بخشی از مقاله
تاريخچه و وجه تسميه واژه ونداليسم
ونداليسم مشتق از واژه وندال است. وندال نام قومي از اقوام ژرمن ـ اسلاو به شمار مي رفت كه در قرن پنجم ميلادي در سزمين هاي واقع در ميان دو رودخانه اودر و ويستول زندگي مي كردند. آنان مردماني جنگجو، خونخوار و مهاجم بودند كه به كرات به نواحي و سرزمين هاي اطراف قملرو خود تخطي و تجاوز كرده به تخريب و تاراج مناطق و آبادي هاي متصرفه مي پرداختند روحيه ويران گرانه قوم وندال سبب گرديده است كه در مباحث آسيب شناسي كليه رفتارهاي بزهكارانه
اي كه به منظور تخريب آگاهانه اموال، اشياء و متعلقات عمومي و نيز تخريب و نابودي آثار هنري و دشمني با علم و صنعت و آثار تمدن صورت مي گيرد به گونه اي به ونداليسم منتسب گردد. قدمت وندالیسم به قدمت شهر نشینی است...؛ هرچند در ادوار گذشته چندان به عنوان یک معضل شهری مورد توجه نبود ولی در شهرهای بزرگ امروزی اثرات مستقیم (زیانهای مادی) و غیر مستقیم (احساس ناامنی، آلودگی بصری و...) آن بر کیفیت زیست محیطی شهروندان را نمیتوان نادیده انگاشت.
تفاوت وندال و ونداليسم
در اغلب تعاريف ارايه شده در باب مفهوم ونداليسم در مباحث انحرافات و آسيب هاي اجتماعي، محققين و صاحب نظران از آن به عنوان رفتار معطوف به تخريب و خرابكاري اموال، تأسيسات و متعلقات عمومي نام برده اند.پاتريس ژانورن آن را «نوعي روحيه بيمارگونه» تعريف مي كند «كه به تخريب تأسيسات عمومي نظير تلفن هاي عمومي، صندلي اتوبوس هاي شهري، مترو و ترن هاي مسافربري و باجه هاي پست و تلگراف و نظاير آن تمايل دارد».ونداليسم، در اين معني، از بلاهاي جوامع امروزي است كه در گذشته ديده نشده است. «وندال هاي كهن »، در هجوم هاي وحشيانه خود، چيزي را ويران مي كردند كه خود نساخته
بودند، اما «وندان هاي مدرن »، چيزي را نابود مي سازند كه از آن جامعه خودشان است.وندالیسم به معنای تخریب کنترل نشده اشیای و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب میآید و دلایل متعددی برای آن عنوان میکنند. وندالیسم را در زمره انحرافات و بزهکاریهای جوامع جدید دسته بندی میکنند و آن را عکس العملی خصمانه و واکنشی کینه توزانه نسبت به برخی از فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحافها و
شکستها تحلیل میکنند.ونداليسم هرگونه تخريب ارادي اموال عمومي، سازمان شهري، تاسيسات اجتماعي و آثار هنري است كه به صورت فردي يا گروهي و هدفدار و غيرهدفدار انجام ميشود و از اختلالات رفتاري و تربيتي، عقدههاي اجتماعي، نارضايتي طبقاتي و ... ناشي ميشود. وجه مشترك همه تعاريف ونداليسم در كاركرد منفي اين پديده و مذموم بودن آن در همه فرهنگهاست و اين نكوهيده بودن به حدي ميرسد كه برخي صاحبنظران، وندالها را دشمنان
آشكار جامعه و عمل آنها را نهايت گستاخي در رفتارها و تلقيها دانستهاند.وندال ها در عين حال در يك گروه سني معين واقع اند و ونداليسم، خاص گروه سني معيني است. بر اساس تحقيقات انجام شده، كودكان، نوجوانان و جوانان بين سنين 10تا۲۵سال بيش از ديگر گروه هاي سني به ونداليسم روي مي آورند.
همچنين موارد ونداليسم در مناطق شهري به مراتب بيش از مناطق روستايي است. در شهرها به علت تراكم جمعيتي، تراكم اخلاقي، وجود پاره فرهنگ هاي مختلف، تشتت ارزش ها، رقابت فردگرايي و تضعيف روحي جمعي بيش از مناطق روستايي مشهود است. از سوي ديگر غالب وندال ها مجرد و از نظر تحصيلي ناموفق اند. اغلب آنها با سرخوردگي ها، شكست ها و ناكامي هاي مختلفي در زمينه هاي تحصيلي، حرفه اي، مالي، اجتماعي و خانوادگي مواجه بوده، داراي نوعي شخصيت پرخاشگر، بي ثبات، ضدجامعه، نامطمئن، كينه جو، ناآرام، كنجكاو، انتقام جو، ناشكيبا و در عين حال مأيوس اند. آنان متعلق به خانواده هاي ازهم پاشيده و داراي مناسبات و روابط خانوادگي نامطلوب با تجارب ناموفق از فرآيندهاي جامعه پذيري و فرهنگ پذيري اند.