل حلقههای برگشت پذیر و پیوسته است. (Isaacs, 2000) تصویر یک مکان، دانش ما از آن و نیز احساسهای برآمده از آن را خلاصه می-کند. (Luque-Martinez, 2007) لذا ارتباط متقابل انسان-محیط، همزمان با ویژگیهای فیزیکی، مشخصههای روانشناختی را نیز شامل میشود .(Isaacs,2000) تصویر شماره ( .(4 راپاپورت(1977) 2، سه مرحله را برای تحلیل محیط در نظر میگیرد: ادراک محیط، شناخت محیط و ارزیابی محیط. از نظر وی حرکت فرد در شهر، یک نقشهی فضایی را ایجاد کرده و سپس نقشههای شناختی را به وجود میآورد. (Rapoport, 1977; Nojima, 2000)


3-3 کیفیت زندگی
کوآن1 سرزندگی2 را فراهم آورنده کیفیت زندگی مطلوب تعریف می کند. (Cowan, 2005: 221) اپلیارد(1981) 3 با انتشار اثری که حول محور سرزندگی بود واژه »سرزندگی شهری«4 را وارد عرصه شهرسازی نمود. )Appleyard, 1981:24) از طرفی روسی5 بیان می نماید که باید برای ارجاع به کیفیت "سرزندگی"6 از "کیفیت زندگی"7، استفاده نمود. وی سرزندگی را »کیفیت زندگی آنطور که توسط مردم در فضای شهری ادراک می شود« تعریف می کند. (Rossi, 1982: 45)
تیبالدز8 عقیده دارد که یکی از راهکارهای ایجاد کیفیت سرزندگی در فضاهای شهری، برقراری تنوع در آن هاست. (تیبالدز، (14 :1385 همچنین وی عقیده دارد که در مه آمیختن عرصه های عمومی و خصوصی با زندگی روزمره از طریقی کاملاً طبیعی، فضاهای شهری را به مکان هایی سرزنده تبدیل نموده و موجب لذت بخشی مردم می شود (تیبالدز، 1385، .(23 وی دلیل لذت بخش بودن فضای شهری را وجود افراد مختلف در زمان های مختلف و همچنین به دلایل مختلف می داند. (تیبالدز، (33 :1385 با توجه به طبقه بندی فعالیت ها از نظر گِل (1387)، می توانیم محیط هایی را سرزنده بنامیم که در آنها فعالیتهای »اختیاری« و »اجتماعی«در دامنه نسبتاً گسترده ای از زمان جریان دارند.
لینچ بیان کرده است که معمولا کیفیت سرزندگی، به هنگام فقدان آن مورد توجه قرار می گیرد. (لینچ، (161-164 :1387 وی کیفیت سرزندگی را به عنوان یکی از ابعاد عملکردی فضای شهری شناسایی کرده و آن را درجه ای از پشتیبانی محیط شهری، از نیازهای بیولوژیکی و قابلیت های انسان توصیف کرده است. (لینچ، (118- 19 :1355

در تعریف مونتگومری (1998)، کیفیت سرزندگی وابسته به تعداد مردم، وجود جریانی از استفاده کنندگان در زمان های مختلف شب و روز، وجود امکانات رفاهی، تعداد رویدادهای سالانه و حضور زندگی فعال خیابانی می باشد؛ و وجود این کیفیت در فضای شهری، سبب کاهش جرم و جنایت، افزایش منفعت تجاری بادوام تر، لذت بردن مردم از منظرسازی، تشویق به روابط اجتماعی متقابل و تبادلات فرهنگی می شود.((Montgomery, 1998: 28
از طرفی کیفیت سرزندگی محصول دو بعد بصری و تنوع فعالیت های پشتیبانی شده در محیط بیان شده است. این کیفیت ترکیبی از تجربیات، آرام سازی و امنیت در شهرها بوده، که سبب بروز ترکیبی از ارتباطات می شود که در کالبد فضاهای شهری شکل میگیرند. (Jalaladdini & Oktay,2012: 670) همچنین سرزندگی بهمراه سایر کیفیات اجتماعی بعنوان مفهومی پیچیده جهت فراهم آوردن فرصت هایی جهت پاسخگویی به خواسته های انسان در محیط کالبدی به شمار می روند. (Smith,
Nelischer & Perkins, 1997: 231)
خوانایی بعنوان یکی از عوامل مهم در تعیین کیفیت سرزندگی فضای شهری عنوان شده است، چرا که خوانایی از عوامل مهم جهت فراهم آوردن احساس امنیت و همچنین تقویت حس جهت یابی میباشد. در این حالت برخی از شاخص های شناسایی محیط های سرزنده، شامل میزان تراکم افراد پیاده در محل، تعداد، تنوع و ماهیت قرارگاه های رفتاری موجود و نیز وجود فعالیت های موسمی، آهنگ و سرعت شهری، تنوع استفاده کنندگان و تنوع فرم و رنگ در منظر شهری می باشد.
(Iranmanesh & Etaati, 2004: 1-6)
گلکار معتقد است که کیفیت سرزندگی را می توان معادل تعریف کلیت »کیفیت طراحی شهری« دانست و سرزندگی شهری تواماً علت و معلول دیگر کیفیات طراحی شهری می باشد. وی عقیده دارد که سرزندگی یکی از مؤلفه های سازنده کیفیت طراحی شهری است، به عبارت دیگر کیفیت سرزندگی به همراه شانزده کیفیت دیگر پدیده ای به نام کیفیت طراحی شهری را می آفرینند. (گلکار، (26 :1378
از سویی خیابان ها، که در برنامه ریزی شهری مدرنیستی به کانال های ترافیک نزول یافته اند، پتانسیل تبدیل به فضاهای عمومی سرزنده توسط میزبانی از رویدادها و فعالیت های مختلف را دارند .(Jalaladdini & Oktay, 2012: 671)
بطور خلاصه می توان بیان داشت که سخن گفتن از سرزندگی شهری، سخن گفتن از ارتقای زندگی شهروندان است و لاجرم به کلیه ابعاد حیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی نظام شهری مرتبط است. لذا ارائه تعریفی جامع از کیفیت سرزندگی، مستلزم در نظر گرفتن ارتباط این کیفیت با دیگر کیفیات محیط شهری است. این کیفیت مشخصه شهری با مجموعه ای از کیفیات کالبدی و اجتماعی است که امکان زندگی سعادتمندانه شهروندان را فراهم می آورند. ولی می توان بیان نمود که شهر نمی تواند سرزنده باشد؛ هنگامی که دچار ضعف ایمنی و امنیت بوده، بافت های شهری ناخوانایی داشته، یا در فرد تجارب حسی غنی ایجاد نکند، و آسایش اقلیمی در فضاهای عمومی اش تأمین نشده باشد، لذا کیفیت سرزندگی در فضاهای شهری تواماً علت و معلول دیگر کیفیات محیط بوده، بنابراین حاصل فرآیندی پویا میان ابعاد کالبدی و اجتماعی می باشد.

-4 بررسی نمونه موردی
خیابان ولی عصر، از جمله محورهای مهم در توسعه تاریخی شهر تهران بوده است. این خیابان مطابق با نقشه شماره ( 1) از مناطق 1، 3، 6 و 11 عبور نموده و از مهم ترین محورهای شمالی-جنوبی شهر است. این خیابان شهری با طول 17/9 کیلومتر، از میدان راه آهن، در میانه جنوبی تهران آغاز شده و به میدان تجریش در منطقه شمیرانات، در شمال تهران میرسد (تصاویر شماره 5 و .(6 این مسیر دارای جوی آب و در حدود یازده هزار چنار در دو سوی خود، که بالغ بر 90 سال عمر دارند می باشد. در سال 1300 شمسی این خیابان بعنوان جاده مخصوص یا همان خیابان پهلوی احداث شده و تا سال 1320 شمسی مسیری اختصاصی بود. در طول سال های 1327 تا 1355 شکل امروزین خود را یافت. (حمیدی، (30 :1376 با توجه به موارد بیان شده، این مسیر بعنوان نمونه موردی این تحقیق در نظر گرفته شد؛ چرا که دسترسی به اقشار متنوع اجتماعی را فراهم نموده و دارای فضاهای شهری متنوعی در امتداد خود می باشد. ساختار فضایی این محور در تصویر شماره (7) نشان داده شده است.


در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید