بخشی از مقاله

چکیده

صدور فرمان مشروطیت در سال 1324/1906ه .ق به دستور مظفرالدین شاه را به حق می توان یک نقطه عطف مهم سیاسی در تاریخ معاصر ایران قلمداد کرد. این رویداد مهم تاریخی، ساخت سیاسی حکومت ایران را در مقایسه با نظام سیاسی قبل از خود، بر پایه استقرار قانون و نظام پارلمانی دگرگون ساخت، این تحول اساسی در شرایطی صورت پذیرفت که سلسله قاجار بدون تغییر و شاه وقت بر مسندقدرت باقی ماند. براساس فرضیه این نوشتار، شناخت دقیق و عمیق از این تحول بنیادین جز در سایه آگاهی از شعار محوری و زیر ساخت اصلی انقلاب مشروطه یعنی، »قانون محوری و قانون مداری« به درستی میسر نیست.

پرسشهای اصلی این مقاله عبارت از این است که چگونه قانونخواهی به عنوان محور اصلی مطالبات غالب گروهها و کوشندگان فکری و سیاسی در جنبش مشروطه قرار گرفت و بین مطالبات عدالت خواهانه و قانونگرایانه و منادیان اصلی هر کدام یعنی روحانیون و روشنفکران پیوندی عمیق و وثیق برقرار شد تا از این رهگذر در آستانه پیروزی جنبش، شعار عدالتخواهی در ذیل قانونگرایی قرار بگیرد؟ پرسش اساسی دیگر این است که چرا پس از استقرار نظام مشروطه، مطالبه اصلی انقلاب و زیر ساخت آن یعنی قانون گرایی با چالشهای نظری و عملی فراوانی، به ویژه با ستیز میان شریعتخواهان و قانونمداران مشروطهطلب مواجه شد و سرانجام این اتفاقات چه تاثیری بر سرشت و سرنوشت انقلاب مشروطیت ایران برجای گذاشت؟ در این نوشتار سعی شده است با نگاهی آسیب شناسانه و با تکیه بر منابع معتبر تاریخی این موضوعات مهم تا حد امکان مورد تجزیه و تحلیل و تبیین قرار گیرد.

کلیدواژگان: قانون خواهی، عدالت خواهی، مشروطیت، استبداد، روحانیون، روشنفکران، قانون اساسی

قانونگرایی و عدالتخواهی در اندیشه و عمل سیاسی مشروطهخواهان

در فرایند شکلگیری جنبشهای سیاسی و انقلابی و به منظور شناخت عمیق از فراز و فرود تحولات مربوط به آن و از منظر شناختشناسی رویدادهایی از این دست، مهمترین موضوع »مطالبه شناسی « این نهضتها میباشد. به عبارتی در قدم نخست باید روشن شود که یک جریان و نهضت سیاسی به دنبال تحقق چه هدفهایی است و خواست محوری برپا کنندگانش کدامند؟ در آن صورت است که مراحل تکوین و آسیبشناسی جنبش به طور سازمان یافته در پیوند با این خواست بنیادین قابل تبیین است و زمانی نیز نهضت دچار چالش اساسی خواهد شد که این مطالبه در حوزه نظری و معرفتی و عملی با مشکل و یا تناقضی مواجه شود.

از این روی، بر پایه شواهد گوناگونی، انقلاب مشروطیت ایران با دو شعار قانون گرایی عدالتخواهی که هر دو ساخت نظام استبدادی قاجاریه را نشانه رفته بودند، آغاز گردید. در این دوره عدالتگرایی و قانونمداری در پیوست با هم قرار گرفته و منادیان هریک از این دو، یعنی روحانیون و روشنفکران در کنار هم علیه نظام استبدادی با تشریک مساعی و در یک ائتلاف تاریخی خواهان کاهش قدرت نظام سیاسی حاکم، در قالب نظام مشروطیت شدند. در این مبارزات فکری و سیاسی سرنوشت قانون عدالت در ربط با هم تفسیر و تبیین میشد، برخلاف ادوار پس از مشروطه که عدهای شریعتگرایی و قانونگرایی را به دلیل پیشامدهای سیاسی، چنانکه خواهد آمد، در نقطه مقابل هم قرار داده بودند.

در چنین نگرشی به باور فریدون آدمیت در منطق قانون حق به خودی خود مفهومی انتزاعی به شمار میرود و قانون تحقق عینی حق است و غایت قانون همان عدالت اجتماعی است. در نظام اجتماعی که حقوق آدمی تأمین نشده باشد عدالت نیست و قانونی که نیازمندی بشریت را برنیاورد قانون عدالتخواهی به شمار نمیرود - آدمیت، اندیشه ترقی و حکومت قانون ص . - 171در دوران پیشا مشروطه، صاحبان قلم و اندیشه به این باور باطنی رهنمون شده بودند که اصلاح همه امور مستلزم ایجاد قانونی است که میبایست جلوی امیال فردی را در سیاستهای داخلی و خارجی بگیرداز این رهگذر عدالت اجتماعی و سامان سیاسی را محقق سازد.

در جامعه استبدادزده دوره ناصری آنچه بیشتر خودنمایی مینمود، بی عدالتی اجتماعی بود که از خودسریها و امیال سیاسی حکومتگران آن دوره ناشی میشد. شاید به همین دلیل ندای عدالتخواهی گستردهتر از قانونخواهی مطرح شد و در لایههای مختلف اجتماعی از سوی منادیان خاص آن یعنی روحانیون در جامعه عصر ناصری و مظفری طنین افکن شد. گرچه برخی ازروشنفکران و روحانیون ریشههای قانونگرایی را نیز به مثابه عدالتخواهی در آموزههای دین اسلام و نصوص و متون دینی وسیره پیامبر - ص - و امامان - ع - به خوبی تبارشناسی کردند، اما عدالتخواهی در ادبیات مذهبی و سیاسی ایران بیش از واژه قانونخواهی شناخته شده بود و برای طبقات مختلف اجتماعی محسوس و ملموس و مشهود بود.

به همین دلیل بیان آن از سوی روحانیون با مفاهیم دینی همراه بود و آغازین جنبش و خیزش سیاسی این دوره یعنی تنباکو موفق شد تودههای مردمی را علیه سیاستهای حکومت در واگذاری سرمایههای ملی با برانگیختن شور مذهبی به قیامی گسترده فرا خواند. اما دامنه و گستره قانونخواهی در قدم اول به قشر منور الفکر جامعه محدود شده بود. چرا که نخبگان سیاسیفکری جامعه با تأسی از تحولات جوامع غربی به این حقیقت دست یافتند که تحقق عدالت بدون التزام حکومت به موازین قانونی امکانپذیر نیست و بلکه این دو مستلزم یکدیگر هستند و از نظر نخبگان فکری حاکمیت قانون به عنوان یک متغیر مستقل راه تحقق عدالت اجتماعی را بهتر هموار میسازد.

در آن دوران دو نوع قانون متصور میشد، قانون شرع که دامنهاش بسیار گسترده بود و در کنار آن قانون عرف که درهم و برهم مینمود و عدم مساوات در برابر همین قوانین موجود نیز به عنوان مهمترین کاستی شرایط وقت چهره مینمود. در این شرایط مساوات که جوهر حکومت قانون است، معنی متحقق نداشت. - اندیشه ترقی و حکومت قانون، ص . - 172از میان نخبگان سیاسی که به ضرورت ایجاد قانون بیش از پیش پی برد، باید به میرزا حسین خان سپهسالار اشاره کرد که در این زمینه به حق شاگرد مکتب امیر کبیر بود. در واقع اولین و استوارترین انتظام و سامان سیاسی در حکومت قاجاریه در بخشهای مختلف به دست میرزا تقیخان امیرکبیر صورت گرفت و شاگرد درس آموخته سیاست وی یعنی سپهسالار که آدمیت روخ عصر حکومتش را قانون میداند با تأسیس وزارت عدلیه تاریخ قانونگذاری جدید را آغاز کرد. - اندیشه ترقی و حکومت قانون ص. - 173

قانون نامه 1288 سپهسالار را کاملترین قانون عدلیه ایران پیش از دوره مشروطه میشناسند که این دستگاه عدالتخانه از هفت مجلس و یا محکمه تشکیل شده بود که برای اولین بار با عنوان ناظر عدلیه برمیخوریم که به عنوان مدعی العموم هر جا خلاف قانون و منافی عدالت را مشاهده میکرد، عاملین آن را برای توضیح نزد امین عدلیه میفرستاد. - همان، صص 177 - 176 از مهمترین پیشگامان قانونخواهی در میان جریان روشنفکری بطور ویژه از دو نفر میتوان یاد کرد، میرزا ملکمخان و مستشارالدوله تبریزی؛ میرزا ملکمخان با تاسیس روزنامه قانون و مستشارالدوله با نوشتن رساله یک کلمه با انطباق آزادی و قانون با مبانی اسلامی راه سازش عدالتطلبان و قانونخواهان را در حوزه نظری و عرصه سیاسی هموار ساختند.

هر چند به نظر میرسد با بست نشستن عدالتخواهان در قم و عبدالعظیم و تحصن قانونگرایان در سفارت انگلستان تا واپسین لحظات و در آستانه صدور فرمان مشروطیت، اندیشه و عمل سیاسی پیروان این دو گفتمان با احتیاط بیشتری به هم نزدیک شد. در واقع دشمن مشترک یعنی استبداد سلطنتی از یک طرف و نزدیک شدن روحانیون نوگرا از قبیل طباطبایی و بهبهانی به جریان قانونگرایان مشروطهخواه از سویی دیگر، منادیان عدالت و قانون را به یکدیگر نزدیک نمود و علما را نیز به این باور مهم رهنمون ساخت که در سایه حکومت مشروطه و استقرار قانون است که عدالت محقق میگردد.

احتشام السلطنه در خاطرات خود مینویسد، ما به اتفاق ملکالمتکلمین و دولت آبادی وغالباً در منزل طباطبایی به مدت شش ماه بصورت محرمانه دور هم اجتماع میکردیم و همین امر موجب شد تا حقیقتاً طباطبایی به آزادی و مشروطیت دل ببندد و با صداقت برای کسب این مهم وجهه همت خود را به کار گیرد. - احتشامالسلطنه، میرزامحمودخان علامیر، خاطرات، 1366، ص . - 521تاریخ بیداری ایرانیان نیز در رابطه با ترویج اندیشه قانونخواهی و نظام مشروطیت نقش میرزا ملکمخان را هم شان ولتر و ژان ژاک روسو و ویکتور هوگو در میان ملت فرانسه معرفی میکند و روزنامه قانون وی و تاثیر دیگر آثارش را در قلوب ایرانیان شاهدی بر این مدعا بیان میکند. - تاریخ بیداری ایرانیان ص - 121

میرزا ملکمخان با درایت و فراست بسیاری قانونخواهی را در قالب مفاهیم دینی بیان میکرد. نوشتجات وی نقش عمدهای در نزدیک ساختن عدالتخواهان و قانونگرایان ایفا نمود، حتی نخستین شماره از 40 شماره روزنامه قانون که طی 8 سال در لندن انتشار یافت، با شعار وحدت، عدالت و پیشرفت یک دعاوی اسلامی به زبان عربی آغاز شد که ضرورت تدوین قوانین عقلانی را بیان مینمود. - آبراهامیان،Õ - 87 پیام مشهور میرزا ملکمخان در یکی از شمارههای روزنامه قانون در اهمیت قانون و مضرات فقدان آن در جامعه ایران چنین آمده است:»ایران مملو از نعمات خداداد است چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته نبودن قانون است. هیچ کس در ایران مالک هیچ چیز نیست زیرا که قانون نیست. چاره راه نجات خلق ایران در دو کلمه است، قانون و قانون« - میراملکمخان، روزنامه قانون، صص 1 . - 2

نظرات مستشارالدوله نیز در تحقق عدالت از طریق حاکمیت قانون نقش عمدهای در همگرایی این دو رکن رکین مشروطیت ایفاد نمود. در واقع کوشش فکری همین گروه از اندیشهورزان بود که جبهه مشروطهخواهان را در مقابله با استبداد تقویت و راه یک عمل سیاسی مشترک را از سوی روشنفکران و روحانیون هموار ساخت. در صورتی که پس از مشروطه چنانکه در مباحث بعدی خواهد آمد، افتراق در اندیشه و قرائتهای غیرمذهبی برخی از شریعتخواهان از قانون و مشروطه و تندروی بعضی از ملیون و مشروطهخواهان موجب شد شریعتخواهان و قانونگرایان به ستیز سیاسی با یکدیگر روی آورند و جبهه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید