بخشی از مقاله

چکیده

انسان برای این که بتواند خود را با دیگران هماهنگ کند و در حال مسالمت به سر برد، شایسته است که، دامنه حب ذات و خودخواهی را محدود کند و در ایجاد موازنه میان خود دوستی و نوع دوستی و همکاری با مردم، و دراز کردن دست یاری به سوی آنان ، بکوشد. زندگی اجتماعی با ناملایمات و نزاعهایی آمیخته است که از تزاحم منافع افراد با یکدیگر ناشی میشود که در این حال، خشم و پرخاشگری و نیز نزاع و درگیری بیمورد، در وهله نخست، آرامش روحی روانی فرد را از بین میبرد. پیشرفت و ترقی همه ملت ها جدا از نوع حکومت و ساختار سیاسی، رابطه مستقیمی به نوع فرهنگ، خصوصیات فردی و گروهی مردم دارد.

وجود برخی خصایص منفی و نابهنجار در بین انسانها بطور غیر قابل انکاری میتواند در مسیر رشد و پیشرفت جوامع تاثیری شگرف برجای بگذارد. از این رو خداوند متعال انسانهایی که به جای زیاده روی در مقابل آن می ایستند را ستایش می کند. ویژگی چنین ایمانی توازن میان خود دوستی و نوعدوستی است به طوری که هم منافع فرد و هم جامعه را حفظ می کنند. تنها در این صورت است که می توانیم افقی روشن و آینده ای تابناک را بخود نوید دهیم. این مقاله موانع فرهنگی فرد در راه پیشرفت را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه حاصل از این تحقیق اثبات رابطه ی بین فرهنگ جامعه فرد و پیشرفت است. به عبارتی تحقق مطلوب فرهنگ فرد در پیشرفت جامعه نقش اساسی دارد.

واژگان کلیدی؛ فرد، موانع فرهنگی، پیشرفت،

مقدمه

انسان، موجودی اجتماعی است که همواره در اجتماع زندگی کرده، نوعی رابطه همزیستی همه مردم را به هم مربوط ساخته است، به گونهای که هیچ گروه یا فرهنگی نمیتواند جدا یا مستقل بماند. نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسانی ، انسان ها را آن چنان به یکدیگر پیوند میزند و زندگی را آن چنان وحدت می بخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار میدهد که در یک اتومبیل و یا یک هواپیما یا یک کشتی سوارند و به سوی مقصدی در حرکتاند و همه با هم به منزل میرسند و یا همه با هم از رفتن میمانند و همه با هم دچار خطر میگردند و سرنوشت یگانهای پیدا می کنند. چه زیبا مثلی آورد رسول اکرم - صلیااللهعلیهوآلهو سلم - آنجا که فلسفه امر به معروف و نهی از منکر را بیان میکرد:

» گروهی از مردم در یک کشتی سوار شدند و کشتی سینه دریا را میشکافت و میرفت . هر یک از مسافران در جایگاه مخصوص خود نشسته بود . یکی از مسافران به عذر اینکه اینجا که نشستهام جایگاه خودم است و تنها به خودم تعلق دارد ، با وسیلهای که در اختیار داشت به سوراخ کردن همان نقطه پرداخت . اگر سایر مسافران هم آنجا دست او را گرفته و مانع میشدند ، غرق نمیشدند و مانع غرق شدن آن بیچاره نیز میشدند. «

اجتماعی شدن2 اخذ شیوه های فرهنگی، ارزش ها، هنجارها و نمادهای جامعه است. این روند از آغاز تولد شروع می شود و در تمامی طول حیات آدمی ادامه می یابد و پایانی نمی شناسد مگر با مرگ. بدون شک، فرایند اجتماعی شدن از کودکی تا پیری به گونه ای پیوسته ادامه دارد، اما دوره کودکی قابلیت انعطاف بیشتری دارد و کودک با چنان سهولت و سرعتی می آموزد که هرگز در طول حیات خویش دوباره این توانایی را نخواهد یافت. می توان ادعا که رفتار وضع نفسانی اشخاص آئینه فرهنگ آنهاست و شخصیت تا حد زیادی نماینده ویژگیهای عناصر و عوامل فرهنگ موجود در محیط است. در واقع، تحول شخصیت آدمی بر اثر جریان فرهنگی شدن وجود می آید، زیرا انسان در روابط اجتماعی با افراد دیگر، میراث های جامعه را می گیرد و به فرهنگ جامعه پیوند می خورد - کلاین1، ترجمه کاردان، . - 377 :1342

هر پیشرفتی مستلزم تغییرات است و فرآیند توسعه بدون تغییرات عمیق در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، محقق نخواهد شد. بعد فرهنگی تنها یکی از اجزای پیشرفت نیست، بلکه عامل اساسی است. یعنی پیشرفتی که نتواند حیات فرهنگی را تشخیص دهد و از آن بهره مند شود یا از نظام های ارزشی، سنتها، باورها و… چشم پوشی کند، موفق نخواهد بود. پیشرفت که بعد فرهنگی را نادیده بگیرد، متکی بر الگوهای خارجی است و خلاقیت فرهنگ بومی را از رشد باز میدارد و ظرفیت جامعه را برای مقابله با فرهنگ و الگوهای ناخواسته خارجی و وارداتی سست می کند و این امر موجب بیقاعدگی فرهنگی میشود. فرآیند توسعهی فرهنگی محصول ساز و کارهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی، خانوادگی و غیره است که به تدریج شکل میگیرد و به تدریج هم تغییر مییابد و یا از بین میرود. شاید یکی از پدیدههایی که مفهوم دگرگونی یک باره و یک دفعه - انقلاب - درباره آن صادق نباشد، همین فرهنگ و توسعه فرهنگی است.

به عبارت دیگر پدیده فرهنگ و هویت فرهنگی در طول زمان در جوامع تثبیت می شود و در کوتاه مدت نمیتوان آن را تغییر داد و به قول معروف یک شبه ره صد ساله رفت. جامعه ایران در طول تاریخ از یک پشتوانه فرهنگی ایرانی- اسلامی بسیار قوی برخوردار بوده و هست. طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب : »ما ملت بزرگی هستیم، ما دارای قدرتهای فراوانی هستیم، ملت ما استعداد علمی و ذخایر فراوانی دارد و دارای سابقه تاریخی و ریشههای علمی و فرهنگی است و بالاتر از همه دارای ایمان اسلامی و توکل به خداست« - از متن سخنان مقام معظم رهبری در دیدارائمه جمعه و جماعت در تاریخ . - 1371/4/10

پیشرفت از دستاوردهای بشر و پدیده ای است با ابعاد مختلف، و در محتوا دارای مشخصه های فرهنگی است، یعنی با سطح فرهنگ جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد. هدف از پیشرفت ایجاد زندگی پر ثمری است که توسط فرهنگ تعریف می شود، به این ترتیب می توان گفت پیشرفت ، دستیابی روزافزون انسان به ارزشهای فرهنگی نهفته خود است که باعث بهبود زندگی انسانها می شود. پیشرفت فرهنگی به این معناست که انسانها تا چه اندازه توانسته اند برای ارضای نیازهایشان راه های مناسب بیندیشند و ابزارمناسب ابداع نمایند، این در واقع به معنی پیشرفت فکری است، یعنی هر چه که یک جامعه و اعضایش قدرت تفکر و علم بیشتری داشته باشند، بهتر می توانند به اهدافشان دست یابند، بنابراین پیشرفت فرهنگی در درجه اول به معنی پیشرفت فکری است، پیشرفت فکری خود به این معنا است که یک شخص تا چه اندازه می تواند در زنجیره روابط علی پیش برود و به تعداد بیشتری از عوامل و روابط بین آنها بیاندیشد.

این افزایش آگاهی همان چیزی است که الوین تافلر2 قبلا از آن بعنوان مشخصه قرن 21 یاد کرده بود. » فرهنگ ، مبدا همه خوشبختیها و بدبختیهای یک ملت است« - امام خمینی - . پیشرفت فرهنگی مدعی است ابتدا باید ساختار ذهنی شهروندان مدعی پیشرفت به سمتی هدایت شود که از آن به اصلاح تفکرات فردی و جمعی یاد می شود. به عبارتی باور هر فرد این باشد که علت هایی، معلول هایی را بوجود می آورند و جنس این دو، یکسان است. اگر مسائل اجتماعی رخ می دهد حتماً دلایل اجتماعی به ایجاد این معلول منجر شده اند.

بنابراین نباید در وادی سراب به دنبال دلایل بود. باید در عرصه های واقعی و از جنس خود معلول به دنبال رفع آن مسائل رفت. به عنوان نمونه، آسیبهای خانوادگی در سایه علتهایی از جنس خانواده به این اتفاقات منجر شده اند و راهکارهای رفع آن نیز در این مسیر باید جستجو شود. اگر بسترهای مناسب توزیع فرصت ها در خانواده رخ دهد، این مشکلات به وجود نخواهد آمد. امروزه در راستای جهانی شدن و مباحثی که پیرامون جهانی سازی3 مطرح است. برای تحقق یافتن اهداف پیشرفت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، انسان هایی مورد نیازند که ذهن و نگرش آنها متحول شده باشد، یک شهروند توسعه یافته از لحاظ فرهنگی که صاحب یک پیشرفتگی فکری است می تواند براحتی از معلول به تمام علت ها پی برده و در راستای حذف آن علت ها قدم بردارد. ابتدا از خود و سپس در اجتماع بیرونی خود. از طریق مشارکت هایی در قالب انجمن1 ها یا سازمانهای غیر دولتی تا مشارکت در طرحهای دولتی و غیره .

این رشد آگاهی میتواند ما را در مقابل پذیرش یا عدم پذیرش مسائل در جامعه مسئول سازد تا با احتیاط و تامل و تحقیق بیشتر موضع گیری نماییم. با این اوصاف بد نیست ذهن خود را در معرض آزمون قرار دهیم و بعنوان یک شهروند در حال توسعه بیندیشیم و ببینیم سلسله عوامل این ناهنجاری تا کجا ریشه دوانده و این مضرات ریشه در چه علل و عواملی دارد؟ - سریع القلم،. - 15: 1386 اما متأسفانه کشور ما در زمانهای مختلف مورد تهاجم فرهنگهای بیگانه قرار گرفته است و آسیبهای زیادی در این زمینه دیده است.

بازگشت به این هویت میتواند در بلند مدت آسیبهای وارده را ترمیم کند. آثار این آسیبهای فرهنگی در جامعه ما - در کنار تمام ویژگیهای شخصیتی متعالی و انسانی مردم کشور ما - به چشم می خورد. برخی از این نشانه ها عبارت هستند از: روحیه بیاعتمادی، فقط به خود اندیشیدن برای حفظ امنیت و منافع خود، پیدا کردن مستمسکی قانونی برای فرار یا سوء استفاده از قانون، فساد اداری و توسعه سودجویی سریع، توسعه دلالی به جای توسعه کار مولد، فرد گرایی و ... این ویژگی های منفی با نهادینه شدن در فرهنگ و زندگی روزانه موانع بزرگی بر سر راه تغییرات مثبت اجتماعی و سیاسی بر جای میگذارند. صفاتی که عمدتاً ارتباطی به نوع حکومت نداشته و معمولاً ریشه در تربیت، شخصیت و اعتقادات مردم دارد - بهزادپور، . - 42 :1382

چالش

.1 رشد آرزوهای دست نیافتنی - طول امل - ارائه عناصر بیگانه بعنوان جلوه ای برتر، سبب گشته که افراد آرزو مندانه نسبت به آنها بنگرند، و نوعاً از موقعیت و جایگاهی که خود دارند راضی نباشند، لذا سعی می نمایند خود را بیش از همه به آن عناصر نزدیک کرده و فاصله خود را با متأخرین و عقب مانده ها! بعنوان افرادی پیش رو مترقی حفظ نمایند. به سبب آنکه دستیابی به موقعیت های مادی با لاتر محدود بوده ، در زمان محدود نمی تواند متحقق گردد، لذا افراد به و دراین روند تمامی افرادی را که به گونه ای به زندگی خود قانع بوده و مظاهر بیگانه را رعایت نمی نمایند بعنوان افرادی عقب مانده، ناتوان، بی فکر، و بی عرضه معرفی نمایند.سوی تظاهر رفتاری در ارائه سطحی بالاتر از آنچه هستند، مبادرت می ورزند. برای دستیابی به این هدف همه چیز را وسیله قرار می دهند، زیرا قضاوت عمومی، قضاوتی سطحی وابسته به ظاهر افراد است نه تفکر، تعقل و محتوای زندگی آنان.

.1 اشاعه چشم هم چشمی مصرفی شدن جوامع عامل اصلی کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهی ها، فشارهای مالی و استرس است. این می تواند زنگ خطری برای آینده یک جامعه محسوب گردد. مردمی که بر اثر جابجا شدن ارزشهای فرهنگی با سرعتی سرسام آور به سمت تجمل گرایی و مصرفی شدن پیش می روند، در حقیقت منابع مالی خود را در اختیار بازارهای فرصت طلب قرار می دهند. که این خود فشارهای همه جانبه ای را از لحاظ مالی و روحی به افراد وارد خواهد آورد . امروزه می بینیم که مردم برای چشم و هم چشمی و خریدن اتومبیل لوکس تر، گوشی موبایل پیشرفته تر، اسباب زندگی گرانتر، لباسهای مارک دار و غیره در رقابتی تنگاتنگ با هم قرار گرفته اند. تجمل گرایی به هر قیمتی: وام، شغل دوم و سوم، استقراض، استرس و ....

.2 رشد تبعیض ایجاد و رشد هر گونه تبعیض بشرط صحه نهادن آن در فرهنگ و عرف، زمینه تبعیضات آتی را فراهم خواهد آورد، اگر فرهنگ جامعه بصورتی القاء نماید که افراد می توانند زمینه دستیابی به مراتب بالاتر را بدون تلاش منطقی بدست آورند. هر کسی با هر نوع تفکر سعی خواهد نمود با استفاده از وسایل غیر منطقی و تبعیضی، بیشترین سود را برای ترقی خود ببرد، در این میدان تبعیض، زنان و مردان نیز بیکار نشسته و سعی می نمایند از همه وسایل حتی زیبایی های خود کمک گرفته تا رشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید