بخشی از مقاله
چکیده:
آب به عنوان مهمترین نیاز حیات بشر امروزه نه تنها در عرصه زیستی موجودات زنده نقش اصلی را دارد، بلکه به عنوان عاملی حیاتی در تعادلات سیاسی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی ایفای نقش می نماید. تحقیقات مربوط به حوزه آب اعم از اکتشاف، استخراج و بهره برداری، نگهداری، بهداشت و انتقال دغدغه های مهم در دنیا می باشند. هدف این مقاله تحلیل چالش های مدیریت انتقال آب بین حوزه ای در بستر مدیریت منابع آب است. پراکنش منابع آب و نزولات جوی در سطح در مناطق جغرافیایی مختلف کشور متناسب و متوازن نیست. این منجر به پیشنهاد ضرورت انتقال بین حوزهای آب جهت جمعآوری و انتقال آب در جهت ایجاد شرایط زندگی مناسب در راستای توسعه موزون در جوامع روستایی و شهری مختلف گردد. طرحهای انتقال آب بین حوزه ای با رعایت حقوق ذینفعان و برای تأمین نیازهای مختلف مصرف اعم از شرب، صنعت، کشاورزی، مشروط به توجیهات فنی، اقتصادی-اجتماعی، زیست محیطی و منافع ملی ممکن است به توسعه و مدیریت منابع آب کمک کند، ولی پیامدهای منفی نیز داشته باشد. بنابراین لازم است طرح های انتقال آب بین حوزهای را با یک نگاه سیستمیک و توجه به منافع ذی نفعان مختلف اجرا نمود.
واژههای کلیدی: ارزیابی اجتماعی - ارزیابی اقتصادی، انتقال آب بین حوزهای، مدیریت منابع آب.
مقدمه :
امروزه آب به عنوان کلید توسعه، در جوامع بشری اهمیت فوقالعاده ای پیدا کرده است. یکی از اهداف توسعه در سال 2025، تامین آب سالم برای کلیه افراد میباشد. امنیت آب نیز پیش نیازی برای دستیابی به امنیت غذایی، انرژی و رسیدن به اهداف بلند مدت اقتصادی - اجتماعی توسعه پایدار به شمارمیرود - گودرزوچگینی و همکاران، . - 1391 مدیریت منابع آب بخشی از برنامهریزی توسعه کشورها بوده و هر کشوری بر مبنای میزان منابع آب در دسترس، استراتژی و برنامه خاصی را برای بهره برداری بهینه آنها اجرا مینماید. حفظ پایداری و تداوم این منابع ارزشمند در راستای استفاده از آنها، از جمله مباحث مهم در مدیریت منابع آب تلقی میگردد، قابل ذکر است که امروزه نزدیک به یک میلیارد نفر در کشورهای درحال توسعه دسترسی به آب با کیفیت ندارند، ایران نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد.
بویژه آنکه ایران در منطقه خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد در این گونه سرزمین ها حیات انسانهابه آب بستگی دارد. از طرفی با رشد جمعیت و توسعه کشاورزی و صنعتی در مناطق مختلف کشور، تقاضا برای آب رو به افزایش است برای این منظور مدیریت جامع بهره برداری از منابع با رعایت عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست، امری ضروری است - نقشبندی، . - 1391 در مناطقی که قطبهای بزرگ صنعتی وجمعیتی هستند بدلیل رشدو توسعه روزافزون، نیازهای آبی رو به فزونی میرود و سبب نقصان منابع آب درون حوزهای گشته و بحث انتقال آب بین حوزهای به عنوان یکی از راهکارها مطرح می گردد با توجه به توزیع غیریکنواخت بارندگی در حوزههای آبریز، انتقال آب مازاد یک حوزه با پتانسیل آبی بالا به حوزههای آبریز دارای پتانسیل آبی پایینتر میتواند به عنوان یک راه حل مورد توجه قرار گیرد - یازرلو، . - 1391
چار چوب نظری:
آب زیربنای سلامت، عدالت، برابری جنسیتی، رفاه و پیشرفت اقتصادی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. که نه تنها در کشورهای در حال توسعه بلکه امنیت را در پیشرفتهترین کشورهای جهان برای رسیدن به کیفیت بهتر و توزیع عادلانهتر تهدید میکند. طبق گزارش فائو در سال 2015، در سطح جهان، میزان آب مصرفی در بخش های مختلف به ترتیب 69 درصد در بخش کشاورزی، 12 درصد در مصرف شهری و 19 درصد در صنعت می باشد. نسبت برداشت آب نیز دربین مناطق مختلف جهان بسیار متفاوت است، به طوری که در جنوب آسیا، این نسبت در بخش کشاورزی 91 درصد، در مصرف شهری 7 درصد و درصنعت 2درصد بیان شده است. در حالی که در اروپای غربی تنها 5 درصد آب در کشاورزی معطوف شده و 23 درصد و 73 درصد به ترتیب در مصرف شهری و صنعتی استفاده شده است. به طور کلی در قاره های آفریقا و آسیا سهم بخش کشاورزی از آب مصرفی بیش از 80 درصد و در قاره اروپا حدود 20 درصد تخمین زده می شود..بزرگترین افزایش در برداشت آب بین سالهای 1950 - و4,2 - 1960 درصد در سال بوده است، در حالی که تنها 0/5 درصد در سال در طول دوره 2010-2000برداشت آب اتفاق افتاده است . - FAO, 2015 -
نمودار زیر طبق گزارشی از فائو، ترکیب برداشت آب با رشد جمعیت درطول زمان های مختلف را نشان می دهد:جمعیت جهان 4,4 برابر در طول قرن گذشته افزایش یافته است در حالی که برداشت آب 7,3 برابر بیش از مدت مشابه افزایش یافته است. بنابراین، برداشت آب در جهان 1,7 برابر سریعتر از جمعیت آن است. حال می توان گفت، بین سالهای 1900 و 2010، جمعیت جهان 1,3 درصد در سال افزایش یافته، که متفاوت از 1 درصد در سال در طول دوره 1940-1900 است و همچنین بین سالهای 1900 و 2010، برداشت آب 1,8 درصد بوده که، 1,5 درصد در سال با دوره 1940-1900 تقاوت دارد. بزرگترین افزایش در برداشت آب بین 1950 و 1960، 4,2 درصد در سال بوده است، در حالی که تنها 0,5 درصد در سال در طول دوره 2010-2000 اتفاق افتاده است . - FAO, 2015 - در پنجاه سال آینده، جمعیت جهان 50 افزایش می یابد.
این رشد جمعیت - همراه با صنعتی شدن و شهرنشینی - در افزایش تقاضا برای آب منجر خواهد شد. درهمین زمینه ایکلد1 در سال 2008 در بیان اهمیت آب نشان میدهد، هر کشوری که مجموع آبهای سطحی در دسترس آن کمتر از 1700 متر مکعب برای هر فرد در سال باشد در وضعیت خطرناک آبی قرار میگیرد و اگراین مقدار از 1000 متر مکعب در سال برای هر نفر کمتر باشد به مرحله بحران وارد میشود. در حالیکه از میان کشورهای منطقه خاورمیانه تا سال 1955 میلادی تنها کشورهای کویت، اردن و قطر در وضعیت خطرناک قرار داشتند، درسال 1990 ده کشور دیگر از جمله امارات، فلسطین اشغالی، یمن، الجزایر، عربستان و بحرین نیز به آنان افزوده گردید و بر اساس پیش بینی کمیته ملی سدهای بزرگ سازمان ملل متحد، درصورت تداوم سیاست وضع موجود، کشورهای مصر، ایران، لیبی، عمان و سوریه نیز تا سال 2025 به آنها افزوده میشوند - گودرزوندچگینی، . - 1391
مدیریت منابع آب بخشی از برنامهریزی توسعه کشورها بوده و هر کشوری بر مبنای میزان منابع آب در دسترس، استراتژی و برنامه خاصی را برای بهرهبرداری بهینه آن ها اجرا می نماید. حفظ پایداری و تداوم این منابع ارزشمند در راستای استفاده از آنها، از جمله مباحث مهم در مدیریت منابع آب تلقی می گردد - امامی وهمکاران، . - 1393 در بسیاری از کشورهای جهان، برای دسترسی به منابع آب مناسب در آینده باید چالشهای پیچیدهی سیاسی و نهادی مرتبط با مهار منابع آب دریاچهها و رودخانههای مشترک در محدوده مرزی بیش از یک کشور مدیریت نمود. این چالشها، ممکن است منجر به تهدید روابط ضعیف میان کشورها گردد و موجب وخیمتر شدن اختلافات سیاسی بینالمللی1 آنها در بلند مدت و تشدید یا ایجاد تضادهای جدید بین آنها می گردد - الیوت، . - 1392 زمانی که حوزه وارد تنش آبی میگردد و دیگر نمیشود به آب به عنوان محوری برای توسعه منطقه محسوب گردد.
این دوره را میتوان به عنوان »محدودیت توسعه «حوزه با تکیه بر منابع آبی نامید. که در این مرحله، دیگر توسعه ی حوزه با تکیه بر منابع آبی موجود حوزه امکان پذیر نمی باشدوبایستی استراتژی هایی جهت خارج کردن حوزه از خطر بسته شدن2 توسط مدیران صورت گیرد. در اینجا از استراتژی مدیریت حوزه استفاده میگردد که اساس این نوع مدیریت با تزریق منابع آبی جدید - انتقال آب بین حوزهای - بحران آب را کاهش میدهد و هم می تواند با تغییر محوریت توسعه در حوزه که قبل از این تنها بر اساس وجود آب بوده، راه دیگری برای خارج نمودن حوزه از خطر بسته شدن در دراز مدت را بپیماید - توکلی نبوی وهمکاران،. - 1390 رشد و گسترش روزافزون مناطق و جمعیت آنها و گسترش صنعت موجب افزایش نیازهای آبی میشود و منابع آب درون آن منطقه یا حوزه را با کاهش مواجه میسازد. حتی در کشورهایی با آب فراوان اگر تقاضا برای آب بیشتر از عرضه باشد آن منطقه دچار بحران کمبود آب میشود که اصولا یکی از راههای فائق آمدن برای جبران کمبودآب، احداث سد و انتقال آب بین حوزهای است که از انتقال اب بین حوضهای درسطوح ملی، منطقهای، محلی برای تامین مصارف گوناگون توسعه اقتصادی و اجتماعی داخلی استفاده میشود . - Matete & Hassan, 2005 -
مثال های از این نمونه انتقال آب در دنیا، انتقال آب از آمودریا به شبکه آبیاری ترکمنستان در شوروی سابق، طرحهای سهگانه انتقال آب از بخشهای غربی، شرقی و جنوبی حوزه پکن به این حوزه با ظرفیتهای بالای 20 میلیارد مترمکعب در چین، طرح انتقال آب از کشور لسوتو به آفریقای جنوبی و طرح انتقال آب رودخانه Tone به توکیو در ژاپن از جمله طرحهای انتقال آب از مسافتهای طولانی در دنیا محسوب میشود - Biswas, Zuo, Nickum, & . - Changming, 1983 برمبنای گزارشی از مجله رصد - - - 1393، استرالیا و ژاپن از جمله کشورهای هستند که از طرح انتقال آب استفاده کردهاند. استرالیا در بزرگترین منطقه زراعتی در حوزه رودخانههای معروف موری دارلنگ، در برآبر فاجعه اقتصادی و طبیعی قرار دارد. این دو رودخانه بزرگ استرالیا که حوزه موری دارلینگ را در جنوب شرق آن کشور ساختهاندتقریبًا بصورت کامل خشک شدهاند.
در تعداد زیاد از شهرها آب این رودخانهها بصورت سهمیه برداشته میشوند تا تأمین آب آشامیدنی فعال نگهداشته شود. لذا از سال 1949 طرح انتقال آب از رودخانه برفی - Snowy - با فاصله حدود 100 کیلومتر اجرا شد که طی آن سالانه 1,1میلیارد مترمکعب به حوزه آبریز موری دارلینگ جهت تامین آب مورد نیاز آبیاری منتقل میشد این سد بزرگ، هفت نیروگاه برق آبی، بیش از 145 کیلومتر تونل و حدود 80 کیلومتر آبراهه سازههای اجرا شده در این طرح بودند. تولید انرژی برق آبی و تامین آب کشاورزی از سایر اهداف این طرح بودند. اما اجرای این طرح برای ساکنین حوزه رودخانه مبدا منجر به کاهش سطح درآمدی شده و همچنین ارزش چندانی را برای آنها ایجاد ننموده است در ارتباط با حوزه مقصد اجرای این طرح منافع بسیاری به ویژه برای کشاورزان به همراه داشته است. سطح اشتغال در منطقه افزایش داده و همچنین شرایط را برای گردشگری مهیا نموده است.
بهبود و افزایش بهرهوری مصرف آب در حوزه مقصد میتوانست منجر به توسعه کشاورزی بدون اجرای این طرح گرددکشورقابل ذکر دیگر در انتقال آب ژاپن می باشد این درکشور از دیرباز انتقال آب بین منطقهای انجام میشده است. طرحهای انتقال قدیمی، به منظور آبیاری مزارع برنج صورت میگرفته است. اما هدف طرحهای جدید تأمین آب مورد نیاز شهرهای بزرگ است. مهمترین مشکل اجتماعی طرحهای انتقال آب در ژاپن، اخذ مجوز برای احداث مخازن و جلب رضایت مردمی است که باید محل زندگی خود را تغییر دهند . برای اینکه به جز زمین داران بزرگ، بقیه مردم در این جابجایی از نظر اقتصادی متضرر میشوند. نگرانی دیگر مردم تحلیل سفرههای زیرزمینی در اثر انتقال آب و کاهش جریان رودخانه است بر اساس قوانین کشور ژاپن، روانآب یک دارایی عمومی است. به عبارت دیگر حقابهها باید از طرف دولت به کاربران اعطا شود. با وجود این بیشتر حقابههای کشاورزان قبل از قانون جدید وجود داشت