بخشی از مقاله
پيشگيري از ونداليسم از طريق بکارگيري الگوهاي طراحي شهري
چکيده
امنيت شهري يکي از مهم ترين کيفيت هاي مورد نياز براي فضاهاي شهري است . نبود اين کيفيت ، مسائل متعددي را به همراه دارد که پديده ونداليسم يکي از اين مسائل است . با توجه به خسارت هاي مالي و غير مادي که پديده ونداليسم به همراه دارد، نياز به مقابله با آن بيش از پيش مطرح مي شود. الگوهاي کالبدي در طراحي فضا يکي از راهکارهاي مقابله با ونداليسم است . الگوهاي طراحي موثر در کاهش ونداليسم و به طور کلي افزايش امنيت اجتماعي رويکرد موثري است که تحت عنوان CPTED مورد استفاده قرار مي گيرد. بر اين اساس ، طراحي شهري بايد فضاهاي عمومي را به گونه اي خلق کند که زمينه بروز جرم و ونداليسم به حداقل برسد. رويکرد کاربري مختلط ، طراحي مسيرهاي قابل پيش بيني، نورپردازي مناسب ، الگوي طراحي فضاهاي قابل دفاع از جمله راهکارهاي اجرايي براي دست يابي به امنيت شهري و کاهش جرم و ونداليسم در اين رويکرد است .
در اين مقاله سعي براين است ضمن بررسي اصول موثر در ارتقاء کيفيت امنيت و کاهش ونداليسم در فضاهاي شهري، راهکارهاي اجرايي و عملياتي طراحي فضا به منظور کاهش پديده ونداليسم شرح داده شود. اين راهکارها در سه دسته راهکارهاي طراحي معماري، راهکارهاي طراحي شهري و راهکارهاي برنامه ريزي فضايي تقسيم شده است . طراحي بازشوهاي مناسب و بالکن ها در بناهاي مسکوني، کاربري هاي مختلط و فعاليت هاي امن ، نحوه چيدمان بناها نسبت به يکديگر و ... از جمله راهکارهاي طراحي محيطي به منظور کاهش پديده ونداليسم در فضاهاي شهري است .
واژگان کليدي: ونداليسم ، امنيت اجتماعي، الگوهاي طراحي شهري
١- مقدمه
تئوري پيشگيري از جرم از طريق طراحي محيطي در دهۀ ٦٠ و ٧٠ ميلادي با فعاليت معماران ، طراحان شهري و جرم شناسان آمريکايي مانند جين جاکوبز، اسکار نيومن ، جفري و اسجلمو آنجل شکل ميگيرد. اين تئوري جزء رهيافت هاي مکانيکي در پيشگيري از جرم است و بر اين اعتقاد است که با طراحي درست و کاربري مؤثر از محيط ميتوان علاوه بر کاهش فرصت جرم بر کيفيت زندگي نيز افزود .به عبارت ديگر، اگر محيط به نحوي طراحي شود که بتواند باعث بهبود نظارت افراد شود، تعل ق ساکنان را به قلمرو خود بالا ميبرد و در صورت ايجاد تصويري مثبت از محلّه ، فرصت هاي مجرمانه کاهش خواهد يافت و مجرمان از ارتکاب جرم بازخواهند ماند.(٣٢٨ :٢٠٠٥ ,Cozens and et.al)
ونداليسم مي تواند در کيفيت و طبيعت طراحي سازه ها و فضاهاي عمومي مانند مدارس ، پارکها و ايستگاههاي وسائط نقليه عمومي ريشه داشته باشد. اما هدف يک طراح شهري بايد آن باشد که طراحي را در خدمت ونداليسم قرار ندهد .وينماير ١٩٦٩ معتقد است که برنامه ريزي و طراحي با کيفيت پايين و کم دقت عامل رشد ونداليسم است .او به اهميت محوري ايمني و امنيت در ايجاد فضاها و عناصر کالبدي اشاره مي کند و ارزيابي از عملکرد فضا رامنوط به توانايي آن در تامين امنيت عموم مي داند.
(Weinmayer,1969:59)
ونداليسم با کالبد شهر، مبلمان شهري و بسياري از ساخته هاي دست معماران منظر و ديگر دست اندرکاران فرآيند ساخت و ساز در جامعه ارتباطي تنگاتنگ دارد. فلسفه استفاده از طراحي براي کاهش ونداليسم ، کاهش فرصت ها و قابليت ها براي وقوع جرم است . بحث هايي چون طراحي فضاهاي قابل دفاع ، ايجاد حس تعلق خاطر و مالکيت ، تبيين قلمرو و طراحي محله هاي خود- ناظر در ادبيات نوين شهرسازي ضرورت موضوع را مشخص مي کند. استفاده از مدل سازيهاي سه بعدي براي آناليز استفاده ز طراحي محيطيCPTED، جرم شناسي محيطي براي کاهش جرم و ونداليسم يا آناليز ساختار فضا از جمله روش هاي آکادميک در اين زمينه هستند .
طراحي شهري و محيط کالبدي مي تواند با به وجود آوردن امکان مشاهده مجرمان و درنتيجه پيشگيري از جرم يا کمک ب ه بازداشت مجرمان بر رفتار شهروندان تاثير بگذارد؛ محيط کالبدي مي تواند، از طريق افزايش امکان کنترل و مراقبت و نظارت در فضاهاي شهري و عرصه هاي عمومي در زمان وقوع جرم براي کاهش جرم مورد استفاده شهروندان قرار گيرد. در اين راستا ابزارهاي طراحي بايد مورد واکاوي قرار بگيرند. "کنترل دسترسي"، "نظارت " و "محدودسازي" از جمله اين ابزار هاست . کوين لينچ "کنترل " را از مولفه هاي شکل خوب شهر مي داند و جن جاکوبز با تعبيري متفاوت "نظارت " را "پاييدن خيابان " نام مي نهد. نظارت مي تواند از طريق ابزار مکانيکي (روشنايي، دوربين ، گيت و قفل ) و يا طبيعي (روزنه ها، پنجره ها يا موانع طبيعي) انجام گيرد. طراح با شيوه جانمايي عناصر، اندازه و مقياس مولفه هاي فيزيکي و فضاي سبز مي تواند امنيت و نظارت لازم را فراهم سازد.
٢- اصول طراحي محيطي موثر بر افزايش امنيت و کاهش ونداليسم
٢-١- قلمرو(Territoriality )
قلمرو مفهومي است که به طور واضح فضاي خصوصي را از نيمه خصوصي مشخص مي کند و ايجاد حس مالکيت مي کند.
بنابراين مالکيت ، محيطي را ايجاد مي نمايد که حضور غريبه ها و مزاحم ها در آن مشخص مي شود. محيطي که داراي قلمرو خصوصي باشد، اولا حس مالکيت را ايجاد مي نمايد و وقتي مالکان داراي منافع مشترک باشند احتمال بيشتري براي مبارزه آنها با مزاحمان يا گزارش دادن آنها به پليس وجود دارد.دوما ايجاد محيطي مي نمايد که غريبه ها يا مزاحمان در آن مشخص مي گردند و به آساني ديده مي شوند. قلمرو ميتواند به صورت واقعي (فيزيکي) يا نمادين باشد. حصارها، بوته زارها و علائم ميتوانند تعريفي قابل قبول از مرزهاي قلمرو ارائه دهند.
قلمرو از طريق روشهاي زير آسانتر تعريف مي شوند:
. حس گسترش مالکيت مشروع توسط تقويت نظارت طبيعي موجود در استراتژي هاي کنترل دسترسي طبيعي بوسيله موارد سمبليک (غير فيزيکي) يا عوامل اجتماعي.
. طراحي فضا براي اجازه دادن به استفاده مداوم و اهداف مورد نظر.
. استفاده از پياده رو، محوطه سازي، علائم ، صفحات ونرده ها، مالکيت فضا رامطرح و تعيين مي کنند.
٢-٢- نظارت طبيعي(Natural surveillance)
نظارت مي تواند از طريق ابزار مکانيکي (روشنايي، دوربين ، گيت و قفل ) و يا طبيعي (روزنه ها، پنجره ها يا موانع طبيعي) انجام گيرد. طراح با شيوه جانمايي عناصر، اندازه و مقياس مولفه هاي فيزيکي و فضاي سبز مي تواند امنيت و نظارت لازم را فراهم سازد. با اين حال ، امنيت در فضاي شهري ترکيبي از امنيت واقعي و ذهنيتي است . خياباني که احساس مشارکت و تعامل اجتماعي را به عابرين القا نمي کند بيشتر از خياباني که نمودي از با هم بودن و نظارت اجتماعي است بستر ونداليسم را فراهم مي کند.
نظارت با ابزار مکانيکي که با روش هايي نظير روشنايي، دوربين مدار بسته ، نگهبان ، موانع فيزيکي و ... انجام ميشود، اولين
راه حلي است که به ذهن ميرسد که در اغلب موارد ناکارآمد است . روش هاي ذيل افزايش نظارت عمومي را به همراه دارد:
. طراحي و قرار گيري ويژگي هاي فيزيکي براي حداکثر نمودن امکان ديد که مي تواند شامل جهت گيري ساختمان ، پنجره ها، ورودي ها وخروجي ها، پارکينگ ، پياده روها، دروازه هاي نگهباني، درختان محوطه سازي وبوته ها، استفاده از نرده ها يا ديوار، علائم و بقيه موانع فيزيکي باشد.
. قرار گيري اشخاص يا فعاليتهايي براي حداکثر کردن امکان نظارت .
. ايجاد روشنايي در هنگام شب در پارکينگ ها، پياده روها، وروديها، خروجي ها و ساير مناطق مربوط براي ايجاد يک محيط ايمن ضروري مي نمايد.
. روش هاي کنترل غير طراحي مثل استفاده از سيستم مدار بسته و حضور نيروهاي امنيتي
١ - ٣ - کنترل دسترسي (Access control)
کنترل دسترسي يک مفهوم در طراحي مي باشد که اصولاً براي کاهش قابليت دسترسي انجام به جرائم ، کاربرد دارد و بمعني تدارک کنترل دسترسي طبيعي و افزايش نظارت طبيعي براي محدود کردن ورود مجرمانه ، مخصوصاً در مناطقي که به سادگي
مشاهده نمي شوند، مي باشد. با اين کار مزاحمان به طرق زير ساده تر تشخيص داده مي شوند:
. استفاده از پياده رو، پوشش هاي مختلف کف ، دروازه ، روشنايي و محوطه سازي براي دادن راهنمايي واضح به عموم ز ورودي ها و خروجي ها.
. استفاده از دروازه ها، نرده ها، ديوارها، محوطه سازي و روشنايي براي جلوگيري يا عدم تشويق دسترسي افراد به مناطق تاريک يا مناطق بدون نظارت .
١ - ٤ - پشتيباني فعاليت (Activity support)
حمايت از فعاليت کار برنامه ريزي شده براي فضا است . حمايت فعاليت يعني قرار دادن فعاليت در جايي که اشخاص درگير يک
فعاليت مي شوند و اين خود بخشي از سيستم نظارت طبيعي خواهد شد . مثال ها شامل اين موارد هستند:
. قرار دادن فعاليتهاي ايمن در مناطقي که جرات مزاحمت را از مزاحمان مي گيرد، به منظور افزايش دادن نظارت طبيعي بر اين فعاليتها و حس ايمني براي استفاده کننده هاي نرمال و احساس خطر براي مزاحمان .
. قرار دادن فعاليتهاي پر خطر در مکانهاي امن تر براي غلبه بر آسيب پذيري اين فعاليت ها با استفاده از نظارت طبيعي و کنترل دسترسي به فضاي ايمن .
. گذاشتن فضاهاي اجتماع در مکان هايي که به نحوي تربيت يافته است که در آن نظارت طبيعي يا کنترل دسترسي ايجاد شده و يا قرار دادن اين نوع فضا در مکانهايي که دور از ديدرس مزاحمان است .
. اصلاح برنامه ريزي فضايي براي امکان استفاده موثر و ايجاد تراکم مناسب براي رفتارهاي مورد قبول .
١ - ٥ - تعمير و نگهداري(Maintenance)
مراقبت و نگهداري مراقبت و نگهداري از ساختمان ، يکي از مباحث مهمي است که هم در نظريۀ پنچره هاي شکسته و هم تئوري فضاي قابل دفاع اسکار نيومن (١٩٧٣ ,See; Newman) بر آن تأکيد ميشود. با ايجاد تصويري مثبت از ساختمان و محيط ، ميتوان احساس قلمروگرايي را بالا برد و به مجرمان بالقوه اين پيام را القا کرد که اينجا «ملک بدون مالک » نيست و ساکنان ، در برابر هرگونه عمل غيرمجاز واکنش نشان خواهند داد. در واقع ، اگر از ساختمان و فضا به خوبي نگهداري شود، اين احساس در مجرم ايجاد ميشود که افراد در اين فضا براي محيط خود احترام قائل هستند و امنيت محيط شان (علاوه بر زيبايي) براي آنها اهمي دارد.(قورچي بيگي؛ش ١٥)
با تعمير و نگهداري مناسب از مبلمان شهري و تابلوها و علائم شهري و چراغهاي روشنايي و محوطه سازي مي توان علاوه بر بهينه سازي هزينه هاي شهري ، از بالا رفتن پتانسيل مناطق در جرم خيزي کاست . از طريق روشهاي زير مي توان در اين راه
گامهايي برداشت :
. حفاظت از وانداليزم تجهيزات شهري مانند حفاظ دار کردن چراغهاي معابر.
. تعمير و نگهداري تجهيزات شهري مانند تابلوها و علائم ارتباطي.
. منظره پردازي بر اساس معيارهاي افزايش دهنده ديد و نظارت عمومي.
١ - ٦ - روشنايي( Lighting)
مهم ترين ويژگي شرايط آلودگي رفتاري و جرم خيزي در زمان شب ، تاريکي و کم نوري و توزيع نا مناسب سيستم روشنا ي است که بر محيط حاکم مي شود و استفاده از پايين بودن امکان ديده شدن و اقدام به اعمال بزهکارانه است . بنابراين با عدم آشکار شدن فرم به علت تاريکي، اولين گام به سوي به وجود آمدن فضايي بدون دفاع و آسيب پذير برداشته مي شود. اين نوع فضا ها که دلايلي غير از دلايل کالبدي،آنها را به فضاهايي بدون دفاع بدل ساخته ، با تامين روشنايي و حل کردن مساله نورشان ، قابليت تبديل شدن به فضاهايي بدون مساله و با دفاع را خواهند داشت و بدين وسيله مي توان از آسيب پذير بودن آنها جلوگيري کرد.
هم چنين توجه به شرايطي که باعث داشتن ديد مناسب از درون ساختمان ها با نور پردازي هاي بهتر ميشود، به شکل موثري مي تواند مراقبت هاي طبيعي معابر،خيابان ها و حريم اطراف منازل و ساختمان ها را افزايش داده و ميزان جرم را کاهش دهد.
روشنايي يکي از جنبه هاي مهم امنيت شهري است که علاوه بر تأثير بر جرم ، از ترس ناشي از جرم نيز ميکاهد. فضاهاي تاريک چون اين تصور را ايجاد ميکند که پناهگاه خوبي براي مجرمان است ، پس موجب ترس ناشي از جرم ميشود. فضاهاي تاريک ، فرصت مجرمانۀ بيشتري را فراهم ميکند. از طرف ديگر، بهبود روشنايي، علاوه بر تشويق ساکنان به استفاده از فضا، موجب تقويت نظارت غيررسمي نيز ميشود. به طور متوسط چهل درصد از جرايمي که در شب روي داده است ، ميزان روشنايي در آن پنج لوکس بوده است (يک خيابان نوعاً در روز حدود هزار و هشتصد لوکس روشنايي دارد).
. روشنايي بايد بتواند تمام سطح خيابان ، کوچه و اطراف منزل را به طور يکنواخت روشن کند.
. رنگ نور نبايد موجب ايجاد ترس و دلهره در افراد شود (رنگ هاي سفيد بر رنگ هاي تيره و متمايل به زرد ارجحيت دارد
. روشنايي نبايد موجب ايجاد سايه شود، زيرا اثري معکوس خواهد داشت
. تجهيزات روشنايي بايد ضد تخريب باشند. علاوه بر اين ، روشنايي همواره بايد کنترل شود و لامپ هاي سوخته تعويض شوند.
٣- راهکارهاي اجرايي در طراحي محيط بمنظور کاهش ونداليسم
راهکارهاي اجرايي در طراحي محيط بمنظور کاهش ونداليسم در سه دسته راهکارهاي طراحي معماري، راهکارهاي طراحي شهري و راهکارهاي برنامه ريزي فضايي قابل دسته بندي است .(نمودار شماره ١) در اين بخش از مقاله راهکارهاي اجرايي در هر
دسته از گروه هاي تبيين شده ارائه شده است .
نمودار شماره ١ : راهکارهاي اجرايي در طراحي محيط بمنظور کاهش ونداليسم