بخشی از مقاله
چکیده
ارزیابی فناوری یکی از مولفههای حیاتی و جداییناپذیر مدیریت فناوری برای تمامی بنگاهها، حتی بنگاههایی که فناوریمحور نیستند، میباشد. ارزیابی، فرآیندی است که براساس آن بنگاهها پس از شناسایی فناوریهای کاندیدا، میزان جذابیت فناوریهایی که در محصولات و فرآیندهای آنها بکار گرفته خواهد شد و همچنین میزان توانمندی و قابلیتهای خویش در فناوریهای موصوف را اندازهگیری مینمایند.
خروجی نهایی ارزیابی تدوین راهبرد فناوری می-باشد. تمامی مدلهایی که تاکنون در حوزه ارزیابی فناوری توسعه داده شدهاند، به موضوع ارزیابی فناوری در یک بنگاه و یا شرکت بصورت انفرادی تمرکز نموده و به ارزیابی آن در سطوح فرابنگاهی و شبکههای زنجیرهتامین نپرداختهاند. با شکلگیری و توسعه زنجیرههای تامین، خلاء وجود مدل در این زمینهکاملاٌ احساس میگردد.
این مسئله موجب سردرگمی بنگاههای دارای زنجیرهتامین گسترده در حین ارزیابی و سرمایهگذاری در حوزه توسعه فناوریها شده است. هدف این مقاله، طراحی مدلی برای ارزیابی فناوری در گستره زنجیرهتامین یک بنگاه صنعتی مادر میباشد. رویکرد حاکم بر روش تحقیق این مقاله، رویکرد کیفی میباشد. بدین طریق که ابتدا ضمن بررسی دقیق پیشینه تحقیق و مطالعه مستندات موجود در بنگاههای خودروسازی ایران اقدام به جمعآوری دادههای ثانویه تحقیق نمودهایم، دادههای اولیه نیز از طریق انجام مصاحبههای عمیق با خبرگان که بصورت هدفمند از جامعه خبرگان صنعت خودروسازی ایران نمونهگیری شده بودند، جمعآوری گردیده است
سپس دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای تحلیل محتوی و تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتهاند. براساس یافتههای تحقیق اقدام به طراحی مدل شده است. در مرحله بعدی اعتبار مدل طراحی شده با استفاده از روش گروههای کانونی مورد تصدیق و سپس در قالب یک مطالعه موردی توصیفی صحهگذاری شده است. این مقاله مدعی است که برای اولین بار در دنیا اقدام به طراحی مدل ارزیابی فناوری در سطح زنجیرهتامین نموده است.
-1 مقدمه
یک بنگاه صنعتی در حین توسعه محصول جدید - NPD - 1، پس از شناسایی فناوریها و قبل از تدوین و اجرای هرگونه راهبرد در خصوص گسترش فناوریهای شناساییشده، لازم است که ابتدا نسبت به ارزیابی فناوریها اقدام نماید.2 براساس گستره موضوعی این مقاله، میباید همزمان با ارزشیابی میزان جذابیت3 و همچنین ممیزی4 سطح قابلیتهای فناورانه بنگاه در فناوریهای محصول و فرآیندی شناساییشده، به ارزیابی فناوریهای شناسایی شده در تامین کنندگان بنگاه نیز اقدام نمائیم، یعنی نسبت به ارزشیابی میزان جذابیت فناوریهای موصوف برای تامینکنندگان بنگاه، و همچنین ممیزی سطح قابلیتهای فناورانه تامینکنندگان در فناوریهای مزبور، اقدام نمائیم، البته باید توجه داشته باشیم که در این مهم ما با فناوری یکسانی سروکار نداریم، بلکه حسب گستره ارزیابی در بنگاه و تامینکنندگان بجای یک فناوری در یک شرکت، با زنجیرهای از فناوریهای5 محصول و فرآیندی در گستره شبکه زنجیرهتامین مواجه هستیم که در ادامه از آنها با عنوان گروههای فناوری6 یاد خواهیم کرد.
بدین ترتیب که همزمان با ارزشیابی میزان جذابیت یک فناوری برای بنگاه که از جنس فناوری محصول میباشد، در حال سنجش میزان توانمندی آن بنگاه در فناوریهای طراحی، تکوین، ساخت و تولید فناوری موصوف، که از جنس فناوریهای فرآیندی میباشند، هستیم.
پیچیدگی موضوع زمانی بیشتر هویدا میگردد، که بدانیم همزمان با این کار، در حال ارزشیابی میزان جذابیت فناوری محصول مورد نظر بنگاه برای تامینکننده نیز هستیم که از معیارهای متفاوتی نسبت به بنگاه مادر استفاده مینماید، همچنین همزمان با این سه کار، در حال ممیزی میزان توانمندی تامینکننده در فناوریهای طراحی، تکوین، ساخت و تولید فناوریهای عقبه فناوری مزبور هم هستیم، باید توجه نمود که فناوری-های دسته اخیر نیز از جنس فناوریهای فرآیندی میباشند که باز هم از حیث نوع و هم از حیث معیارهای ارزیابی با نوع و معیارهای ارزیابی بنگاه، تفاوت دارند.
لذا امروزه ارزیابی فناوری در انتخاب و بکارگیری راهبردی فناوریها دارای اهمیت بسزایی بوده و توجیهگر سرمایهگذاری بنگاهها در گستره تامینکنندگانشان در انجام پروژهای توسعه فناوری میباشد. مسئله و مشکل اصلی بنگاههای دارای زنجیرهتامین وسیع این است که تاکنون هیچگونه مدل و یا چارچوبی جهت پشتیبانی موضوع ارزیابی فناوری در سطح زنجیرهتامین ارائه نشده است.
سئوال اصلی این تحقیق است، که چگونه میتوان بصورت همزمان نسبت به ارزیابی یک فناوری در سطح زنجیرهتامین یک بنگاه مادر اقدام نمود. در این مقاله ضمن بیان پایههای نظری ارزیابی فناوری، نسبت به طراحی فرآیندهای مربوط به توسعه متدولوژی مربوط به این ارزیابی پرداخته، در نهایت، برای اولین بار در دنیا، مدل نوینی را برای ارزیابی فناوری در سطح زنجیرهتامین یک بنگاه مادر طراحی و ارائه خواهیم نمود.
-2 پیشینه پژوهش
ارزیابی فناوری یکی از مولفههای حیاتی و جداییناپذیر مدیریت فناوری برای تمامی بنگاهها، حتی بنگاههایی که فناوریمحور نیستند، میباشد 1]و.[2 ارزیابی، فرآیندی است که براساس آن بنگاهها میزان جذابیت فناوریهایی که در محصولات و فرآیندهای آنها بکار گرفته شده است و همچنین میزان توانمندی و قابلیتهای خویش در فناوریهای موصوف را اندازهگیری مینمایند
ارزیابی فناوری به دو دسته اصلی ذیل تقسیم میگردد:
➢ ارزشیابی فناوری؛
➢ ممیزی فناوری.
1-2 ارزشیابی جذابیت فناوری
یکی از وظائف اصلی در فرآیند ارزیابی فناوری، ارزشیابی میزان جذابیت هر کدام از فناوریهای بنگاه که در محصولات و فرآیندهای آن بکارگرفته شده است، میباشد. معیارهای مختلف برای ارزشیابی میزان جذابیت یک فناوری وجود دارد. از نقطه نظر راهبردی، فناوریهایی که دارای میزان جذابیت بالاتری نسبت به سایرین دارند، اگر در محصولات و یا فرآیندهای یک بنگاه بکار بروند، میزان رقابتپذیری آن بنگاه را افزایش خواهند داد .[1] برای سنجش میزان جذابیت فناوری، باید جذابیت فناوریهایی که قابلیت استفاده در محصولات و یا فرآیندهای یک بنگاه را دارند مورد مقایسه قرار گیرند.
بدیهی است فناوریهایی که موجب گردند رقابتپذیری یک بنگاه بالا برود، دارای جذابیت بیشتری نسبت به سایر فناوریها خواهند بود . در ارزشیابی فناوری، بنگاه نسبت به بررسی فرصتهای استفاده از فناوری و یا تهدیدات ناشی از عدم استفاده از آن فناوری اقدام نموده و تاثیر فناوریهای مدنظر بر عوامل کلیدی موفقیت - KFS - 1 خویش را مورد ارزیابی قرار میدهد.
پورتر - 1985 - معتقد است [4] که فناوریهایی که بواسطه متاثر نمودن نیروهای پنجگانه2 حاکم بر کسبوکارها، موجب توانمندی بیشتر بنگاه در ارتباط با سایر فعالان یک کسبوکار گردد، از جذابیت بیشتری برای آن بنگاه برخوردار میباشند. فناوری با میزان جذابیت بالا، زمانی بکار گرفته میشود که موقعیت رقابتی قابل توجهی را برای بنگاه در بر داشته باشد. هدف از ارزشیابی میزان جذابیت هر فناوری، دستیابی به شناخت فرصتها و همچنین تهدیداتی است که آن فناوری برای بنگاه ایجاد مینماید، میباشد . این تجزیه و تحلیل در تحقیق حاضر، براساس واحدهای فناوری محصول راهبردی - S378ʼV - که در بخش یافتههای تحقیق به آنها خواهیم پرداخت، انجام میپذیرد.
2-2 ممیزی توانمندی در فناوری
یکی دیگر از وظائف اصلی فرآیند ارزیابی فناوری، همانا ممیزی میزان توانمندی یک بنگاه در یک فناوری مورد نظر میباشد، این وظیفه در ادبیات مدیریت فناوری به ارزشیابی قابلیت فناورانه3 بنگاه و یا ممیزی فناوری مشهور شده است
در فرآیند ممیزی فناوری، نقاط قوت و یا ضعف یک بنگاه در فناوری محصول و یا فرآیند مورد نظر، مورد بررسی قرار میگیرد. در این فرآیند، توانمندی فناورانه بنگاه در مقایسه با رقبای خویش مورد توجه قرار میگیرد، همچنین مرزهای کنونی فناوری و یا وضعیتهای ایدهآل4 نیز مورد نظر هستند. برای ممیزی فناوری باید عوامل قابل کنترل بنگاه در فناوری مورد نظر، بررسی شده و شکافهای موجود به روشنی بیان گردند.
ارزیابی فناوری - چه ارزشیابی فناوری و چه ممیزی فناوری - یک فرآیند مستمر میباشد. یکی از حوزههایی که از دستاوردهای ارزیابی فناوری استفاده مینماید، طرحریزی راهبردی، علیالخصوص تدوین راهبرد فناوری میباشد. کسب مزیت رقابتی در هر واحد فناوری محصول راهبردی برای یک بنگاه میباید در سطح بالایی قرار داشته باشد.
مطابق نظر هکس و مجلوف - 1996 - ، تدوین راهبرد فناوری بعنوان یک راهبرد وظیفهای، نیازمند پنج فعالیت اصلی به شرح ذیل می باشد:
✓ بسط راهبرد بنگاه/ راهبرد کسبوکارها؛
✓ شناسایی واحدهای فناوری راهبردی - 678ʼV - ؛
✓ ارزشیابی فناوری؛