بخشی از مقاله

چکیده

وقتی تنش های درون یک کشور در سطح ملی توسعه نیابد و فقط در نواحی خاص از سرزمین استمرار یابد نوعی احساس منطقه گرایی در مقابل ملی گرایی در میان مردم آن ناحیه ایجاد می شود که گاه منجر به تقویت مرکزگریزی می شود و در نتیجه یکپارچگی ملی را دچار آسیب می کند. در کشورهای توسعه یافته که احساس منطقه گرایی به کم رنگ ترین حد خود رسیده است آنچه سبب تهدید دولت ها می شود وجود حفره های دولت است که در آن تبهکاری سازمان یافته بدون تعصب به هویت محلی یا مکانی،موجودیت دولت را مورد چالش قرار می دهد. این حفره ها می تواند از نوع اجتماعی ،فرهنگی یا اقتصادی باشد.عمده ترین حفره های دولت در ایران عبارتند از: توزیع موارد مخدر، رشد بی قانونی، توسعه تبهکاری وتهدید سلامت جامعه، مهاجرت های غیر قانونی، کانون های تصمیم گیری سیاسی بر علیه حکومت و چالشگران ساختار حکومتی، دولت ها برای مقابله با این حفره ها رویه های مشترک و گاه نیز رویه های منحصر به فرد دارند.

دولت ایران نیز از به کار بردن این رویه ها مستثنی نیست در مقابل حفره های سیاسی دولت ها به شدت حساس اند و هر ساله بودجه های کلانی را برای انهدام حفره های سیاسی به کار می گیرند در شناسایی و انهدام حفرهای اجتماعی دولتها حساسیت کمتری دارند چرا که وجود این حفره ها تهدیدی برای حاکمیت نیست حفره های اقتصادی گاه توسط اجزاء عناصری از دولت ها ایجاد می شود و گاه نیز دولتها برای تداوم پایه های حاکمیت خود آنها را منهدم می کنند و بالاخره حفره های فرهنگی که در مواردی منجر به استمرار حکومت می شود و با چشم پوشی دولتها این حفره ها استمرار می یابند در این مقاله حفره های دولت به طور عام و حفره های دولت در ایران به طور خاص مورد بررسی قرار گرفته است.

واژگان کلیدی: حفره دولت ، حفره سیاسی، حفره فرهنگی، حفره اجتماعی

مقدمه

ساده ترین معیار موفقیت یک کشور توانایی آن کشور برای ادامه بقا است به نوبه خود توانایی برای ادامه حیات به میزان بسیار زیادی نشان دهنده توانایی حکومت برای هماهنگ کردن دیدگاههای متضاد گروه های مختلفی است که در درون مرزهای آن کشور زندگی می کنند. - مویر، - 1379 در فضای درونی هر کشور، تفاوت هایی دیده می شود که مکانی را در مقایسه با مکانی دیگر هم از نظر ماهیت،و هم از نظر سطح توسعه متفاوت کرده و برای هر مکان با توجه به تفاوت های موجود در آن تصویری را در اذهان عمومی ملت ایجاد می کند و بر اساس این تصویر عمومی هر ناحیه تعریفی خاص می یابد. عمده ترین این تفاوت ها، نابرابری در فرصتهای اقتصادی، طبیعت، فرهنگ، زبان، هویت خواهی و تاریخ است. وقتی این تفاوت های مکانی عمیق باشد و انسان های مکان های کمتر توسعه یافته نسبت به ا ین تفاوت ها آگاهی یابند و سهم خود را در مشارکت ملی به علت همین تفاوت ها در حداقل ببیند،

تنش هایی را برای حکومت ایجاد می کنند. زمانی که این تنش ها در سطح ملی توسعه نیابند و صرفا انسان های ساکن در مکان هایی خاص را تحت تاثیر قرار دهد احساس منطقه گرایی در مقابل ملی گرایی تقویت می شود در اینجاست که تنش های ناحیه ای در یک قلمرو مشخص در داخل فضای ملی با درخواست های مشترک مردم آن ناحیه مطرح می گردد. همین امرسبب می شود که مفهوم - قلمرو موثر ملی - یک دولت به چالش کشیده می شود و نظارت دولت بر ناحیه واگرا کاهش یابد ادامه چنین روندی است که مفاهیم ناحیه هسته و ناحیه حاشیه ای را در درون فضای یک کشور ظاهر می کند. - مویر،1379،ص - 194

دولت ها در رویارویی با چالش ها اعم از چالش های خارجی یا داخلی درگیر تلاش مداوم برای تحمیل سیطره خود بر قلمروی ملی هستند. - همان،ص. - 199 آنها در پی آنند که ناحیه ای به نام ناحیه حاشیه در درون کشور نداشته و در مقابل همه ساز و کارهایی که ناحیه هسته را از کارآمدی بیشتری برخوردار کرده به سایر مناطق توسعه دهند و مناطق حاشیه را تنش زدایی کنند. دولت ها مایلند که با مرکز گرا کردن نیروهای مرکزگریز به تقویت یکپارچگی ملی خود بپردازند و هویت ملی یکسانی را برای ملت تعقیب کنند به همین جهت به علت وجودی خود متمسک می شوند تا جمعیت کشور را با یکدیگر متحد سازند.

×نواحی تنش زا

آنچه پیترهاگت در نقشه تخیلی خود مدل سازی کرده و آن را منابع جغرافیایی تنش های بین المللی نامیده دردرون یک کشور نیز می تواند همان اثرات تنش زا را داشته باشد. - در اسیدل و بلیک، 1369، ص. - 13 این تنش ها در درون یک کشور با نظام متمرکز زمانی شکل منطقه ای می گیرد که تقسیمات کشوری بر اساس مصالح ملی و حفظ حاکمیت یکدست و یکسان دولت،انجام نگرفته باشد در کشورهای فدرال نیز همان منابع جغرافیایی و سایر پدیده های جغرافیایی که در مدل ها گت نیز هست مانند آلودگی رودخانه ها یا انواع دیگر از آلودگی های زیست محیطی که منجر به مرگ و از بین بردن منبع می شود و اگر در دو سوی مرزهای فدرالی امتداد یابد می تواند مبناء برخی منازعات باشد و ایالت ها را به مناطق تنش زا تبدیل کند با این تفاوت که تنش های میان ایالتی هرگز منجر به چالش دولت در سطح ملی نمی گردد.

در کشورهایی که توسعه سیاسی به مراحل تکاملی خود رسیده و اجزاء تشکیل دهنده یک ملت، فراتر از هویت طلبی قومی یا زبانی منطقه ای یا محلی دارد، به هویت ملی خود وفاداری نشان می دهند، موضوع منطقه گرایی یاتنش های منطقه ای به کمرنگ ترین حد خود می رسد. در این کشورها، نگرانی دولت از وجود تنش های منطقه ای بسوی آنچه ریچاردمویر آن را حفره های دولت می نامد تغییر می یابد. نواحی که نظارت دولت در آنجااعمال نمی شود در حال بزرگ شدن است ودر دل محله ها و مجتمع های مسکونی درون و برون شهری به صورت تبهکاری سازمان یافته در آمده است این حفره ها ممکن است نواحی قابل توجهی از شهرها را در برگیرند...

و بعید نیست در بعضی کشورها این حفره ها گسترش یافته تمام کشور را در بر گرفته باشد - مویر،1379، ص. - 202 از نظر مویر از جمله این حفره ها، مناطق ملال آور و مناطق ممنوعه است. یعنی - مکانهایی که قدرت دولت درآنجا موثر نبوده و تنها سازمان قدرتمند، سازمانی است که در راستای بهره برداری جنایتکارانه به دست کارتل های مواد مخدر تحمیل می شود و شایهدی بر ضعف اقتدار قانونی دولت است - - همان 1379،ص - 203 با افزایش - حفره های دولت - که به صورت - مناطق ملال آور - یا در گستره ای متفاوت به صورت - نقاطی جرم خیز - در آمده اند دامنه اقتدار دولت را تاحدی می تواند کاهش دهد که سبب روند کوچک شدن - نواحی کارآمد دولت - گردد وکارآمدی - محور- حاشیه - را که در آن سلسله مراتب حاکمیت از مرکز به پیرامون مشاهده می شد دگرگون ساخته و آن را در رابطه ای معکوس قرار دهد به طوری که ظرفیت ناحیه محور برای کسب منفعت به حداقل رسیده ودر مقابل ظرفیت حاشیه از طریق فشارهای مخفی وآشکار، چانه زنی ها وتهدید ها به حدی افزایش یابد که - منابع برای تهدید امنیت ملی - شود.

رده بندی حفره های دولت

برخی از دولتها از چند نوع تهدید که در سراسر جامعه پراکنده است رنج می برندو برخی از دولت ها از نوعی خاص از تهدید در چالش اند. - پیشگاهی فرد، 1381،ص . - 27 به طور کلی حفره های دولت از نظر ماهیت و جنس و نوع عکس العمل دولت ها نسبت به آنها به چند دسته تقسیم بندی می شوند.

-1     حفره های اجتماعی دولت

-2     حفره های فرهنگی دولت.

-3     حفره های سیاسی دولت

-4 حفره های اقتصادی دولت

-1 حفره های اجتماعی دولت: تقریبا تمامی دولتها دست به گریبان مقابله با حفره های اجتماعی هستند و کمتر دولتی را می توان یافت که از حفره های اجتماعی به عنوان اولین حفره های تهدید کننده قدرت دولت در امان باشد.

جرم گرایان چه در کشورهای توسعه یافته چه در کشورهای در حال توسعه، تولید کنندگان حفره های اجتماعی اند. گرچه نوع جرم لزوما در همه دولت هایکسان نیست اما به هر حال بر اساس قوانین قضایی آن کشور و بر مبنای مقررات وضع شده توسط حاکمیت، مرتکب شوندگان آن تحت تعقیب اند. مختل کنندگان نظم عمومی جامعه، بر هم زنندگان قوانین ترافیکی،تولید کنندگان آلودگی های زیست محیطی و تهدیدات بهداشتی همه و همه انواعی از حفره های اجتماعی دولت محسوب می شوند.

در مواردی حفره های دولت توسط عناصر تشکیل دهنده حکومت تولید می شوند که برای نمونه به رشوه گیران دولتی یا استفاده کنندگان نامشروع از قوانین توسط اجزاء دولت می توان نام برد. در دوره ای که حفره های دولت توسط مهره های دولت ایجاد می شود حاکمیت به شدت متزلزل است از قدرت دولت مرکزی کاسته شده و خرده قدرت های غیر قانونی وقدرت های کوچک در چارچوب مقررات تولید شده توسط خود، به جای قوانین عمومی تصمیم گیری می کنند. چنین شرایطی از طریق نادیده گرفتن قوانین ، طفره رفتن از اجرای آن ویا برداشت های سلیقه ای از قوانین صورت می گیرد. تاثیر چنین شرایطی بر ملت، کاهش تدریجی وفاداری مردم به دولت است.

.2 حفره های فرهنگی دولت: در بسیاری از موارد حفره های فرهنگی هر دولت، ادامه سلسله حفره هایی است که در سطح جهان تعمم یافته و در هر سرزمین متناسب با آداب و رسوم وسنن آن جامعه پدیدار می شود. این حفره ها شناخته شده و به صورت سازمان یافته در سطح بین الملل فعال است وبه صورت شبکه ای عمل می کند. انواعی از این حفره ها توسط دولت ها کنترل می شوند.مراکز نشر کتب و فیلم هایی که حاوی پلشتی های فرهنگی است ازاین گونه اند. بسیاری از دولت ها با اعمال کنترل های خاصی که روی این مراکز دارند از آسیبهای اجتماعی که می تواند نهایتا تهدیدی برای قدرت دولت باشد، جلوگیری می کنند. بعضی از انواع این حفره ها نیز به طور آشکار مورد حمله دولت ها هستند و دولت ها تسلط بر سرزمین و حاکمیت خود را از طریق مبارزه با این حفره ها برای مردم خود تشریح می کنند.

در مقابل حفره های فرهنگی هر دولت، ملت ها دو نوع واکنش نشان می دهند. به آن دسته از حفره های فرهنگی دولت که هدف اصلی آن تهدید حاکمیت است و در صدد تغییر ماهیت حکومت است ملت ها کمتر به واکنش می افتند زیرا اولا این حفره ها را تهدیدی بری خود به حساب نمی آورند که در از بین بردن آن با دولت همسو شوند و ثانبا وظیفه دولت را مقابله با این حفره ها می دانند. اما در مقابل برخی حفره های فرهنگی که بر اصالت های ملی یک ملت لطمه میزنند و یا سلامت جامعه راتهدید می کند با دولت همکاری می کنند. .3حفره های سیاسی دولت:حفره های سیاسی دولت ها عمدتا حلقه های مخالف با حکومت ودولت هستند که دامنه عملیات تنوع آنها از نقد بر عملکرد دولت در قالب هایی سازمان نیافته تا حلقه های براندازی دولت به صورت سیستمی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید