بخشی از مقاله

چکیده

امروزه آموزش عالی به عنوان نهاد پرورش دهندهی نیروی انسانی متخصص از جایگاه ویژهای در جامعه برخوردار است. یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت خروجیهای نظام آموزش عالی، سیاستهای آموزشی و درسی دانشگاههای آن نظام میباشد.

بهرهگیری از تجارب کشورهای توسعه یافته و مطالعات تطبیقی در این زمینه میتواند یکی از منابع اطلاعاتی قابل اعتماد برای تدوین سیاست-های آموزشی و درسی و افزایش کیفیت آموزشی در حال توسعه باشد. ایران که جزء کشورهای در حال توسعه به شمار میرود، برای موفقیت در برنامههای تحصیلی و افزایش کیفیت آموزشی خود، نیازمند آشنایی با نظامهای آموزشی سایر کشورها و مطالعات تطبیقی در این حوزه است.

با توجه به اهمیت و ضرورت این موضوع، پژوهش حاضر به بررسی نقش و جایگاه مطالعات تطبیقی در تحول برنامه درسی نظام آموزش عالی ایران پرداخته است. در راستای دستیابی به این هدف؛ روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و مطالعهای توصیفی- تحلیلی انجام و از الگوی جرج برودی استفاده شده است. در همین راستا ابتدا به توصیفی از وضعیت کنونی و تحلیل مشکلات موجود در ابعاد مختلف آموزش عالی کشور پرداخته و سپس به نقش و جایگاه مطالعات تطبیقی در ایجاد تحول در نظام آموزش عالی کشور اشاره شده است.

نتایج حاکی از آن است که نظام آموزش عالی ایران با وجود پیشرفتها و دستاوردهای علمی در سالهای اخیر، در مقایسه با کشورهای برتر جهان، پویایی محسوسی ندارد و یکی از دلایل مهم این امر، ارتباط ضعیف بین دانشگاه و نیازهای جامعه است. شناخت حاصل از مطالعات تطبیقی سبب رشد و توسعه دانش و شناساندنکمّ و کیف موقعیتهای آموزشی و پژوهشی به دستاندرکاران نظام آموزش عالی شده و نگرش انطباقی، پژوهشگران نظامهای دانشگاهی را از شباهتها و تفاوتهای موجود آگاه میکند. در نهایت راهکارهایی در راستای ارتقای نظام آموزش عالی کشور و تحقق اهداف سند چشم انداز بیست ساله کشور ارائه شده است.

مقدمه

آموزش عالی به عنوان بالاترین مرحلهی نظام آموزشی و رأس هرم آموزش هر کشوری است. در کشور ما ایران نیز به تحصیل در دورههایی که پس از پایان تحصیلات دوره متوسطه بوده و در قالب دوره کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری میباشد، اطلاق میگردد.

»این نهاد علمی اهداف و نقش ویژهای را در جامعه برعهده دارد که از آن جمله میتوان به تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز جامعه، ترویج و ارتقای دانش، عمق بخشیدن به نگرشهای علمی و فرهنگی، تعمیق فرهنگ گفتوگو، مدارا و کار جمعی، ارتقای تنوع و غنای فرهنگی، نظریهپردازی برای حل مسایل و بحرانهای جهانی، گسترش تحقیق و فراهم نمودن زمینهی مساعد برای توسعه کشور اشاره کرد.

همچنین آموزش عالی، رسالتهای دیگری چون آماده کردن جامعه برای برخورد با مسائل و مشکلات و کاویدن جنبههای نظری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها و مشارکت در حل و فصل آسیبها و تدوین سیاست و راهبرد برای مقابله با آنها را بر عهده دارد« - ذاکرصالحی، . - 1389 از سویی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی نه فقط به خاطر این مسائل، بلکه به جهت گسترش مرزهای دانش و از دیدگاههای رشد شخصی، ملی و بینالمللی مورد توجه میباشند. در تمام کشورها برای این نوع آموزش کم و بیش اهداف زیر مشخص شده است:

الف- انجام پژوهشهای بنیادی، علمی و کاربردی به منظور پیشرفت و گسترش علم و دانش در جامعه؛

ب- تربیت و تامین نیروی انسانی ماهر، متخصص و کارآمد موردنیاز بخشهای مختلف جامعه؛

ج - تسهیل تحقق اهداف اجتماعی و فرهنگی و اعتلای سطح فرهنگی جامعه

بنابراین امروزه آموزش عالی و پژوهشهای دانشگاهی به مرکز ثقلی برای سلامت و پایداری اقتصادی، بهداشت اجتماعی و سرزندگی فرهنگی همه ملتها مبدل شده است. از اینرو توسعه آموزش عالی در دهههای 1980 و 1990 بر این باور محقق شد که دانشگاه ابزار مهمی در ایجاد و تکوین یک جامعه پیشرفته است 

در جامعهی پیشرفته، دانشگاه به عنوان یک نهاد پیچیدهی فرهنگی به انتظامبخشی اخلاقی و اجتماعی جامعه کمک میکند و در جهت بهبود کیفیت زندگی و حفظ پویایی و نشاط در جامعه برای خود مسئولیتهایی قائل است. این نهاد بزرگ اجتماعی همچنین به عنوان هستهی پیشتاز تحولات عمل نموده و از طریق رصد کردن تغییرات اجتماعی و فرهنگی بهویژه در عرصهی علم و فناوری، جامعه را برای تسلط بر رویدادهای مبهم آینده توانمند و مهیا میکند 

از طرفی با رشد و گسترش علوم و پیچیدگی جوامع، امروزه هیچ کشوری نمیتواند خود را در رشتههای مختلف علمی بینیاز از دیگر کشورها بداند. به بیانی دیگر نیاز به مطالعات تطبیقی نظامهای آموزشی و بهرهمندی از تجارب سایر کشورها امری اجتنابناپذیر است. به کمک مطالعات تطبیقی میتوان به بررسی نقاط قوت و ضعف دانشگاههای سراسر دنیا پرداخت.

این نوع مطالعه از روشهای پژوهش کمّی و کیفی است که در آن دو یا چند متغیر یا فرایند همگون که میتوانند نمونهها و موارد محسوس یا نامحسوس باشند، بررسی میشوند؛ با این هدف که با توصیف و تبیین اشتراکها و اغلب تفاوتها، بتوان آن پدیدارها را شناسایی کرد و به تفسیرها و احتمالا تعمیمهای تازه دست یافت. با توجه به مطالب بیان شده، نقش و اهمیت آموزش عالی در رشد و توسعهی ابعاد مختلف جامعه امری واضح و مبرهن است. از آنجایی که بهبود و ارتقای کیفیت آموزش عالی، در جهت نیل به اهداف والای جمهوری اسلامی ایران، لازم است؛ در این مسیر، بهرهمندی از تجارب کشورهای توسعه یافته ضرورتی انکارناپذیر است. بنابراین پژوهش حاضر با نگاهی متأملانه به بررسی نقش و جایگاه مطالعات تطبیقی در ایجاد تحول در برنامه درسی نظام دانشگاهی ایران پرداخته است.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

نظام آموزش عالی، به عنوان بارزترین نمود سرمایهگذاری نیروی انسانی، نقش اصلی را در تربیت و تأمین نیروی انسانی کارآمد بر عهده دارد و سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص میدهد. با عنایت به نقشهای مهم این نهادها در ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه؛ اطمینان از کیفیت مطلوب عملکرد آنها به منظور جلوگیری از هدر رفتن سرمایههای انسانی و مادی و نیز داشتن توانایی رقابت در دنیای آینده که در آن کیفیت، از مهمترین مؤلفههای ادامه حیات هر سازمان است، ضرورتی انکارناپذیر میباشد 

این نظام متشکل از مؤسسات و مراکز علمی و آموزشی متعددی است که در راستای دستیابی به اهدافی مانند؛ آموزش، پژوهش، پرورش تفکر خلاق و انتقادی، یادگیری مادامالعمر و روش حلمسالهای، توسعه مرزهای دانش و رفع مشکلات گوناگون آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میباشد. این نظام به عنوان بارزترین نمود سرمایهگذاری نیروی انسانی، نقش اصلی در تربیت و تامین نیروی انسانی کارآمد و مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه را بر عهده داردهمچنین به عنوان بنیان علم و فناوری کشور، در تربیت متخصصانی متعهد، خلاق و کارآفرین، و تأمین نیازهای جامعه در ابعاد مختلف تواناست.

به عبارتی، این نظام در راستای اهداف کلان کشور به تعلیم و تربیت نیروی انسانی متخصص، پژوهشگر، ماهر و کارآفرین، توسعه و ترویج علم و گسترش آموزش عالی متناسب با نیازهای جامعه، توسعه و تعمیق یادگیری و نهادینه کردن تفکر نقادانه، دانش-افزایی و توانمندسازی نیروی انسانی و توسعه آموزش عالی فراملی و بهرهگیری از فرصتهای آموزشی منطقه میپردازد. آموزش عالی به عنوان یکی از مهمترین آموزشهای رسمی و یادگیری مداوم در سیر حیات خود در جهت تحقق یافتن استعدادهای آدمی، رفع نیازهای یادگیری و رشد و توسعه جوامع انسانی بهطور کلی، وظایف و رسالتهای متعددی را بر مبنای شرایط مختلف بر عهده داشته است.

با توجه به هدف این پژوهش، در این قسمت به مباحث تئوریک موضوع و نیز مطالعات صورت گرفته در حوزه بررسی تطبیقی نظامهای آموزش عالی کشورها اشاره و اهداف و نتایج آنها به بصورت مختصر بیان میگردد، این مطالعات لزوم توجه به نظام آموزش عالی را مورد تاکید قرار داده و معتقدند که دانشگاه و قشر دانشگاهی در فرایند توسعه و پیشرفت جامعه نقش اساسی و ویژهای را ایفا میکنند.

همانطور که اشاره شد اهمیت توجه به آموزش عالی در مقیاس جهانی مطرح است. برای پیشبرد اهداف رشد و توسعه ابتدا لازم است تا مشکلات موجود شناسایی شده و در گام بعدی نسبت به حل آنها برآمد. برخی از مهمترین چالشهای آموزش عالی در ایران و جهان عبارتند از: »محیط در حال تغییر، رسالتها، آموزش دانشجویان، تأمین مالی آموزش عالی، اداره اموردانشگاهها، سیاستگذاریها، همکاریهای علمی بینالمللی، مدیریت و ساختار، تقاضای اجتماعی، ارتباط دانشگاه با صنعت و کیفیت. مهمتر اینکه موضوع توسعه، انسان است؛ انسان باید خود توسعه را ایجاد کند و در این راه عامل محوری برای افزایش توانمندی انسان به منظور توسعه پایدار را آموزش، بخصوص آموزش عالی میداند. بنابراین، آموزش عالی نقش مهمی در ایجاد توسعه پایدار ایفا می-کند، اما در اثر جهانی شدن متحول شده و کارکردش متفاوت گشته است - مشرف جوادی و همکاران، . - 1387 همچنین جهانی شدن، چالشهایی را برای آموزش عالی به همراه داشته است، برای رفع این چالشها میتوان از حمایت مالی دولت و سرمایه-گذاری و سیاستگذاری در این حوزه، انجام مطالعات میدانی و نیز بررسی تغییر برنامهها نام برد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید